eitaa logo
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
889 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
152 فایل
﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می‌کنیم. با هم ساقه می‌زنیم و برگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
مشاهده در ایتا
دانلود
18_Jalase-15.mp3
17.09M
🔷🔹※ 🔸 بعثت در نبوت [کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی درقرآن] 📻 استاد سید علی خامنه‌ای ◤ ※∵ [※] ∴ ※ ◢
⚫️ اذا أراد الله بعبد خيرا زهده في الدنيا و فقهه في الدين و بصره عيوبها و من أوتيهن فقد أوتي خير الدنيا و الاخرة امام جعفر صادق (ع): چون خدا خير بنده‌ای را خواهد او را نسبت به دنيا بی‌رغبت و نسبت به دين دانشمند كند و به دنيا بينايش سازد و به هر كه اين خصلتها داده شود خير دنيا و آخرت داده شده. اصول كافي، ج 3، ص 196 ◼️شهادت مظلومانه امام صادق علیه السلام بر همه‌ی شیعیان و محبین حضرتش تسلیت باد
🔰 | مروری بر بیانات رهبر انقلاب در دیدار معلمان ۱۴۰۳/۰۲/۱۲ 🌹یاد معلم بزرگ و شهید، مرحوم آیت‌الله مطهری را که این روز همیشه با یاد ایشان همراه است، گرامی میدارم. 💠درباره تکریم معلمان 🙏همه باید از معلمین شکرگزار باشند 👌شما هستید که فرزندان ما را تربیت میکنید، تعلیم میدهید و 🌟آنها را برای زندگی دوران عمرشان آماده میکنید 💎«تشکر از معلم» برای توجه دادن افکار عمومی کشور به اهمیت تعلیم و تربیت و اهمیت معلم است 🔸هرچه شغل معلمی محترم‌تر باشد⏪جاذبه‌ی آن بیشتر خواهد شد. 🔸وقتی جاذبه بیشتر شد⏪ افراد با سطح بالاتری به این شغل روی خواهند کرد 🔸اگر این‌طور شد⏪ کشور از لحاظ تعلیم و تربیت ارتقاء پیدا خواهد کرد 💠سرفصل‌هایی در باب آموزش و پرورش ⭕️سایر دستگاه‌ها به‌کار‌گیرنده‌ نیروی انسانی‌اند، ✅آموزش‌و‌پرورش ایجادکننده‌ نیروی انسانی است 🌟هویت منابع انسانی در آموزش‌‌پرورش شکل میگیرد 🏷مسئله تحول آموزش و پرورش 🚨آن چند سالی که سند تحول جدی گرفته نشد، پیشرفتی پیدا نکرد، ضرر کردیم ❇️حالا بحمدالله شنیدم که سند، هم مورد بازنگری قرار گرفته ⏪هم «نقشه‌ی راه» برای اجرای آن آماده شده ♦️بدانیم این سند را چه جوری بایستی عمل کنیم که در تمام سطوح آموزش‌وپرورش اثر خودش را ببخشد ♦️در همه‌ مراحل هم، از عناصر نخبه استفاده بشود ♦️این سند روزبه‌روز باید بیشتر و بهتر ترمیم بشود 🏷مسئله توانمندسازی معلمان 🌟توانمندسازی دو جور است: 1️⃣از لحاظ مسائل معیشتی و مادّی و مانند اینها 2️⃣استفاده معلم از نیروی معنوی و معلومات، نیازها و تجربه‌های لازم برای قوام دادن به کار معلمی 🏷مسئله معاونت پرورشی ⏪معاونت پرورشی یکی از مهم‌ترین بخشهای آموزش‌وپرورش است ❇️اوّلین کار: جلوگیری از ایجاد و شیوع آسیب‌های اخلاقی و اجتماعی در میان خود جوانها ❇️تبیین مصالح بنیادی کشور و نظام جمهوری اسلامی 👈اگر این میلیون‌ها جوان و نوجوان 💡مصالح بنیادی نظام و کشورشان 💡جبهه‌ی دوست و دشمن کشورشان 💡مسائل اساسی مورد نیاز کشورشان را بشناسند 🛡تبلیغات دشمنان برای گمراه کردن افکار عمومی کشور خنثی خواهد شد 🏷مسئله‌ ثبات مدیریتی در آموزش و پرورش ⭕️در سالهای طولانی گذشته، ما به طور متوسط هر دو سال یک وزیر داشته‌ایم ⚠️دیگر تکلیف این دستگاه معلوم است چه میشود؛ 〽️تا بیایند یک کار اساسی را شروع کنند، باید وزیر برود؛ 👇وقتی وزیر رفت، مجموعه‌ی مدیریّتی زیر نظر او هم تغییر پیدا میکند، ⛔️کار اساسی به جایی نمیرسد ✅از مدیریتهای سطح بالا تا سطح متوسط، باید ثبات پیدا کند تا بشود برنامه‌ها را دنبال کرد 🏷الگوسازی در جامعه معلمین کشور 📍ما در رشته‌های دیگر الگو داریم؛ مثل ورزش و هنر ⁉️در جامعه‌ی معلمین، الگوها چه کسانی هستند؟ باید معرفی بشوند. ❇️ما به این شوق‌آفرینی برای معلمین نیاز داریم 💠انتظارات از معلمان ♦️توجه به نقش خود در هویت‌سازی برای دانش‌آموزان ♦️کشف استعدادهای دانش‌آموزان ♦️نگاه ملی دادن به دانش آموزان ♦️امیدآفرینی در جوانان ♦️تشویق دانش‌آموزان به فعالیتهای اجتماعی ♦️مسئله مهارت‌آموزی در مدارس 💠مسئله غزه؛ «مسئله اول» امروز دنیا 🤷‍♂️صهیونیست‌ها و پشتیبانان آمریکایی‌ و اروپایی‌شان هر کار هم میکنند که مسئله‌ غزه را از دستور کار افکار عمومی دنیا خارج کنند نمیتوانند 🌐امروز همه‌ی دنیا دارند می‌بینند رفتار رژیم صهیونیستی را؛ 👌این یکی از چیزهایی است که موضعِ همیشگی جمهوری اسلامی را برای مردم دنیا ثابت کرد ✊ملاحظه کنید آمریکایی‌ها و دستگاه‌های مرتبط با آنها با مخالفت زبانی با اسرائیل چه معامله‌ای دارند انجام میدهند! 👌این رفتار آمریکایی‌ها هم حقانیت موضع جمهوری اسلامی را در بدبینی به آمریکا نشان داد 🤝نشان داد به همه که آمریکا شریک جرم است 👆چطور میشود انسان نسبت به یک چنین نظامی، خوش‌بین باشد یا به حرف او اعتماد بکند؟ 💠درباره مسائل جاری فلسطین 📍تا وقتی که فلسطین به صاحبان خودش برنگردد، مشکل غرب آسیا حل نخواهد شد ❌بعضی خیال میکنند بروند کشورهای اطراف را وادار کنند که روابطشان را با رژیم صهیونیستی عادی کنند، مشکل حل خواهد شد؛ 💢این، مشکل را حل نمیکند، بلکه مشکل را متوجّه میکند به خود دولتهای آنها؛ 👈یعنی آن دولتهایی که بر این جنایات چشم پوشیدند و با آن رژیم دست دوستی دادند، ⭕️ملتها به جان خود آن دولتها خواهند افتاد. 🍀باید فلسطین به فلسطینی‌ها برگردد. امیدواریم ان‌شاءالله خدای متعال این آینده را هرچه زودتر برساند.
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
#باغنار2🎊 #پارت73🎬 لبخند استاد ابراهیمی جمع شد که یاد ادامه داد: _اَقدس خانوم خوبن اصغر آقا؟! دخترت
🎊 🎬 سپس بانو احد ادامه داد: _در ضمن تو که تا دیروز می‌گفتی استاد زنده شده و از قبر اومده بیرون، ولی یاد هنوز مُرده و توی قبر خوابیده؟! حالا چطور شد حرفت عوض شد؟! بانو شبنم این بار سکوت را به جواب ترجیح داد که عمران سعی کرد قدمی برای بازگشت حافظه‌ی یاد بردارد. _پسرم واقعاً چیزی یادت نیست؟! یادت نیست که باغ پرتقال جفتمون رو اسیر کرد و شدیدترین و چندش‌ترین شکنجه‌ها رو به ما تحمیل کرد؟! یادت نیست من از بوی زیربغل یکی از اونا مُردم و زنده شدم؟! یادت نیست توی غذات به جای ماکارونی، کرم آب‌پز رنگ شده می‌ریختن؟! یادت نیست برای خفه کردنت، جوراب بوگندو می‌کردن توی حلقت؟! همگی جلوی دهانشان را گرفته و سعی می‌کردند عوق نزنند که یاد با خونسردی لیوان دوغش را سر کشید و جواب داد: _گفتید شکنجه. یاد فیلمی که چند هفته پیش دیدم افتادم. حاجی عجب فیلمی بود. بذارید براتون تعریف کنم...! سپس با اشتیاق شروع به تعریف کردن کرد. در لا به لای تعریف، همگی دوباره شانسشان را برای بازگرداندن حافظه‌ی یاد کردند که خب موفق نشدند. در این میان، بانوان نوجوان باغ که از حرف‌های یاد خسته شده بودند، از سر سفره بلند شدند که بانو احد پرسید: _کجا؟! افراسیاب جواب داد: _می‌ریم کافه‌نار سچینه، یه کم مافیا بازی کنیم. حوصلمون سر رفت. _پس ظرفا چی؟! حدیث پاسخ داد: _امروز نوبت آقایونه که بشورن! دخترمحی نیز با خنده حرف حدیث را تایید کرد. _مخصوصاً الان که آقای یاد هم برگشته. موقع شُستن براشون فیلم تعریف می‌کنه و حوصلشون سر نمیره! رجینا که کلمه‌ی مافیا را شنیده بود، نصف و نیمه غذایش را ول کرد و گفت: _آخ جون مافیا. این دفعه یه جوری بهتون اتهام بزنم که اصلا فرصت دفاع کردن نداشته باشید! سپس خواست از جایش بلند