eitaa logo
عهد یاران
2.4هزار دنبال‌کننده
54.2هزار عکس
31.9هزار ویدیو
78 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💢اقدامات اساسی برای مهار قیمت برنج 🔹برنج یکی از اقلام اساسی در سبد غذایی خانوارها است و سهم قابل‌توجهی از هزینه‌های خوراک را به خود اختصاص می‌دهد. افزایش فزاینده‌ی قیمت این کالای اساسی که به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین غذاهای ایرانی محسوب می‌شود، از دی‌ماه سال گذشته شروع شده و این روزها به اوج خود رسیده است. در این شرایط قیمتی، دبیر انجمن واردکنندگان برنج خبر از کاهش ۵۰ درصدی مصرف برنج در کشور داده است. همین عامل باعث شده تا محصولاتی مانند ماکارونی جایگزین برنج شوند. در حال حاضر، سرانه مصرف ماکارونی در کشور به ۶ تا ۷ کیلوگرم رسیده و در برخی استان‌های مناطق محروم، این رقم به ۱۰ کیلوگرم نیز می‌رسد. 🔸به‌نوعی می‌توان تحلیل کرد که در ایام جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، دولت و متولیان امر کنترل همه کالاها را به نحوی در دست داشتند و تنها کالایی که ضعف نظارت قیمتی آن کاملاً مشهود بود، قیمت و توزیع برنج بود. 🔹از آن‌جا که هر فرد باید در ماه ۲ کیلو و ۱۰۰ گرم برنج مصرف کند و برنج به‌عنوان یک کالای اساسی در سبد خانوار، نقش مهمی در تعیین هزینه‌های زندگی دارد، علاوه‌بر اینکه خانوارها باید نوع و میزان مصرف برنج را مدیریت کنند، مسئولین مرتبط نیز علاوه بر نظارت، باید چند اقدام اساسی را مدنظر داشته باشند. 🔸یکی از اصلی‌ترین علل این وضعیت، برآورد غیرواقعی از میزان تولید (۲ میلیون و ۷۰۰ هزار تن در سال جاری) بود. به‌نظر می‌رسد رقم اعلام‌شده با واقعیت‌های کشور و شواهد موجود هم‌خوانی نداشت. آمار غلط باعث می‌شود معاونت بازرگانی وزارت جهاد کشاورزی، بر اساس آمار تولید داخل، کسری نیاز بازار را محاسبه و برای واردات سال برنامه‌ریزی کند. این برآورد نادرست موجب کاهش حجم واردات و ایجاد تلاطم در بازار شده است. 🔹فرایند زمان‌بر تخصیص و تأمین ارز و عدم قطعیت در نرخ ارز آتی، یکی دیگر از مسائل اساسی در واردات برنج است که برنامه‌ریزی واردکنندگان برنج خارجی را مختل کرده و مانع از انجام به‌موقع واردات شده است. 🔸اعمال ممنوعیت چهارماهه‌ی واردات، یکی دیگر از عوامل به‌وجود آمدن شرایط فعلی در بازار برنج است؛ چراکه در طول این دوره، قیمت جهانی برنج هم‌زمان با آغاز فصل برداشت کاهش محسوسی پیدا می‌کند، درحالی‌که واردکننده‌ی ایرانی با ممنوعیت ثبت سفارش مواجه است و عملاً این فرصت از دست می‌رود. نوسانات پی‌درپی در نرخ ارز، اعلام دستوری سقف قیمت برای برنج وارداتی و الزام به توزیع آن در شبکه‌های منتخب، از دیگر مشکلات موجود در حوزه واردات برنج خارجی است. ✍🏻 علی قاسمی 🇮🇷🇵🇸@Aahdeyaran
💢 | اینترنت ملی، سپری در برابر شبکه‌سازی دشمن 🔹تجاوز اخیر رژیم صهیونی به خاک ایران نشان‌دهنده یک برنامه‌ریزی دقیق و از پیش طراحی‌شده بود. یکی از ابعاد این تهاجم، تلاش دشمن برای نفوذ سازمان‌یافته از طریق شبکه‌های ارتباطی بود. این نفوذ، عملیاتی پرریسک است که نیازمند بسترهای ارتباطی امن و کنترل‌نشده از سوی دشمن است.برای درک بهتر این موضوع، به یک نمونه عینی توجه کنید: چرا در جنگ اوکراین و روسیه، با وجود قدرت نظامی روسیه، مقامات این کشور هدف ترور اوکراین قرار می‌گیرند؟ پاسخ تا حدی در وابستگی اقتصاد و ارتباطات روسیه به شبکه جهانی اینترنت نهفته است. قطع دسترسی به این شبکه، تأثیراتی به‌مراتب عمیق‌تر از تحریم‌های اقتصادی کنونی بر روسیه خواهد داشت. 🔸در همین راستا، مسکو اقداماتی برای آماده‌سازی مقامات دولتی در برابر احتمال قطع دسترسی به اینترنت جهانی انجام داده است؛ سناریویی که می‌تواند حدود ۱۰۰ میلیون کاربر روس را از شبکه جهانی جدا کند.هدف روسیه از این اقدامات، حفاظت از داده‌های حساس نظامی و اطلاعات کاربران در رسانه‌های اجتماعی است. با این حال، نبود زیرساخت اینترنت ملی در روسیه، این کشور را در برابر سایبرتروریسم آسیب‌پذیر کرده است. 🔹این ضعف، یکی از عوامل اصلی موفقیت ترورها در این کشور است. اینترنت ملی نه‌تنها می‌تواند از سایبرتروریسم جلوگیری کند، بلکه مانع شبکه‌سازی نفوذ سازمان‌یافته دشمن نیز می‌شود.در ایران نیز، نبود اینترنت ملی بستری برای فعالیت شبکه‌های معاند فراهم کرده است.به‌عنوان مثال، ورشکستگی شبکه «من‌وتو» نشان داد که این شبکه‌ها با هزینه‌های هنگفت، نه‌تنها برای تولید محتوا و جهت‌دهی به افکار عمومی، بلکه برای تربیت و سازمان‌دهی شبکه‌های نفوذ فعالیت می‌کنند. غرب با حمایت مالی از رسانه‌های فارسی‌زبان مانند «ایران اینترنشنال»، به‌دنبال تداوم این فعالیت‌هاست. اما هدف اصلی چیست؟ این رسانه‌ها صرفاً ابزار تولید محتوا نیستند؛ آن‌ها به‌عنوان بستری برای جذب و کادرسازی افراد در شبکه‌های نفوذ عمل می‌کنند.در غیاب اینترنت ملی، برخی کاربران داخلی به شبکه‌های معاند متصل شده و در دام ارتباطاتی می‌افتند که می‌تواند آن‌ها را به‌تدریج وارد شبکه‌های نفوذ کند. 🔸دشمن از این خلأ بهره‌برداری کرده و بدون نیاز به انتقال فیزیکی افراد از مرزهای خاکی، از طریق مرزهای فکری و ذهنی نفوذ می‌کند.از این‌رو، ایجاد اینترنت ملی به‌عنوان یک پدافند سایبری ضروری است. این زیرساخت نه‌تنها از تهدیدات سایبرتروریستی و نفوذ سازمان‌یافته جلوگیری می‌کند، بلکه امنیت اجتماعی را تقویت کرده و از شکل‌گیری زمینه‌های خطرساز در برابر منافع ملی محافظت می کند. 🇮🇷🇵🇸@Aahdeyaran
💢 | رسانه یا اتاق جنگ؟ نگاهی به پروژه ایران اینترنشنال 🔹در دوران جنگ‌های نوین که مرز میان جبهه‌های نظامی و غیرنظامی کمرنگ‌تر از همیشه شده، رسانه‌ها نقش بی‌بدیل و گاه دوگانه‌ای در حفظ یا تضعیف امنیت روانی جامعه ایفا می‌کنند. یکی از نمونه‌های بارز این نقش، عملکرد شبکه‌ای چون «ایران اینترنشنال» است؛ شبکه‌ای که با پوشش‌های خبری هدفمند، انتشار روایت‌های جهت‌دار و بهره‌گیری از جنگ روانی مدون، درصدد تأثیرگذاری عمیق بر ادراک عمومی ایرانیان است. افشاگری اخیر «مهدی خلجی» کارشناس پیشین این شبکه، نه‌تنها زوایای پنهان عملکرد این رسانه را آشکار کرد، بلکه هشداری جدی نسبت به تهدیدهای نرم علیه امنیت ملی و روانی کشور به‌همراه داشت. 🔸خلجی در مصاحبه‌ای کم‌سابقه، ایران اینترنشنال را «رسانه‌ای غیرقانونی و خشونت‌پراکن» نامید و خواستار تعطیلی آن به دلیل «نقض مقررات بریتانیا» شد. او تصریح کرد: «اگر این شبکه محتوای خود را به زبان انگلیسی پخش می‌کرد، قطعاً به دلیل تحریک به خشونت تعطیل می‌شد.» این اعتراف، نشان می‌دهد که آزادی بیان، بهانه‌ای برای پیشبرد سیاست‌های خصمانه شده و نوعی مصونیت ساختگی برای جریان‌سازی رسانه‌ای مخرب ایجاد کرده است. 🔹بخش نگران‌کننده‌تر سخنان خلجی اما، تأکید بر «ترور روانی» جامعه ایران توسط این شبکه بود. او با مقایسه‌ای دقیق گفت: «درحالی‌که جنگ نظامی ایران و رژیم صهیونیستی تنها ۱۲ روز به‌طول انجامید، جنگ روانی ایران اینترنشنال همچنان ادامه دارد و بسیار خطرناک‌تر است.» این جمله، به روشنی ماهیت جنگ‌های جدید را به تصویر می‌کشد؛ جنگ‌هایی که نه با موشک و تانک، بلکه با دوربین و میکروفن هدایت می‌شوند و جبهه آن‌ها، ذهن و روان مردم است.رسانه‌هایی چون ایران اینترنشنال، با ترکیب تکنیک‌های عملیات روانی، انتشار اطلاعات ناقص یا تحریف‌شده، و بهره‌گیری از کارشناسان جهت‌دار، سعی در القای ناامیدی، بی‌ثباتی، تفرقه قومی و فرقه‌ای، و بی‌اعتمادی به ساختار سیاسی و امنیتی کشور دارند. آن‌ها از هر بحران، فرصتی برای تخریب نظام‌مند می‌سازند و با روایت‌سازی حرفه‌ای، در پی انحراف افکار عمومی از واقعیت‌های میدانی هستند. چنین رسانه‌هایی نه ناظر بی‌طرف، بلکه فعالان جبهه‌ای نامرئی هستند که در خدمت راهبردهای دشمنان ملت ایران قرار دارند. 🔸با این حال، خلجی تنها صدای هشدار نیست. واقعیت آن است که جامعه ایران در برابر این جنگ رسانه‌ای نیازمند تقویت سپرهای روانی، سواد رسانه‌ای و توان تحلیل محتوای خبری است. تضعیف مرجعیت رسانه‌های داخلی، بستر مناسبی برای تأثیرگذاری این‌گونه شبکه‌ها فراهم کرده است. بنابراین، نه‌تنها باید با ابزارهای حقوقی و بین‌المللی علیه رسانه‌های متخاصم اقدام کرد، بلکه مهم‌تر از آن، باید رسانه ملی را برای رقابت حرفه‌ای و اقناع افکار عمومی توانمند ساخت.نقش رسانه‌ها در امنیت روانی جامعه، هم‌تراز با نیروی نظامی در دفاع از کشور است. آن‌چنان که جنگ ۱۲ روزه نشان داد، رسانه‌هایی که به‌درستی عمل کردند، توانستند در بزنگاه‌ها آرامش، همبستگی و امید را به جامعه تزریق کنند. به‌عکس، رسانه‌هایی چون ایران اینترنشنال در همان مقطع تلاش داشتند با انتشار اخبار دروغ، شایعات هدفمند و بزرگ‌نمایی شکست‌ها، ضربه‌ای به روحیه ملی وارد کنند. 🔹در جمع‌بندی باید گفت که «ترور روانی» رسانه‌های معاند، اگرچه بی‌صداست، اما خسارات آن می‌تواند به‌مراتب بیشتر از جنگ‌های فیزیکی باشد. در این میان، هوشیاری نخبگان، مسئولان، و شهروندان برای مقابله با این نوع جنگ، ضروری است. اعتراف خلجی هشداری است برای نادیده نگرفتن رسانه به‌عنوان سلاحی مدرن و خطرناک. ✍🏻 علیرضا سلیمانی نژاد 🇮🇷🇵🇸@Aahdeyaran
