❣ #سلام_امام_زمانم❣
بہ هر طرف نظر ڪنم
اثر ز روے ماه #توست
گر این جهان بپا شده
بہ خاطر صفاے توست💖
ببین که پر شده جهان
ز #ظلم و جور اے عزیز
بگو ڪدام لحظہ ها
#ظهور روے ماه توست⁉️
#اللهـم_عجـل_لولیـک_الفـرج🌸🍃
🌹🍃🌹🍃 @Abbasse_Kardani
پرســـ❓ــش و پاســـ🖊ــــخ مهــــــدوے
❓ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺷﻤﺎ، ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﺁﻣﺪﻧﻲ ﺍﺳﺖ ﻳﺎ ﺁﻭﺭﺩﻧﻲ؟
✅ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﭘﺮﺳﺶ ﻛﻪ ﺗﻘﺪﻳﺮ ﻣﻬﺪﻭﻱ ﻭ ﺭﻫﺎﻳﻲ ﺑﺸﺮ ﺍﺯ ﺑﻦ ﺑﺴﺖ ﺟﻬﺎﻧﻲ، ﺁﻳﺎ ﺧﺎﺭﺝ ﺍﺯ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﺁﺩﻣﻲ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﺩ ﻳﺎ ﺁﻥ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺣﻴﻄﻪ ﺍﺭﺍﺩﻩ ﻭ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﺍﺳﺖ، ﻣﻨﻮﻁ ﺑﻪ ﭘﺮﺳﺶ ﺍﺯ ﺍﺭﺍﺩﻩ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﻭ ﻧﻘﺶ ﺁﻥ ﺩﺭ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﻓﺮﺩﻱ وﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ.
❓ﺁﻳﺎ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﺭ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺧﻮﺩ، ﺩﺍﺭﺍﻱ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﻭ ﺁﺯﺍﺩﻱ ﺍﺳﺖ ﻳﺎ ﻧﻤﻲﺗﻮﺍﻧﺪ ﺩﺧﺎﻟﺘﻲ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ؟ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﻣﺘﻦ ﺩﻳﻦ ﺩﺭ ﺑﺎﺭﻩ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﻭ ﺍﺭﺍﺩﺓ ﺁﺩﻣﻲ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻣﻲﺁﻳﺪ، ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ، ﺑﻲ ﺷﻚ،ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻓﺮﺩﻱ ﻭﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺧﻮﺩ، ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﺩﺍﺭﺩ. ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ، ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﻗﻮﻣﻲ ﺭﺍ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻧﻤﻲﺩﻫﺪ، ﻣﮕﺮ ﺁﻥ ﻛﻪ ﺁﻧﺎﻥ، ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺩﻫﻨﺪ. ﺍﺭﺍﺩﻩ ﺍﻟﻬﻲ ﺑﺎ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺍﺳﺖ.
