eitaa logo
🇮🇷 عکس‌نوشتہ‌سیاسی 🇮🇷
7.1هزار دنبال‌کننده
41هزار عکس
11.3هزار ویدیو
324 فایل
عکسنوشته‌شهدا @AXNEVESHTESHOHADA عکسنوشته‌حجاب @AXNEVESHTEHEJAB ارتباط با مدیران @toramanchashmdarraham مدیر تبادل @Masih_ss
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ : هرایرانی که خودش را برای پول و مقام به خارجی‌ها بفروشد شرافتمند نبوده و ایران هم بیدی نیست که با این بادها بلرزد. کسانی که از تغییر حکومت در ایران سخن می‌گویند بسیار غلط می‌کنند! آمریکا و شبکه‌اش مانند سعودی‌ها و اسرائیلی‌ها در برابر ایران به زانو درآمده‌اند. 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
هدایت شده از 🌸 عکسنوشته حجاب 🌸
🌷 ✍وقتی می‌خواستند چادر عروسی‌اش را برش بزنند، عصمت زیر لب چیزی می‌گوید، مادر می‌پرسد: با خودت چه می‌گویی؟ عصمت در می‌گوید: به خدا می‌گویم، خدایا من لیاقت دارم زیر این چادر شهید شوم یا نه؟! عصمت شب همراه همسرش رفت و در مراسم دعای کمیل شرکت کرد. زندگی‌اش را اینگونه آغاز کرد. در شرایطی که همه چیز زیر بمباران و توپخانه‌های دشمن بود رفت و در دعای کمیل شرکت کرد. آن زمان ۱۹ سال داشت و تنها ۶۶ روز بعد از ازدواجش به شهادت رسید. ⚜پنج‌شنبه ۱۹ آذر ماه سال ۱۳۶۰ بود. ما برای زیارت قبور شهدا به مزار شهیدان می‌رفتیم. دزفول دو قبرستان دارد. که یکی بهشت علی و یکی هم شهید آباد است. بهشت علی نزدیک خانه عصمت بود. او به همراه مادرشوهر و جاری‌اش برای زیارت قبور شهدا به سمت بهشت علی حرکت می‌کنند. عصمت قبل از رفتن غسل شهادت می‌کند. گویی به عصمت الهام شده بود. شهادت کرده و راهی شده بود. ⚜نزدیک پل قدیمی عصمت و همراهانش با مردمی که برای زنده نگه داشتن یاد شهدای بستان راهپیمایی کرده بودند، ملحق می‌شوند. هواپیما‌های دشمن که مردم را روی پل می‌بینند، بمباران می‌کنند. داخل آب می‌افتد، اما ترکش‌هایش به مردم اصابت می‌کند. به و چند قسمت دیگر بدن عصمت اصابت می‌کند و می‌شود. جاری‌اش هم مرضیه بلوایه شهید می‌شود عصمت و جاری‌اش در چادرهایشان پیچیده شده بودند و در آن لحظات آخر هم چادرشان از آن‌ها جدا نشده بود. ما در زمان جنگ با مانتو، شلوار و رو سری می‌خوابیدیم. برخی هم با چادر. آنقدر حجاب را دوست داشتیم که می‌گفتیم اگر شهید شدیم با حجاب باشیم 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
هدایت شده از 『 مُدرِّس نوین 』
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
BBc دلسوز ایران ^📛چہ خبره ؟ از حال‌و‌هواے‌هر‌شهرواستانےدر هرنقطہ اےازدنیانظرمیده‌مگہ؟ 😳.•° ایــــــــراݧ 🇮🇷 شده ورد زبونشوݧ •• ⚠️ مشڪوڪ نیسٺ !? 💢زیر نویس صداو سیماےماچیہ ؟ مقایسہ ڪردے؟ دلسوزے ❌•• |📹| |👤| نشر حداکثرے🌐 🇮🇷.•↓ @modarese_novin 』 🌐ˇinstagram↷ https://instagram.com/tajrobe_javani?igshid=nl88gcc9q6st 🔺باما همراه باشیـد
این قسمت:دیوار اون دیواری بود که ترامپ میـخواست بکـشه که مهاجران مکزیکــی نیان آمریکا ... حالا مکزیک گفته زودتر تمومش کنید تا کروناگرفته‌ها نیان مکـزیک 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
🇮🇷 عکس‌نوشتہ‌سیاسی 🇮🇷
❇️سلسه جلسات "یاد مرگ" استاد عالی شامل شصت و هفت جلسه که از امشب جلسه اول و خدمتتون ارسال میکنیم بز
