eitaa logo
متنی مداحی / آموزش مداحی
148 دنبال‌کننده
203 عکس
779 ویدیو
3 فایل
#کانال_ متنی_ مداحی/ آموزش مداحی #کربلایی _ امیر _ برومند #کربلایی_وحید_شکری #کربلایی_حسن_عطایی
مشاهده در ایتا
دانلود
در بیت ولا شرر افتاده زیر دست و پا کوثر افتاده مسمارِ درِ خانه خونی شد زهرا پشت در با سر افتاده شد نقش زمین بضعه طاها ( اینَ الطّالِبُ بِدَمِ الزَّهرا ) ....... زهرا پشت در ناله ها می زد بین شعله ها دست و پا می زد گاهی فضه اش را صدا می زد گاهی مصطفی را صدا می زد با لگد شدم بی پسر بابا ( اینَ الطّالِبُ بِدَمِ الزَّهرا ) ........ بین کوچه ها آه و واویلا شد غوغا به پا آه و واویلا زهرا را زدند بی مروّت ها پیش مرتضی آه و واویلا یک لشکر کجا یک زن تنها ( اینَ الطّالِبُ بِدَمِ الزَّهرا ) ...... در کوچه حسن زار و مضطر بود لرزه بر تنش دیده اش تر بود پیش مادرش فکر بابا و دنبال پدر فکر مادر بود بر روی لبش ذکر وا اُمّاه ( اینَ الطّالِبُ بِدَمِ الزَّهرا ) ....... قنفذ خاک غم بر سرم کرده با مغیره بی مادرم کرده بسکه با غلاف زد به بازویش دست مادر ما ورم کرده افتاد از نفس مادرم آنجا ( اینَ الطّالِبُ بِدَمِ الزَّهرا ) ....... بین قتلگاه عصر عاشورا باصورت فتاد یوسف زهرا زیر دست و پا دست و پا میزد میزد بر سرش زینب کبری میگفت زیر لب با شور و شین ( اینَ الطّالِبُ بِدَمِ الحسین ) عبدالحسین ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ و روضه خوانی|هیئت متوسلین به امیر المؤمنین (علیه السلام) @EnglishYocabulary
کیفیت غسل حضرت زهرا توسط مولا 🌷فَقَالَ عَلِيٌّ علیه السلام: وَ اللَّهِ لَقَدْ أَخَذْتُ فِي أَمْرِهَا وَ غَسَّلْتُهَا فِي قَمِيصِهَا وَ لَمْ أَكْشِفْهُ عَنْهَا ☘امیر المومنین فرمودند: قسم بخدا خودم مشغول غُسل فاطمه شدم و او را از زیر پیراهن غسل دادم و لباس ایشان را از بدن بیرون نیاوردم 🌷فَوَ اللَّهِ لَقَدْ كَانَتْ مَيْمُونَةً طَاهِرَةً مُطَهَّرَةً ثُمَّ حَنَّطْتُهَا مِنْ فَضْلَةِ حَنُوطِ رَسُولِ اللَّه ☘قسم به خدا بدن طاهر و مطهر و مبارکی بود و حنوط ایشان را که از حنوط اضافی پیامبر بود انجام دادم 🌷ِ وَ كَفَّنْتُهَا وَ أَدْرَجْتُهَا فِي أَكْفَانِهَا ☘و خودم بدن ایشان را در داخل کفن نهادم 🌷فَلَمَّا هَمَمْتُ أَنْ أَعْقِدَ الرِّدَاءَ ☘اما همین که خواستم بندهایی کفن را ببندم 🌷 نَادَيْتُ يَا أُمَّ كُلْثُومٍ يَا زَيْنَبُ يَا فِضَّةُ يَا حَسَنُ يَا حُسَيْنُ هَلُمُّوا تَزَوَّدُوا مِنْ أُمِّكُمْ فَهَذَا الْفِرَاقُ‏ وَ اللِّقَاءُ فِي الْجَنَّةِ ☘ندا دادم که یا ام کلثوم یا زینب و یا فضه یاحسین یاحسین بیایید (برای مرتبه آخر) از مادر توشه بگیرید اکنون وقت جدایی فرا رسیده که دیدار (دوباره) در بهشت خواهد بود . 