✅ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﭘﺮﺳﺶ ﻧﻴﺰ ﺁﺳﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ «ﺁﻳﺎ ﻣﻬﺪﻭﻳﺖ ﺭﺍ ﺑﺎﻳﺪ ﻋﻴﻨﻴﺖ ﺑﺨﺸﻴﺪ ﻳﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺩﺳﺖ ﺭﻭﻱ ﺩﺳﺖ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﻱ ﻣﺨﺮﺏ ﻭﻭﻳﺮﺍﻧﮕﺮ، ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﻣﺎﻧﺪ ﺗﺎ ﺧﻮﺩ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﻣﻮﻋﻮﺩ، ﻋﻴﻨﻴﺖ ﭘﻴﺪﺍ ﺑﻜﻨﺪ؟
👈ﺑﺎﻳﺪ ﮔﻔﺖ، ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ (عج) ﺍﻣﺎﻣﻲ ﺁﻭﺭﺩﻧﻲ ﺍﺳﺖ؛
ﻫﻤﺎﻥ ﻃﻮﺭ ﻛﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ، ﺣﻘﻴﻘﺘﻲ ﺁﻣﺪﻧﻲ ﻭ ﻇﻬﻮﺭ ﻳﺎﻓﺘﻨﻲ ﺍﺳﺖ. ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺭﻭ ﻛﻪ ﺗﺎ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﺑﺮﺍﻱ ﺟﻨﺒﺶ ﺟﻬﺎﻧﻲ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﻧﺸﻮﺩ، ﺍﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﻇﻬﻮﺭ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﻛﺮﺩ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﻴﻦ، ﻣﺎ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎ ﻣﺴﺆﻭﻟﻴﺖ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺳﺎﺯﻱﺟﻨﺒﺶ ﻣﻬﺪﻭﻱ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻳﻢ، ﺗﺎ ﺑﺎ ﻛﺴﺐ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺩﺭﺑﺎﺭﺓ ﺍﻣﺎﻡ ﻭ ﺩﻭﺭﺓ ﻣﻬﺪﻭﻱ، ﻭ ﺑﺎ ﺁﮔﺎﻫﻲ ﺩﻫﻲ ﺑﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﺑﺴﺘﺮ ﺗﻮﺣﻴﺪﻱ ﻟﺎﺯﻡ، ﺍﺭﺍﺩﻩ ﺟﻤﻌﻲ ﻭ ﻓﺮﺩﻱ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻛﺎﺭﺑﮕﻴﺮﻳﻢ.
✅ﺍﻣﺎﻡ، ﺁﻭﺭﺩﻧﻲ ﺍﺳﺖ؛ ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺑﺨﺶ ﺍﺯ ﻣﻘﺪﻣﺎﺕ، ﺑﻲ ﺷﻚ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﻣﺎ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎ ﻧﻬﺎﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻠﻜﻪ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﺍﻩ ﮔﺎﻡ ﺑﺮﺩﺍﺭﻳﻢ ﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﺳﺴﺘﻲ ﻭ ﻛﺎﻫﻠﻲ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﻧﺸﺎﻥ ﻧﺪﻫﻴﻢ؛ ﺍﻣّﺎ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺣﻜﻢ ﺿﺮﻭﺭﺕ، ﻣﺴﺄﻟﻪ ﻣﻬﺪﻭﻳﺖ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﺑﺮﺍﺳﺎﺱ ﺣﻜﻤﺖ ﺍﻟﻬﻲ، ﻧﻬﺎﺩﻳﻨﻪ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺍﻣﺮﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻃﺮﺍﺡ ﻧﻈﺎﻡ ﻫﺴﺘﻲ ﺑﺎﺯ ﻣﻲ ﮔﺮﺩﺩ ﻭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻧﻘﺸﻲ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﺍﻣﺎﻡ ﺁﻣﺪﻧﻲ ﺍﺳﺖ؛ ﻳﻌﻨﻲ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻛﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﺭﺍﺩﻩ ﻫﺎﻱ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ، ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻫﻢ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ، ﺍﺯ ﺳﺮ ﺍﺿﻄﺮﺍﺭ ﻭ ﺁﻣﺎﺩﮔﻲ، ﺩﺭ ﺟﺴﺖ ﻭﺟﻮﻱ ﺁﻥ ﻣﻬﺪﻱ ﻣﻮﻋﻮﺩ ﺑﺮﺁﻣﺪﻧﺪ، ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﺧﺪﺍﻱ ﻣﺘﻌﺎﻝ، ﺑﺮﺍﺳﺎﺱ ﺣﻜﻤﺖ ﻭﻣﺼﻠﺤﺘﻲ ﻛﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺩﺭ ﻛﺎﺭ ﻧﻈﺎﻡ ﻫﺴﺘﻲ ﻭ ﺗﺪﺑﻴﺮ ﺍﻟﻬﻲ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﺍﺭﺍﺩﻩ ﻣﻲﻓﺮﻣﺎﻳﺪ ﻭ ﻇﻬﻮﺭ ﺭﺍ ﺭﺧﺼﺖ ﻣﻲﺩﻫﺪ.