❇️سلسه جلسات "یاد مرگ" استاد عالی شامل شصت و هفت جلسه که از امشب جلسه اول و خدمتتون ارسال میکنیم بزرگواران توصیه اکید میشه حتمن از مباحث استفاده کنید و ساده از کنار این موضوع مهم نگذرید 🙏
4_5953919841671839968.mp3
11.44M
🎵 فایل صوتی کامل برنامه 📚 با موضوع شهود و گواهان قیامت 🗓 تاریخ : ۹۱/۴/۴ 🗂 حجم : ۱۰.۹ مگابایت 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
🦋با آرزوی قبولی طاعات و عبادات، الحمدالله سوره فلق ۱۹۳۰ مرتبه قرائت شد. 🔰همسنگران روزه دار در روز قرائت به نیات⤵ 🔸تعجیل در فرج امام زمان(عجل الله تعالی فرجه و الشریف) 🔹سلامتی رهبر عزیزمان(دامت برکاته) 🔸شادی روح شهیدان⤵️ 🦋 روز پنجم 🌹 شهید عماد مغنیه 🌹 شهیدحاج قاسم سلیمانی 🌹 شهید ابراهیم هادی 🌹 شهید امیر محمد اشعری 🌹 شهيد مهران عزيزانی 🌀در صورت سهیم شدن تعدادی که برایتان مقدور هست قرائت کرده و اعلام نمایید. @shahid_ahmadali_nayeri ⏳ مهلت قرائت : تا اذان صبح روز بعد 🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 🌸 عکسنوشته حجاب 🌸
امام صادق علیه السلام از پدران بزرگوارشان از علی بن ابی طالب صلوات الله علیهم اجمعین در ضمن حدیثی طولانی که وصیت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را ذکر می کند، چنین روایت کرده است که: رسول خدا به علی فرمود: ای علی بدان که شگفت انگیزترین مردم از جهت ایمان و عظیم ترین آنها از روی یقین، مردمی هستند که در آخرالزمان خواهند بود. پیامبر را ندیده اند و از امام نیز محجوبند. اما به سوادی که بر بیاضی رقم خورده است ایمان دارند. کمال‌الدین و تمام النعمه، باب ۲۵، حدیث ۸ #امام_زمان_علیه_السلام #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
ختم صلوات امروز به نیت : شهیده_راضیه_کشاورز 🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
🌹🍃 پدرش می گفت:حالا کی همه مونو نصیحت کنه ؟!مامانش میگفت: وااااای بچه حافظ قرانم ....... واااای دختر نورانی ام ...... واااااای................این یکی از همه دردناکتر بود به نیت مادرمون حضرت زهرا 18 روز تو بیمارستان بود ، اونم دقیقا با سینه ای خرد شده ، چادری خاکی و پهلویی شکسته و 18 روز خس خس نفسهای دردناک. 🌹🍃 به شهید برونسی خیلی علاقه داشت ، ایشونو الگوی خودش تو زندگی قرار داده بود ، اما حالا خودش شده یه الگو برای هم سن و سالاش ، شهادت واقعا برازنده راضیه بود.  🌹🍃 راضیه همه چیش رو حساب و کتاب بود ! این 18 روزی هم که موند برا این بود که ما رو آماده کنه ، برا این بود که ما دعا و مفاتیح زیاد بخونیم و آماده بشیم برا رفتنش ! و الّا اگه همون روز اول رفته بود کلی ناشکری می کردم ! * خیلی خیلی درس میخوند ، می گفت : می خواهم با درسم انقلاب کنم و با درس خوندن شکر گزار زحمات والدینم باشم. * تو زندگی همیشه جهانی دعا می کرد ، تنها دغدغه خودشو نداشت ، دوست داشت همه موفق باشن و به اونا کمک می کرد. * روز به روز همراه با قرآن بزرگ می شد ، تو مجالس اهل بیت شرکت میکرد ، سخنرانیا رو خوب گوش میداد و به اونا عمل میکرد * مهربانی و سکوت همیشگی ، از بارزترین ویژگی های اخلاقیش بود * راضیه به مسائلی از جمله نماز اول وقت، رابطه