eitaa logo
عهد یاران
2.4هزار دنبال‌کننده
53.8هزار عکس
31.6هزار ویدیو
77 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💢چاره‌جویی برای خروج از باتلاق اشتباهات 🔹سفر بنیامین نتانیاهو به پایتخت ایالات متحده در شرایطی انجام می‌شود که رژیم صهیونی درگیر بحران‌های بی‌سابقه داخلی و خارجی است. این سفر که با تأخیر ناشی از تنش‌های ائتلافی آغاز شد، تصویری گویا از عمق بحران مشروعیت در ساختار قدرت تل‌آویو ارائه می‌دهد. در بطن این سفر، تنش تاریخی بین جریان‌های سکولار و مذهبی بر سر قانون معافیت ۶۳ هزار حریدی از خدمت سربازی به اوج خود رسیده است. آمارهای رسمی نشان می‌دهد تنها ۱۵۰ نفر از ۳۰۰۰ فراخوانی حریدی به خدمت پاسخ داده‌اند؛ آماری که نه‌تنها شکاف اجتماعی را عیان می‌کند، بلکه ناتوانی رژیم در جبران کمبود ۴۰ درصدی نیروی انسانی نظامی پس از ۳۰ ماه جنگ بی‌حاصل در غزه را برملا می‌سازد. 🔸اهداف استراتژیک این سفر در سه محور اصلی قابل ردیابی است: نخست، تلاش برای فعال‌سازی «مکانیسم ماشه» در پرونده هسته‌ای ایران و اخذ مجوز حمله به تأسیسات اتمی؛ دوم، هماهنگی با کاخ سفید برای خروج از بن‌بست غزه از طریق پیشنهاد «آتش‌بس موقت ۶ ماهه»؛ و سوم، بازتعریف معادلات امنیتی منطقه با طرح تشکیل «ناتوی منطقه‌ای» متشکل از کشورهای عربی هم‌پیمان. با این حال، واقعیت‌های میدانی از جمله حمله موشکی ایران به پایگاه العدید قطر، محاسبات امنیتی واشنگتن را به سمت احتیاط بیشتر سوق داده است.توییت کاخ سفید آمریکا، با تکرار واژه "مبارزه" همراه با تصویر ترامپ و نتانیاهو که بعد از این دیدار منتشر شد، نشان داد که رژیم و آمریکا علیرغم ژست پیروزمندانه‌ای که به خود گرفته‌اند، به هیچ‌کدام از اهداف خود در منطقه نرسیده‌اند؛ فلذا باید همچنان مبارزه کنند. همچنین این پیام را برای طرف صهیونیست داشت که اگر همچنان حمایت‌های ایالات متحده را می‌خواهد، باید مبارزه کند و تلاش کند تا آن را به دست بیاورد.اما به‌هرحال آینده پیش‌روی رژیم صهیونی در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. سناریوهای محتمل نظامی، از حمله محدود به لبنان با پوشش هوایی آمریکا تا عملیات زمینی گسترده همراه با بخشی از شبه‌نظامیان تروریستی ساکن در مرزهای عراق و سوریه به سمت عراق و یا حتی ایران، احتمالاً مورد بررسی قرار گرفته است؛ چراکه وضعیت کنونی رژیم به‌سان گیرکردن در باتلاقی از اشتباهات متعدد در منطقه است. 🔹در این میان، ادعاهای نمادین نتانیاهو درباره «تغییر نقشه خاورمیانه» نه‌تنها نتوانسته بحران مشروعیت داخلی را پنهان کند، بلکه شکاف عمیق بین گفتمان رسمی و واقعیت‌های میدانی را عریان ساخته است. واشنگتن نیز، با وجود ادعای مدیریت بحران، از طریق سیاست «تشدید کنترل‌شده» به بی‌ثباتی منطقه دامن زده است؛ عاملی که آینده رژیم صهیونی را بیش از پیش به معادلات پیچیده قدرت‌های بزرگ و تحولات غیرقابل پیش‌بینی منطقه‌ای گره زده است. 🇮🇷🇵🇸@Aahdeyaran
💢 | مکر تفرقه‌افکنی و وحدت‌شکنی 🔹با فاصله گرفتن از جنگ ۱۲ روزه و فروکش‌کردن تدریجی غبارها، بهتر از قبل مشخص گردیده است که یکی از مهم‌ترین عوامل موفقیت و پیروزی ملت ایران که شکست را به دشمن صهیونی و حامیان غربی‌شان تحمیل کرد، همدلی، وحدت و انسجام ملت ایران بود. 🔸جنگ نه‌تنها ملت ایران را از هم نگسست، بلکه موجب اتحاد حداکثری آنان گردید و همین کافی بود تا خواب‌های متوهمانه دشمن آشفته گردد. 🔹با توقف موقت جنگ، دشمن در صدد شناخت عوامل ناکامی‌اش برآمده است و در صدر آن، عامل وحدت و همدلی را مشاهده می‌کند که موجب تجمیع قدرت یک ملت شد. اینجاست که ایجاد اختلاف و تفرقه‌افکنی را در دستور کار خود قرار داده تا کار را برای ادامه تجاوز هموار سازد. 🔸اینک دو جریان از دو سو، به مثابه لبه تیز یک قیچی، در نقشه‌ای طراحی‌شده در حال بریدن «حبل‌اللهی» هستند که موجب عزت و اقتدار این ملت شده است. 🔹یک جریان، به‌ظاهر پرچم انقلابی‌گری و ارزش‌مداری را بالا برده است و بخشی از مسئولین کشور را متهم به سازش‌کاری و... می‌کند، عملکرد مسئولین دیپلماسی کشور را تخریب می‌کند و کارزار استیضاح و... به راه می‌اندازد! 