توضیحات #حسین_شریعتمداری پیرامون یادداشت ناصحانه اش درباره # آیت_الله_سیستانی
#ادب_و_عقلانیت_انقلابی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔸مدیر مسئول روزنامه کیهان طی یادداشتی چنین نوشته است:
▪️یادداشت اینجانب در کیهان روز شنبه (۵ مهرماه ۹۹) که با توجه به انگیزه نگارش آن، عنوان "برخاسته از ارادت " را بر تارک خود داشت و از دلشورهای نسبت به بخشی از بیانیه دفتر حضرت آیت الله سیستانی درباره نظارت سازمان ملل بر انتخابات پارلمانی عراق حکایت میکرد، بازتاب گستردهای درپی داشت و با برداشتهای متفاوتی روبرو شده است که کماکان نیز ادامه دارد. از این روی توضیح پیش روی را ضروری میدانم.
◽️استناد اینجانب در یادداشت مورد اشاره به متن فارسی بیانیهای بود که دفتر حضرت آیت الله سیستانی در باره ملاقات معظم له با خانم "جینین هینیس پلاسخارت ”نماینده ویژه دبیر کل سازمان ملل متحد منتشر کرده بود. برداشت نگارنده از بیانیه یاد شده آن بود که حضرت ایشان خواستار نظارت مستقیم سازمان ملل بر انتخابات آینده عراق شده اند.
🔸خوشبختانه #دفتر حضرت آیت الله سیستانی (دام عزّه) درپی انتشار یادداشت کیهان #توضیحی_ارائه_کرد که نشان میداد برداشت اینجانب با واقعیت فاصله داشته است و حضرت ایشان آنگونه که در بیانیه دفتر معظم له آمده است خطاب به نماینده ویژه دبیر کل سازمان ملل فرموده اند " باید در مراحل مختلف برگزاری آن (انتخابات) روند شفافیت مراعات شود و نظارت بر آن به صورت جدی و با همآهنگی بخش مربوطه در هیئت سازمان ملل متحد صورت پذیرد ".
◽️در ادامه آمده است که بیانیه یاد شده از نظارت بر انتخابات توسط سازمان ملل سخن نمیگوید، بلکه از هماهنگی نظارت با ضوابط سازمان ملل سخن میگوید و معنای آن این است که نظارت صرفاً از سوی عراقیها صورت میگیرد، ولی ویژگی اشخاص ناظر و ضوابط اعمال شده در اجرای انتخابات با ضوابط سازمان ملل همخوان باشد تا جای هیچ گونه اعتراض و ایراد از طرف بعضی گروههای ذی ربط در صحت انتخابات وجود نداشته باشد .
◾️همانگونه که ملاحظه میشود منظور ایشان همخوانی نظارت با ضوابط سازمان ملل بوده است و نه نظارت سازمان ملل بر انتخابات عراق. از این روی برداشت اینجانب از نظر حضرت آیت الله سیستانی با آنچه ایشان فرموده بودند هم خوانی نداشته است که به خاطر این خطای ناخواسته از محضر معظم له پوزش میخواهم و امید آن که عذر تقصیر اینجانب را بپذیرند.
🔳و، اما، در این وجیزه اشاره به سه نکته را ضروری میدانم؛
۱ ــ بعد از انتشار یادداشت کیهان، مسئولان و شخصیتهای بلند پایه عراق، از جمله آقایان رئیس جمهور، نخست وزیر، رئیس دستگاه قضائی، رئیس مجلس، آقای نوری مالکی، آقای حیدر العبادی و … با صدور بیانیههای جداگانه به حمایت از حضرت آیت الله سیستانی برخاستند و ضمن ابراز ارادت به ساحت مقدس مرجعیت، اینجانب و یادداشتی را که نوشته بودم، به شدت محکوم کردند. اعتراض حضرات را میپذیرم و جایی برای خُرده گیری نمیبینم، ولی آنچه در این میان حائز اهمیت است و درخور تقدیر، اتحاد و یکپارچگی مسئولان محترم عراق در دفاع از مرجعیت و حمایت از معظم له است که به یقین، برای مردم شریف عراق امید آفرین و برای دشمنان اسلام نا امید کننده و رنج آور خواهد بود و از این روی بایسته شکر.
۲ ــ برخی از منتقدان، یادداشت نگارنده را #توهین_آمیز نامیده اند که #اتهامی_ناروا و #به_دور_از_انصاف است، چرا که تواضع نسبت به ساحت حضرت آیت الله سیستانی و عرض #ادب و ابراز #ارادت به ایشان در سطر سطرِ یادداشت یاد شده موج میزند و اینجانب به باور قلبی و نه تشریفات ظاهری، از جایگاه برجسته و قابل تقدیر و احترام ایشان یاد کرده ام. به عنوان مثال ــ و فقط یک نمونه از آن میان ــ تاکید داشته ام که " با توجه به جایگاه برجسته و قابل احترام حضرت آیت الله سیستانی، این سازمان ملل است که برای توجیه صلاحیت خود به تائید حضرت ایشان نیاز دارد و نه ایشان به سازمان ملل". نسخههای فراوان روزنامه کیهان به وضوح نشان میدهند که همواره از اقدامات حضرت آیت الله سیستانی با تقدیر یاد کرده ایم و مخصوصاً نقش ایشان در حفظ استقلال عراق را ستوده ایم.