🌷فَأَقْبَلَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ هُمَا يُنَادِيَانِ وَا حَسْرَتَا لَا تَنْطَفِئُ أَبَداً مِنْ فَقْدِ جَدِّنَا مُحَمَّدٍ کالْمُصْطَفَى وَ أُمِّنَا فَاطِمَةَ الزَّهْرَاء ☘حسنین جلو آمدند در حالیکه ندای واحسرتا سر می دادند هرگز این غم ما بواسطه فقدان جدّ ما رسول الله و مادرمان فاطمه تمامی نخواهد داشت ِ 🌷يَا أُمَّ الْحَسَنِ يَا أُمَّ الْحُسَيْنِ إِذَا لَقِيتِ جَدَّنَا مُحَمَّداً الْمُصْطَفَى فَأَقْرِئِيهِ مِنَّا السَّلَامَ وَ قُولِي لَهُ إِنَّا قَدْ بَقِينَا بَعْدَكَ يَتِيمَيْنِ فِي دَارِ الدُّنْيَا ☘و نیز گفتند: ای مادر ما زمانی که پیامبر جدّ ما رو زیارت کردی سلام ما را به ایشان برسان و از طرف ما به ایشان بگو که ما فرزندان در دنیا بعد شما یتیم شدیم 🌷فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ إِنِّي أُشْهِدُ اللَّهَ أَنَّهَا قَدْ حَنَّتْ وَ أَنَّتْ وَ مَدَّتْ يَدَيْهَا وَ ضَمَّتْهُمَا إِلَى صَدْرِهَا مَلِيّاً ☘امیرالمومنین فرمودند خدا را شاهد می گیرم که فاطمه ناله و فریادی سرداد و دستانش را باز کرده و حَسنِین را به مدت طولانی به سینه چسبانید 🌷وَ إِذَا بِهَاتِفٍ مِنَ السَّمَاءِ يُنَادِي يَا أَبَاالْحَسَنِ ارْفَعْهُمَا عَنْهَا فَلَقَدْ أَبْكَيَا وَ اللَّهِ مَلَائِكَةَ السَّمَاوَاتِ فَقَدِ اشْتَاقَ الْحَبِيبُ إِلَی الْمَحْبُوب‏. ☘ که در این هنگام هاتفی ندا داد که یا علی ،حسنین را از جنازه مادر بلند کن که این دو بااین سخنان ملائکه آسمان به گریه انداختند که همانا دوست به دیار محبوب می شتابد. 🌷 قَالَ فَرَفَعْتُهُمَا عَنْ صَدْرِهَا وَ جَعَلْتُ أَعْقِدُ الرِّدَاءَ وَ أَنَا أُنْشِدُ بِهَذِهِ الْأَبْيَات‏: ☘امیرالمومنین فرمودند: حسنین را از روی بدن بی جان فاطمه بلند نموده و در حالیکه بند های کفن فاطمه را می بستم این اشعار را می سرودم: 🤲فِرَاقُكِ أَعْظَمُ الْأَشْيَاءِ عِنْدِي وَ فَقْدُكِ فَاطِمُ أَدْهَى الثُّكُولِ‏ ☘فاطمه جان فراق تو برایم از سنگین ترین امور است از دست دادن تو برایم سخت ترین مصیبت 🤲سَأَبْكِي حَسْرَةً وَ أَنُوحُ شَجْواً عَلَى خَلٍّ مَضَى أَسْنَى سَبِيلٍ‏ ☘من برای حسرت و غم آن کسی گریه و ناله می کنم که بهترین راه را برای مرگ پیمود 🤲أَلَا يَا عَيْنُ جُودِي وَ أَسْعِدِينِي فَحُزْنِي دَائِمٌ أَبْكِي خَلِيلِي‏‌ ☘ای چشم من به من لطف نما و مساعدت کن که حزن دائمی دارم و برای دوست خودم گریانم 📚 بحارالأنوار علامه مجلسی ج۴۳ص۱۷۹ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ و روضه خوانی|هیئت متوسلین به امیر المؤمنین (علیه السلام) @EnglishYocabulary
ما نوکر و تحت نظر حضرت زهرا مشمول دعای سحر حضرت زهرا ما را بنویسید گدا ... یا که نه اصلا ... دیوانه ... وَ یا دربدر حضرت زهرا او مادر ماهاست ، همین است بولله پس ما همه دختر پسر حضرت زهرا فخرم همه این است ، که در مجلس روضه ... خوانند ، مرا کارگر حضرت زهرا بر چارقدش حضرت جبریل ، دخیل است این چادر مشکی ست ، پَر حضرت زهرا فرزند به بار آوَرَد همچون حسنینش این است کمی از هنر حضرت زهرا زهراست فقط تاج سر حضرت حیدر حیدر بشود تاج سر حضرت زهرا خاموش شود آتش جانسوز جهنم با قطره ای از چشم تر حضرت زهرا ای کاش ، که بودیم ، در آن روزِ دوشنبه در پشت همان در ، سپر حضرت زهرا این مصرع آخر شده حرف دل نوکر ایکاش که ما رم بخره حضرت زهرا 🖋رضا قاسمی ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ وروضه خوانی|هیئت متوسلین به امیر المؤمنین (علیه السلام) @EnglishYocabulary