🔸در آن‌سو، جریانی مشکوک از ورشکستگان سیاسی فعال شده‌اند تا با عقده‌گشایی، نظم اجتماعی ایجادشده را بر هم زده و بسترساز حمله مجدد دشمن به این سرزمین گردند. آخرین اقدام در این زمینه، توسط ورشکسته‌ای سیاسی که روزگاری رأی این ملت را به آتش کشید و در رأس فتنه ۸۸ قرار گرفت، صورت گرفته است. وی با انتشار بیانیه‌ای احمقانه و دشمن‌شادکن، در حالی که کشور درگیر جنگ است، خواستار «برگزاری رفراندوم برای تأسیس مجلس مؤسسان قانون اساسی» شده است! 🔹این اظهارات در حالی صورت می‌گیرد که معلوم نیست نویسنده در این معرکه آتش و خون به دنبال چیست و چگونه دور از ملت و شرایط کشور، حرف‌های بی‌اعتبار خود را فریاد می‌زند. 🔸در این میدان، آنچه می‌تواند مانع از تضعیف مهم‌ترین قدرت ملی این سرزمین که همدلی و وحدت حول محور منافع ملی و رهبری جامعه اسلامی باشد، هوشیاری و بصیرت ملت ایران است. 🔹این روزها باید مواظب فتنه‌گران بود. امروز هر صدایی که از تفرقه و تشتت سخن می‌گوید، بدون شک بلندگوی دشمن است؛ چه گوینده ظاهری انقلابی داشته باشد، چه ژستی روشنفکرانه و جامه‌ای اصلاح‌طلبانه بر تن کرده باشد! ✍🏻 مهدی سعیدی 🇮🇷🇵🇸@Aahdeyaran
💢 | پیروز جنگ تاب‌آوری 🔹بدون شک، وحدت و انسجام ملی از مؤلفه‌های نرم اما تعیین‌کننده قدرت در یک جامعه است که باید همواره در برابر عوامل وحدت‌شکن و مخل امنیت ملی صیانت شود. چگونگی شکل‌گیری وحدت و انسجام ملی از ایمان، روحیه و شخصیت یک ملت نشأت می‌گیرد. ملت‌هایی که از تاریخ و تمدنی کهن برخوردارند و تجارب گران‌سنگی از حوادث و جنگ‌های بزرگ را با مقاومت سترگ تجربه کرده‌اند، بیش از دیگران آموخته‌اند چگونه در کمترین زمان، در صفی واحد در برابر تهاجم و حمله بیرونی متحد و منسجم شوند. 🔸ملت ایران، مصداقی از این واقعیت است که چه در زمان‌های گذشته و چه در مقطع فعلی که بیش از چهار دهه از عمر انقلاب اسلامی سپری شده، صحنه‌های شورانگیز زیادی از نمایش وحدت و انسجام ملی را در بزنگاه‌های انقلابی، انتخاباتی، جنگ تحمیلی اول در برابر رژیم بعث و جنگ تحمیلی دوم در برابر رژیم صهیونی آفریده است. 🔹یکی از مؤلفه‌های مهم پیروزی در جنگ ۱۲روزه با رژیم جعلی صهیونی، انسجام ملی شکل‌گرفته در کشور و قدرت تاب‌آوری ملت ایران بود. «روحیه و انگیزه ایستادگی مردم و مسئولان در مقابل دشمن»، «خنثی‌سازی نقشه دشمن در ایجاد تفرقه و هرج‌ومرج در کشور»، «فراهم کردن بستر تمرکز حداکثری برای فرماندهان در مدیریت جنگ»، «تقویت همدلی اجتماعی در جامعه با برگزاری تجمعات اعتراضی و محکومیت آمریکا و رژیم صهیونی»، و «کمرنگ شدن اختلافات سیاسی و فرهنگی و جلوه‌گر شدن وحدت، دفاع و انسجام ملی شکل‌گرفته در کشور» برخی از آثار و برکات این انسجام ملی و تاب‌آوری اجتماعی در هنگامه جنگ ۱۲روزه در میان ایرانیان غیور بود که پیامی راهبردی و مهم را به دشمنان مخابره می‌کرد: «اینجا ایران است و ملتی یکپارچه و یک‌صدا برای دفاع از سرزمینش ایستاده است!» 🔸پیام همدلی اجتماعی شکل‌گرفته در برابر حمله ددمنشانه رژیمی منحوس و منفور ـ اما مؤید به حمایت و پشتیبانی قدرت‌های دنیا ـ مُهر بطلانی بر محاسبات دشمنان زد و روحیه مقاومتی در مردم مؤمن و انقلابی ما ایجاد کرد که آثار آن را در رقم خوردن نتیجه جنگ ۱۲روزه دیدیم؛ چراکه از شاخص‌هایی که باعث افزایش تاب‌آوری در مقابله با بحران‌ها می‌شود، همدلی اجتماعی است. 🔹وقتی مردم می‌بینند محیط پیرامونی آن‌ها مملو از آثار روحیه‌بخش، وحدت‌آفرین و نوع‌دوستی است، عملاً به آرامش درونی و دور شدن از تشویش و نگرانی می‌رسند و همین امر، میزان تاب‌آوری آن‌ها را افزایش می‌دهد. 🔸در جنگ ۱۲روزه، آنچه ما را پیروز میدان کرد، تاب‌آوری مردم ایران در شرایط جنگ و، در جبهه مقابل، ازهم‌پاشیدگی و گسست اجتماعی ساکنان رژیم صهیونی بود. در حقیقت، این جنگ، «جنگ تاب‌آوری» بود که ملت ایران توانست به بهترین شکل ممکن آن را به تصویر بکشد. ✍🏻 فتح الله پریشان 🇮🇷🇵🇸@Aahdeyaran