👌ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺷﻜﻲ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺯﻣﻴﻨﻪ ﺍﺫﻥ ﻇﻬﻮﺭ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺧﺪﺍﻱ ﻣﺘﻌﺎﻝ، ﺩﺭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﺍﺳﺖ؛ ﻭﻟﻲ ﺍﺻﻞ ﺍﺫﻥ ﺍﻟﻬﻲ، ﺍﺯ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﺁﺩﻣﻲ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺎﻳﺪ ﺩﻋﺎ ﻭ ﻧﺪﺑﻪ ﻛﺮﺩ، ﺗﺎ ﺧﺪﺍﻱ ﻣﺘﻌﺎﻝ ﺍﻣﺮ ﺑﻪ ﻇﻬﻮﺭ ﻛﻨﺪ. ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺳﻨّﺖ ﻗﺮﺁﻧﻲ، ﻫﺮ ﮔﺎﻩ ﻛﻪ ﺍﺿﻄﺮﺍﺭ ﺁﺩﻣﻲ ﺑﻪ ﻏﺎﻳﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺳﻴﺪ، ﺑﺪﻭﻥ ﺗﺮﺩﻳﺪ، ﺍﺟﺎﺑﺖ ﺍﻟﻬﻲ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺁﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺁﻣﺪ.
📘منبع : کتاب آفتاب مهر
#پرسش_پاسخ_مهدوی
✨🌸الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الفرج
🔹 @Abbasse_Kardani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ_صوت_مهدوی
💽توسل واقعی به امام زمان عجل الله فرجه
👌داستان بسیار زیبا و دلنشین
🎤 #استاد_عالی
🖥 ببینید و نشر دهید📡
@Abbasse_Kardani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#آهنگ_مهدوی
بیـݘاره مـنم ڪه یـڪ عـمـــر
عـادٺ ڪـردم به جــدایۍ
🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️طوفان #آخرالزمان خیلے چیزها رو بُرد
👈 #چادرها رو #حجاب رو ، #حیا رو احترام رو باد برد 😞
#سخنان_زیبا_و_شنیدنی👌👌👌
#استاد_دانشمند 👤
لینک کانال : @Abbasse_kardani
💠✨یٰـَبـُنَیَ أَقـِمِ الْصـَّلَٰوةَ
وَأْمـُرْبِاٌلـمَعْروُفِ وَاٌنْهَ عَـنِ
اٌلْمـُنـکَرِوَآصْبِرْ عَلیٰٰ مَآأَصـَا بَکَ إِنَّ ذَٰلِکـَ مِنْ عَزْمِاٌلْأُموُرِ✨
🌀امــر بــہ مــعـروف ونـهـی از مـنـکر🌀
🌿پسـرم !نمـاز را برپـاداروامـربه مـعروف ونـهی از منـکرکن ودر
🌿بـرابـرمـصـایبـی کـه بـه تـومی رسـدشکیـبابـاش کـه ایـن ازکـارهـای مـهم اسـت.✨
📚سوره مبارکه لقمان
✍آیه ۱۷
#کلام_شهید
مینویسم...
هر آنکس که میخواند یا میشنود بداند...
شرمنده ام ازاینکه یک جان بیشتر ندارم تا در راه #ولیعصر(عج) و نائب بر حقش امام #خامنه_ای(مدظله) فدا کنم
#شهـید_حمید_سیاهکالی_مرادی
نظام تقديم 82.mp3
7.62M
🔈 #شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ
🔇 جلسه نهم
صوتی #کتاب_آن_سوی_مرگ 👆👆👆
کتابی بر اساس واقعیت ؛ کسانی که مرگ را تجربه کرده اند
لطفا از اول جلسه که در کانال گذاشته شده بررسی کنید تا بیشتر متوجه داستان بشید.