💢 | حماسه‌آفرینی حماس 🔹در ماه‌های اخیر، تحولات میدان نبرد در غزه بار دیگر توجه تحلیلگران نظامی و رسانه‌های جهانی را به خود جلب کرده است. گزارش‌های میدانی از رسانه‌های صهیونیست نشان می‌دهد که حماس با به‌کارگیری تاکتیک‌های ترکیبیِ قدیمی و نوین، ضمن مقاومت چشمگیر در برابر ارتش مجهز رژیم صهیونی ، در پی تغییر معادلات امنیتی با صهیونیست‌هاست. این تحولات بیانگر شکل‌گیری حماسه‌ای جدید از مقاومت فلسطینی است که می‌تواند پیامدهای استراتژیک قابل‌توجهی داشته باشد.براساس گزارش «یدیعوت آحارانوت»، نیروهای حماس در منطقه بیت‌حانون از خندق‌های از پیش آماده‌شده با ذخایر غذایی و مهمات استفاده کرده‌اند. این روش یادآور جنگ‌های سنتی است که در آن نیروهای مقاومت با پناه‌گیری در مواضع دفاعی، توانایی تحمل محاصره‌های طولانی را پیدا می‌کنند. اما نکته مدرن این راهبرد، ترکیب آن با فناوری‌های امروزی مانند استفاده از خرابه‌های ساختمانی برای کارگذاری بمب‌های دست‌ساز، نصب دوربین‌های نظارتی و ایجاد تله‌های انفجاری است. این امر نشان می‌دهد که حماس از تجربه‌های گذشته درس گرفته و با کمترین امکانات، بیشترین هزینه را به نیروهای مهاجم تحمیل می‌کند.همچنین روزنامه «اسرائیل هیوم» با استناد به منابع امنیتی رژیم صهیونی گزارش داده که حماس به‌صورت محسوسی به درگیری‌های نزدیک و عملیات‌های پرریسک روی آورده است. 🔰این تغییر تاکتیکی دو هدف عمده دارد: 🔸۱. افزایش تلفات انسانی در صفوف نظامیان صهیونیست: درگیری‌های تن‌به‌تن و شبیخون‌های سریع، امکان استفاده از برتری هوایی و توپخانه‌ای رژیم صهیونی را کاهش می‌دهد. 🔹۲. تلاش برای اسیر کردن سربازان صهیونیست: به نظر می‌رسد حماس قصد دارد با به‌گروگان‌گرفتن نظامیان، نه‌تنها روحیه دشمن را تضعیف کند، بلکه برای مبادلات آتی سیاسی یا آزادی زندانیان فلسطینی چانه‌زنی نماید. تجربه نشان داده که اسرای صهیونیست می‌توانند به ابزاری راهبردی در دست مقاومت تبدیل شوند. 🔰دلایل تغییر تاکتیک‌های حماس عبارت‌اند از: 🔸۱. تضعیف امنیت روانی رژیم صهیونی : با وجود برتری نظامی آشکار رژیم صهیونی، مقاومت فلسطین می‌کوشد با عملیات‌های غیرمتقارن، این تصور را ایجاد کند که حتی پس از ماه‌ها جنگ، قادر به بازدارندگی است. 🔹۲. جهانی‌کردن هزینه‌های جنگ: هرگونه افزایش تلفات رژیم صهیونی یا اسارت سربازانش، فشارهای داخلی و بین‌المللی بر دولت نتانیاهو را افزایش می‌دهد و ممکن است محاسبات سیاسی تل‌آویو را تغییر دهد. 🔸۳. حفظ مشروعیت جهادی: حماس نیاز دارد به جامعه فلسطینی و حامیان منطقه‌ای خود ثابت کند که همچنان به‌عنوان یک نیروی مقاومِ توانمند عمل می‌کند. 🔹اگرچه رژیم صهیونی از نظر تسلیحاتی و پشتیبانی بین‌المللی در موقعیت برتر قرار دارد، اما گزارش‌های اخیر نشان می‌دهد که حماس با تکیه بر خلاقیت نظامی و روحیه جنگندگی، توانسته یک جنگ فرسایشی پرهزینه را به دشمن تحمیل کند. این رویکرد نه‌تنها بقای حماس را تضمین می‌کند، بلکه می‌تواند در بلندمدت، موازنه قدرت در غزه را به نفع مقاومت تغییر دهد. به‌عبارت دیگر، آنچه امروز در نوار غزه می‌گذرد، تنها یک نبرد نظامی نیست، بلکه حماسه‌ای است که فصل جدیدی از مقاومت فلسطین را روایت می‌کند. ✍🏻 مصطفی علیجان‌زاده 🇮🇷🇵🇸@Aahdeyaran
💢 | مذاکره روی میز بمب‌خورده! 🔹رایزنی‌های ایران و آمریکا که از بهار امسال آغاز شده بود، پس از حمله ۲۳ خرداد رژیم صهیونی به ایران، با تصمیم دستگاه دیپلماسی کشورمان متوقف شد. حالا اما زمزمه‌هایی از احتمال ازسرگیری گفت‌وگوها به گوش می‌رسد. آمریکا هم‌زمان با پیشنهاد آتش‌بس در تیرماه، در حال زمینه‌سازی برای دور جدید مذاکرات است. شنیده‌ها حاکی از آن است که عمان دیگر نقش میانجی را ایفا نخواهد کرد و احتمالاً نروژ یا چین این مسئولیت را بر عهده خواهند گرفت. این تحولات در حالی رخ می‌دهد که افکار عمومی ایران، پس از تجربه مذاکرات پیشین، به‌شدت نسبت به نیت طرف مقابل بدبین شده است. 🔸نظرسنجی اخیر مرکز «متا» نشان می‌دهد ۷۸ درصد مردم ایران مذاکرات قبلی را نوعی عملیات فریب می‌دانند که نه‌تنها تنش‌ها را کاهش نداده، بلکه زمینه‌ساز حمله نظامی رژیم صهیونی شده است. کاهش ۳۰ درصدی موافقت عمومی با مذاکره طی سه ماه گذشته، نشان‌دهنده عمق این بی‌اعتمادی است. این فضای بدبینی، کار دیپلمات‌های ایرانی را دشوارتر کرده است؛ آن‌ها در این شرایط باید هم با تهدیدات واقعی مقابله کنند و هم اعتماد عمومی را بازسازی نمایند. 