eitaa logo
آۅیــــ📚ـــݩآ
1.4هزار دنبال‌کننده
766 عکس
95 ویدیو
3 فایل
🌱اینجا دوستانی جمع شده‌اند که تار و پود دوستی‌شان را خواندن و نوشتن در هم تنیده است... رمان در حال انتشار: ادمین پاسخگو: @fresh_m_z ادمین تبادل: @Zahpoo1 ما را به دوستانتان معرفی کنید👇 https://eitaa.com/joinchat/3611426957Cb2549f554b
مشاهده در ایتا
دانلود
بذر روزانه چه در شروع راه نویسندگی باشید یا برای خودتان صاحب سبک شده باشید نباید خود را از روزانه‌نویسی غنی بدانید. اتفاقات روزانه به منزله بذری هستند که شما با نوشتن، آن‌ها را می‌کارید تا در وقت مقرر به ثمر برسند و شما ایده، خلاقیت و ماجراهای خود را از آنها بچینید. پس فرقی نمی‌کند باغبان تازه‌کاری هستید با چند متر زمین یا باغبان نمونه با چند هکتار زمین، برای آنکه محصولی برای درو داشته باشید باید هر روز بنویسید. با ما همراه باشید👇 ┏━🕊━━••••••••••━━━━┓ @AaVINAa ┗━━━━••••••••••━━🌸━┛
شکافت هسته‌ای اگر برای روزانه نویسی سوژه‌ای ندارید این روش را امتحان کنید؛ یک ماندلا رسم کنید، ماندلایی که نشات گرفته از یک اتفاق یا تصویر در ذهن شماست. اگر وقت و حوصله داشتید رنگ‌آمیزی‌اش کنید اگر نه که کارتان را شروع کنید. به خطوط و طرح‌هایی که درون دایره کشیده‌اید خیره شوید، هرکدام تداعی چه ماجرایی می‌تواند باشد؟ باید داستان نهفته در دل این ماندلا را بیرون بکشید، البته اگر شما هم مثل من معتقدید که هر شی‌ای داستانی در خود دارد. هسته‌ی داستانی آن را بشکافید و داستانش را بنویسید. ولی فراموش نکنید که حتما نامی برایش انتخاب کنید. با ما همراه باشید👇 ┏━🕊━━••••••••••━━━━┓ @AaVINAa ┗━━━━••••••••••━━🌸━┛
واحدهای واکنش انگیزش (MRU) اولین بار دوایت سوین این واحدها را توضیح داد. این واحدها کوچکترین واحد داستان گویی‌اند و زمانی که به درستی در داستان استفاده شوند به خوبی خواننده را جذب می‌کنند. این واحدها دو بخش دارند محرک (علت) و پاسخ آن(معلول). زنجیرۀ آن دو با هم یک روایت را می‌سازد. محرک برای شخصیت شما محرکی بیرونی است؛ به عبارت دیگر چیزی است که در محیط اتفاق می‌افتد و می‌تواند توسط شخصیت دیگری در آن محیط دیده، شنیده، یا لمس شود. این امر باید برای زاویه دید شخصیت داستان معنی‌دار باشد تا برای پاسخ دادن به آن احساس نیاز کند. مثال‌هایی مناسب از محرک؛ یک سگ افسار گسیخته، وحشیانه و پارس کنان، به سمت شخصیت زاویه دید داستان می‌آید، کاغذ حاوی نوشته‌ای محرمانه از جیب شخصیت داستان چرخ‌زنان به زمین می‌افتد، معشوقه شخصیت داستان که فکر می‌کرده از او متنفر است به صورت غیر منتظره ای او را می‌بوسد. شخصیت زاویه دید داستان محرک معرفی نشده است؛ زیرا این کار باعث می‌شود خواننده از شخصیت داستان دور شود؛ یعنی می‌گویید که《«کشو انگشت شارون را نیشگون گرفت》 نه اینکه《شارون احساس کرد که کشو انگشتش را نیشگون گرفته است.》 این پاسخ واکنش شخصیت به محرک را توصیف می‌کند و باید بعد از محرک اتفاق بیفتد. یعنی نمی‌گویید که 《شارون جیغ زد و دستش را کشید بعد از اینکه کشو انگشتش را نیشگون گرفت》؛ زیرا چنین چیزی معمول نیست. ابتدا شارون نیشگون را احساس می‌کند، سپس واکنش نشان می‌دهـد. کتاب گام‌به‌گام داستان‌نویسی حرفه‌ای جلد ۱ نویسنده امی دیر دون