لینک کانال : @Abbasse_kardani
درمحضرحضرت دوست
🔈 #شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ 🔇 جلسه نهم صوتی #کتاب_آن_سوی_مرگ 👆👆👆 کتابی بر اساس واقعیت ؛ کسان
سلام علیکم
صوت:جلسه نهم#آن سوی مرگ
را با هم میشنویم.
#وظایف_منتظران
📝 "سرودنِ شعر در وصف امام زمان"
🔹 یکی از وظایف منتظران، سرودن شعر یا نوشتن کتاب در فضائل و مدح و ندبه آن حضرت است، البته به میزان توانایی و استعداد هر فرد، که این امر نوعی یاری دین و امام است.
❤️ امام رضا میفرمایند: هیچ مومنی شعر نسُروده که ما را به وسیله آن مدح گوید مگر آنکه خدا برای او در بهشت شهری بنا خواهد ساخت که هفت برابر وسیع تر از دنیا باشد و در آنجا فرشته و هر پیامبری، او را زیارت و دیدار خواهد کرد.
📚 وسائل الشیعه جلد۱۰ باب۱۰۵
درمحضرحضرت دوست
داستان_دنبال_دار_نسل_سوخته 🌹قسمت_سی وچهارم🌹 این داستان👈گدای واقعی.... راست می گفت ... من کلا چند د
داستان_ دنبال_ دار_ نسل_ سوخته
🌹قسمت_ سی وپنجم🌹
این داستان👈دلم به تو گرم است.....
بلند شدم و سوئی شرتم رو در آوردم ... و بدون یه لحظه مکث دویدم دنبالش ... اون تنها تیکه لباس نویی بود که بعد از مدت ها واسم خریده بود ...
- مادرجان ... یه لحظه صبر کنید ...
ایستاد ... با احترام سوئی شرت رو گرفتم طرفش ...
- بفرمایید ... قابل شما رو نداره ...
سرش رو انداخت پایین ...
- اما این نوئه پسرم ... الان تن خودت بود ...
- مگه چیز کهنه رو هم هدیه میدن؟ ...
گریه اش گرفت ... لبخند زدم و گرفتمش جلوتر ...
- ان شاء الله تن پسرتون نو نمونه ...
اون خانم از من دور شد ... و مادرم بهم نزدیک ...
- پدرت می کشتت مهران ...
چرخیدم سمت مادرم ...
- مامان ... همین یه دست چادرمشکی رو با خودت آوردی؟...
با تعجب بهم نگاه کرد ...
- خاله برای تولدت یه دست چادری بهت داده بود ... اگر اون یکی چادرت رو بدم به این خانم ... بلایی که قراره سر من بیاد که سرت نمیاد؟ ...
حالت نگاهش عوض شد ...
- قواره ای که خالت داد ... توی یه پلاستیک ته ساکه ... آورده بودم معصومه برام بدوزه ...
سریع از ته ساک درش آوردم ... پولی رو هم که برای خرید اصول کافی جمع کرده بودم ... گذاشتم لای پارچه و دویدم دنبالش ... ده دقیقه ای طول کشید تا پیداش کردم و برگشتم ...
سفره رو جمع کرده بودن ... من فقط چند لقمه خورده بودم... مادرم برام یه ساندویچ درست کرده بود ... توی راه بخورم... تا اومد بده دستم ... پدرم با عصبانیت از دستش چنگ زد... و پرت کرد روی چمن ها ...
- تو کوفت بخور ... آدمی که قدر پول رو نمی دونه بهتره از گرسنگی بمیره ...
و بعد شروع کرد به غر زدن سر مادرم که ...
- اگر به خاطر اصرار تو نبود ... اون سوئی شرت به این معرکه ای رو واسه این قدر نشناس نمی خریدم ... لیاقتش همون لباس های کهنه است ... محاله دیگه حتی یه تیکه واسش بخرم ...