🔹«سیدعباس عراقچی» وزیر امور خارجه، روز ۲۱ تیر در حاشیه نشست با نمایندگان خارجی، در تشریح موضع ایران تأکید کرد که موضوع هسته‌ای راه‌حل نظامی یا ارجاع به شورای امنیت ندارد و تنها از مسیر مذاکره قابل حل است، مشروط به تأمین منافع ملی ایران. عراقچی در ادامه، با اشاره به حق غنی‌سازی، حمله نظامی اخیر را ناکام در سلب این حق اعلام کرد و با توجه به تجربه تلخ مذاکرات پیشین، خاطرنشان ساخت که تغییر رویکرد آمریکا به سمت گزینه نظامی، نوعی خیانت به دیپلماسی بود. به گفته او، ایران برای بازگشت به میز مذاکره به اطمینانی نیاز دارد که نشان دهد این سناریو تکرار نخواهد شد. وی همچنین با تأکید بر نبود عجله برای ورود به گفت‌وگوهای نسنجیده، گفت که ایران هر زمان منافع ملی اقتضا کند، آماده مذاکره است. 🔸تیم مذاکره‌کننده در شرایط جدید باید سه رویکرد را دنبال کند: نخست، ایجاد فرصتی برای بازسازی توان دفاعی ایران، به‌ویژه در برابر حملات ترکیبی و سایبری؛ دوم، تقویت موضع حقوقی و اخلاقی ایران در برابر اقدامات رژیم صهیونی با نمایش حسن‌نیت در مذاکرات؛ و سوم، بهره‌گیری از فضای بین‌المللی برای محکوم کردن تجاوزات رژیم صهیونی و تقویت جایگاه ایران در نهادهای جهانی. اما چالش اصلی، غلبه بر بی‌اعتمادی عمومی است. مردم می‌پرسند اگر مذاکرات قبلی فریب بود، چه تضمینی برای تکرار نشدن آن وجود دارد؟ این پرسش، همراه‌سازی جامعه با دیپلماسی را دشوار می‌سازد. 🔹از سوی دیگر، تمرکز بیش‌از‌حد بر مذاکرات با آمریکا نباید سایر ظرفیت‌های دیپلماسی را تحت‌الشعاع قرار دهد. وزارت خارجه باید هم‌زمان با این پرونده، روابط منطقه‌ای و بین‌المللی را نیز تقویت کند. حضور فعال در ائتلاف‌هایی مانند بریکس و شانگهای یا پیمان‌های منطقه‌ای، می‌تواند توازن استراتژیک ایجاد نماید. دیپلماسی ایران باید با هوشیاری و اعتمادبه‌نفس، این مسیر پیچیده را مدیریت کند تا منافع ملی حفظ شده و فرصت‌های راهبردی از دست نرود. ✍🏻 حسن نوروزی 🇮🇷🇵🇸@Aahdeyaran
💢 | زنگ خطر زنگزور! 🔹پیشنهاد جنجالی تام باراک، سفیر آمریکا در ترکیه، برای اجاره ۱۰۰ سالهٔ ۳۲ کیلومتر از خاک ارمنستان در منطقهٔ سیونیک به‌منظور مدیریت کریدور زنگزور، پرده از یک بازی پیچیدهٔ ژئوپلیتیکی در قفقاز جنوبی برداشته است. این پیشنهاد، که به ظاهر یک طرح ترانزیتی برای اتصال آذربایجان به نخجوان و ترکیه معرفی شده، در بطن خود اهدافی فراتر از حمل‌ونقل را دنبال می‌کند. کارشناسان معتقدند این کریدور نه‌تنها یک مسیر تجاری، بلکه بخشی از استراتژی غرب برای نفوذ در منطقه و مهار ایران و روسیه است. 🔸کریدور زنگزور، که از زمان جنگ دوم قره‌باغ (۲۰۲۰) به یکی از نقاط کانونی اختلاف میان ایروان و باکو تبدیل شده، قرار است با عبور از استان سیونیک ارمنستان، مسیری مستقیم برای انتقال کالا و انرژی از آذربایجان به ترکیه فراهم کند. اما این پروژه، به باور کارشناسان، می‌تواند به باز شدن جاده‌ای زمینی برای رژیم صهیونی تا مرزهای شمال‌غربی ایران منجر شود. این امر نه‌تنها ارتباط زمینی ایران با ارمنستان و اوراسیا را قطع می‌کند، بلکه تهدیدی مستقیم برای امنیت ملی ایران به شمار می‌رود.ایران و ارمنستان از دیرباز روابط استراتژیکی داشته‌اند و مرز ۴۶ کیلومتری مشترک آن‌ها، دروازه‌ای برای دسترسی ایران به اوراسیا بوده است. 🔹پیشنهاد آمریکا، که ظاهراً حاکمیت ارمنستان را محترم می‌شمارد، در عمل می‌تواند این کشور را تحت فشار قرار دهد. ارمنستان به‌شدت با این طرح مخالفت کرده و سخنگوی نخست‌وزیر این کشور تأکید کرده که هیچ بخشی از خاک خود را واگذار نخواهد کرد. اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجهٔ ایران، نیز ضمن تأکید بر حفظ تمامیت ارضی کشورها، هرگونه تغییر ژئوپلیتیکی که به ضرر منطقه باشد را غیرقابل‌قبول دانسته است. 🔸ورود بازیگرانی مانند امارات، که با سرمایه‌گذاری در پروژه‌های زیرساختی از این کریدور حمایت می‌کند، و ترکیه، که به‌عنوان متحد اصلی باکو در پی تقویت جایگاه خود است، پیچیدگی‌های این معادله را افزایش داده است. 🔹این تحرکات، در کنار حضور آمریکا، نه‌تنها نفوذ ایران، بلکه جایگاه سنتی روسیه به‌عنوان ضامن توافق آتش‌بس ۲۰۲۰ را نیز تضعیف می‌کند. مسکو که با این پیشنهاد به حاشیه رانده شده، با چالش‌های جدیدی در حفظ نفوذ خود در قفقاز مواجه است.از این رو کارشناسان هشدار می‌دهند که ایران و روسیه باید واکنشی سریع و مؤثر نشان دهند. 🔸در حال حاضر، مسیرهای جایگزین مانند اسکلهٔ رو-رو بندر امیرآباد یا مسیر ارمنستان-گرجستان می‌توانند گزینه‌هایی برای خنثی‌سازی این تهدید باشند، اما عدم پیشرفت در روابط با گرجستان و اجرایی‌نشدن این پروژه‌ها، ایران را کمی در موضع ضعف قرار داده است. تقویت دیپلماسی اقتصادی با گرجستان و ارمنستان و اتصال حوضه‌های دریایی ایران به دریای سیاه، می‌تواند وزن ژئوپلیتیکی کشور را در برابر این طرح تقویت کند. 🔹پیشنهاد آمریکا برای کریدور زنگزور، بیش از یک پروژهٔ ترانزیتی، بخشی از یک سناریوی حساب‌شده برای تغییر موازنهٔ قوا در قفقاز جنوبی به نفع محور غربی-ترکی-عبری است. ایران و روسیه، به‌عنوان بازیگران کلیدی منطقه، باید با هوشیاری و هماهنگی، پاسخی درخور به این تهدید بدهند تا منافع ملی و منطقه‌ای خود را حفظ کنند. ✍🏻 حسن نوروزی 🇮🇷🇵🇸@Aahdeyaran