عاطفی با خانواده و حجاب در زندگی اهمیت زیادی می داد. * به شهید برونسی خیلی علاقه داشت ، ایشونو الگوی خودش تو زندگی قرار داده بود ، اما حالا خودش شده یه الگو برای هم سن و سالاش ، شهادت واقعا برازنده راضیه بود * راضیه با عملش کار فرهنگی می کرد . با عملش به همه درس می داد . * سی دی های سخنرانی آقا سید رو از نوارخونه می گرفت و بین بچه های مدرسه پخش می کرد و براشون صحبت می کرد. سی دی ها رو به بچه هایی می داد که به هر دلیلی نمی تونن بیان کانون ... 🌹🍃 رابطه شهیده راضیه کشاورز با اهل بیت * علاقه زيادي به آقا امام زمان(ع) و امام رضا (ع) داشت * هر روز زیارت امین الله (امام رضا) و دعای عهد میخوند * حالاتش قابل توصیف نبود ، امین الله رو با تمام وجود و عاشقانه میخوند و به پهنای صورت اشک میریخت. 🌹🍃 *« نامه شهیده راضیه کشاورز به آقا امام زمان (عج) در 13 سالگی » نشانی گیرنده : نمی دانم کجایی یا مهدی ؟! شاید در دلم باشی و یا شاید من از تو دورم . کوچه انتظار، پلاک یا مهدی! به نام خداوند بخشنده ومهربان سلام من به یوسف گمگشته ی دل زهرا و گل خوشبوی گلستان انتظار ای دریای بیکران ، آفتاب روشنی بخش زندگی من که از تلالو چشمانت که همانند خورشید صبحدم از درون پنجره های دلم عبور می کند و دل تاریک و سیاه مرا نورانی می کند . تو کلید درِ تنهایی من ! من تورا محتاجم . بیا ای انتظار شبهای بی پایان ، بیا ای الهه ی ناز من ، که من از نبودن تو هیچ و پوچم . بیا و مرا صدا کن ، دستهایم را بگیر و بلند کن مرا . مرا با خود به دشتِ پر گلِ اقاقیا ببر . بیا و قدمهای مبارکت را به روی چشمانم بگذار . صدایم کن و زمزمه ی دل نواز صدایت را در گوشهایم گذرا کن ، من فدای صدایت باشم . چشمان انتظار کشیده من هر جمعه به یادت اشک می ریزند و پاهایم سست می شوند تا به مهدیه نزدیک خانه مان روم و اشک هایم هر جمعه صفحات دعا ندبه را خیس می کند . من آنها را جلو پنجره اتاقم می گذارم تا بخار شود و به دیدار خدا رود . به امید روزی که شمشیرم با شما بالا رود و برسر دشمنانتان فرود آید . 🌹🍃 سرانجام در سن ۱۶ سالگی در فروردین‌ماه سال ۱۳۸۷ بعد از آنکه از زیارت بارگاه امام رئوف به شهرش بازگشت، آرزویش برآورده شد و بر اثر انفجار بمب در حسینیه کانون فرهنگی رهپویان وصال شیراز توسط عوامل تروریستی وابسته به غرب، بعد از تحمل ۱۸ روز درد و رنج ناشی از جراحت به جمع شهیدان سرفراز و سربلند که ره صد ساله را یک شبه پیمودند پیوست. 🌹🍃 راضِ بابا روایت شخصیت دختری نوجوان است. دختری که تمام تلاشش را به کار می‌بندد تا در زندگی اول باشد. در شانزدهمین بهار عمرش حادثه ای رخ می‌دهد و او را در رسیدن به خواسته اش کمک می‌کند. انفجاری که در سال ۱۳۸۷ در حسینیه سیدالشهدای شیراز رخ داد، نقطه اوج زندگی او را رقم زد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‏محجوب، نماینده مجلس: مردم ژاپن کیفیت و قیمت خودروهای خود را تحمل می‌کنند ولی نمیدانم چرا تحمل مردم ما کم است! واقعا هرچی خواستم اضافه کنم دیدم به طنز جمله آسیب می‌زنم. 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
