eitaa logo
🇮🇷 عکس‌نوشتہ‌سیاسی 🇮🇷
6.5هزار دنبال‌کننده
40.7هزار عکس
11.1هزار ویدیو
324 فایل
عکسنوشته‌شهدا @AXNEVESHTESHOHADA عکسنوشته‌حجاب @AXNEVESHTEHEJAB ارتباط با مدیران @toramanchashmdarraham مدیر تبادل @Masih_ss
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از پونز
🔸 امشب، سومین شب از برگزاری نمایشگاه هفته دفاع مقدس خواهد بود! 🔸 از همه دوستان دعوت می‌شود تا از این نمایشگاه دیدن کنند و به نمایشگاه تخصصی نفوذ تشریف بیاورند. بعد از نماز مغرب و عشا؛ میدان مرجعیت به سمت پردیسان، فرعی دوم به سمت شهرک قدس که تشریف بیاورید، اردوگاه غدیر در خدمت‌تان خواهیم بود. 🔸 می‌توانید با مطالعه پست های بالا، محتوای نمایشگاه تخصصی نفوذ را ببینید. 📌 @ponezs
هدایت شده از شهید موسوی نژاد
💠من هر وقت میخواستم به علی کشمیری سلام کنم ، او زودتر از من سلام میکرد و من هیچ وقت موفق نشدم زودتر از او سلام کنم تا اینکه بعد از شهادتشان ایشان را در خواب دیدم ، خواستم سلام کنم ولی او زودتر از من سلام کرد و من جواب سلامش را دادم و در عالم خواب میدانستم که او شهید شده است . 💠بعد گفتم : حالت چطور است ؟ گفت : خیلی خوب است . گفتم : آقای کشمیری آیا من هم میتوانم پیش شما بیایم ؟ ایشان سنگی را که کاملاً سرخ بود و به اندازه یک گردو بود برداشت و به دست من داد و گفت : اگر توانستی این سنگ را در دستت نگه داری میتوانی پیش ما بیایی . 💠همین که سنگ سرخ را به دست من داد دستم به شدت سوخت و از شدت سوزش از خواب بیدار شدم و احساس کردم که دستم میسوزد . من اینگونه خواب را تعبیر کردم که من شهید نمیشوم ولی مجروح میشوم . همینطور هم شد من مجروح شدم ولی شهادت نصیبم نشد. ✍به روایت همرزم شهید 🌷 ولادت :۱۳۴۳/۱/۱۵ مشهد شهادت :۱۳۶۵/۱۱/۱۲ شلمچه @shahidmosavinejad
هدایت شده از شهید موسوی نژاد
یک روز شهید بسیار ناراحت بود. به طوری که اشک می ریخت. به ایشان گفتم: «چرا ناراحت هستید؟ گفت: امروز فرزند یکی از شهدا را دیدم. هنوز قیافه ای او در جلوی چشمم است. مسئولیت این بچه های شهدا با کیست؟ ما نباید بگذاریم که این فرزندان احساس ناراحتی بکنند.» زمانی که به مرخصی می آمد. از روبه رو شدن با خانواده های شهدا خودداری می کرد. می گفت: «خجالت می کشم، اگر از من در باره ی شهیدانشان سوال کنند.» به خانواده هایی که همسرشان در جبهه بود سر می زد. تا اگر کاری داشتند انجام دهد و یا مشکل مالی دارند برطرف کند. می گفت: «ما مسئولیت داریم که از شما رسیدگی کنیم.» چون او همیشه در گردان خط شکن حضور داشت، ابتدا با نیروها اتمام حجت می کرد. می گفت: «برگشت ما در این عملیات کم است. اگر کسی دوست ندارد که با ما باشد، می تواند به گردان دیگری برود.» ولی او چنان اخلاق پسندیده ای داشت که همه در همان گردان او می ماندند و بسیاری از آن ها شهید می شدند. او جزو کسانی بود که نه تنها ثروتی نداشت، بلکه هر چیزی که داشت فدای انقلاب کرد. یک عارف مثل مولای خودش حضرت علی (ع) بود که در نیمه های شب راز و نیاز با خدای خود می پرداخت و در روز اسلحه به دست می گرفت. نماز شب او و دعاهای شبش حالت عارفانه داشت. در مجالس مذهبی شرکت می کرد. یاحسین گفتنش و اشک ریختنش در سوگواری جدش واقعاً تعجب آور بود. هیچ وقت نماز شبش ترک نشد. دعا و تسبیحات اربعه بر زبانش جاری بود. در عملیات ها مشورت می کرد. نماز را سعی می کرد که سروقت بخواند، حتی اگر در عملیات باشد. 🌷 @shahidmosavinejad