💢 | جنگ اقتصادی را با مردم می‌بریم؛ اگر بایدها را جدی بگیریم 🔹حدود ده روز پیش از خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت ۱۳۹۷، رهبر معظم انقلاب در دیداری با سران قوا، از ضرورت تشکیل «اتاق جنگ اقتصادی» سخن گفتند. این هشدار راهبردی با هدف آمادگی همه‌جانبه کشور در برابر موج جدید تحریم‌ها مطرح شد؛ اقدامی که به تشکیل شورای هماهنگی اقتصادی قوا انجامید. حتی رهبر معظم انقلاب برای چابکی کار، اختیارات خود را واگذار کردند و فرمودند هرجا مصوبه‌ای در این شورا به تصویب رسید، دیگر معطل موافقت ایشان نشده و کارها را سریع‌تر آغاز کنند. 🔸اما امروز، با گذشت بیش از هفت سال، این پرسش جدی و صریح همچنان پابرجاست که امروز در چه شرایطی هستیم.واقعیت آن است که جنگ اقتصادی، همانند هر نبرد دیگری، محتاج آمادگی، سازماندهی، مردمی سازی دفاع، انضباط و روحیه مقاومت است. اقتصاد جنگی یعنی جهت‌دهی همه منابع کشور در مسیر اهداف کلان ملی: کاستن از هزینه‌های زائد، تقویت تولید داخلی، جلوگیری از ریخت‌وپاش منابع ارزی، و بودجه‌ریزی بر مبنای اولویت‌های حیاتی کشور. نگاهی به الگوی دهه شصت نشان می‌دهد که کشور توانست با همین الگو از گردنه‌های سخت عبور کند.امروز نیز نشانه‌هایی روشن از روحیه مقاومت اقتصادی وجود دارد. در دوره دولت شهید رئیسی، هزاران واحد تولیدی نیمه‌تعطیل، جان دوباره گرفتند. مهندسان، کارگران و فعالان اقتصادی با روحیه جهادی، به صحنه آمدند. این اقدامات نشانه آن است که وقتی باور به شرایط جنگی در مسئولان و مردم شکل می‌گیرد، اقتصاد می‌تواند برخلاف تصور دشمن، رو به پیشرفت حرکت کند. و چه بسا همین مجاهدت هاست که مانع از تحقق هدف دشمن در فروپاشی اقتصاد ایران شده است. 🔹اما در کنار این اقدامات مثبت، هنوز برخی نشانه‌ها حکایت از ناهماهنگی جدی با منطق اقتصاد جنگی دارد. واردات خودروهای لوکس، تخصیص ارز به کالاهای غیرضرور، و هزینه‌های اشرافی در برخی دستگاه‌ها – به‌ویژه در بخش‌های بانکی و نفتی – زنگ خطرهایی هستند که نمی‌توان نادیده گرفت. پرسش اساسی آن است که در شرایط جنگ اقتصادی، چه منطقی اجازه می‌دهد خودروی ۲۵۰۰ سی‌سی وارد شود؟ یا به کالاهایی که نیاز اساسی مردم نیستند، ارز بسیار زیاد تخصیص می‌یابد؟ چرا بخشی از نظام بانکی، به‌جای پشتیبانی از تولید، درگیر فعالیت‌های غیرمولد و سوداگرانه شده است؟ بدیهی است که در جنگ اقتصادی باید ساختارهای بودجه‌ریزی و سیاست‌گذاری اقتصادی بر پایه اهداف تولیدی بازطراحی شوند و نظام بانکی نقش پشتیبان واقعی برای تولید بیابد. 🔸راه پیروزی روشن است: بازگشت به اصول اقتصاد مقاومتی. این الگو، نسخه‌ای پویا برای پیروزی در جنگ اقتصادی است. امروز بیش از همیشه، نیازمند صرفه‌جویی ملی، شفاف‌سازی مالی، مردمی‌سازی اقتصاد و پایان دادن به رانت‌های ساختاری هستیم. 🔹و البته مجاهدت در کار و برنامه ها باید در اولویت باشد‌ چنانچه رهبر معظم انقلاب در پیام دیروزشان فرمودند: "جدیت و پیگیری و به نتیجه رساندن کارهای کشور وظیفه‌ی همه‌ی دستگاههای مسئول اجرائی است." ✍🏻 علی محمدی 🇮🇷🇵🇸@Aahdeyaran
💢 | هماهنگی میدان و دیپلماسی 🔹در سیاست بین‌الملل معاصر، مرز میان میدان نبرد و میز مذاکره به‌شدت محو شده است. جنگ ۱۲روزه اخیر میان ایران و رژیم صهیونی نمونه بارزی از این واقعیت بود که نشان داد چگونه یک کشور می‌تواند با هماهنگی کامل میان ابزارهای نظامی و دیپلماتیک، هم از منافع ملی خود دفاع کند و هم از تشدید بحران جلوگیری نماید. سخنان اخیر سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، به‌خوبی بر این اصل تأکید دارد: «وقتی تصمیمی قرار است گرفته شود که کشور را در شرایط بحرانی ببرد، هم دولت باید آماده باشد و هم نیروهای مسلح.» جنگ مدرن تنها با موشک و پهپاد پیروز نمی‌شود. آنچه امروز تعیین‌کننده است، توانایی تبدیل پیروزی‌های میدانی به دستاوردهای سیاسی است. 