چهره مادرم خیلی ناراحت و گرفته بود ... با غصه بهم نگاه می کرد ... و سعید هم ... هی می رفت و می اومد در طرفداری از بابا بهم تیکه های اساسی می انداخت ...
رفتم سمت مادرم و آروم در گوشش گفتم ...
- نگران من نباش ... می دونستم این اتفاق ها می افته ... پوستم کلفت تر از این حرف هاست ...
و سوار ماشین شدم ...
و اون سوئی شرت ... واقعا آخرین لباسی بود که پدرم پولش رو داد ... واقعا سر حرفش موند ...
گاهی دلم می لرزید ... اما این چیزها و این حرف ها ... من رو نمی ترسوند ... دلم گرم بود به خدایی که ...
- " و از جایی که گمانش را ندارد روزی اش می دهد و هر که بر خدا توکل کند ،، خدا او را کافی است خدا کار خود را به اجرا می رساند و هر چیز را اندازه ای قرار داده است " ...
#ادامه دارد.......🍃
لینک کانال : @Abbasse_kardani
داستان_دنبال_ دار_نسل_سوخته
🌹قسمت_سی وششم🌹
این داستان👈با من سخن بگو
اوایل به حس ها و چیزهایی که به دلم می افتاد بی اعتنا بودم ... اما کم کم حواسم بهشون جمع شد ... دقیق تر از چیزی بودن که بشه روشون چشم بست ... و بهشون توجه نکرد ... گیج می خوردم و نمی فهمیدم یعنی چی؟ ... با هر کسی هم که صحبت می کردم بی نتیجه بود ... اگر مسخره ام نمی کرد ... جواب درستی هم به دستم نمی رسید ...
و در نهایت ... جوابم رو از میان صحبت های یه هادی دیگه پیدا کردم ... بدون اینکه سوال من رو بدونه ... داشت سخنرانی می کرد ...
- اینطور نیست که خدا فقط با پیامبرش صحبت کنه ... نزول وحی و هم کلامی با فرشته وحی ... فقط مختص پیامبران و حضرت زهرا و حضرت مریم بوده ... اما قلب انسان جایگاه خداست ... جایی که شیطان اجازه نزدیک شدن بهش رو نداره ... مگه اینکه خود انسان ... بهش اجازه ورود بده ... قلب جایگاه خداست ... و اگر شخصی سعی کنه وجودش رو برای خدا خالص کنه ... این جاده دو طرفه است ... خدا رو که در قلبت راه بدی ... این رابطه شروع بشه و به پیش بره... قلبت که لایق بشه ... اون وقت دیگه امر عجیبی نیست... خدا به قلبت الهام می کنه و هدایتت می کنه ... و شیطان مثل قبل ... با خطواتش حمله می کنه ...
خیابان خلوت ... داشتم رد می شدم ... وسط گل کاری ... همین که اومدم پام رو بزارم طرف دیگه و از گل کاری خارج شم ... به قوی ترین شکل ممکن گفت ... بایست ...
از شوک و ناگهانی بودن این حالت ... ناخودآگاه پاهام خشک شد ... و ماشین با سرعت عجیبی ... مثل برق از کنارم رد شد ... به حدی نزدیک ... که آینه بغلش محکم خورد توی دست چپم ... و چند هفته رفت توی گچ ...
این آخرین باری بود که شک کردم ... بین توهم و واقعیت ... بین الهام و خطوات ... اما ترس اینکه روزی به جای الهام ... درگیر خطوات بشم ... هنوز هم با منه ... مرزهای باریک اونها... و گاهی درک تفاوتش به باریکی یک موست ...
اما اون روز ... رسیدیم مشهد ... مادبزرگم با همون لبخند همیشه اومد دم در ... بقیه جلوتر از من ... بهش که رسیدم... تمام ذوق و لبخندم کور شد ...
اون حس ... تلخ ترین کلام عمرم رو به زبان آورد ...