۳ ــ شماری هر چند اندک نیز با اشاره به حضور حضرت آیت الله سیستانی در عراق و اینکه معظم له یکی از مراجع بزرگوار عراق هستند، به نگارنده اعتراض کرده اند که چرا درباره ایشان سخن گفتهای؟! در این خصوص گفتنی است مرزهای جغرافیائی اگرچه معتبر و قابل احترام هستند، ولی نمیتوانند جدا کننده امت یکپارچه اسلامی از یکدیگر باشند. آیت الله سیستانی متعلق به جهان تشیع است که گسترهای فراتر از این کشور و آن کشور دارد و به ایران و عراق و لبنان و سوریه و پاکستان و … محدود نمیشود.
روزنه
❌مقایسه غلط و نتیجه غلط تر!!!
✍پاسخ منطقی به #حسین_شریعتمداری در روزنامه کیهان از زبان استاد #پورآقایی
جناب شریعتمداری عزیز:
در این نوشتار قصد ندارم بر طبل دوگانگی جبهه انقلاب بکوبم، منتها نمی توانم در مقابل یک تحلیل عجیب! و نتیجه گیری عجیب تر!!! در مورد جریان #استیضاح_رئیس_جمهور، سکوت کنم چرا که عامه مردم هر سکوتی را نشانه رضایت می دانند در حالی بنده و طیف زیادی از روحانیون دغدغه مند کشور از این مقایسه به اصطلاح تحلیلی حضرتعالی بین ایران و لبنان بشدت گلایه مند هستیم و لذا به هیچ وجه سکوت را بر نمی تابم و چند سطری برایتان به اختصار می نویسم...
🎬پرده اول:
جمهوری اسلامی ایران در راس خود #ولایت_فقیه را دارد و دارای نظام ۱۰۰٪ الهی و اسلامی است که هزاران شهید را به پای ایدوئولوژی الهی خود هدیه نموده است و به معنای واقعی کلمه توانسته است دو بلوک قدرت در شرق و غرب عالم را متحیر سازد و نقش مهمی نه در اتفاقات منطقه که در حوادث جهانی رقم بزند و به این هم بسنده نکرده است تا جایی که طبق آمار جهانی، از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ تاکنون رشد اسلام در سراسر جهان افزایش چشم گیری داشته است و رهبران کشورهای پیشرفته را به تلاطم انداخته و بیم آن دارند که اسلام دین اول جهانی شود و البته انقلاب ایران به این هم بسنده نکرده است و رشد توحید در ابعاد مختلف(سیاست،فرهنگ،هنر،نظامی گری و...) را در راس فعالیت تمدنی خود قرار داده است...
🎬پرده دوم:
کشور لبنان علاوه بر آنکه در راس خود مفهوم مهمی بنام ولایت فقیه نداشته و تاثیر منطقه ای و جهانی خاصی در عرصه های مختلف بروز نداده است؛ کشوری است که در سپهر اجرایی خود در عرصه های مختلف، حقیقتا دارای یک نظام #تثلیثی به معنای عام است، چرا که نظام پارلمانی در لبنان متأثر از وضعیت فرقهای، اجتماعی و مذهبی خاص این کشور میباشد (مسیحیان ، مسلمان سنی و مسلمان شیعه) این سیستم به گونهای طراحی شده است که تمامی اقوام و مذاهب در آن سهمی از قدرت سیاسی داشته باشند. برطبق این توافق(طائف۱۹۹۰)، رئیسجمهور از میان مسیحیان مارونی، نخست وزیر از میان مسلمانان سنی مذهب، رئیس پارلمان از بین شیعیان و معاون نخست وزیر از بین مسیحیان ارتدوکس انتخاب میشود.
🎬پرده سوم:
🔸فرق است بین کشوری که دارای تاثیرات مهم منطقه ای و جهانی است(ایران) و بین کشوری که در سپهر جهانی از تاثیر و نقش خاصی برخوردار نیست(لبنان) و سالها درگیر جنگ و نا امنی بوده تا زمانی که حضور یک گروه کوچکی بنام #حزب_الله از طرف آن کشور قدرتمند(ایران) باعث ثبات و امنیتش شده است....
🔸فرق است بین کشوری که دارای نظام متقن الهی بر پایه ولایت فقیه است با کشوری که در سپهر اجرایی خود دچار نوعی تثلیث شده است...
🔸فرق است بین کشوری که رهبرانش آمریکا و اسرائیل را تهدید عملیاتی می کنند و تایمر نابودی رژیم اسرائیل را روشن کرده اند با کشوری که تا قبل از حزب الله، پایتخت خود را زیر چکمه های اسرائیلیان کودک کش فرش کرده بود...
🔗و قس علی هذا در مورد کشور عراق...
🎬پرده آخر و نتیجه گیری:
❗️جناب شریعتمداری شما فرمودید:
«طرح توطئهآمیز *دولت بیسر* علیه ایران هم کلید خورد و دولت بیسر نام پروژهای است که آمریکا و متحدانش با هدف تنشآفرینی و ایجاد ناامنی و بیثباتی برای سه کشور ایران، لبنان و عراق تهیه کرده و اجرای آن را از چند ماه قبل کلید زدهاند (استعفای سعد حریری و عادل عبدالمهدی از نخستوزیری لبنان و عراق)...»