ای دختر و خواهرت ولایت آیینه ی مادر ولایت بر ارض و سما ملیکه در قم آرام دل امام هفتم معصومه به کنیه و به عصمت افتاده به خاک پات، عفّت در کوی تو زنده، جان سپرده بر خاک تو عرش، سجده برده گفتند و شنیده‌اند ز آغاز کز قدم به جنان دری شود باز حاجت نبود مرا بر آن در قم باشدم از بهشت بهتر قم قبلة خازن بهشت است اینجا سخن از بهشت، زشت است قم شهر مقدّس قیام است قم خانه ی یازده امام است قم شهر مدینه تو بتولش صحنین تو مسجد الرسولش قم تربت پاک پیکر توست اینجا حرم مطهّر توست گر فاطمه دفن شد شبانه نَبوَد ز حریم او نشانه کی گفته نهان ز ماست آن قبر من یافته‌ام کجاست آن قبر آن قبر که در مدینه شد گم پیدا شده در مدینة قم مریم به برت اگر نشنید این منظره را مسیح بیند سازد به سلام سرو و قد، خم اوّل به تو بعد از آن به مریم روزی که به قم قدم نهادی قم را شرف مدینه دادی آن روز قرار از ملک رفت ذکر صلوات بر فلک رفت تابید چو موکبت ز صحرا شهر از تو شنید بوی زهرا در خاک رهت ز عجز و ناله می‌ریخت سرشک همچو لاله با گریة شوق و شاخة گل بردند به ناقه‌ات توسّل دل بود که بود محفل تو غم گشت به دور محمل تو آن پیر که سیّد زمان بود رویش همه را چراغ جان بود گردید به گرد کاروانت شد، پای برهنه ساربانت بردند ترا به گریه هودج تا خانة موسی ابن خزرج از شوق تو ای بتول دوّم قم داد ندا به مردم قم کای مردم قم به پای خیزید از هر در و بام گل بریزید آذین به بهشت قم ببندید ناموس خدا مرا پسندید قم شام نبود تا که در آن دشنام دهد کسی به میهمان قم شام نبود تا که از سنگ گردد رخ میهمان ز خون، رنگ قم کوفه نبود تا که خواهر بیند سر نی سر برادر حاشا که قم این جفا پذیرد مهمان به خرابه‌ جای گیرد بستند به گرد میهمان صف قم با صلوات و شام با کف قم مهمان را عزیز خواند کی دخت ورا کنیز خواند؟ 📚نخل میثم ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ وروضه خوانی| @EnglishYocabulary
تو نازنین دو عالم فرشته یا بشری ستاره ای به زمین، آفتاب یا قمری به خوبی همه خوبان روزگار قسم که هر چه خوب کنم وصف تو، تو خوب تری رواق دیده و محراب ابرویت گویند که هم تو کعبۀ دل هم تو قبلۀ نظری نماز نافله ی شب به رؤیت تو خوش است که عاشقان خدا را ستارۀ سحری چگونه وصف تو را با زبان شعر کنم که از تغّزل و از قطعه و قصیده سری تو را مقایسه با دلبران روا نبود که دلبران جهان دیگرند و تو دگری به لاله زار نبوّت که باغ سبز خداست تو اوّلین شجر استیّ و آخرین ثمری تو پیشتر ز رسولان رسول حق بودی تو تا خداست خدا همچنان پیامبری 📚نخل میثم ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ وروضه خوانی| @EnglishYocabulary