💢 | کاممان را تلخ نکنید! 🔹ما در جامعه مدرن با یک کارخانه عظیم با انبوهی از پیچ‌ومهره‌های منسجم مواجه هستیم. عبارت «پیچ و مهره» را از بیان رهبر معظم انقلاب در ۲۹ اردیبهشت ۱۳۶۰ عاریه گرفتم. یک نانوایی از آن جهت که نان مردم را تأمین می‌کند، یک نظامی از آن جهت که متولی امنیت کشور است، یک پزشک از آن جهت که سلامت جامعه را تضمین می‌کند، رسالتی بزرگ بر دوش دارند. 🔸جنگ ۱۲روزه نشان داد که این پیوستگی و نقش‌ها در جامعه ایرانی به‌درستی تعریف شده است. در پیام دیروز رهبر معظم انقلاب بر این نکته تأکید شد که پیروزی در ۱۲ روز از آن جهت محقق شد که بازماندگان شهدا صبور ماندند، همرزمانشان به‌سرعت به عرصه جنگ بازگشتند و مردم هم با وحدت و استواری به میدان کمک کردند. به همین خاطر بود که از روز اول جنگ مشخص شد که «دشمنان ایران آهن سرد می‌کوبند.» 🔹واقعیت آن است که ایرانیت و جمع شدن حول محور ایران، عامل چسبندگی جامعه و ایجاد انسجام اجتماعی در جنگ ۱۲روزه بود. اما تکیه بر ایرانیت و جمع شدن حول ملک ایران، زمانی پدید می‌آید که نظام سیاسی کارآمدی آن را مدیریت کرده باشد. وگرنه از زمان ترکمانچای، گلستان، پاریس و... هم ایرانیت بوده و هم ایران. مزیت جامعه شیعی در دوره معاصر ـ از قرارداد رژی تا به امروز، و از ملاعلی کنی و میرزای شیرازی تا امام خمینی(ره) و امام خامنه‌ای ـ این بوده که علمای شیعی عامل انسجام‌بخش، مقوم و بازدارنده در مقابل مهاجم بوده‌اند. 🔸به نظر می‌رسد پیام دیروز رهبر معظم انقلاب دو محتوای اساسی داشت. محتوای اول، بازگشت به همان تقسیم کار و وظیفه اساسی است. در پیام دیروز، برای جوان، روحانی، استاد دانشگاه، نظامی و یکایک جامعه نقش‌هایی تعریف شد؛ یکی باید به تبیین بپردازد، دیگری باید تأمین امنیت کند، یکی باید معنویت بیفزاید و... . امروز دیپلمات، نظامی، دولتمدار و... هرکدام در نقشی بازی می‌کنند که بر دوششان گذاشته شده است. 🔹اما وظیفه دوم، سخت‌تر و پیچیده‌تر است؛ آن‌جایی که می‌فرمایند: «حفظ اتحاد ملی وظیفه یکایک ما است.» امروز یقه‌گیری ممنوع است. ممنوع بودن یقه‌گیری به معنای تعطیلی نقد و نقادی نیست، بلکه یعنی زمان آن نیست که هر روز و با یک اسم و رمز به جان هم بیفتیم. قرار نیست برای یک مصاحبه، حادثه یا هر پدیده‌ای به جان هم بیفتیم. امروز همه ذیل ولایت و حول پرچم ایران گرد هم آمده‌ایم؛ این گردهمایی را تلخ نکنیم. ✍🏻یعقوب ربیعی‌مطلق 🇮🇷🇵🇸@Aahdeyaran
💢 | بازی تروریست‌ها برای اربابان صهیونی 🔹حمله تروریستی روز گذشته در زاهدان، در کنار تحرکات هم‌زمان در سردشت، در شرایطی صورت گرفت که رسانه‌های معاند با فضاسازی درباره بحران آب و برق، تلاش دارند تا چالش‌های اجتماعی را به بحران‌های امنیتی و سیاسی بدل کنند. دشمن با فعال‌سازی گسل‌های اجتماعی، اقتصادی و امنیتی در پی آن است که هم‌زمان با موفقیت‌های راهبردی ملت ایران، مانند پیروزی در جنگ ۱۲ روزه غزه و پرتاب ماهواره ناهید به فضا، احساس تلخی و ناامیدی را در افکار عمومی تزریق کند. این عملیات روانی پیش‌تر نیز تجربه شده و تنها با اتکا به وحدت ملی و اقتدار درونی بی‌اثر شده است. امروز نیز همین مؤلفه‌های وحدت و اقتدار، اصلی‌ترین سد در برابر جنگ ادراکی دشمن محسوب می‌شوند. 🔸در حالی که رژیم صهیونی تحت فشار مقاومت غزه و بحران‌های داخلی در تنگنا قرار گرفته و آمریکا با مشکلات داخلی و پرونده‌های مفتوح حقوقی برای ترامپ درگیر است، گروه‌های تروریستی همچون جیش‌الظلم به ابزاری برای انحراف افکار عمومی و فشار بر ایران تبدیل شده‌اند. هدف این عملیات، ایجاد ناامنی و به چالش کشیدن موقعیت منطقه‌ای ایران است تا از آن برای امتیازگیری در مذاکراتی مانند نشست استانبول استفاده شود. سناریویی هماهنگ که در آن تروریست‌ها به‌عنوان عوامل نیابتی برای پیشبرد اهداف شکست‌خورده غرب و صهیونیسم جهانی به کار گرفته می‌شوند. 🔹غرب اگر صادق است، باید حمله تروریستی زاهدان را محکوم کند. این یک آزمون جدی برای راستی‌آزمایی ادعاهای آنان درباره مبارزه با تروریسم و دوستی با ملت ایران است. در حالی که غرب همواره از اقدامات ضدایرانی خود با شعار دفاع از حقوق بشر و ملت ایران سخن گفته، امروز با سکوت در برابر این جنایت یا توجیه آن، بار دیگر ماهیت دوگانه خود را عیان می‌سازد. 