❗️اما جناب شریعتمداری:
🔻آیا قبل از نوشتن این یادداشت، به خود نگفتید که چه مقایسه ای است بین عراق و لبنان و جمهوری اسلامی ایران روا می دارم؟!؟
🔻آیا به این فکر کردید که مبنای ولایت فقیه می تواند چه جایگاهی داشته باشد و این عنوان شما(دولت بی سر) غیر مستقیم اهانتی است به موقعیت و کارکرد ولایت فقیه!؟!
🔻آیا غیر از این است که امام جامعه را باید مدیر پاردایمی کشور بدانیم و ترس های واهی را به خود و جامعه انقلابی راه ندهیم؟!؟
🔻آیا ندیدیم که در جریان عزل #بنی_صدر این ولایت فقیه بود که در یک پارادایم شیفت به موقع توانست اذهان عمومی و حتی اذهان جهانی را متوجه حصر آبادان کند و کشور را از تاثیرات منفی عزل رئیس جمهور نجات دهد؟!؟
🔻آیا نه این است که امروز امام جامعه توانسته است کشتی انقلاب را با درایت تمام در دریای متلاطم منطقه و جهان مدیریت کند و امید داریم که به دست امام زمان برساند؟!؟
🔻آیا نه این است که نظام جمهوری اسلامی ایران دارای مغز متفکری است که باید سرمان را بالا بگیریم بگوییم ما سرور داریم نه اینکه تعبیر دولت بی سر را بکار ببریم؟
🙏بنابراین بگذاریم کشور روند قانونی خود را طی کند و نه خود و نه دیگران را دچار توهم «بی سر بودن» نکنیم چرا که جلوی ضرر را هر وقت بگیریم؛ منفعت است...
و السلام...
✍داود پورآقایی۷/۲۹
او (موسوی) یک «فراماسون» است!-1
#حسین_شریعتمداری
1- شاید در نگاه اول باور نکنید که اقدام اخیر مهندس موسوی در حمایت آشکار از اسرائیل و داعش نه تعجب آور بود و نه غیر منتظره! ولی اسناد و شواهدی که در ادامه خواهد آمد به وضوح نشان می دهد، حرکت اخیر مهندس موسوی ماموریتی بوده است که به عنوان یک عضو تشکیلات مخوف فراماسونری بر عهده داشته است!
تعجب نکنید! پای شعار و گزافه گویی در میان نیست. ابتدا به شواهد و نمونه هایی که در چند بند جداگانه ارائه می شود نگاهی بیندازید! و قضاوت را به بعد از مطالعه موارد یاد شده موکول کنید. بخوانید!
2- اوایل دهه 80 ، یعنی چند سال قبل از فتنه 88 و پیش از آن که چهره واقعی موسوی به عنوان یکی از سران فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 افشا شود و در حالی که به عنوان چهره ای مقبول در میان مردم و جریانات سیاسی شناخته می شد، دو تن از کارشناسان بر جسته امنیتی که به چیره دستی و توانمندی شهره بودند و آن روزها یکی از پرونده های جاسوسی موساد را در دست بررسی داشتند، در حلقه بسیار محدودی اعلام کردند که مهندس موسوی «ماسون» است! و در مقابل تعجب توام با ناباوری یکی از حاضران، گفتند؛ «احتمالا در آینده ای نزدیک او را در پروژه ای علیه نظام به کار خواهند گرفت»!...
3- اواخر بهمن ماه سال 1387 آقای خاتمی به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری سال 88 ثبت نام کرد و تمامی گروه ها و احزاب اصلاح طلب با صدور بیانیه ها و انجام سخنرانی ها و مصاحبه ها و نوشتن ده ها مقاله و یادداشت از نامزدی ایشان حمایت کردند. همان روزها طی یادداشتی در کیهان اعلام کردیم که آقای خاتمی نامزد واقعی جبهه اصلاحات نیست! آن یادداشت با اعتراض گسترده مدعیان اصلاحات رو به رو شد و با طعنه می پرسیدند «این دیگر کدام بخش از غیب گویی کیهان است» ؟!... اما دیری نگذشت که آقای خاتمی از نامزدی استعفا داد و مهندس موسوی اعلام نامزدی کرد و با استقبال همه جانبه جبهه اصلاحات رو به رو شد.