امیر خان بازیگر هندی به مردم یک کیلو آرد کمک کرده خیلی ها شاکی شدند وگفتند با این همه ثروت فقط یک کیلو آرد داره میده! ولی افراد نیازمند رفتند حدس بزنید چی شد؟ آقای کمالگرای بالیود زیر هر بسته آرد حدود 15 هزار روپیه معادل 3 میلیون تومان گذاشته بود و پول به نیازمندان واقعی رسید 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
26.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥سلسله کلیپ های تحلیلی 💢پروژه نقب 👤 🔺قسمت سوم ✅گاه‌نوشت(کانال رسمی علیرضا پورمسعود) 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
بدتر از این اون قسمت خود برتر بینی و ناراحتیش از مقایسه مهران مدیری با راننده تاکسی بود! (همون مقایسه ای که میگفت مدیری با ماشین BMW از مالیات معافه ولی راننده تاکسی مالیات میده) و از اون ناراحت کننده تر بازهم تشویق پی در پی حضار! 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
🇮🇷 عکس‌نوشتہ‌سیاسی 🇮🇷
🦋با آرزوی قبولی طاعات و عبادات، الحمدالله سوره فلق ۱۹۳۰ مرتبه قرائت شد. 🔰همسنگران روزه دار در روز #
🌺 امام باقر (علیه السلام) : کسی که این سوره را قرائت کند در حالی که صدایش را بلند کرده، مانند کسی است که در راه خدا شمشیر کشیده است و هر که آن را مخفی و آرام بخواند، مانند کسی است که در راه خدا به خون خود غلطیده باشد و هر کس آن را ده بار بخواند گناهانش آمرزیده می شود. 📚 الکافی، ج۲، ص۴۵۴ 🌺 الحمدالله تا الان ۱۲۱۰ مرتبه سوره قدر اعلام شده است. طرح تا اذان صبح ادامه دارد. 🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
هدایت شده از 🌸 عکسنوشته حجاب 🌸
در سال‌های اخیر به دلیل عدم انگیزه لازم, آمار ازدواج به شدت کاهش یافته و در نتیجه هر روز شاهد ازدواج های عجیب و غریب هستیم. اکنون ازدواج بخشی از سیر تکامل بشر نیست بلکه مانند جفتگیری حیوانات است. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج ۱، ص ۱۹۶ #تمدن_نکبت_غرب 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
⭕️ اینکه بعد از اینهمه سال هنوز واردکننده نهاده های دامی هستیم جای سوال دارد؛ چرا ارگانهای غیردولتی کشاورزان را به سمت تولید انبوه ذرت، سویا و... سوق نمی‌دهند تا جریان نفوذ، رانت و انحصار ناکام بمانند و قیمت تمام شده مرغ و گوشت پایین بیاید؟ درسال هنوز می‌لنگیم... 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
سخنان اردشیر زاهدی در مصاحبه با بی بی سی تلنگری به دو گروه بود 1.ضد انقلاب و سلطنت طلبها که بیهوده آب در هاون رژیم پوسیده شاهنشاهی نکوبند! 2.غرب گرایان و انقلابیون پشیمان که لااقل یک جو غیرت و وطن دوستی همچون یک درباری مخالف نظام اسلامی داشته باشند 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
⚘﷽⚘ 😄😂خاطره ای زیبا و خنده دار ازجبهه و جنگ...😃😀 👤بین ما یکی بود که چهره ی سیاهی داشت ؛ اسمش عزیز بود؛ توی یه عملیات ترکش به پایش خورد و فرستادنش عقب بعد از عملیات یهو یادش افتادیم و تصمیم گرفتیم بریم ملاقاتش 🏩با هزار مصیبت آدرس بیمارستانی که توش بستری بود رو پیدا کردیم و با چند تا کمپوت رفتیم سراغش. پرستار گفت: توی اتاق 110 بستری شده؛ اما توی اتاق 110 سه تا مجروح بودند که دوتاشون غریبه و سومی هم سر تا پایش پانسمان شده و فقط چشمهایش پیدا بود. دوستم گفت: اینجا که نیست ، بریم شاید اتاق بغلی باشه! یهو مجروح باندپیچی شده شروع کرد به وول وول خوردن و سروصدا کردن! گفتم: بچه ها این چرا اینجوری میکنه؟ نکنه موجیه؟!!! یکی از بچه ها با دلسوزی گفت: بنده خدا حتما زیر تانک مونده که اینقدر درب و داغون شده! پرستار از راه رسید و گفت: عزیز رو دیدین؟!!! همگی گفتیم: نه! کجاست؟ :پرستار به مجروح باندپیچی شده اشاره کرد و گفت: مگه دنبال ایشون نمی گردین؟ همه با تعجب گفتیم: چی؟!!! عزیز اینه؟! رفتیم کنار تختش ؛ عزیز بیچاره به پایش وزنه آویزان بود و دو دست و سر و کله و بدنش زیر باندهای سفید گم شده بود ! با صدای گرفته و غصه دار گفت: خاک توی سرتان! حالا دیگه منو نمی شناسین؟ یهو همه زدیم زیر خنده گفتم: تو چرا اینجوری شدی؟ یک ترکش به پا خوردن که اینقدر دستک و دمبک نمی خواد ! عزیز سر تکان داد و گفت: ترکش خوردن پیشکش. بعدش چنان بلایی سرم اومد که ترکش خوردن پیش اون ناز کشیدنه !! بچه ها خندیدند. 😄 اونقدر اصرار کردیم که عزیز ماجرای بعد از مجروحیتش رو تعریف کرد: - وقتی ترکش به پایم خورد ، منو بردند عقب و توی یه سنگر کمی پانسمانم کردند و رفتند تا آمبولانس خبر کنند. توی همین گیر و دار یه سرباز موجی رو آوردند و انداختند توی سنگر. سرباز چند دقیقه ای با چشمان خون گرفته برّ و بر نگاهم کرد. راستش من هم حسابی ترسیده بودم و ماست هایم رو کیسه کردم. یهو سرباز موجی بلند شد و نعره زد: عراقی پَست فطرت می کشمت. چشمتان روز بد نبینه. حمله کرد بهم و تا جان داشت کتکم زد. به خدا جوری کتکم زد که تا عمر دارم فراموش نمی کنم. حالا من هر چه نعره می زدم و کمک می خواستم ، کسی نمی یومد. اونقدر منو زد تا خودش خسته شد و افتاد گوشه ی سنگر و از حال رفت. من هم فقط گریه می کردم... بس که خندیده بودیم داشتیم از حال می رفتیم😂 دو تا مجروح دیگه هم روی تخت هایشان از خنده روده بُر شده بودند.😂 عزیز ناله کنان گفت: کوفت و زهر مار هرهر کنان!!! خنده داره؟ تازه بعدش رو بگم: - یک ساعت بعد به جای آمبولانس یه وانت آوردند و من و سرباز موجی رو انداختند عقبش. تا رسیدن به اهواز یک گله گوسفند نذر کردم که دوباره قاطی نکنه ... 😂😂 رسیدیم بیمارستان اهواز. گوش تا گوش بیمارستان آدم وایستاده بود و شعار می دادند و صلوات می فرستادند. دوباره حال سرباز خراب شد. یهو نعره زد: آی مردم! این یه مزدور عراقیه ، دوستای منو کشته. و باز افتاد به جونم. این دفعه چند تا قلچماق دیگه هم اومدند کمکش و دیگه جای سالم توی بدنم نموند. یه لحظه گریه کنان فریاد زدم: بابا من ایرانی ام ! رحم کنین. یهو یه پیرمرد با لهجه ی عربی گفت: ای بی پدر! ایرانی هم بلدی؟ جوونا این منافق رو بیشتر بزنین. دیگه لَشَم رو نجات دادند و آوردند اینجا. حالا هم که حال و روزم رو می بینید! صدای خنده مون بیمارستان رو برده بود روی هوا.😂 پرستار اومد و با اخم و تَخم گفت: چه خبره؟ اومدین عیادت یا هِرهِر کردن؟ وقت ملاقات تمومه ، برید بیرون خواستیم از عزیز خدافظی کنیم که یهو یه نفر با لباس سفید پرید توی اتاق و نعره زد: عراقی مزدور! می کشمت!!! عزیز ضجه زد: یا امام حسین! بچه ها خودشه ، جان مادرتون منو نجات بدین ...😂😂😂 منبع: کتاب" رفاقت به سبک تانک" 🌹 @AXNEVESHTESHOHADA