🔸نکته پایانی آن‌که امنیت منطقه‌ای بدون همکاری و همگرایی کشورهای همسایه ممکن نیست. جنایت در زاهدان، تحرکات گروه‌های تروریستی در پاکستان، افغانستان، آسیای مرکزی و قفقاز، همگی نشان می‌دهد که دیگر نمی‌توان امنیت را به‌صورت جزیره‌ای تصور کرد. کشورهای منطقه باید با انعقاد قراردادهای امنیتی مشترک، پایه‌های یک امنیت بومی و پایدار را بنا گذارند. مشارکت کشورهای جنوب خلیج فارس در این همگرایی، به‌ویژه با پرچم‌داری مسئله فلسطین، فرصت تاریخی برای شکل‌گیری ائتلافی مستقل و منطقه‌محور علیه تروریسم و دخالت بیگانگان است. تنها با تکیه بر منافع مشترک و هویت منطقه‌ای می‌توان به صلح و امنیت واقعی دست یافت. ✍🏻 مهدی سعیدی 🇮🇷🇵🇸@Aahdeyaran
💢 | تجزیه سوریه با توافق پاریس! 🔹چند روز پیش اسعد شیبانی، وزیر خارجه الجولانی، و ران درمر، وزیر امور راهبردی رژیم صهیونی، با میانجی‌گری آمریکا در فرانسه با یکدیگر دیدار کردند. آخرین دیدار مستقیم مقامات سوری و صهیونیست در سال ۲۰۰۰ میلادی برای حل مسئله جولان بود؛ دیداری که در آن، دولت وقت ایهود باراک شرایط سوریه برای عقب‌نشینی از جولان را نپذیرفت و مذاکرات به هیچ نتیجه‌ای نرسید. اکنون، پس از ۲۵ سال، دولت موقت الجولانی مذاکرات مستقیم با رژیم صهیونی را با میانجی‌گری آمریکا انجام داده و در آن، دو طرف به توافقاتی در رابطه با جنوب سوریه دست یافته‌اند. رژیم صهیونی و سوریه در مذاکرات پاریس توافق کردند موضوعات مرتبط با منطقه سویدا به آمریکا سپرده شود و واشنگتن بر اجرای بندهای توافق نظارت داشته باشد. همچنین، سوریه متعهد شد نیروهای خود را از مناطق دروزی‌نشین خارج کند، شوراهای محلی در سویدا برای رسیدگی به نیازهای مردم تشکیل شود و کمیته‌ای برای رصد و ثبت نقض‌های احتمالی توافق ایجاد گردد که گزارش‌های خود را به آمریکا ارائه دهد. وزیر خارجه الجولانی نیز متعهد شد شهرهای قنیطره و درعا – که فاصله کمی با مرز فلسطین اشغالی دارند – عاری از سلاح باشند و کمیته‌های امنیتی محلی از مردم این مناطق، به شرط نداشتن سلاح سنگین، پابرجا بمانند. 🔰با توجه به این توافق و اهداف صهیونیست‌ها از توافق پاریس، چهار نکته در رابطه با آینده آن قابل توجه است: 🔸۱. این توافق عملاً جنوب سوریه را از حیطه دولت مرکزی سوریه خارج خواهد کرد و با توجه به بند اعطای اختیار به کمیته‌های محلی، عملاً حوزه امنیتی دولت سوریه بر سویدا پایان یافته است. 🔹۲. خارج شدن سویدا از حیطه امنیتی سوریه منجر به آن خواهد شد که رژیم صهیونی در آینده نزدیک به سمت دو اقدام حرکت کند: 🔻الف) اعطای انواع سلاح به دروزی‌ها، مشابه مدل کردها در شمال و شرق سوریه که آمریکا با دادن سلاح، میادین نفتی شمال سوریه را در اختیار گرفت. 🔻ب) حضور نیروهای صهیونیست در این مناطق و جدایی آن‌ها از سوریه و ایجاد یک منطقه حائل بین سوریه و سرزمین‌های اشغالی (که احتمال این گزینه بیشتر است). 🔸۳. رژیم صهیونی از این نشست و توافق با سوریه در جهت پیشبرد روند عادی‌سازی استفاده خواهد کرد؛ هدفی بلندمدت که این رژیم در تعامل با دولت الجولانی دنبال می‌کند. 🔹۴. با این توافق، عملاً رژیم صهیونی در پی گسترش نفوذ خود در جولان و تثبیت حضور نظامی‌اش در جنوب سوریه است. در واقع، صهیونیست‌ها با الگوی یک توافق دوجانبه، به هدف خود در جنوب سوریه خواهند رسید.در مجموع می‌توان گفت که صهیونیست‌ها با همراهی آمریکایی‌ها، پروژه جدایی جنوب سوریه را از این کشور پیش می‌برند. در این میان، دولت الجولانی همکاری‌های لازم با آمریکا و رژیم صهیونی را در پیش گرفته است. این امر در آینده نزدیک منجر به آن خواهد شد که رژیم صهیونی نسبت به سایر استان‌های جنوبی سوریه نیز ادعای جدایی داشته باشد و عملاً پروژه تجزیه سوریه را در جنوب تکمیل کند. ✍🏻 محمدرضا فرهادی 🇮🇷🇵🇸@Aahdeyaran