4- همان روزها خبرنگار نشریه آمریکایی «نیویورکر The New Yorker» به کیهان آمد و گفت قبل از هر چیز برای پاسخ این سوال آمده ام که وقتی تمامی گروه های اصلاح طلب از نامزدی آقای خاتمی حمایت می کردند، شما از کجا می دانستید که او نامزد واقعی اصلاح طلبان نیست؟! به ایشان گفته شد، با توجه به نشست موسوم به «آینده ایران» در دانشگاه استنفورد به این نتیجه رسیده بودیم. در آن نشست که شماری از مقامات آمریکایی (و چند ایرانی که نامشان فاش نشده است) حضور داشتند خانم «گیل لاپیداس» پشت تریبون می رود و خطاب به حاضران می گوید «می دانم از حضور من تعجب می کنید، چرا که تخصص و ماموریت من در زمینه سال های منجر به فروپاشی شوروی است» و توضیح می دهد «ما (؟) به این نتیجه رسیده ایم که وضعیت ایران امروز، شبیه شوروی سابق در دوران گورباچف است. گورباچف هم مثل خاتمی اصلاح طلب بود ولی می خواست هم «پاپ» باشد و هم «لوتر» و این نقش دوگانه امکان پذیر نبود... گورباچف می خواست اصلاحات را همراه با حفظ ارزش ها دنبال کند و این برنامه امکان پیاده شدن نداشت بنابراین برای شوروی سابق ضروری بود که شخصی مانند «یلتسین» به میدان بیاید که فقط «لوتر» باشد و نه «پاپ» تا بتواند علیه کلیسا- بخوانید ارزش های دینی و اخلاقی- قیام کند... در ایران نیز باید خاتمی دست از ارزش های دینی بردارد و در غیر این صورت جای خود را به یک یلتسین ایرانی بدهد...»! خبرنگار پرسید: آیا می دانستید که گزینه اصلی آقای موسوی است؟ پاسخ ما این بود که نمی دانستیم موسوی گزینه اصلی است ولی می دانستیم هرکه باشد، گزینه نشان شده آمریکا و اسرائیل است!!
5- گفتنی است (و پیشانی شکر بر زمین سائیدنی نیز هست) که همان روزها رهبر معظم انقلاب در دیدار با کارگزاران نظام از این طرح پرده برداشته و می فرمایند: «یک طرح همه جانبه آمریکایی برای فروپاشی نظام جمهوری اسلامی طراحی شد و جوانب آن از همه جهت سنجیده شد. این طرح، طرح باز سازی شده ای است از آنچه که در فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی اتفاق افتاد. به نظر خودشان می خواهند همان طرح را در ایران اجرا کنند» و در ادامه تصریح می کنند: «اینها در چند مورد اشتباه کردند: اشتباه اول شان این است که آقای خاتمی، گورباچف نیست. اشتباه دوم شان این است که اسلام، کمونیسم نیست. اشتباه سومشان این است که نظام مردمی جمهوری اسلامی، نظام دیکتاتوری پرولتاریا نیست. اشتباه چهارم شان این است که ایران یکپارچه، شوروی متشکل از سرزمین های به هم سنجاق شده نیست. اشتباه پنجم شان این است که نقش بی بدیل رهبری دینی و معنوی در ایران، شوخی نیست»!
💢ادامه دارد
او (موسوی) یک «فراماسون» است!-2
#حسین_شریعتمداری
6- درباره فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 و طراحی آن از سوی آمریکا، اسرائیل و انگلیس و... اطلاعات و اسناد دقیقی ارائه شده است که حتی فهرست آن اسناد نیز مثنوی هفتاد من کاغذ است و در این مجال فقط اشاره می کنیم که ما در کیهان (به گواهی نسخه های روزنامه) تمامی مراحل فتنه را قبل از وقوع پیش بینی و اعلام کرده بودیم تا آنجا که در آخرین شماره کیهان قبل از روز انتخابات -20خرداد 88 - به آشوب بعد از انتخابات اشاره کرده و با تیتر درشت نوشتیم «آخرین پرده سناریوی افراطیون، آشوب پس از شکست» . غیب را فقط خدای متعال می داند «لا یعلم من فی السماوات والارض الغیب إلا الله». پس چگونه تمامی مراحل فتنه را با جزئیات آن پیش بینی کرده بودیم؟ پاسخ آن است که فتنه 88 بر اساس فرمول آمریکایی- اسرائیلی کودتاهای رنگی صورت می پذیرفت و کیهان با مراجعه به آن فرمول، مراحل مختلف فتنه را پیش بینی می کرد.
7 - مایکل لدین مشاور امنیت ملی آمریکا، دو روز قبل از 9 دی 1388 در بنیاد دفاع از دموکراسی سخنرانی داشت و در حالی که پیروزی فتنه را نزدیک می دید، از رازی پرده برداشت (که بعدها اعلام کردند اقدامی شتابزده بود و نباید اعلام می کردند)! لدین گفت؛ روزی ما خواهیم نشست و درباره تاریخ پشت صحنه جنبش سبز سخن می گوئیم. در آن هنگام همه شما خواهید گفت که جنبش سبز در سال 2009 آغاز شده است (1388) اما من به شما می گویم که ریشه آن در اواسط دهه 1980 (سال های میانی دهه 60) است. یعنی هنگامی که ما با دفتر میرحسین موسوی در تماس بودیم»!