#ادامه دارد......🍃
لینک کانال : @Abbasse_kardani
❣ #سلام_امام_زمانم❣
بہ هر طرف نظر ڪنم
اثر ز روے ماه #توست
گر این جهان بپا شده
بہ خاطر صفاے توست💖
ببین که پر شده جهان
ز #ظلم و جور اے عزیز
بگو ڪدام لحظہ ها
#ظهور روے ماه توست⁉️
#اللهـم_عجـل_لولیـک_الفـرج🌸🍃
🌹🍃
⚘﷽⚘
⚘الســـــــــــــلام علیکــــــــ یامـولانا یا صـاحب الزمـان (عج)⚘
من هراسانم از خودم و حملات و وسوسه هاے شیطان
هراسانم از آن لحظه اے ڪه از خودم و خودت غافل مےشوم و تو مرا مےبینے
از آن بدتر از شرمندگے بعد از غفلتم هراسانم ڪه چگونه دوباره صدایت کنم
چگونه دوباره ⚘اللهم عجل لولیک الفرج⚘ بگویم
منے ڪه شیطان غافلم ڪرده از تو
اما هرچه من از شما غافلم شما مراقبم هستید
توبه مےڪنید به جاے من
و واسطه مےشوید براے بخشش من
بین خداے مهربان و رحیم
و چه زود همچون پدرے مهربان
خطاے فرزند را فراموش مےکنید
آقاے مهربانے شرمنده ام به اندازه تمام دل شڪستنهایم و غافل شدن هایم
شرمنده ام که فرزند خوبے برایت نبودم . . .😔
در افق آرزوهایم
تنها♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡ را میبینم...
❣﷽❣
◻️◻️☑️◻️
پرســـ❓ــش و پاســـ🖊ــــخ مهــــــدوے
❓ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﻇﻬﻮﺭ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ (عج) ﻧﻘﺶ ﻭ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻴﺴﻲ (ع) ﺩﺭ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﭼﻴﺴﺖ؟
👈ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺣﻮﺍﺩﺙ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﻇﻬﻮﺭ، ﺁﻣﺪﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻴﺴﻲ (ع) ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ ﻣﺘﻌﺪﺩﻱ، ﺍﺯ ﻧﺰﻭﻝ ﻭ ﻫﻤﺮﺍﻫﻲ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺑﺎ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻬﺪﻱ (عج) ﺳﺨﻦ ﺑﻪ ﻣﻴﺎﻥ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
📜ﺩﺭ ﺣﺪﻳﺜﻲ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ (ع) ﻧﻘﻞ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ: ﺭﻭﺡﺍﻟﻠﻪ ﻋﻴﺴﻲ ﺑﻦ ﻣﺮﻳﻢ (ع) ﻓﺮﻭﺩ ﻣﻲﺁﻳﺪ، ﭘﺲ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﻣﻬﺪﻱ (عج) ﻧﻤﺎﺯﻣﻲﺧﻮﺍﻧﺪ. ﺑﺎﻳﺪ ﺗﻮﺟﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﻣﺠﻤﻮﻉ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ ﺩﺭﺑﺎﺭﺓ ﻧﺰﻭﻝ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻴﺴﻲ (ع) ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ، ﺍﺻﻞ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻣﺪﻥ ﺁﻥ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﻭ ﻧﻤﺎﺯ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﺍﻭ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻬﺪﻱ (عج) ﺍﺳﺖ.