💢 | اصلاح پول ملی با کم کردن انتظارات 🔹در جلسه یکشنبه ۴ مرداد، کمیسیون اقتصادی مجلس با حضور رئیس بانک مرکزی و معاونان وزارت اقتصاد برای بررسی اصلاح پول ملی تشکیل جلسه داد و به این جمع‌بندی رسید که لایحه حذف صفر از پول ملی باید مراحل تصویب کارشناسی را طی کند. اصلاح پول ملی در دولت دهم یکی از اصلاحات هفت‌گانه بنیادین اقتصادی بود که فراز و فرودهای زیادی تا مرحله عملیاتی شدن داشت. پس از آن نیز سه دولت صرفاً در حد ارسال لایحه به مجلس و با انجام اقداماتی ناقص، این موضوع را پیگیری کرده‌اند، اما تاکنون نتیجه ملموسی حاصل نشده است. 🔸گفتنی است در دولت دوازدهم، لایحه اصلاح ماده یک قانون پولی و بانکی به مجلس دهم ارسال شد که با اصلاحاتی اندک به تصویب رسید و به شورای نگهبان ارسال گردید. شورای نگهبان با بیان ابهامات و ایراداتی، لایحه را به مجلس بازگرداند. 🔹این لایحه در مجلس یازدهم که هم‌زمان با دولت سیزدهم بود، مسکوت ماند تا اینکه در دولت چهاردهم و مجلس دوازدهم مجدداً مطرح شد. رئیس مجلس دوازدهم با لایحه اعاده‌شده از شورای نگهبان مواجه شده است. این در حالی است که در فاصله زمانی مذکور و در جریان مجلس یازدهم، قانون بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اصلاح شد و در نتیجه، ضرورت بازنگری در این لایحه نیز افزایش یافت. 🔰چند نکته تحلیلی پیرامون این موضوع، که یکی از مسائل مهم اقتصادی کشور است، بیان می‌گردد: 🔸نخست، اصلاح پول در کشورها، با تغییر نام واحد پولی یا حذف صفرها، سابقه‌ای طولانی دارد؛ به‌ویژه پس از جنگ جهانی، که ۶۳ کشور چنین اقدامی را تجربه کرده‌اند و برخی حتی دو بار این روند را طی کرده‌اند. 🔹در ایران نیز، طی یک فرایند صدساله، ریال واحد پول رایج کشور بوده است، اما در طول سال‌ها، تورم همواره همراه اقتصاد ایران بوده و گاه به‌صورت لجام‌گسیخته رخ داده است. در واقع، تورم‌های پی‌درپی طی سالیان متمادی باعث شده واحد پول کنونی در مبادلات و محاسبات ارزش خود را از دست بدهد و به نوعی به وهن نظام اقتصادی ایران تبدیل شود. حتی در تعاملات با برخی کشورهای عرب منطقه، پرستیژ ایرانیان نیز زیر سؤال رفته است. 🔸بنابراین، برای بازیابی جایگاه ریال، روان‌تر شدن محاسبات و مبادلات هم برای مردم و هم برای بانک‌ها، جلوگیری از چاپ اسکناس‌های بیشتر، تلاش برای حفظ و نگهداری بهتر اسکناس‌های در دست مردم، سهولت در بایگانی و دفاتر حسابداری، و جلوگیری از اطاله دادرسی، انجام اقدامات فوری در این رابطه ضروری است. 🔹از سوی دیگر، نباید سطح انتظارات مردم آن‌قدر بالا رود که چنین تصور شود با اصلاح پول ملی، همه مشکلات اقتصادی و تورم کشور حل خواهد شد. ✍🏻 علی قاسمی 🇮🇷🇵🇸@Aahdeyaran
💢 | دست پُر ملت ایران 🔹«آنچه در این دوازده روز برای جمهوری اسلامی اتفاق افتاد، علاوه بر افتخارات بزرگی که ملت ایران کسب کرد ــ که امروز مردم دنیا نیز به آن اعتراف می‌کنند ــ این بود که جمهوری اسلامی و ملت عزیز ایران قدرت، عزم و اراده، استقامت و دست پُر خود را به جهان نشان دادند. اگر دیگران از دور چیزی شنیده بودند، حالا از نزدیک قدرت جمهوری اسلامی را احساس کردند. علاوه بر این‌ها، نکته مهم این است که جمهوری اسلامی استحکام بی‌نظیر پایه‌های نظام و کشور خود را به جهان نشان داد.» این بخشی از صحبت‌های رهبر معظم انقلاب در مراسم گرامیداشت یاد و نام شهدای اخیر جنگ ایران و رژیم صهیونی به مناسبت چهلم شهادت ایشان بود که دیروز در حسینیه امام خمینی (ره) و با حضور خانواده‌های معظم شهدا، مسئولین و جمعی از آحاد مردم برگزار شد. 🔸دست پُر جمهوری اسلامی ایران در حوزه قدرت سخت‌افزاری و دفاع از سرزمین و منافع خود، همزمان با هدف قرار دادن پایگاه‌های نظامی دو قدرت اتمی جهان، به همگان ثابت کرد که عزم و اراده ایران برای تأمین امنیت و منافع خود خلل‌ناپذیر است و برای حفظ آن از هیچ کوشش و تلاشی دریغ نخواهد کرد. همچنین ایرانیان ثابت کردند که در طول سال‌های پس از جنگ تحمیلی هشت ساله، برای افزایش توان و قدرت خود در همه حوزه‌های فنی، نیروی انسانی و همچنین تاکتیک‌ها و تکنیک‌های مقابله‌ای با دشمنان و متجاوزین، بی‌کار ننشسته و دائماً در حال ارتقاء و تقویت توانمندی‌های خود بوده‌اند. 