مر تضی حسینی: نیست، کس غیر از خدا آگاه از سوزِ نهانم خون دل هایی که خوردم ریخت بیرون از دهانم زهرِ نانوشیده قلبم بُوَد مثل لاله پرپر بس که آمد بر جگر از دوستان، زخمِ زبانم در وطن، نه..... در میان خانه ی خود هم غریبم قاتلم گردیده یارب، همسر نامهربانم قلب من شد پاره آن روزی که خود در کوچه دیدم مادرم نقش زمین گردید پیش دیده گانم جعده زهرم داد امّا قاتلم باشد مغیره بر لب از ظلمی که او کرده چهل سال است جانم خون دل هایی که زهرا و علی خوردند عُمری اشگ گردید و روان شد از دو چشم خون فشانم هر کجا افتاد چشمم یا به ثانی یا مغیره رنگ از رویم پرید و سوخت مغزِ استخوانم من که ختم الانبیا خوانده است طاووس بهشتم در میان آشیان چون طایر بی آشیانم باغبان گلشن وحیم ولی از بس غریبم هم نشین خارها در بین باغ و بوستانم سوخت یاقوت لبم از زهر و شد معلوم آخر از چه پیغمبر زطفلی بوسه می زد بر دهانم 📚نخل میثم ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ وروضه خوانی| @EnglishYocabulary
عیـــد میــــلاد محمّــد آمد گل برافشانید که احمد آمد آمنــه محــو جمــالش مکـه مبهـوتِ جلالـش صلـــــوات صلـــــوات بـه محمّـد و بـه آلش یــا محمّـد یــا محمّـد عیــد میـلادت مبارک آمنه از حق گوهر گرفتی کل قـرآن را در بر گرفتی بین جمال ذوالمنن را از لبش بشنو سخن را با فروغش کن تماشا قصر شامـات و یمـن را یــا محمّـد یــا محمّـد عیــد میـــلادت مبـارک اختران امشب شب‌زنده‌دارند بــا رســـول‌الله زمزمــه دارند مه شده شب زنده‌دارش آسمــان دل‌ بـی‌قـرارش لحظه لحظه هـر ستاره این‌سخن باشد شعارش: یـــا محمّـد یــا محمّـد عیــــد میـــلادت مبــارک مکه می‌گـردد دور محمّد سجده آرد بر جمال احمد ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ وروضه خوانی| @EnglishYocabulary
ای دختر و خواهرت ولایت آیینه ی مادر ولایت بر ارض و سما ملیکه در قم آرام دل امام هفتم معصومه به کنیه و به عصمت افتاده به خاک پات، عفّت در کوی تو زنده، جان سپرده بر خاک تو عرش، سجده برده گفتند و شنیده‌اند ز آغاز کز قدم به جنان دری شود باز حاجت نبود مرا بر آن در قم باشدم از بهشت بهتر قم قبلة خازن بهشت است اینجا سخن از بهشت، زشت است قم شهر مقدّس قیام است قم خانه ی یازده امام است قم شهر مدینه تو بتولش صحنین تو مسجد الرسولش قم تربت پاک پیکر توست اینجا حرم مطهّر توست گر فاطمه دفن شد شبانه نَبوَد ز حریم او نشانه کی گفته نهان ز ماست آن قبر من یافته‌ام کجاست آن قبر آن قبر که در مدینه شد گم پیدا شده در مدینة قم مریم به برت اگر نشنید این منظره را مسیح بیند سازد به سلام سرو و قد، خم اوّل به تو بعد از آن به مریم روزی که به قم قدم نهادی قم را شرف مدینه دادی آن روز قرار از ملک رفت ذکر صلوات بر فلک رفت تابید چو موکبت ز صحرا شهر از تو شنید بوی زهرا در خاک