🔸ایران در جنگ ۱۲روزه نشان داد که چگونه می‌توان از دیپلماسی به‌عنوان مکملی برای عملیات نظامی استفاده کرد. هم‌زمان با عملیات نظامی، دستگاه دیپلماسی ایران در سازمان ملل و محافل بین‌المللی فعال شد تا ضمن محکومیت تجاوز و جنایت رژیم صهیونی، پاسخ ایران را مشروع جلوه دهد. عراقچی به‌درستی اشاره می‌کند: «همه تصدیق می‌کنند که دولت وظیفه خود را در تأمین نیازهای کشور انجام داد.» این جمله نشان می‌دهد که دیپلماسی ایرانی نه‌تنها واکنشی به تحولات میدان نبرد بود، بلکه پیش‌دستانه به طراحی سناریوهای سیاسی برای مدیریت بحران می‌پرداخت. 🔹متأسفانه برخی تحلیلگران اصرار دارند میان دولت به‌عنوان نهاد سیاسی و نیروهای مسلح به‌عنوان نهاد امنیتی، تقابل مصنوعی ایجاد کنند. عراقچی به این بازی خطرناک هشدار می‌دهد: «خواهش می‌کنم به دوگانه دولت و نیروی مسلح پروبال ندهید، هر دو مجموعه کشور هستند.» این هشدار از آن جهت حیاتی است که در بحران‌های امنیتی، تفرقه میان نهادهای حکومتی به معنای شکست استراتژیک است. تجربه جنگ ۱۲روزه نشان داد که وقتی دولت و نیروهای مسلح در یک چارچوب واحد عمل می‌کنند، دشمن نه‌تنها در میدان جنگ، بلکه در عرصه حقوقی و رسانه‌ای نیز شکست می‌خورد. همان‌گونه که نیروهای مسلح نیازمند پشتیبانی سیاسی دولت هستند، دولت نیز برای تأمین منافع ملی به بازوی اجرایی نیروهای مسلح وابسته است. 🔸کلید موفقیت ایران در این جنگ، شفافیت در فرآیند تصمیم‌گیری بود. عراقچی به این نکته ظریف اشاره می‌کند: «ای کاش مردم می‌توانستند جلسات حضرت آقا را ببینند که همه راحت نظرات موافق و مخالفشان را می‌گویند.» این نشان می‌دهد که در سطوح عالی مدیریت بحران، فضایی باز برای طرح تمام دیدگاه‌ها وجود دارد. تصمیم‌گیری‌های کلان، پس از بررسی همه‌جانبه و با در نظر گرفتن تخصص تمام نهادها اتخاذ می‌شود. این سبک مدیریت، هماهنگی میدان و دیپلماسی را از سطح تاکتیکی به سطح استراتژیک ارتقا می‌دهد. حفظ امنیت کشور در ترکیب هوشمندانه قدرت سخت و نرم، هماهنگی بی‌وقفه میان میدان و دیپلماسی، و وحدت استراتژیک تمام نهادهای کشور و مردم محقق می‌شود. هرگونه تلاش برای تخریب این هماهنگی، خیانت به منافع ملی خواهد بود. ✍🏻 مصطفی علیجان زاده 🇮🇷🇵🇸@Aahdeyaran
💢 | کریدور داوود یا توطئه‌ای ژئوپلیتیکی علیه ایران؟ 🔹کریدور داوود، همان زنگ خطری است که در پسِ حملات اخیر رژیم صهیونی به دمشق و تنش‌های فزاینده در سویدای سوریه به گوش می‌رسد. این کریدور که از شمال شرق سرزمین‌های اشغالی آغاز شده و از جنوب سوریه به مناطق تحت کنترل کردهای قسد در شمال شرق این کشور امتداد می‌یابد، ظاهراً هدفی فراتر از اقلیم کردستان عراق دارد. فرضیه‌ای جسورانه اما نگران‌کننده مطرح است و آن اینکه: آیا این کریدور می‌تواند از طریق ترکیه و زنگزور به کریدور لاجوردی در آسیای میانه متصل شود و به حیفا در سرزمین‌های اشغالی ختم گردد؟ چنین طرحی، اگر محقق شود، رژیم صهیونی را به لولای اقتصادی و امنیتی منطقه تبدیل خواهد کرد؛ جایی که کالاهای چین و هند برای رسیدن به اروپا ناچار به عبور از حیفا هستند! 🔸از جمله شواهدی که در این فرضیه رخ‌نمایی می‌کند، همکاری‌های نزدیک رژیم صهیونی با آذربایجان، مذاکرات سطح بالای ترکیه و رژیم بر سر سوریه، و دیدارهای جولانی با طرف‌های صهیونی در امارات و آذربایجان است که هرکدام از این موارد، نشانه‌هایی از یک پازل پیچیده‌اند. تحرکات نظامی آذربایجان در مثلث مرزی ایران–ارمنستان–آذربایجان نیز احتمال تلاش برای گشایش زنگزور را تقویت می‌کند. حتی در ترکیه، گمانه‌زنی‌هایی درباره همکاری با رژیم برای جلوگیری از تهدیدات بعدی مطرح شده است. آیا اردوغان حاضر است بخشی از نفوذ خود را به نفع این کریدور فدا کند؟ 🔹اما چرا این کریدور برای رژیم صهیونی حیاتی است؟ پاسخ کاملاً روشن است: تسلط بر شریان‌های اقتصادی منطقه. کریدور داوود در کنار کریدور آمریکایی (از هند به حیفا) و کریدور لاجوردی (از چین به حیفا)، رژیم را به دروازه‌بان تجارت جهانی تبدیل می‌کند. این یعنی قدرت چانه‌زنی بی‌نظیر با قدرت‌های شرق و غرب و تضعیف رقبایی چون ایران و روسیه. با این حال، این طرح چالش‌های بزرگی نیز دارد: سوریه چندپاره، فاقد امنیت لازم برای یک کریدور اقتصادی است؛ زنگزور هنوز محقق نشده و ایران و روسیه با تمام قوا در برابر آن ایستاده‌اند؛ ترکیه نیز بعید است به‌راحتی از مسیر بالکان خود به نفع حیفا صرف‌نظر کند. 🔸با این حال، این فرضیه برای ایران هشداری جدی است. کریدور داوود می‌تواند به محمل جدیدی برای تضعیف ژئوپلیتیکی و امنیتی ایران تبدیل شود. حملات اخیر رژیم به ایران، شاید بخشی از استراتژی تضعیف تهران برای جلوگیری از مداخله در مناقشات زنگزور باشد. اما ایران، با تکیه بر قدرت نظامی و مزیت‌های ژئوپلیتیکی بی‌نظیر خود، آماده‌ی خنثی‌سازی این توطئه است. گفت‌وگوهای جدی با ترکیه برای جلوگیری از همکاری این کشور با رژیم صهیونی، ضروری است. همچنین، ایران باید طرحی ایجابی و فراگیر ارائه دهد که با همکاری کشورهای قدرتمند، بر اساس واقعیت‌های اقتصاد سیاسی منطقه، هر توطئه‌ای را عقیم کند. لحظه‌ای که ایران به چنین همکاری راهبردی دست یابد، جهشی تاریخی در انتظارش خواهد بود. هوشیاری و اقدام به‌موقع، کلید پیروزی است! ✍🏻 حسن نوروزی 🇮🇷🇵🇸@Aahdeyaran