🔹رونمایی از قدرت موشکی ایران در این صحنه هم‌آوردی به جهانیان نشان داد که توان و فناوری بومی ساخت و پرتاب انواع موشک‌های هایپرسونیک و بالستیک توسط ایرانیان، تا چه اندازه کارآمد و قدرتمند بوده است. قدرت موشکی که در خدمت تأمین امنیت ملت شریف ایران بوده و شرافت و عزت نفس ملی را خط قرمز خود قرار داده است. 🔸از سوی دیگر، دست پُر جمهوری اسلامی ایران در حوزه توان و قدرت نرم‌افزاری نیز قابل توجه و بسیار مهم است؛ جایی که توانست در همان ساعات ابتدایی جنگ، انسجام و وحدت ملی را در برابر متجاوز به سرزمین ایران به رخ کشیده و تصویرگر ایرانِ متحد، یکدل و قدرتمندی گردد که اجازه هیچ گونه زورگویی و تجاوزی را به هیچ متجاوزی نمی‌دهد. 🔹نکته پایانی اینکه، دست پُر جمهوری اسلامی ایران برای مدیریت بحران جنگ در حوزه تصمیم‌گیری و اقدامات جهادی و انقلابی توسط مسئولین سیاسی و فرماندهان نظامی، علیرغم اقدامات غیرعقلانی دشمنان، نشان داد که قدرت جمهوری اسلامی ایران نهادینه شده و خدشه‌ناپذیر است. ✍🏻 رامین نصیری 🇮🇷🇵🇸@Aahdeyaran
💢 | اپوزیسیون با شرف، اپوزیسیون بی‌شرف 🔹در دنیای مدرن، وجود یک اپوزیسیون برای حاکمیت اصلی، پذیرفته شده است. از طرفی، ساختار سیاسی هم باید بپذیرد که در مقابلش کسی ایستاده و رقیبش موجودیت دارد. پذیرفته شدن اپوزیسیون در دل ساختار سیاسی، امری متداول است. بگذارید از سیره‌ی رهبر معظم انقلاب، موضوع را تبیین کنم. رهبر معظم انقلاب در ایام انتخابات می‌فرمایند: «حتی کسانی که نظام را قبول ندارند، برای حفظ اعتبار کشور شرکت کنند»؛ این یعنی پذیرفتن داشتن اپوزیسیون. از سویی، رهبر معظم انقلاب با وجود اختلافات اساسی، برای کسانی مانند یدالله سحابی، شیخ یوسف صانعی، آیت‌الله منتظری و... پیام تسلیت می‌دهند. 🔸اینجا ممکن است سؤال شود که چگونه می‌توان بین اپوزیسیون‌ها نقطه‌ی افتراق و خط فاصل کشید؟ به‌نظرم پاسخ بر دو امر دایر می‌شود. خط فاصل اول این‌که اپوزیسیونی با شرف و قابل احترام است که ایران را به‌عنوان نقطه‌ی اتصال و خط پیوند بین کل جامعه‌ی ایرانی بپذیرد. یعنی وقتی جنگی ۱۲ روزه شکل می‌گیرد و جنگ بر سر موجودیتی به نام ایران است، کنار ایران بایستد، نه کنار نتانیاهو و ترامپ. خط فاصل دوم این‌که اپوزیسیونی می‌تواند محل احترام باشد که به آنچه به ایران و ایرانی عزت می‌دهد، احترام بگذارد و آن را از جامعه‌ی ایرانی نزداید. امروز، موشک ایرانی به ایران قدرت می‌دهد، نیروی مسلح ایرانی به ایرانی توان می‌دهد، اقتدار و حکمت رهبر معظم انقلاب برای ایران و ایرانی غرورآفرین است. 🔹از انتزاعات بگذریم و به میدان برگردیم. آن اندیشمندی که با همه‌ی خبط و خطاهای اندیشه‌ای خودش، در بزنگاه، زیر پرچم ایران می‌ایستد، با شرف است. آن خانم کم‌حجاب، شل‌حجاب و یا اصلاً بی‌حجابی که تا دیروز در سمتی بود، ولی امروز در سمت ایران و موشک ایرانی و رهبر معظم انقلاب می‌ایستد، با شرف است. یادش بخیر، اردشیر زاهدی، داماد محمدرضا پهلوی، در اوج اپوزیسیون بودنش از حاج قاسم به‌عنوان یک اقتداربخش به ایران یاد می‌کرد. 🔸اما بی‌شرف کیست؟ اپوزیسیون بی‌شرف یعنی جعفر پیشه‌وری که در اوج نزاع با انگلیس و شوروی، علم استقلال‌طلبی را عَلَم می‌کند. اپوزیسیون بی‌شرف یعنی منافقین خلق که در اوج جنگ به دست‌بوسی صدام می‌روند. اپوزیسیون بی‌شرف یعنی حسرت‌السلطنه‌ی پهلوی یا همان ربع پهلوی که در زمان جنگ، مرید نتانیاهو و ترامپ می‌شود. تاریخ نشان داده، اپوزیسیون بی‌شرف زودتر از آنچه فکر می‌کنند از ذهن‌ها و میدان سیاست حذف می‌شوند؛ همان‌طور که پیشه‌وری و رجوی حذف شدند. ✍🏻 یعقوب ربیعی مطلق 🇮🇷🇵🇸@Aahdeyaran