گروگان بگیرید شاید اغراق نباشد که بگویم از کلمه اول یا جمله اول باید کاری کنید که مخاطب با داستان شما همراه باشد، یعنی گشایش داستان باید طوری باشد که شما مخاطب را مجبور به همراهی کنید و در ادامه با تعلیقی که به کار می‌برید، از جایی به بعد مخاطب اگر بخواهد هم نمی‌تواند داستان شما را رها کند. درست متوجه شدید این همان سندروم استکهلم است که می‌خواهیم آن را به یک ترفند نویسندگی تبدیل کنیم! با ما همراه باشید👇 ┏━🕊━━••••••••••━━━━┓ @AaVINAa ┗━━━━••••••••••━━🌸━┛
آۅیــــ📚ـــݩآ
عادت روزمره برای اینکه نویسنده‌ای حرفه‌ای شوید باید هر روز بنویسید. ساعت مشخص و تعداد صفحه یا کلمات
ضرب الاجل خودخواسته ترفند تعیین کردن ضرب‌الاجل برای خودتان به این خاطر است که با پیوند دادن چیزی تغییر ناپذیر به کار خود آن را پراهمیت‌تر می‌کنید. اگر به سادگی به خودتان بگویید《 تا پایان فلان ماه به خودم مهلت می‌دهم》، هیچ چیزی مانع گفتن این نخواهد شد:《یا شاید تا قبل از سال نو یا محض اطمینان تا بعد از تعطیلات عيد. 》 بهتر است ضرب‌الاجلتان تغییرناپذیر باشد. تصمیم بگیرید پیش‌نویستان را تا پایان بهار تمام کنید که از روز بعدش تعطیلات تابستانی مدارس آغاز خواهد شد و خواهید توانست به مسافرت بروید یا تصمیم بگیرید تا اولین هفته پاییز آن را تمام کنید؛ چون دوستتان که بناست با یک کشتی پیشتان بیاید قول داده در طول اقامتش آن را بخواند. حتی می‌توانید برای خودتان ضرب‌الاجلی برای شرکت در یک مسابقه داستان‌نویسی قرار دهید که البته خود من شخصا اولین پیش‌نویسم را هر قدر هم که دوستش داشته باشم بدون اصلاح به هیچ مسابقه‌ای نخواهم فرستاد (مگر یک مسابقه رمان سه روزه باشد)؛ اما اگر این نوع ضرب‌الاجل را می‌پسندید آن را امتحان کنید. شما می‌توانید ضرب‌الاجل‌های کوتاه مدت را طبق سلیقه خودتان تعیین کنید. گاهی به صحنه‌های باقیمانده کار نگاه می‌اندازم و برای رسیدن به ضرب‌الاجل خودم مجبور می‌شوم روزی دو تا از آن‌ها را بنویسم. شما هم می‌توانید برای خودتان ضرب‌الاجل روزانه‌ای قرار دهید. مثلا، پنج صفحه در روز یا تا ساعت پنج بعد از ظهر هر روز. اگر فکر کردن به نوشتن بقیهٔ داستان مضطربتان می‌کند ببینید آیا تمرکز بر حجم مشخص روزانه تا ساعتی خاص می‌تواند تحریکتان کند تا به کار خود سرعت بیشتری بدهید. وقتی طرح ضرب‌الاجلی را می‌ریزید پیشاپیش خواهید دانست که برخی روزها تولید کمتری خواهید داشت. روزهایی که لازم است رویدادهای خاصی را در برنامه خود داشته باشید (جشن عروسی، فارغ التحصیلی، مهمانی، وقت دکتر) و به سختی شاید بتوانید ده صفحه بنویسید. پیشاپیش چنین روزهایی را در برنامه خود در نظر بگیرید. طرحی با این ترتیب بریزید که اگر در چنین روزهایی موفق به نوشتن ده