8- شهید آیت اعلام کرده بود اسنادی در اختیار دارد که از فراماسون بودن موسوی خبر می دهد و بارها به مناسبت های مختلف به آن اشاره کرده بود. ایشان که میرحسین موسوی را گزینه مناسبی برای تصدی وزارت امور خارجه نمی دانست، در یکی از جلسات مجلس، به انتقاد از کابینه معرفی شده پرداخت و گفت که اسنادی را که نشان دهنده ارتباط موسوی با فراماسونری است در جلسه بعدی مجلس در اختیار نمایندگان قرار خواهد داد. اما، مرحوم آیت را صبح روز 14 مرداد درحالی که عازم مجلس بود به شهادت رساندند! نحوه ترور شهید آیت به گونه ای کاملا متفاوت با ترورهای منافقین بود. اول آن که، تروریست ها نزدیک به 60 گلوله شلیک کرده بودند و حال آن که منافقین با شلیک چند گلوله صحنه را ترک می کنند. شلیک 60 گلوله نشان می دهد که می خواستند از شهادت او کاملا مطمئن شوند و جسمی مجروح از آن شهید باقی نماند. دوم این که؛ ترور کنندگان بعد از به شهادت رساندن آیت کیف حاوی اسناد وی را با خود می برند. این نیز با ترورهای منافقین همخوانی ندارد. منافقین دستور داشتند برای پیشگیری از دستگیر شدن، بلافاصله بعد از ترور صحنه را ترک کنند و چیزی با خود نبرند! بعدها وقتی این موارد مطرح شد، اعلام کردند که ترور کنندگان، تازه کار و کم تجربه بوده اند! و حال آن که کم تجربه ها از شدت ترس بعد از شلیک یک یا دو گلوله صحنه را ترک می کردند ولی عوامل ترور شهید آیت 60 گلوله شلیک کرده و اصرار داشته اند که کیف ایشان را نیز با خود ببرند. کیف شهید آیت حاوی چه اسنادی بود که تروریست های مامور به ترور ایشان اولا اصرار داشته اند که حتما به شهادت برسد و کمترین احتمالی برای زنده ماندن او باقی نماند و ثانیا؛ با توجه به احتمال دستگیری، ریسک ربایش کیف حاوی اسناد را پذیرفته بودند؟! از آنجا که اسناد ربوده شده هرگز به دست نیامده است درباره محتوای آن قضاوتی نکرده و تنها به اظهارات نقل شده از مرحوم شهید آیت بسنده می کنیم.
9- دکتر محمد مکری نویسنده و پژوهشگر برجسته ایرانی که به حضور فراماسون ها در برخی از مراکز حساس ایران دوران پهلوی، شدیدا معترض بود و افشاگری هایی در این زمینه داشت، بعد از کودتای 28 مرداد تحت فشار فراماسون ها مجبور به ترک ایران شده و به فرانسه رفت و در دانشگاه سوربن پاریس به تدریس مشغول شد. دکتر مکری در بهمن ماه 1357، همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی به ایران بازگشت و به عنوان اولین سفیر جمهوری اسلامی ایران در شوروی سابق منصوب شد. از قول دکتر مکری نیز در یکی از تالیفاتش (ظاهرا کتابی با عنوان دیوان) نقل شده است که «در کتابخانه کاخ الیزه فرانسه متوجه عضویت میر حسین موسوی در لژ فراماسونری قسطنطنیه شدم»!!
💢ادامه دارد
او (موسوی) یک «فراماسون» است!-3
#حسین_شریعتمداری
10- فراماسون ها هنگامی که ماموریت یکی از اعضای خود را شکست خورده می بینند و احساس می کنند در مناقشه ای که پدید آورده ا ند، روی اسب بازنده شرط بندی کرده اند! مامور شکست خورده را در یک عملیات انتحاری هزینه می کنند. بر اساس شواهد موجود، موسوی از نگاه دشمن ماموری بود که تاریخ مصرفش تمام شده و باید دور انداخته می شد! و دقیقا به همین علت او را در پست ترین و رذیلانه ترین موضوعات مصرف کرده اند؛ دفاع از اسرائیل، حمایت از داعش، ناسزاگویی به شهدا و...
11- اکنون نوبت حامیان سینه چاک موسوی، نظیر آقای خاتمی و ظریف و سایر سرکردگان جریان مدعی اصلاحات است که باید موضع خود را در باره اقدام خباثت آمیز موسوی مشخص کنند. البته از آنها سوالات دیگری نیز در میان است. از جمله این که بی تردید آقای خاتمی از تصمیم اعلام شده آمریکا و اسرائیل برای انتخابات 88 با خبر بود! چرا دقیقا بر اساس فرمول دیکته شده آنها عمل کرد؟! چرا بعد از کاندیداتوری موسوی که می دانست گزینه آمریکا و اسرائیل است (بندهای 4 و 5 و 6 یادداشت پیش روی) از نامزدی کناره گرفت و با همه توان به حمایت از او پرداخت ؟! و ده ها سوال دیگر از اقدامات خیانت آمیز مدعیان اصلاحات که طرح آن را همراه با اسناد مربوطه به بعد موکول می کنیم!
12- و بالاخره باید به شکرانه برخورداری از رهبری های الهی و هوشمندانه حضرت آقا پیشانی شکر بر زمین سائید که آنچه دیگران در آئینه نمی دیدند، او در خشت خام می دید و با درایت و نگاه برخاسته از نور الهی به سران فتنه مهلت داد تا درون پلید خود را بر همگان آشکار کنند «والذین کذبوا بآیاتنا سنستدرجهم من حیث لا یعلمون... آنهایی که آیات ما را تکذیب کردند تدریجا از آن راه که نمی دانند، گرفتار مجازاتشان خواهیم کرد». (آیه182 سوره مبارکه اعراف).