💢 | استحکام بی‌نظیر پایه‌های نظام ـ اقتصاد 🔹«جمهوری اسلامی، استحکام بی‌نظیر پایه‌های نظام خود و کشور خود را به دنیا نشان داد.» 🔸این بخشی از فرمایشات رهبر معظم انقلاب در مراسم بزرگداشت شهدای جنگ تحمیلی اخیر بود. 🔹درباره استحکام بی‌نظیر پایه‌های نظام در جریان جنگ اخیر که ناظر به ایستادگی ساختاری کشور در برابر جنگی چندبُعدی بود، از جنبه‌های نظامی بحث و گفت‌وگو شده است. اما بخشی که کمتر به آن پرداخته شده، حوزه اقتصاد است؛ حوزه‌ای که با هدف فروپاشی درونی و خسته‌کردن مردم، طراحی و اجرا گردید. 🔸در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، جبهه‌ی غربی ـ صهیونی، جنگ اقتصادی علیه ایران را که در بیش از چهار دهه گذشته با اشکال مختلفی ادامه داشته، به اوج رساند. هدف این بود که اقتصاد ایران را از کار بیندازند؛ آن هم با روش‌هایی چون حمله به زیرساخت‌های مالی کشور. سامانه‌های کلیدی مانند شتاب، شاپرک، درگاه‌های پرداخت رمزارزی داخلی و بانک‌ها هدف مستقیم حملات سایبری قرار گرفتند. هم‌زمان، شایعه‌پراکنی و بمباران رسانه‌ای برای تخریب روانی اقتصاد و اعمال فشار بر مشتریان نفتی ایران چون چین و هند، از طریق ابزارهای دیپلماتیک، به‌صورت هم‌زمان دنبال شد. 🔹با وجود این حجم گسترده از تهاجم، ایران موفق شد ظرف مدت کوتاهی نه‌فقط از بحران عبور کند، بلکه نشان دهد که زیرساخت‌های اقتصادی آن، علیرغم همه آسیب‌پذیری‌ها و نارضایتی‌های عمومی، از تاب‌آوری نسبی برخوردارند. بانک مرکزی با مدیریت به‌موقع، کنترل سامانه‌ها را در روزهای نخست بازگرداند. اختلالی در توزیع سوخت، پرداخت‌ها، عرضه‌ی کالاهای اساسی یا انتقال انرژی در کشور به وجود نیامد. اقتصاد ایران ـ که همواره مورد نقد و گلایه بوده ـ در آزمونی سخت، سربلند بیرون آمد. 🔸در پاسخ، ایران نیز به اقدام متقابل پرداخت؛ از کار افتادن پالایشگاه حیفا تا ۸ ماه آینده، قطع موقت انتقال گاز به منطقه‌ی کرمل، حملات سایبری به بانک لئومی و سقوط شاخص‌های بورس تل‌آویو، تنها بخشی از پیامدهای ضدحمله‌ی ایران بود. در طرف مقابل، زیرساخت‌های داخلی ظرف ۷۲ ساعت بازسازی شد، مسیرهای تهاتر با روسیه، چین و ونزوئلا تقویت گردید، تشریفات گمرکی برای واردات در بنادر عربی تسهیل شد و مهم‌تر از همه، افکار عمومی در ایران به‌جای وحشت، با دولت همراهی کردند. در حالی‌که در سرزمین‌های اشغالی، جامعه دچار وحشت، هجوم به فروشگاه‌ها و اعتراضات خیابانی شد. 🔹این تجربه نشان داد که توان و تاب‌آوری اقتصادی ایران، اگر با همراهی و انسجام مردم و مدیریت دولت همراه باشد، می‌تواند پایه‌ی استحکام نظام باشد. مقایسه‌ی این تاب‌آوری با وضعیت اروپا در برابر جنگ تعرفه‌ای با آمریکا، تصویر روشن‌تری از قدرت ساختاری اقتصاد ایران به دست می‌دهد. در حالی‌که اروپایی‌ها ـ با وجود اقتصاد پیشرفته ـ در برابر فشارهای تعرفه‌ای آمریکا به توافقی تن دادند که حتی نخست‌وزیر فرانسه آن را «روز تاریک و غم‌انگیز برای اروپا» نامید، ایران با اقتصادی تحریمی، پایه‌ای برای استحکام ملی و کشور گردید. ✍🏻 علی محمدی ┄🇮🇷🇵🇸@Aahdeyaran
💢 | شورای دفاع؛ تجربه دیروز،نیاز امروز 🔹بر اساس شنیده‌ها و اخبار منتشرشده، تغییرات ساختاری در شورای‌عالی امنیت ملی منجر به تأسیس یا بهتر است بگوییم احیای نهاد و بخشی با عنوان «شورای دفاع» شده است. این نهاد وظیفه دارد سیاست‌های کلان دفاعی کشور را سامان‌دهی و هماهنگ کند و در جایگاه یک مرجع تخصصی، به مسائل امنیت ملی از منظر نظامی پاسخ دهد.الگوی تأسیس این شورا، سابقه‌ای تاریخی دارد. در جریان جنگ تحمیلی، شورای‌عالی دفاع به‌عنوان ستاد مرکزی راهبری جنگ، با حضور فرماندهان نظامی و مسئولان اجرایی، موفق شد فضای هماهنگی و اقدام سریع ایجاد کند. آن تجربه نشان داد که وجود یک ساختار مشخص برای تصمیم‌گیری دفاعی می‌تواند تأثیر قابل‌توجهی در عبور کشور از بحران‌های پرخطر داشته باشد.در شرایط امروز نیز تهدیدات به حوزه نظامی محدود نشده‌اند. دشمنان کشور، از جمله رژیم صهیونی، طی سال‌های اخیر انواع فشارها از جمله خرابکاری زیرساختی، حملات سایبری، جنگ شناختی را به‌طور هم‌زمان به‌کار گرفته‌اند. تحلیل این وضعیت، ضرورت شکل‌گیری یک مرکز راهبردی با قدرت تمرکز بر مسائل دفاعی را پررنگ کرده است. 