صفحه شوید که خُب کارتان پیش خواهد افتاد و اگر هم نتوانید احساس عقب ماندن نخواهید کرد. من همیشه به خودم برای روزهایی که باید به فرودگاه بروم، مهمان دارم، وقت دندان پزشکی دارم،باید عکاسی کنم و ... استراحت قائل می‌شوم. راه سادۀ دیگری که کمک می‌کند به ضرب‌الاجل خودخواسته‌تان پایبند بمانید این است که تاریخ اتمام کار خود را به کسی اعلام کنید. شجاع باشید. به برادرتان اطلاع دهید؛ 《اولین پیش نویسم را تا فلان روز تمام می‌کنم.》 شما انسان توانمندی هستید و حرفتان حرف است. کلمات را به واقعیت بدل کنید. خودتان را باور داشته باشید تا برادرتان هم باورتان کند. اگر فردی که تاریخ ضرب‌الاجل را به او اعلام می‌کنید حرفتان را باور نمی‌کند در عمل نشانش دهید تا باور کند. با ما همراه باشید👇 ┏━🕊━━••••••••••━━━━┓ @AaVINAa ┗━━━━••••••••••━━🌸━┛
حامیان نویسندگان🪴 زندگی نویسندگی می‌تواند در تنهایی بگذرد. چه بسا ماه‌های متوالی و ساعاتی از هفته را در تنهایی سپری و صرف تکمیل داستان یا رمانتان کنید. اما این نیز مهم است که ارتباط خود را با مردم و دنیای بیرون حفظ کنید؛ چون داشتن یک سیستم حمایتی اهمیت زیادی دارد. ● کسی را داشته باشید که به او زنگ بزنید. وقتی تصمیم می‌گیرید تا قبل از شام سه صحنه را بنویسید به بهترین دوستتان، خواهرتان، رفیق هم‌پای ورزشتان زنگ بزنید و راجع به هدفتان بگویید. کسی را حامی خود انتخاب کنید که باور کند می‌توانید روزانه چندین صفحه بنویسید، کسی که با ایده داستان یا رمان‌نویسی شما موافق است، کسی که می‌داند حمایت روحی و عاطفی‌اش چه تأثیر جادویی و انرژی‌زایی بر کار روزانه‌تان دارد در پایان هر روز به این فرد زنگ بزنید و تعداد صفحاتی را که نوشته اید به او بگویید حتی اگر به میزان دلخواهتان نباشد. روزهایی خواهد آمد که این حرکت ساده برایتان تفاوت بزرگی ایجاد می‌کند شما بهتر و بیشتر می‌نویسید؛ چون می‌دانید کسی منتظر است تا همراه شما موفقیت‌تان را جشن بگیرد. وقتی خوب کار می‌کنید این فرد حامی شما را به عنوان یک نویسنده ارزیابی می‌کند. حتی وقتی از کارتان ناراضی باشید او باز هم شما را ارزیابی می‌کند. به نظر او، شما همچنان یک نویسنده‌اید حتی زمانی که نمی‌نویسید. همه نویسندگان بزرگ هم روزهای بدی دارند. به این ترتیب برای روزهای آتی اهداف جدیدی قرار می‌دهید و به آنها می‌رسید؛ چون خودتان اعلام کرده بودید؛ چون تنها نیستید. با ما همراه باشید👇 ┏━🕊━━••••••••••━━━━┓ @AaVINAa ┗━━━━••••••••••━━🌸━┛
آزادنویسی اساس کار به این صورت است که با خودتان حرف می‌زنید افکارتان را همان‌طور که به ذهنتان خطور می‌کند روی کاغذ یا صفحه نمایش ثبت می‌کنید نوشته خود را تصحیح نکنید و نگران آنچه می‌نویسید نباشید. اگر در ادامه چیزی به ذهنتان نمی‌رسد بنویسید 《نمی دانم در ادامه چه بنویسم؛ چون ...》 و از آنجا ادامه بدهید. دلیل چنین کاری این است که وقتی نگران چندوچون نوشتن چیزی نیستید ایده‌ها آزادانه‌تر به ذهنتان خطور می کنند نگران پریشان گویی خود نباشید. هیچ کس جز خودتان قرار نیست این تمرین‌ها را ببیند. به خاطر داشته باشید که در این مرحله همه چیز سیّال است هراسی از گرفتن تصمیم‌ها نداشته باشید؛ چون به راحتی تغییر پذیرند فقط بنویسید. گام‌به‌گام تا داستان‌نویسی حرفه‌ای نوشته امی دیر دون ترجمه مهکامه ستوده یکتا انتشارات سوره‌مهر با ما همراه باشید👇 ┏━🕊━━••••••••••━━━━┓ @AaVINAa ┗━━━━••••••••••━━🌸━┛
