eitaa logo
✍️عباس گودرزی
180 دنبال‌کننده
107 عکس
16 ویدیو
1 فایل
السلام علی الشیب الخضیب ما ریزه خوار روزی هر سفره نیستیم ماییم و خوان محترم خانه‌ی حسین عباس_گودرزی @AbGoodarzy1368 ارتباط @Abbasgoodarzicanal
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در حسرت آن ماه گرفتار شدیم در چاله و در چاه گرفتار شدیم هی جمعه پس از‌ جمعه رسید اما بعد در شنبه به ناگاه گرفتار شدیم @Abbasgoodarzicanal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سالروز ورود امام رضا سلام الله علیه به نیشابور
مرید اگر که مسیح و مراد اوست محمّد علی عقیده او،اعتقاد اوست محمّد @Abbasgoodarzicanal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عطش بود و بیابان، آب هم نایاب تر می شد در آغوش پدر هی کودکی بی تاب تر می شد سه شعبه آمد و حلقی برید آشفته شد زینب به جای اشک با خون صورت ارباب تر می شد به روی او که دریای کرم بود آب را بستند فرات از شرم بی شرمی آنها آب تر می شد برادر رفت سمت علمقه آن گاه خواهر دید پس از شقُّ القمر مهتاب هی مهتاب تر می شد امان از عصر عاشورا که پیش چشم یک خواهر برادر آن زمان از خون خود سیراب تر می شد پس از هر داغ هی داغی می آمد بر دل زینب پریشان بود هر لحظه دلش بی تاب تر می شد _____________ @Abbasgoodarzicanal
تا که آن زلف پریشان گاه می ریزد به هم آه قلب خواهری ناگاه می ریزد به هم در مسیر کربلا تا شام روزش هم شب است روزگارش خواه یا نا خواه می ریزد به هم روضه‌ی گودال را یوسف اگر که بشنود خون به جای اشک او در چاه می ریزد به هم تا که می تابد به عالم آفتاب روی نی «روزها خورشید و شب ها ماه»می ریزد به هم در زمین ذبح عظیمی اتفاق اقتاده است عرش با یک ناله‌ی جانکاه می ریزد به هم سر زده بابا می آید دخترش را می برد با لبی خونین و با صد آه،می ریزد به هم بس که داغش تازه خواهد ماند، در روز حساب کوه،تکّه تکّه مثل کاه می ریزد به هم خوب و بد در روضه های شاه دین چون در هم است هرکسی باشد، گدا یا شاه،می ریزد به هم @Abbasgoodarzicanal
"مهمان کوفه" می گرید امشب باز حتی پیکر کوفه عطر علی پیچیده در سر تا سر کوفه مثل امیرالمومنین تنها ست مسلم در پس کوچه های ساکت و کور و کر کوفه وقتی که در ها روی مهمان بسته باشد پس می نالد از این غصه دیوار و درِ کوفه تقدیر مسلم نیست خاک کربلا اما قسمت شده باشد یل رزم آور کوفه وقتی که مسلم می شود محصور در آتش ارباب سهمش می شودخاکسترِ کوفه وقتی که مسلم تشنه لب جان می دهد یعنی لب تشنه کشتن هست تیر آخر کوفه می گفت مسلم لحظه جان دادنش: برگرد ای میهمان بی کس و بی یاور کوفه هم می برند انگشت و هم انگشترت را آه مردانِ از نامرد بی مذهب تر کوفه روزی به آتش می کشد کوفی خیامت را آتش ببارد کاش پس روی سر کوفه 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Abbasgoodarzicanal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نشست ادبی حلقه شعر فرات تیرماه ۱۴۰۳
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ السلام علیک یا قتیل العبرات یا ابا عبدالله
در حسرت آن ماه گرفتار شدیم در چاله و در چاه گرفتار شدیم هی جمعه پس از‌ جمعه رسید اما بعد در شنبه به ناگاه گرفتار شدیم @Abbasgoodarzicanal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"سر" برای پیشکش وقتی کسی کرده فراهم سر نخواهد کرد پیش قامت هر ظالمی خم سر گذشت آب از سر دنیا و دنیا غرق ماتم شد جدا شد وقتی از فرزند زهرای مکرم سر عزا تا می شود بر پا هوای شهر می نالد که پرچم می زند انگار هم بر سینه و هم سر فضا پر از گلاب ناب قمصر می شود چون که قضا می چیند از گل های حیدر هی دمادم سر به میدان می برد ارباب،هفتاد و دو تن را پس به روی دستشان دارند با قلبی مصمم سر اگر سجده به تربت هست معراج حسینی ها به خاک پای اربابم فقط پس می گذارم سر سر سردار روی نیزه است و می زند زینب به روی چوبه ی محمل ز سوز سینه محکم سر مسلمانی امام خویش را سر می‌برید اما شبی با راهبی در دیر می‌گردید همدم سر @Abbasgoodarzicanal
زمین افتاده مشک، از آب پر دیگر نخواهد شد نصیب تشنگان یک جرعه از ساغر نخواهد شد رقیه گفت:می آید عمو با دست پر قطعاََ حریف تیغ ابرویش که صد لشکر نخواهد شد کنار علقمه عباس با چشمان تر می گفت اگر دریا شود صحرا لب من تر نخواهد شد خجالت می کشم از روی مولایم که از مشکم به قدر قطره ای سهم لب اصغر نخواهد شد دو دستم قطع خواهد شد ولی تا زنده ام پای کسی نزدیک درب خیمه ی خواهر نخواهد شد نصیب این حرامی های ملعون،با وجود من النگو،گوشواره یا که انگشتر نخواهد شد حسین آهی کشید آن لحظه که شقُّ القمر می شد برای او کسی مثل یل حیدر نخواهد شد عمود آهنین آمد،علمدار حسین افتاد نصیب تشنگان یک جرعه از ساغر نخواهد شد @Abbasgoodarzicanal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رویم سیاه و دست من آلوده‌ی گناه دل بسته ام به رحمت و لطف و به یک نگاه مُحرِم شدم به پیرهن مشکی از غمش بر بام خانه‌ی دل من پرچم سیاه در هیئت و حسینیه و موکب و حرم دم یاحسین ، بازدمم یا حسین و آه دم می کنند چای عراقی چو دم به دم می نوشم استکان پر از عشق گاه گاه تا این که باز شور محرّم بیاید و با اشک های خویش بشویم دل از گناه @Abbasgoodarzicanal