فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
••|🌹✨
هرکی میرسه به زیبایی عشق♥️
دیگه زیباییشو جار نمیزنه🌱
#زیبایی_عشق🎶
#استوری
#حجاب
#حامد_زمانی
@istafan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چادرت را سر کن ای بانوی خوبم🥰
شک نکن...☝🏻
سر به زیری های نابت☺
سربلندت می کند♥️😇👑
#استوری
#حجاب
#گوهر_فاطمی
#حامد_زمانی
@istafan
در مصاحبه با همسر #شهیدعباس_بابایی یک جمله خیلی دلبری میکنه؛❤️
ایشون میگن، شهید بابایی همیشه بهم میگفت:
ملیحه،
ما یه دیدن داریم؛
یه نگاه کردن..
من تو خیابون شاید #ببینم
ولی
#نگاه_نمیکنم..
مرد یا زن بودن انتخابی نیست، ولی انسان بودن انتخابِ خودمونه رفقا..😉🌿
#شهید_بابایی
#حجاب #امنیت
#امام_زمان
@fadaei_hazrat_zahra
@istafan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ولی یه جوری زندگی کنیم ..
که اون دنیا رومون بشه
به چشمای پیامبرمون (ص💚)
نگاه کنیم و بهشون بگیم
ما پیرو شما بودیم .. :)
• #رسول_الله ♡
• #علی_اکبر_قلیچ ♬
• #پست ›
رحلت رسول اکرم خدمت شما اعضای گرامی تسلیت باد
https://rubika.ir/ista_ghelich
@istafan
42.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ بیزار با صدای حامد زمانی به مناسبت هفته دفاع مقدس 🎧🎤
#حامد_زمانی
#بیزار
#هفته_دفاع_مقدس
@istafan
202030_187383795.mp3
12.24M
باید سفر کرد تا تو
تا اوج قربت بشینی
این شهر ویرون بهم کرد ....
ممد نبودی ببینی ✋
بیزار با صدای حامد زمانی به مناسبت هفته دفاع مقدس 🎧
#حامد_زمانی
#بیزار
@istafan
هدایت شده از "کانال هواداری احسان یاسین🎼"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علیک یا نبی الله「ص」🖤🌙
استوری #وفات_پیامبر_اعظم🥀
با صدای #احسان_یاسین [نبی الله]❤️
..............
#استوری_ساخت_خودمون
#احسان_یاسین
#وفات_پیامبر
@ehsanyasin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ـ تسلیتیافاطمہ(س)🖤
@istafan
سلام تا چند دقیقه لایو داریم
لایو از گلزار شهدا کرمان(مزار حاج قاسم)
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مزار حاج قاسم💔
@istafan
47.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شاید بشه نورروباپرده کمترکرد اما نمیشه این چراغ روخاموش کرد...این راه ادامه داره و
#حامد_زمانی_تنهانیست
#متهم
#حامد_زمانی
@istafan
🇮🇷ایـــنخاڪایࢪانھڪھاسمش ..
توۍجهانوِࢪدِزبونھ ..
آࢪامشوامنیٺشاز ..