رهت ز عجز و ناله می‌ریخت سرشک همچو لاله با گریة شوق و شاخة گل بردند به ناقه‌ات توسّل دل بود که بود محفل تو غم گشت به دور محمل تو آن پیر که سیّد زمان بود رویش همه را چراغ جان بود گردید به گرد کاروانت شد، پای برهنه ساربانت بردند ترا به گریه هودج تا خانة موسی ابن خزرج از شوق تو ای بتول دوّم قم داد ندا به مردم قم کای مردم قم به پای خیزید از هر در و بام گل بریزید آذین به بهشت قم ببندید ناموس خدا مرا پسندید قم شام نبود تا که در آن دشنام دهد کسی به میهمان قم شام نبود تا که از سنگ گردد رخ میهمان ز خون، رنگ قم کوفه نبود تا که خواهر بیند سر نی سر برادر حاشا که قم این جفا پذیرد مهمان به خرابه‌ جای گیرد بستند به گرد میهمان صف قم با صلوات و شام با کف قم مهمان را عزیز خواند کی دخت ورا کنیز خواند؟ 📚نخل میثم ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ وروضه خوانی و متنی مداحی طرفانی https://eitaa.com/joinchat/942801053C3b58ae0d0b
مُحمّد را نکو همسر خدیجه عزیز قلب پیغمبر خدیجه‏ یقین باشد، پس از زهرا و زینب بود از هر زنى برتر، خدیجه‏ پناه امتى بود و نبى را به روز بى کسى، یاور، خدیجه‏ گهى غمخوار، او هنگام سختى صفا بخش دل شوهر، خدیجه‏ گهى با خنده‏ى نوش آفرینش سرور قلب آن سرور، خدیجه‏ میان دلبران، همتاى او کیست؟ دل «لولاک» را دلبر، خدیجه‏ زنى، چون حوریان، مجذوب شوهر همه آسایش همسر، خدیجه‏ وجود «رحمة للعالمین» را پرستار و نوازشگر، خدیجه‏ گرفته با ادب، چون ای الهی چراغ وحى را در بر، خدیجه‏ به طوفان بلا، چون کوه، محکم‏ به کشتى امان، لنگر خدیجه‏ مبارز محرمى، همراز و نستوه‏ شکوه غم، ز. پا تا سر، خدیجه‏ توان بخش صفوف مؤمنان بود به تنهایى چو یک لشکر، خدیجه‏ چو مى‏شد سنگباران خانه‏ى او به پیش مصطفى سنگر، خدیجه‏ به شام تار خورشید نبوّت‏ بود مهتاب روشنگر، خدیجه‏ وفا و عشق و عفّت، زینت اوست ندارد غیر ازین زیور، خدیجه‏ چه خوش «اللَّه اکبر» گفت و بگذشت‏ ز. جان و مال و سیم و زر، خدیجه‏ همین وارستگى، شایسته‏ى اوست‏ چو زهرا را بود مادر، خدیجه‏ کشد بار عطاى آسمانى‏ چو باشد مادر کوثر، خدیجه‏ چه کوثر، آن که یکتا همچو طاهاست صدف شد بر چنین گوهر، خدیجه‏ ز. نامش مادران برخود ببالند که دارد یک چنین دختر، خدیجه‏ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ وروضه خوانی| و متنی مداحی طوفانی # https://eitaa.com/joinchat/942801053C3b58ae0d0b
در بسترش نشسته فقط آه می کشد با چشم خیس نالۀ جانکاه می کشد در بسترش نشسته سرش درد می کند می سوزد از درون جگرش درد می کند یک عمر می شود که غمی بین سینه داشت در سر هوای رفتن شهر مدینه داشت این عمر کم به غربت و تبعید سر شده با ظلم و جور و کینه و تهدید سر شده عمرش میان حلقۀ عدوان گذشته است یعنی میان غربت و زندان گذشته است هر چند بی توان شد و بی حال و خسته بود لبهای خشک و تشنۀ خود را ز هم گشود فرمود لحظه ای پسرم را بیاورید مهدی کجاست تاج سرم را