📖ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ ﺷﻴﻌﻪ، ﭼﻴﺰﻱ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻣﻄﺮﺡ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺘﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﻛﺮﺩ. ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ ﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ، ﺑﻪ ﻧﻜﺘﻪ ﻫﺎﻱ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺣﻀﻮﺭ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻴﺴﻲ (ع) ﺩﺭ ﺑﻴﺖ ﺍﻟﻤﻘﺪﺱ ﻭ ﻧﻤﺎﺯ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﻣﻬﺪﻱ (عج) ﺩﺭ ﻗﺪﺱ، ﻧﻴﺰﺩﺭﮔﻴﺮﻱ ﻭ ﺟﻨﮓ ﺍﻭ ﺑﺎ ﺩﺟّﺎﻝ ﻭ ﻗﺘﻞ ﺍﻭ ﻧﻴﺰ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
👌می توان گفت نماز خواندن حضرت عیسی (ع) ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﻬﺪﻱ (عج)ﻛﻪ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺣﺠﺖ ﺧﺪﺍ ﻣﻴﺎﻥﻣﺴﻠﻤﺎﺑﺮﺍﻱ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺍﻳﻦ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﻳﻦ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺩﻳﻦ ﺍﻟﻬﻲ، ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺍﺳﻠﺎﻡ (ص) ﺁﺧﺮﻳﻦ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺍﺯ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﺍﻧﺒﻴﺎﻱ ﺍﻟﻬﻲ ﺍﺳﺖ. ﻧﻤﺎﺯ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻴﺴﻲ (ع)ﺩﺭ ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ ﭘﻴﺸﻮﺍﻱ ﮔﺴﺘﺮﺩﻩ ﺗﺮﻳﻦ ﺩﻳﻦ ﺟﻬﺎﻥ ﻛﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮﻳﻦ ﭘﻴﺮﻭﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺍﺧﺘﺼﺎﺹ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﺭﺍﻩ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺣﻖﺟﻮﻳﺎﻥ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﺎﺯ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺍﻳﻦ، ﺑﺰﺭﮒﺗﺮﻳﻦ ﻧﻘﺸﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻳﻚ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺮﺍﻱ ﻫﺪﺍیت ﻧﺴﻞ ﻫﺎ ﺑﺮ ﻋﻬﺪﻩ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺧﻮﺑﻲ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡمی رساند.
ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ،ﻧﻤﺎﺯ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻴﺴﻲ (ع)ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﺍﻣﺎﻡﻣﻬﺪﻱ (عج) ﻳﻚ ﻧﻤﺎﺯ ﻋﺒﺎﺩﻱ ﻭ ﺳﻴﺎﺳﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺣﺎﻛﻤﻴﺖ ﻭ ﭘﻴﺸﻮﺍﻳﻲ ﺑﺮ ﺣﻖ ﻣﻬﺪﻱ (عج) ﺭﺍ ﺑﺮ ﻫﻤﻪ ﺟﻬﺎﻧﻴﺎﻥ ﺍﻋﻠﺎﻡ ﻣﻲ ﺩﺍﺭﺩ.
📘منبع : کتاب آفتاب مهر
#پرسش_پاسخ_مهدوی
✨🌸الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج
@Abbasse_Kardani
❣﷽❣
#مطالب_مهدویت
🌺🍃ثواب انتظار از دیدگاه ائمه اطهار علیهم السّلام🍃🌺
☀ امام سجاد(ع) به ابوخالد کابلی فرمودند:
👈 ای ابوخالد مردمان زمان غیبت که به امامت او (حضرت مهدی(عج)) معتقد شوند و منتظر ظهورش باشند، بهترین مردمان خواهند بود؛ زیرا خداوند به اندازهای به آنان فهم و عقل مرحمت کرده است که غیبت در نظر آنان به منزلهی مشاهده است. مردم آن زمان مانند کسانی محسوب خواهند شد که در مقابل حضرت رسول(ص) به جهاد پرداخته باشند. آنها به حقیقت بندگان خالص و شیعیان راستگو هستند و همین افرادند که مردم را در پنهان و آشکار، به طرف دین خداوند آشکارا دعوت میکنند.