تضمین آمریکا چه تضمینی دارد؟ -1
✍#حسین_شریعتمداری
1- تئوری بازی ها - Game Theory - اگرچه شاخه ای از ریاضیات کاربردی است ولی امروزه در تعاملات تجاری و سیاسی و... نیز مورد استفاده قرار می گیرد. با این توضیح که وقتی پای یک معاهده و یا تعامل سیاسی در میان است، طرفین می کوشند برای هر یک از اقدامات خود، اقدام طرف مقابل را حدس زده و ارزیابی کنند. با انجام این بررسی ها که به حدس زدن عکس العمل حریف در بازی شطرنج بی شباهت نیست، می توانند خروجی فلان تعامل تجاری، سیاسی و یا اقتصادی را در حد و اندازه قابل قبولی پیش بینی کنند. استفاده از این فرمول در چالش هسته ای پیش روی نیز ضروری است. مخصوصا آن که مسئولان محترم کشورمان طی دو دهه ای که از عمر چالش هسته ای یاد شده می گذرد تصویر روشنی از رفتار و اهداف خصمانه حریف به دست آورده اند و دستگاه محاسباتی آنان توان و قدرت بیشتری برای ارزیابی و پیش بینی حرکات حریف در اختیارشان گذارده است و... بگذریم.
2- برجام به گواهی اسناد و شواهد غیر قابل انکار، فاجعه ای بود که آمریکا و اروپا با بهره گیری از وادادگی دولت آقای روحانی به ملت و نظام تحمیل کردند و در حالی که موضوع و انگیزه مذاکرات لغو تحریم ها بود، نه فقط هیچ تحریمی لغو نشد، بلکه صدها تحریم جدید هم به تحریم های قبلی افزوده شد. خروج ترامپ از برجام که به طمع امتیاز گیری بیشتر از ایران صورت گرفت بی آنکه بخواهد، خدمت بزرگی به جمهوری اسلامی ایران بود. با این توضیح که ترامپ به گفته خانم موگرینی بعد از تضمین از آقای روحانی مبنی بر این که ایران حتی در صورت خروج آمریکا از برجام نیز، در برجام باقی می ماند! اقدام به خروج از برجام کرد و انتظار داشت که ایران برای بازگشت آمریکا به برجام، امتیازات بیشتری به حریف واگذار کند! ولی مقامات بالادستی چنین اجازه ای به دولت آقای روحانی ندادند و ترفند ترامپ نتیجه معکوس داد. ایران بازگشت آمریکا به برجام را مشروط به سپردن تعهداتی کرد که در «طرح راهبردی مجلس برای لغو تحریم ها» به تصویب رسیده بود. رهبر معظم انقلاب در دیدار فرماندهان نیروی دریایی با ایشان (19/11/99) اشاره ای هوشمندانه به این نکته داشته و فرمودند: «آن طرفی که حق دارد برای ادامه کار برجام شرط معین کند ایران است. علت هم این است که ایران از اول به تمام تعهدات برجامی خودش عمل کرد، جمهوری اسلامی به تمامی تعهدات برجامی عمل کرد؛ آنها نقض کردند. ما حق داریم برای ادامه برجام شرط بگذاریم و این شرط را هم گذاشتیم و گفتیم و هیچ کس هم از آن عدول نخواهد کرد». دولت آقای رئیسی با این دستورالعمل به مذاکرات وین رفت تا از فاجعه خسارت محض برجام که در دولت قبل بر سر ملت آوار شده بود، آوار برداری کند.
3- این حق طبیعی و قانونی ماست که روی شرایط خود برای بازگشت آمریکا به برجام اصرار داشته باشیم. به این بخش از بیانات حضرت آقا که از آن با عنوان «سیاست قطعی جمهوری اسلامی» یاد کرده اند توجه کنید: «اگر می خواهند ایران به تعهدات برجامی
-که چند تعهد آن را لغو کرده- برگردد، باید آمریکا تحریم ها را کلا لغو بکند؛ آن هم نه به زبان و روی کاغذ که بگوید لغو کردیم؛ نه، بایستی در عمل تحریم ها را لغو کنند و ما راستی آزمایی کنیم و احساس کنیم که درست تحریم ها لغو شده، آن وقت ما هم به این تعهدات برجامی برمی گردیم؛ این سیاست قطعی جمهوری اسلامی است و مورد اتفاق مسئولان کشور هم هست و از این سیاست بر نخواهیم گشت».
4- اگرچه از متن پیش نویس توافقی که از سوی جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا ارائه شده و متنی که ایران در پاسخ به آن ارائه کرده است، اطلاع دقیقی منتشر نشده است ولی فحوای اظهارات آقای امیر عبداللهیان وزیر محترم امور خارجه کشورمان و نظرات مطرح شده از جانب مقامات و رسانه های غربی حاکی از آن است که موضوعاتی نظیر «تضمین آمریکا»، «لغو تحریم ها»، «PMD»یا همان «ابعاد نظامی احتمالی» (بازرسی های گسترده و فراگیر برای اطمینان از این که ایران درپی تولید سلاح هسته ای نبوده و نخواهد بود)... موضوعات اصلی مورد مناقشه است. در این وجیزه اشاره به نکاتی را ضروری می دانیم. بخوانید.💢ادامه دارد💢
تضمین آمریکا چه تضمینی دارد؟ - 2
✍#حسین_شریعتمداری
بخوانید!