ســـࢪبـــازهاۍبـــےنشـــونھ ..🌷✨
#ایران #ایران_من
#پروفایل
#سرباز_های_بی_نشون
@istafan
𝐴𝑉𝐼𝑁 𝑀𝐸𝐷𝐼𝐴 | آوین مدیا
#مســـیر_عشـــق_40❤️ بہ قلـم : ریـحــانـہ_قــــاف📝 نیم خیز نشست جلومو با یه پاش زانو زد . + حالت ا
#مســـیر_عشـــق_41❤️
بہ قلـم : ریـحــانـہ_قــــاف📝
تا صبح یه نفس بارون بارید... بعدشم از جنگل در اومدیم اما از یه طرف دیگه ولی بالاخره با پرس و جو تونستیم راه ویلارو پیدا کنیم
ویلارو که از دور دیدم به سمتش پرواز کردم.. وضعیت هیچکدوممون مناسب نبود.. چادر و لباسم خیس و گلی بود ، صورتمم از درد هنوز میسوخت
نمیونستم چیکار کنم؟ چی باید میگفتم بهشون؟ یعنی سهیل خونه بود؟ چی به بقیه گفته بود؟
سوال پشت سوال تو ذهنم نقش می بست و من دنبال راهی میگشتم تا از شرشون خلاص بشم
زنگ در و که زدم سارا درو باز کرد و اومد بیرون
یه نگاه به سرتاپای منو محمد انداخت و بعدم دستشو گذاشت رو دهنش و جیغ خفیفی زد
+ وای اومدن.. بیاین.. اومدن..😦
در کسری از ثانیه همه تو چهارچوب در پشت سر هم ظاهر شدن
مامان با دیدن من حالش بد شد و همونجا نشست رو زمین
سحر خانم محکم چنگ انداخت رو صورتش و اومد نزدیکمون
+ خدا مرگم بده این چه وضعیه؟😰 محمد؟ تو یه چیزی بگو
کم کم همه اومدن و سیل سوالا رو سرم آوار شد
هرکی یه چیز میگفت و منم لال مونی گرفته بودم و زل زده بودم به مامان .
چقدر دوست داشتم الان میپریدم بغلش و یه دل سیر گریه میکردم😔💔
یدفعه بغضم ترکید و تند تند از پله ها رفتم بالا
_ میخوام تنها باشم ولم کنین😭
رفتم بالا و سریع پریدم تو حموم . تو آینه نگاهی به صورتم انداختم ؛ آب گرم که به صورتم میخورد بدتر میسوخت . با هزار بدبختی سرسری یه دوش گرفتم و اومدم بیرون .
حوله رو گذاشتم رو تخت و دراز کشیدم ، یعنی محمد چی بهشون گفته؟ اگه همه چیزو تعریف کرده باشه چی؟
باید همه چیزو میگفتم اما نمیخواستم دایی و زندایی چیزی بفهمن ، باید اول به مامان و بابا میگفتم
با صدای در نیم خیز شدم که متین اومد تو . عصبانی بود اما سعی داشت بروز نده . رو تخت کنارم نشیت و زل زد تو چشمام
این یعنی منتظر بود تا خودم همه چیز و بگم
بغض کردم و گفتم _ بخدا تقصیر من نبود..
نمیدونم چه مرگم شده بود که موقع حرف زدنم دم به دیقه بغض میکردم.
یدفعه زدم زیر گریه که متین سرمو چسبوند به سینهش و آروم پشتمو مالید..
محکم بهش چسبیدم و با هق هق همه چیزو براش تعریف کردم..
_متین...اگه محمد نبود الان......😭
حرفمو نصفه خوردم ؛ متینم سکوت کرده بود و این نشون میداد شدیدا عصبانیه...
_اون عوضی کجاست هان؟
+ دیشب زنگ زد گفت کاری براش پیش اومده بر میگرده تهران. اینو که گفت حدس زدم اتفاقی افتاده باشه.. از دیشب خوابم نبرد مهسا ، داشتم روانی میشدم😔 مامان فقط گریه میکرد..💔
انقدر نذر و نیاز کردم تا سالم برگردی..
سرمو انداختم پایین و چیزی نگفتم..
_پهلوت چی شده؟؟؟
نگاهی به پهلوم انداختم و تازه یادم افتاد همش دستم رو پهلوم بود . آروم لباسمو کشیدم بالا و جای کبود رو پهلومو نشون متین دادم
دستای مشت شده و قیافه سرخشو که دیدم یه لحظه پشیمون شدم از کارم
_به خداوندی خدا قسم این پست فطرت و ببینم جیگرشو در میارم🤬
ادامــہ دارد...🕊
#ڪپۍممـنوع❌
@istafan🎬