بشود که سچینه گفت: _شرمنده. جمع ما دخترونس. شما می‌تونید با پسرا مافیا بازی کنید. با اجازه! سپس با لبخندی مرموزانه، آنجا را ترک کرد که رجینا بدون هیچ حرفی سرجایش میخ‌کوب شد. _ولی من میام. می‌خوام یاد بگیرم تا در آینده با شوهر و بچه‌هام بازی کنم! این را بانو شبنم گفت که مهدیه جواب داد: _آبجی جان، مافیا یه بازی دَه نفرس. تو و شوهر بچه‌هات می‌شید هفت نفر. اما بانو شبنم بشقاب غذایش را برداشت و از سر سفره بلند شد و همزمان جواب داد: _خب این دوتا هم به دنیا بیان، می‌شیم نُه نفر. خدا بزرگه. تا یکی دو سال دیگه هم، یکی دیگه میارم و می‌شیم ده نفر! _علی برکت الله. اگه اون یکی رو هم تبدیل به دوقلو کنید، جمعاً می‌شید یازده نفر و می‌تونید یه تیم فوتبال هم تشکیل بدید! این را علی املتی گفت و پشت بندش لبخندی زد که بانو سیاه‌تیری گفت: _به جای این مسخره بازیا، برو مغازت رو باز کن و دوزار کاسبی کن. تو بیکاری اذیتت نمی‌کنه، ولی این بچه چه گناهی کرده که این‌قدر بیکاری بهش فشار آورد که خر رو برد نمایشگاه ماشین بفروشه! منظور بانو سیاه‌تیری، علی پارسائیان بود که گوشه‌ای نشسته و آرام داشت غذایش را می‌خورد. _توی مغازه باید جنس داشته باشی تا بفروشی. جنس هم پول می‌خواد که ما نداریم. پس چرا بی‌خود مغازه رو باز کنیم؟! همگی از جواب منطقی بانو شبنم قانع شدند که آوا واعظی و آسنسیو از سر سفره بلند شدند. _با اجازتون ما هم دیگه می‌ریم. برای مارکو یه تیم خوب پیدا شده. دعا کنید که مذاکرات به خوبی پیش بره و مارکو هم تیم‌دار بشه. احتمالاً از اونور هم برم مادرید و یه کم پیش خونوادم استراحت کنم. به امید دیدار! _good bay! آسنسیو هم از همگی خداحافظی کرد و هردو به سمت در خروجی باغ به راه افتادند. یاد که انگار تازه متوجه‌ی حضور آسنسیو شده بود، سریع از جایش بلند شد و به سمت آن‌ها دَویید. _مارکو! سپس به انگلیسی ادامه داد: _Can I take a picture with you?! (می‌تونم باهاتون عکس بگیرم؟!) آسنسیو نیز با لبخند درخواست او را پذیرفت که یاد به رستا اشاره کرد. _خانوم می‌تونید از ما عکس بگیرید؟! گوشیم الان همراه نیست. رستا که همیشه دوربین بر گردنش بود، بلافاصله از جایش بلند شد و با گرفتن ژست‌های مختلف، چند عکس از یاد و آسنسیو گرفت. سپس روبه‌روی سفره ایستاد و گفت: _همگی لبخند بزنید که می‌خوام اولین عکس بعد از بازگشت گمشده‌ها رو بگیرم. زیرشم بنویسم "عمران و یاد باز آمدند به باغ، غم مخور." همگی لبخندی زدند و رستا عکسش را گرفت که استاد ابراهیمی پرسید: _ببینم تو مارکو رو می‌شناسی؟! یاد که خوشحال از دیدن و عکس گرفتن با مارکو بود، با لبخند جواب داد: _چرا که نه. مارکو آسنسیو، وینگر راست رئال مادرید و تیم ملی اسپانیا رو مگه میشه کسی نشناسه؟! یاد این بار درست گفت و همگی برایش دست زدند که استاد ابراهیمی گفت: _حالا اگه ما می‌گفتیم این مارکو آسنسیوئه، می‌گفت نه؛ این مارکوپولو یکی از مردان بزرگ تاریخه که همین دیشب عروسیش بود و منم ساقدوشش بودم...! ✅ 📆 🆔 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
پذیرای نقد و نظرات و پیشنهادات شما که قطعاً انگیزه‌ی ما نویسندگان در ادامه‌ی راه است👇💪🍃 🆔 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 برای جزئیات قرعه‌کشی هفتگی و گرفتن شانس به وسیله‌ی نظر دادن هم بزنید روی لینک زیر👇🍃 🆔 https://eitaa.com/ANARSTORY/11888 اگر هم در نظر دادن در گروه معذورید، در لینک ناشناس باغنار2 منتظرتان هستیم👇🍃 🆔 https://harfeto.timefriend.net/17102367773206
این جور کار هایی هم عالین و بشدت لازمه هم تولیدشون و هم انتشارشون خصوصا تو فضای اینستاگرام و تلگرام