💢 | مکانیزم ماشه؛ میانه اغراق و انکار 🔹یکی از مسائل سیاسی مهمی که افکار عمومی را به خود مشغول کرده، احتمال فعال شدن مکانیزم ماشه است. رصد فضای رسانه‌ای و سیاسی کشور نشان می‌دهد دو نگاه حداکثرگرا و تقلیل‌گرا نسبت به تأثیرات فعال شدن مکانیزم ماشه وجود دارد که هیچ‌کدام درست نیستند. 🔸نگاه حداکثرگرا معتقد است فعال شدن این مکانیزم به‌مثابه بازگشت همه‌جانبه تحریم‌های سازمان ملل بوده و می‌تواند اقتصاد ایران را با انسداد کامل مواجه کند. این نگاه، وضعیت فعلی را به مرز بحران مشابه سال ۱۳۸۹ و صدور قطعنامه ۱۹۲۹ تشبیه می‌کند؛ زمانی که موج فشارهای بین‌المللی به اوج رسید و به فشار حداکثری علیه ایران در نظام مالی جهانی انجامید. حتی برخی پا را فراتر نهاده و ایرانِ بعد از مکانیزم ماشه را با عراق دهه ۲۰۰۰ میلادی همسان‌سازی می‌کنند! 🔹در نقطه مقابل، نگاه تقلیل‌گرا قرار دارد که معتقد است مکانیزم ماشه عملاً تأثیر اجرایی تازه‌ای ندارد؛ چراکه بیشتر تحریم‌های مورد نظر، چه در حوزه اقتصادی و چه مالی، از طریق فشارهای یک‌جانبه آمریکا و ابزارهایی چون «اف‌ای‌تی‌اف» و «سوئیفت» همین حالا هم اعمال می‌شوند. 🔸در تحلیل این دو دیدگاه باید گفت که هر دو نادرست‌اند و در میانه آن‌ها، نگاه واقع‌گرایانه‌ای قرار دارد که از یک سو گرفتار توهم تهدید مطلق نمی‌شود و از سوی دیگر در دام بی‌اثرانگاری نمی‌افتد و بر پایه این نگاه، دیپلماسی را به پیش می‌برد. 🔹بر اساس این تحلیل، فعال شدن مکانیزم ماشه در حوزه‌های حقوقی، روانی و سیاسی تبعاتی دارد: از جمله افزایش فشار دیپلماتیک بر کشورهای همکار ایران، القای این‌که ایران ناقض صلح جهانی است، تهدید مسیرهای تجارت ایران، و بالاخره مهم‌ترین تأثیر که در قالب ایجاد اضطراب در بازارهای داخلی ارز و سرمایه ممکن است نمایان گردد. 🔸با این حال، نکته بسیار مهم و تعیین‌کننده، نوع مواجهه با این تهدیدات است. اقتصاد ایران طی سال‌های اخیر توانایی خود را در جذب شوک‌های تحریمی اثبات کرده است؛ چنان‌که فروش نفت ایران دو سال پس از تحریم‌های سال ۱۳۹۷ آمریکا به شرایط عادی بازگشت و اکنون در موقعیت بی‌سابقه‌ای قرار دارد. در عین حال، نباید فراموش کرد که هضم تأثیرات شوک مکانیزم ماشه مشروط بر آن است که سیاست‌گذاری اقتصادی معطوف به ثبات، حکمرانی پولی و مالی درست، و دیپلماسی فعال منطقه‌ای و چندجانبه‌گرا باشد. شکاف‌های ایجادشده میان آمریکا از یک طرف، و روسیه و چین از طرف دیگر، می‌تواند ظرفیت بالقوه‌ای برای عبور از شوک مکانیزم ماشه باشد. ✍🏻 مهدی سعیدی 🇮🇷🇵🇸@Aahdeyaran
💢 | تلاش واشنگتن برای ورود باکو به پیمان ابراهیم 🔹اخیراً برخی اخبار از ورود برخی کشورهای آسیای مرکزی به روند عادی‌سازی با رژیم صهیونی حکایت دارد و در این راستا، آمریکا به دنبال ورود آذربایجان و برخی کشورهای آسیای مرکزی به برقراری رابطه با رژیم صهیونی در قالب پیمان ابراهیم است. طی چند وقت گذشته نیز برخی اخبار از قصد آمریکا برای اجاره کریدور زنگزور به مدت صد سال از ارمنستان حکایت داشت و این مسئله، در کنار مطرح شدن ورود برخی کشورها به طرح ابراهیم، نشان‌دهنده تمرکز خاص سیاست خارجی واشنگتن و حتی صهیونیست‌ها بر این منطقه در آینده نزدیک است. برحسب این موارد، هدف آمریکا و رژیم صهیونی از ورود کشورهای آسیای مرکزی به روند ابراهیم را می‌توان در موارد ذیل ذکر کرد: 🔸1-مقابله با ایران: اساساً طرح ابراهیم برای مقابله با ایران و مسئله فلسطین ایجاد شد که در آن، امنیت رژیم صهیونی مرکز ثقل این طرح بود. در این میان، مهم‌ترین کشوری که مستعد ورود به طرح ابراهیم است، آذربایجان است که روابط نزدیکی نیز با صهیونیست‌ها ایجاد کرده است. این مسئله طی چند وقت اخیر شدت بیشتری به خود گرفته و شرایط را برای ورود باکو به روند عادی‌سازی فراهم کرده است. 🔹2-دستاوردسازی: آمریکایی‌ها به طور خاص به دنبال برقراری روابط عربستان و رژیم صهیونی بودند که با توجه به تحولات غزه و عدم تمایل عربستان به دلیل اقدامات این رژیم در غزه، اکنون به دنبال کشور یا کشورهای دیگری به عنوان جایگزین عربستان سعودی هستند. در این میان، ورود برخی کشورهای آسیای مرکزی به روند تطبیع می‌تواند به‌عنوان یک دستاورد برای ترامپ و صهیونیست‌ها پس از شکست آن‌ها در جنگ ۱۲ روزه باشد. 