چهار رکن داستان در کل داستان را این‌گونه در نظر می‌گیریم که گویی دو بازو دارد: راوی بیرونی و راوی درونی. راوی بیرونی کسی است که طرح بیرونی داستان را پوشش می‌دهد؛ آنچه دوست شما وقتی دربارۀ داستان یا فیلمی از او می‌پرسید برایتان خلاصه‌وار تعریف می‌کند. در مقابل، راوی درونی تحولات احساسی و تغییرات درونی شخصیت‌های فیلم را توصیف می‌کند. ژانرهای مختلف داستان بر حیطه‌های مختلفى تأكيد خواهند داشت. برای مثال، آثار احساسی و ادبی در داخل داستان اتفاق می‌افتد متمرکزند؛ اما داستان‌های معمایی، ماجراجویی و مهیج بر وجه بیرونی داستان تأکید می‌کنند. داستان مانند سازه‌ای که دو لایه دارد در نظر گرفته می‌شود لايه عينى و لایه انتزاعی. لایه عینی وقایع و حقایق را در داستان توصیف می‌کند. در حالی که مرحله انتزاعی درباره کاربردهای وسیع‌تر داستان نظر می‌دهد. برای مثال اینکه چرا این داستان می‌تواند بازتاب جامعه، روابط یا زندگی باشد؟ کتاب الگوهای جهانی داستان امی دیر دون انتشارات سوره مهر با ما همراه باشید👇 ┏━🕊━━••••••••••━━━━┓ @AaVINAa ┗━━━━••••••••••━━🌸━┛
آۅیــــ📚ـــݩآ
چهار رکن داستان در کل داستان را این‌گونه در نظر می‌گیریم که گویی دو بازو دارد: راوی بیرونی و راوی
من معتقدم داستان چهار رکن اساسی دارد. مفهوم بنیادینی که داستان را پیش می‌برد یا پایه و اساس داستان قرار می‌گیرد از یکی از چهار حیطه زیر نشئت می گیرد: پیرنگ، شخصیت، نتیجه اخلاقی، جهان داستان. متداول ترین رکن استفاده شده در چارچوب داستان است. می‌شود داستان را مبتنی بر ارکان خارجی پیرنگ و دنیای داستان بیان کرد برای مثال برخی داستان‌های ماجراجویی و معمایی آگاتا کریستی پیرنگ محورند و تجربۀ آنها جالب است. ولی این گونه داستان‌ها به محض تمام شدن کلا از خاطر می‌روند. داستان وقتی بر اساس ارکان داخلی شخصیت و نتیجه اخلاقی پیش می‌رود طنین می‌یابد. علاوه بر پای گذاشتن در مسیری هیجان انگیز، خواننده و بیننده شما دنبال تجربه‌ای عاطفی می‌گردد و اینکه بتواند از زندگی درسی بگیرد. اگر می‌خواهید داستان به گونه‌ای باشد که مردم آن را بارها و بارها بخوانند، لازم است هر یک از این چهار رکن را قوی و هماهنگ کنید. با ما همراه باشید👇 ┏━🕊━━••••••••••━━━━┓ @AaVINAa ┗━━━━••••••••••━━🌸━┛