5- با جرات می توان گفت که هیچ تضمینی از جانب آمریکا معتبر نیست! می پرسید چرا؟! پاسخ روشن تر از آن است که نیازی به استدلال های پیچیده داشته باشد. مگر برجام یک معاهده بین المللی نبود؟! و مگر آمریکا به عنوان یکی از کشورهای 1+5 آن را امضاء نکرده و بر اجرای آن متعهد نشده بود؟! ولی به وضوح شاهد بودیم که نه فقط به هیچیک از تعهدات برجامی خود عمل نکرد، بلکه به راحتی از برجام نیز خارج شد و آب هم از آب تکان نخورد! این همه در حالی بود که شورای امنیت سازمان ملل متحد با صدور قطعنامه 2231 اجرای برجام و تعهدات طرفین در این سند بین المللی را تضمین کرده بود. حالا باید پرسید برفرض که آمریکا برای اجرای تعهدات خود تضمین مستحکمی هم بدهد، چه تضمینی هست که تضمین خود را لغو نکند و از انجام تعهدات خود سر باز نزند؟!
برادر عزیزمان جناب آقای دکتر امیر عبداللهیان می فرمایند تضمین آمریکا نباید فقط روی کاغذ باشد! که باید گفت؛ آیا برای آمریکا تضمین روی کاغذ با سایر تضمین ها، مثلا تضمین همراه با تایید چند کشور دیگر و یا حتی تضمین برخاسته از قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل و... فرقی دارد؟! مگر تضمین آمریکا در برجام همراه با 5 کشور دیگر نبود؟ و مگر قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل را به آسانی زیر پا نگذاشت؟! بنابراین کدام عقل سلیم می تواند برای تضمین های آمریکا کمترین -تاکید می شود کمترین- اعتباری قائل باشد؟!
گفته شده که ایران در مقابل نقض عهد آمریکا، دریافت غرامت را پیشنهاد کرده است! این پیشنهاد نیز بی ارزش است و هرگز تضمین کننده نیست! فرض کنید که آمریکا این پیشنهاد را بپذیرد! چه تضمینی هست که اگر تعهدات خود را نقض کرد، در قبال آن غرامت بپردازد؟! مگر بر خلاف تمامی قوانین تعریف شده در حقوق بین الملل، صدها میلیارد دلار از دارایی های ما را بلوکه نکرده است؟! اگر از پرداخت غرامت نیز خودداری کند، چه باید کرد؟!... پس چاره چیست؟! بخوانید!
6- تنها تضمین قابل اعتماد و اطمینان آور این است که ایران هم در مقابل نقض عهد آمریکا دست به اقدامی بزند که انجام آن در اختیار خودش است و برای انجام آن به هیچ کانون و مرجع بیرون از دایره اختیارات خود، حتی شورای امنیت سازمان ملل نیز نیازی نداشته باشد. دقیقا نظیر آنچه در طرح مجلس با عنوان «طرح راهبردی لغو تحریم ها» آمده بود. یعنی خودداری از انجام تعهدات خود. چاره سازترین پیشنهادی که می تواند و باید در توافق پیش روی گنجانده شود، آن است که ایران با صراحت و به روشنی اعلام کند، در صورت نقض عهد آمریکا، ایران از NPT خارج خواهد شد. مطمئن باشید که در صورت خروج از NPT هیچ اتفاق نا مطلوبی رخ نخواهد داد. ماده 10 معاهده عدم اشاعه سلاح های هسته ای (NPT) این حق را برای کشورهای عضو قائل شده است. و این، تنها - و تاکید می شود که تنها- تضمین قابل قبول و موثر است.
7- «لغو همه تحریم ها» یکی دیگر از شرایطی است که به عنوان «سیاست قطعی جمهوری اسلامی است و مورد اتفاق تمامی مسئولان کشور» مطرح شده است. در برخی از اظهار نظرها سخن از لغو تحریم های برجامی و یا تحریم های ترامپ و یا تحریم های هسته ای! در میان است. به بیان دیگر، قرار است (یعنی آمریکا در پی آن است) که تعدادی از تحریم های برجامی و هسته ای را لغو کند اما بسیاری از تحریم ها که تحت عناوین خصمانه و من درآوردی دیگر نظیر حقوق بشر، حضور در منطقه، برنامه موشکی و... وضع شده اند باقی بماند. در این حالت لغو چند تحریم نیز تاثیر چندانی ندارد و همان تحریم ها با عناوین دیگر به صحنه خواهد آمد. عزیزان مذاکره کننده که تا کنون با اقتداری قابل تقدیر در مقابل زیاده خواهی های حریف ایستاده اند باید در توافق پیش روی خواستار لغو همه تحریم ها و تحت همه عناوین نظیر آیسا ، سیسادا ، ویزا ، کاتسا و... شوند. و مطمئن باشند که در غیر این صورت، عملا هیچ تحریمی را نمی توان لغو شده تلقی کرد.