🔸3-افزایش همکاری‌های نظامی و اقتصادی: آذربایجان و رژیم صهیونی هم‌اکنون مراودات گسترده‌ای در سطح نظامی و اقتصادی دارند و آمریکایی‌ها به دنبال آن هستند که با عادی‌سازی، این همکاری‌ها را نهادینه کنند. البته فعلاً تمرکز آمریکایی‌ها بر عادی‌سازی روابط آذربایجان و رژیم صهیونی قرار دارد و در آینده، سایر کشورهای آسیای مرکزی مدنظر واشنگتن خواهد بود. تنوع‌بخشی در قالب واردات چندمنبعی انرژی، مهم‌ترین هدف رژیم صهیونی از برقراری رابطه با کشورهای آسیای مرکزی است. 🔹4-خفگی ژئوپلیتیکی ایران: صهیونیست‌ها بعد از عادی‌سازی روابط با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، اکنون متمایل به ارتباطات رسمی با همسایگان شمالی ایران شده‌اند تا بدین‌وسیله، علاوه بر تأثیر گذاشتن بر کریدورهای مدنظر ایران همچون شمال–جنوب، بر تسریع کریدورهای خود و راه‌اندازی آن‌ها تمرکز کنند. این مسئله با هدف خفگی ژئوپلیتیکی ایران انجام می‌شود که صهیونیست‌ها آن را از چند وقت اخیر آغاز کرده‌اند. 🔸در مجموع، آمریکا مترصد افزایش پیوند کشورهای آسیای مرکزی با رژیم صهیونی است که آن را با هدف مقابله با ایران، به عنوان یکی از سنتی‌ترین بازیگران منطقه قفقاز، در نظر گرفته است. البته هدف اعلانی آن‌ها استفاده از ظرفیت این کشورها برای مقابله و انجام اقداماتی علیه ایران در شرایط خاص و جنگی است که این امر را می‌توان در قالب «محاصره پیرامونی ایران» عنوان نمود. ✍🏻 محمدرضا فرهادی 🇮🇷🇵🇸@Aahdeyaran
💢 | پشت پرده طرح الحاق غزه 🔹در بطن تحولات جنگ غزه، دستورکار پنهانی در حال شکل‌گیری است که فراتر از اهداف اعلام‌شده نظامی رژیم، به پروژه الحاق سرزمینی این منطقه محصور اشاره دارد. اظهارات نمایندگان تندروی کنست از جمله نیسیم واطوری از حزب لیکود، مبنی بر ضرورت تداوم جنگ تا بازگشت شهرک‌های یهودی‌نشین به شمال غزه، تنها بخشی از پازل بزرگ‌تری است که پیوندی ناگسستنی با آرمان‌های توسعه‌طلبانه صهیونیسم دارد. رژیم، در این مقطع که با جنگی بی‌پایان در غزه مواجه است، می‌خواهد با الحاق غزه به جغرافیای سرزمینی خود، هم عمق سرزمینی‌اش را افزایش دهد و هم طرحی برای پایان دادن به این جنگ ارائه کند. 🔸واقعیت این است که جنگ غزه به هیچ‌یک از اهداف نظامی ابتدایی که توسط نتانیاهو و کابینه جنگی‌اش اعلام شده بود، منجر نشده است و تنها شاهد بمباران مناطق مسکونی و مردم بی‌دفاع غزه و در نهایت، قحطی، گرسنگی و پاک‌سازی قومی فلسطینیان ساکن نوار غزه بوده‌ایم. این هزینه سنگین نظامی، برای رژیم دستاورد سیاسی و نظامی مشخصی نداشته و همین مسئله، آن را تحت فشار جریان‌های حامی خود و صهیونیست‌های ساکن سرزمین‌های اشغالی قرار داده است. به نظر می‌رسد که افزایش سرزمین و اشغال بخشی از خاک سوریه و لبنان و الحاق غزه، در این مقطع، تا حدودی می‌تواند فشارها را از روی نتانیاهو و کابینه‌اش کاهش دهد. 🔹از سوی دیگر، تمایل رژیم به تکرار تجربه کرانه باختری در غزه، باعث شده است تا طرح الحاق غزه امروز عملیاتی گردد. در همین راستا، وزیر جنگ رژیم صهیونی در بازدید اخیر خود از پایگاه‌های مرزی تصریح کرد: «کنترل امنیتی غزه باید مانند کرانه باختری باشد.» بیانیه‌ای که حلقه وصل دو سیاست به ظاهر مجزا اما هم‌سو در سرزمین‌های فلسطینی محسوب می‌شود. 🔸با این حال، مقاومت فلسطینیان و تحولات حقوقی بین‌المللی، سناریوی الحاق را با چالش مواجه کرده است. صدور حکم بازداشت نتانیاهو توسط دیوان کیفری بین‌المللی و طرح شکایت نسل‌کشی در دیوان دادگستری لاهه، هزینه سیاسی این پروژه را افزایش داده است. حتی متحدان اروپایی رژیم صهیونی مانند آلمان، با صراحت اعلام کرده‌اند که هرگونه الحاق غزه یا کرانه باختری را به رسمیت نخواهند شناخت. این تناقض، ماهیت دوگانه غرب را آشکار می‌سازد: از یک سو با شعار حمایت از راه‌حل دو دولتی، مشروعیت بین‌المللی خود را حفظ می‌کند و از سوی دیگر، با فروش تسلیحات و وتوی قطعنامه‌های شورای امنیت، پیاده‌نظام پروژه‌های توسعه‌طلبانه صهیونیسم می‌شود.به‌هرحال، واقعیت این است که اشغال سرزمینی همواره به تقویت گفتمان مقاومت انجامیده است. همان‌گونه که خروج رژیم صهیونی از غزه در سال ۲۰۰۵ نتوانست امنیت را برای شهرک‌های مجاور فراهم کند، الحاق کنونی نیز تنها باتلاق امنیتی عمیق‌تری ایجاد خواهد کرد. ✍🏻 رامین نصیری 🇮🇷🇵🇸@Aahdeyaran