🔸شورای دفاع در ساختار جدید، مسئولیت دارد تصمیمات راهبردی را در حوزه‌های نظامی و امنیتی با نگاه آینده‌نگر و هماهنگ اتخاذ کند. انتظار می‌رود این شورا بتواند میان نهادهای کلیدی کشور مانند ستاد کل نیروهای مسلح، وزارت دفاع، سپاه، ارتش، وزارت اطلاعات و دستگاه دیپلماسی، خط ارتباطی پایداری ایجاد کند. در واقع، این شورا می‌تواند به‌جای تحلیل‌های پراکنده، چارچوبی مشخص برای تشخیص و پیگیری تهدیدات اولویت‌دار ارائه دهد. البته باید این نکته را هم مد نظر قرار بدهیم که وجود نهادی چابک و هدف‌مند، می‌تواند زمان تصمیم‌سازی را کاهش دهد و مسیر پاسخ مؤثر را هموار کند. 🔹در دوره جنگ تحمیلی، شورای عالی دفاع توانست در میان فشارهای همه‌جانبه و نبود زیرساخت‌های کامل، سازوکار تصمیم‌گیری و مدیریت میدانی را با مشارکت مستقیم فرماندهان و مسئولان اجرایی کشور سازمان‌دهی کند. نتیجه این هماهنگی، ایجاد جبهه‌ای منسجم در برابر ارتشی مجهز بود که از حمایت قدرت‌های جهانی برخوردار بود. تجربه آن دوران نشان داد که چیدمان ساختاری منظم، حتی در شرایط نابرابر، توان مقابله را چند برابر می‌کند.در وضعیت کنونی نیز ایران با نوع متفاوتی از تهدیدات روبه‌روست؛ تهدیداتی که از میدان فیزیکی فراتر رفته و به عرصه‌های سایبری، رسانه‌ای و ترکیبی کشیده شده‌اند. در چنین شرایطی، وجود یک ساختار بالادستی در سطح ملی که بتواند میان نهادهای نظامی، اطلاعاتی و اجرایی هماهنگی ایجاد کند، یک ضرورت محسوب می‌شود. شورای دفاع، اگر به‌درستی طراحی و فعال شود، این ظرفیت را دارد که مرکز ثقل سیاست‌گذاری دفاعی کشور گردد و تصمیم‌سازی را از شکل واکنشی به وضعیت پیش‌نگر و راهبردی ارتقا دهد. ✍🏻 علیرضا سلیمانی نژاد 🇮🇷🇵🇸@Aahdeyaran
💢 | بازگشت به «جنگ ولرم» 🔹اردیبهشت ۱۳۵۸ مجلس سنای آمریکا در واکنش به اعدام سران حکومت پهلوی، به‌ویژه حبیب‌الله القانیان، رئیس انجمن یهودیان، نخستین قطعنامه غیرالزام‌آور خود را علیه دولت جوان ایران صادر کرد. پشتیبان اصلی این قطعنامه، جیکوب جاویتس، سناتور جمهوری‌خواه و یهودی نیویورک بود که یکی از برجسته‌ترین حامیان صهیونیست در سپهر سیاست آمریکا به شمار می‌رفت. هرچند سناتورهای دیگر نیز در تأیید این قطعنامه مشارکت داشتند، اما به دلیل نقش کلیدی جاویتس، اولین قطعنامه سنای آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران به «قطعنامه جاویتس» شهرت یافت. این اقدام شروع خصومت جدیدی علیه دولت ایران بود که شاید بتوان آن را آغاز «جنگ ولرم» یا جنگ سرد علیه جمهوری اسلامی ایران دانست. 🔸برخی معتقدند اصطلاح جنگ سرد ریشه در عبارت «جنگ ولرم» در آثار ژان مانوئل دارد، اما به هر حال معنای آن نوعی درگیری میان ملت‌هاست که موجب فعالیت نظامی مستقیم نمی‌شود و عمدتاً فعالیت‌های اقتصادی، سیاسی، تبلیغاتی و جاسوسی را در بر می‌گیرد. 🔹جنگ ولرم علیه جمهوری اسلامی ایران زمانی آغاز شد که غرب از نظام حکمرانی ایران قطع امید کرد و شاخ و برگ لابی‌های رژیم صهیونی در ایران جدید برچیده شد. به همین دلیل، لابی‌های صهیونی در آمریکا وارد عمل شدند. همان‌طور که لابی صهیونی حامی شاه، افرادی مانند راکفلر و کیسینجر، بستر لازم برای سفر شاه به آمریکا را فراهم کردند، این لابی‌ها زمینه تصویب قطعنامه جاویتس را نیز فراهم کردند. نمونه آن، یادداشت سفارت رژیم صهیونی در اتاوا خطاب به دولت کانادا برای همراه کردن آن به محکومیت ایران است. 🔸پس از قطعنامه جاویتس، قطعنامه‌ها و تحریم‌های مختلفی علیه ملت مظلوم ایران به تصویب رسید. در ادامه مداخلات و خرابکاری‌های دشمن در امور ایران، در سال‌های اخیر دشمن خود را برای جسارتی بزرگ آماده کرد. قرار بود با عملیات غافلگیرانه‌ای ضربات سختی به پیکر ایران وارد شود که جمهوری اسلامی را به نقطه فروپاشی برساند، اما دست قدرت الهی، اراده ملت شریف ایران و همت رزمندگان اسلام ورق را برگرداند.دشمن غربی که در تجاوزات خود به فلسطین، حزب‌الله و نقاط دیگر آتش‌بس را نمی‌پذیرد و همچنان به جنایات خود ادامه می‌دهد، این بار خود مجبور به درخواست آتش‌بس شد.اخیراً گزارش آسوشیتدپرس عنوان کرده است که یکی از بزرگ‌ترین و کلیدی‌ترین موضوعات بحث‌برانگیز در مذاکرات تجاری بین ایالات متحده و چین، امتناع پکن از اجرای درخواست واشنگتن برای توقف خرید نفت از ایران است که به معنای بازگشت به وضعیت پیشین است. 🔹بازگشت غرب به سناریوهای گذشته مانند فعال‌سازی مکانیسم ماشه، مذاکره و تحریم، در واقع عقب‌نشینی تاکتیکی از جنگ گرم به جنگ ولرم است که خود حکایت از زبونی آمریکا و اقتدار جمهوری اسلامی دارد. ✍🏻 محمد حکیمی 🇮🇷🇵🇸@Aahdeyaran