🔰 آقای پزشکیان تله گذاشتهاند، به باکو نروید!
👤 #حسین_شریعتمداری
🔸۱- قرار است بیست و نهمین اجلاس تغییرات اقلیمی سازمان ملل با عنوان «کاپ ۲۹» از ۲۱ آبان تا ۲ آذر ماه در باکو، پایتخت جمهوری آذربایجان برپا شود. اجلاسی که همه ساله در چارچوب یکی از کنوانسیونهای سازمان ملل برگزار میشود و مقصود و هدف و کارویژهای که برای آن تعریف شده است «مقابله با انتشار گازهای گلخانهای» است. برخی از خبرها حکایت از آن دارند که قرار است آقای دکتر پزشکیان، رئیسجمهور محترم کشورمان در رأس هیئتی در این اجلاس شرکت کنند! اگر این خبر که غربگرایان داخلی به شدت روی آن اصرار میورزند، صحت داشته باشد، جناب پزشکیان به دام و تله خطرناکی پای نهاده و خسارتهای سنگینی را به جمهوری اسلامی ایران و شخصیت خود تحمیل خواهند کرد! خطرها و خسارتهای حضور رئیسجمهور کشورمان - و یا هر هیئت دیگری از ایران- در اجلاس یاد شده
از چند سوی قابل ارزیابی است. بخوانید!
🔸۲- نگاهی به جنایات وحشیانه رژیم صهیونیستی بیندازید! قتل عام بیش از ۴۵ هزار انسان بیگناه. ریختن هزاران تن بمب بر سر مردم مظلوم غزه و لبنان. موشکباران هر نقطهای که رنگ و بوی حیات دارد. بمباران بیمارستانها، مدارس، چادرهای محل اسکان آوارگان و... حتماً میپرسید حضور آقای پزشکیان در اجلاس باکو چه ربطی به جنایات وحشیانه رژیم صهیونیستی دارد؟! پاسخ آن است که «اسحاق هرتزوک» رئیسجمهور رژیم جعلی و جنایتکار اسرائيل هم به این اجلاس دعوت شده و در آن شرکت خواهد کرد! آیا برای شخصیت برجستهای نظیر رئیسجمهور کشورمان با آن مواضع انقلابی و انساندوستانه علیه رژیم کودککش صهیونیستی حضور در این اجلاس پشت پا زدن به خونهای به ناحق ریخته مظلومان، نادیده گرفتن شخصیت ضدصهیونیستی ایشان و برباد دادن حیثیت جمهوری اسلامی ایران به عنوان پرچمدار سرافراز مبارزه با صهیونیستهای جنایتکار نیست؟! البته که هست و ساحت دکتر پزشکیان از این اقدام ناشایسته دور بوده و خواهد بود.
🔸۳- جمهوری آذربایجان نیز به عنوان یک کشور مسلمان حق نداشته و ندارد از رئیسجمهور رژیم وحشی و جعلی اسرائیل برای حضور در اجلاس باکو دعوت کند. دعوت از این جرثومه فساد و تباهی خیانت آشکار به اسلام و ملتهای مسلمان و خونهای بهناحق ریخته مظلومان است. انتظار از رئیسجمهور کشورمان آن است که نه فقط از حضور در اجلاس خودداری کنند که به یقین چنین خواهند کرد بلکه باید دولت باکو را به شدت مورد اعتراض قرار بدهند. ضمن آن که دولت باکو به ارسال سوخت و کالا برای رژیم صهیونیستی در جریان جنگ اخیر نیز متهم است.
🔸۴- سال گذشته اجلاس یاد شده (کاپ ۲۸) در امارات برپا شده بود و در حالی که خبری از حضور هیئت رژیم صهیونیستی در میان نبود، شهید رئیسی به علت انتقاد نسبت به توافقنامه مورد اشاره از حضور در اجلاس خودداری کرد و آقای محرابیان، وزیر نیروی دولت سیزدهم را به دوبی فرستاد ولی هنگامی که معلوم شد هیئتی از رژیم صهیونیستی نیز به اجلاس دعوت شده است، آقای محرابیان در اقدامی خداپسندانه و انقلابی و برخاسته از احترام به خون شهدای فلسطینی و نفی موجودیت کثیف رژیم صهیونیستی، از حضور در اجلاس خودداری کرد و به کشور بازگشت و مورد تشویق و قدردانی شهید رئیسی قرار گرفت.
با شرحی که گذشت، بدیهی است که نه جناب پزشکیان و نه هیچ هیئتی از ایران اسلامی نباید در اجلاس باکو شرکت کنند و بیتردید شرکت نخواهند کرد... گفتنی است، اصرار برخی از سیاسیون غربگرا برای شرکت رئیسجمهور محترم کشورمان در اجلاس باکو، ماجرای پلشت دیگری است که در فرصتی دیگر به آن خواهیم پرداخت.
و اما، توافق پاریس که اجلاس باکو در بستر آن انجام میپذیرد نیز برای کشورمان با خسارتهای فراوانی همراه است که دلیل روشن دیگری بر ضرورت عدم حضور آقای پزشکیان در اجلاس یاد شده است. بخوانید!
🔻ادامه دارد...
@Kayhan_online