بیاورید شب می رسد دوباره بیار آفتاب را در پای بسترم برسان عشق ناب را ناگاه مخفیانه و دور از نگاه ها سر زد در آسمان حسن ماه ماه ها آمد کنار بستر بابا نشست و بعد... بغضش به حال غربت بابا شکست و بعد دارد وصیت پدر آغاز می شود دارد زمان گفتن صد راز می شود با احتضار و حال و هوای غروبی اش دستی کشید بر روی صندوق چوبی اش می خواست تا عبای پیمبر در آورد عمامه و قبای پیمبر درآورد می دید در رخ پسرش اقتدار را می داد دست مهدی خود ذوالفقار را ناگاه علت غمِ دائم شد آشکار اسرار داغ و ماتمِ دائم شد آشکار اینجا غمی به وسعت تاریخ جلوه کرد در آن نگاه غمزده یک میخ جلوه کرد بر یادگار عصمت و پاکی نگاه کرد بر لاله های چادر خاکی نگاه کرد خون در جوار چادر زهرا چه می کند؟ هیزم کنار چادر زهرا چه می کند؟ فرمود از غم دل ما زار گریه کن از غصه های حیدر کرار گریه کن بر مادری که پشت در افتاد بر زمین بر جرأت و جسارت مسمار گریه کن هنگام روزه داری ات ای میوۀ دلم با یاد مجتبی دم افطار گریه کن بر آن کسی که در وطنش هم غریب بود بر آن امیر بی کس و بی یار گریه کن بر پیکر فتاده به دریای علقمه بر حسرت نگاه علمدار گریه کن آخر پدر به سمت لباسی اشاره کرد شرح مصیبت بدنی پاره پاره کرد برکشتۀ فتاده به گودال گریه کن بر آن تن شکسته و پامال گریه کن بر خواهری که آمده گودال قتلگاه رفته کنار پیکرش از حال گریه کن بر چشم خونفشان علمدار کربلا بر زخم دست ساقی اطفال گریه کن ناله بزن به پیکرِ زیر و زبر شده فرمود گریه کن به تن مختصر شده 🖋مجتبی شکریان ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ وروضه خوانی| https://eitaa.com/joinchat/942801053C3b58ae0d0b
من سکینه دخت شاه کربلایم همنشین محنت و رنج و بلایم همسفر با کاروان اشک و دردم عمری از داغ شهیدان گریه کردم کِی رود از یاد من آن روز پر غم قامت ما شد ز بار غصه ها خم آتش جان شعله های سوز و آه است قاتل من روضه های قتلگاه است یاد آن روزی که شد آن نورِ دیده کامِ عطشان بین مقتل سر بریده یاد آن روزی که از جان ناله ها زد پیش عمّه بین گودال دست و پا زد بر لبم جز ذکر یا زهرا نیامد ذوالجناح آمد ولی بابا نیامد ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ وروضه خوانی| https://eitaa.com/joinchat/942801053C3b58ae0d0b
🌻🌹 🍂 سخنی با امام عصر در وداع با ماه محرم و صفر 🍂💔 بوی فراق می دهد این گریه های من ماتم گرفته شال سیاه عزای من شرمنده ام که از غم زینب نمرده ام آقا ببخش در گذر از این خطای من از بس که پای طشت طلا گریه کرده ام چیزی نمانده مثل شما از صدای من با نوحه های این دهه ی آخر صفر شب ها چقدر سینه زدی پا به پای من ای خوش حساب مزد مرا زودتر بده بعد از دو ماه چه شد کربلای من؟ من غصه ی بهشت خدا را نمی خورم جایی گرفته حضرت زهرا برای من 🖋وحید قاسمی ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ وروضه خوانی| https://eitaa.com/joinchat/942801053C3b58ae0d0b