فرم عده‌ای فرم و ژانر را یکی می‌دانند اما فرم شامل قالب‌ها می‌شود که ژانر زیرمجموعه آن است و شامل ظاهر داستان. قالب‌ها مثل تیرآهن و سیمان، برای محکم سازی سازه است. در ظاهر داستان چینش کلمات، حکم سنگ مرمر و شیشه‌های ساختمان است که سبب زیبایی آن می‌شود. پس فرم، شامل: زبان، چینش جملات، ساختار، شکل و طول جملات، نوع جملات، قلم می‌شود که به داستان شما زیبایی و سبک خاص شما را می‌دهد که اگر به فرم خود برسید سبک خود را هم پیدا می‌کنید و قلم شما به هویت خود می‌رسد. فرم روی شخصیت‌ پردازی هم تاثیر می‌گذارد به خاطر مولفه‌های زبانی و دیالوگ شخصیت‌ها. پس فرم ساختار، چینش و لحن را دربر می‌گیرد. با ما همراه باشید👇 ┏━🕊━━••••••••••━━━━┓ @AaVINAa ┗━━━━••••••••••━━🌸━┛
ارکان جهان داستان معمولا پرداختن به جهان داستان ساده ترین راه برای شروع است. به خاطر داشته باشید که داستان به خودی خود شکل نمی‌گیرد. برخی داستان‌ها، مخصوصاً در ژانرهای علمی_ تخیلی، فانتزی و ماجراجویانه، بر فضا و فناوری خاصی تأکید دارند. در هر صورت، همۀ داستانها باید در جایی اتفاق بیفتند؛ حتی اگر آنجا همین کنار گوشمان باشد. دنیای داستان شما باید حس برانگیز باشد؛ دنیایی که داستان شما را در بر گرفته است. خواننده یا بیننده باید حس کند که داستان‌های گفتنی بسیاری در این مکان وجود دارد و آنها به طور اتفاقی این داستان را از میان آن‌ها میخوانند. دنیای شما باید بزرگ، واقعی و ملموس به نظر بیاید. برای این کار می‌توانید از توصیف جزئیات مکان یا محیطی خاص استفاده کنید. اگر دنیایی خیالی را خلق می‌کنید، به خاطر داشته باشید برای هر توانایی، استعداد، یا هر واقعه ای حدی را مشخص کنید؛ به این طریق خواننده یا بیننده می‌تواند به جای آنکه آن را ساخته تخيل بداند واقعی فرض کند. سوپر من و آسیب پذیری‌اش از کریپتونایت را در نظر بگیرید. دنیای داستان میتواند پیرنگ را تحت الشعاع قرار دهد و به آن ماهیتی دیگر یا پند اخلاقی اضافه کند. این دنیای خاص همچون بازتاب ایده‌ها، مضمون‌ها یا تباین‌ها و تقابل‌ها در داستان شما عمل خواهد کرد. دنیای داستان شما زمانی جالب می‌شود که نه تنها محیط را توصیف کنید، بلکه واکنش شخصیتها را نیز نسبت به آن وصف کنید. الگوهای جهان داستان انتشارات سوره‌مهر با ما همراه باشید👇 ┏━🕊━━••••••••••━━━━┓ @AaVINAa ┗━━━━••••••••••━━🌸━┛
وارسی در چرخه سلولی برای تنظیم مراحل مختلف زمان‌های حساسی وجود دارد به نام (Check point) یا نقاط وارسی كه بر اساس اتفاقات سلولی اجازه ورود به مراحل بعدی را صادر می كند. همه ما از یک سلول درست شده‌ایم. سلولی که تقسیم شده و تبدیل به این، من می‌شود با تمام پیچیدگی‌اش. نقاط وارسی صحت این تقسیم و ورود به مرحله بعد را تایید می‌کند. اگر درست عمل نکنند در سلول اختلال ایجاد می‌شود و ممکن است با تقسیم زیاد سلول سرطانی شود. روزهایی از سال حکم همین نقاط وارسی را دارند، مثل دحو‌الارض، دهه اول ذیحجه، محرم، رمضان و... باید اعمال و رفتارها چک شود مبادا که اشتباهات و گناهان، روح را سرطانی کنند، سرطانی بدخیم که کاری از دست کسی برنمی‌آمد. این ایام فرصتی‌ است برای اینکه اگر اشتباهی هم از قبل بوده درست شود تا روح درست رشد کند. با ما همراه باشید👇 ┏━🕊━━••••••••••━━━━┓ @AaVINAa ┗━━━━••••••••••━━🌸━┛