🔰 مردمی که در زمان غیبت مهدی(عج) زندگی میکنند، اگر واقعا منتظر و معتقد به امام زمانشان باشند، از همهی مردمان زمان سابق برترند. اینها در روایات ائمه علیهم السلام بیان شدهاست.🔰
🔷 شخصی به امام صادق(ع) عرض کرد:
" اعمال ما ثوابش بیشتر است یا اعمال مردم در زمان غیبت؟"
☀ امام صادق(ع) فرمودند:
👈 شما بگویید ثواب صدقهی پنهانی بیشتر است یا صدقهی آشکار؟
🔹 گفت: صدقهی پنهانی.
💭 حضرت(ع) فرمودند:
👈 اعمال مردمِ زمان غیبت، ثوابش از اعمال شما بیشتر است.
📜 بر اساس بعضی از روایات، این پاداش، چندین برابر است؛ چون آنها امامشان را میدیدند، حجت خدا را میدیدند و به ایشان دسترسی داشتند؛ ولی مردمِ زمان غیبت که ما باشیم، امامِ ندیده را قبول داریم.
🎤 سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین دکتر رفیعی، رواق امام خمینی(ره)، ٨مهر٩۰
📚منبع: کتاب خاتم ولایت/ منتخب سخنرانیهای حرم مطهر رضوی
🌸عاشقان امـام زمـان(عج) تشریف بیاورند.
#پرسش_پاسخ_مهدوی
✨🌸الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🌸✨
@Abbasse_Kardani
📌 ارض مقدس - قسمت اول
📝 "دشمنی شیطان را باور کن!"
🗓 برای درک اهمیت بیت المقدس باید به قرنها پیش برگردیم. به سپیده دم تاریخ بشر جایی که شیطان از سجده بر انسان خودداری کرد، مورد غضب خدا قرار گرفت و از بهشت و آسمان محروم شد.
♦️ شیطان سوگند یاد کرد تا با گمراه کردن انسان، بخدا ثابت کند که او ناسپاس و نالایق است و به همین خاطر تا روز قیامت از خدا مهلت خواست.
🔰 خدا به او مهلت داد، اما نه تا قیامت بلکه تا «روز وقت معلوم» یعنی تا ظهور منجی موعود.
از این به بعد جریانات جهان را از این زاویه نگاه کن: نبرد میان قبیله لعنت به رهبری شیطان و قبیله رحمت به رهبری خدا و انبیاء.
🔹 شیطان با اختلاف میان نسل حضرت ابراهیم باعث بوجود آمدن دو جریان شد که هر دو (یکی بحق و دیگری ناحق) در صدد رقم زدن سرنوشت جهان و آخرالزمانند: بنی اسرائیل و بنی اسماعیل.
🔻 خداوند وعده داده که پیامبر آخرالزمان بنی اسماعیلی و صاحب دین و شریعت کامل است؛ حتی بنی اسماعیلی بودن منجی موعود و تشکیل حکومت جهانی خدا بدست او هم در علم خدا مقرر شده است. همه انبیاء و رُسُل این امر را پذیرفتند الا بنیاسرائیل.
و این شروع ماجرای #آخرالزمان بود...
برای امام زمانم چه کنم؟
📌 #طرح_مهدوی
📝 "اجتناب از تعیین وقت ظهور و تکذیب نمودنِ آن"
🔹 برای ظهور امام زمان وقت و زمان مشخصی تعیین نشده است و طبق روایات این کار بسیار نهی شده است.
❤️ از امام باقر پرسیدند: آیا برای این امر (ظهور) وقت مشخصی وجود دارد؟ امام فرمودند: کسانیکه وقت تعیین میکنند دروغ میگویند(و سه بار تکرار کردند)۱
🌸 امام کاظم نیز فرموده اند: اگر به ما گفته می شد این امر (ظهور) تا دویست و یا سیصد سال دیگر واقع نمی شود، دل ها سخت می شد و بیشتر مردم از اسلام بر می گشتند، اما گفته اند این امر چه با شتاب پیش می آید و چه نزدیک است تا دلهای مردم آرام گیرد و فرج نزدیک احساس شود.۲
🌺 همچنین امام صادق به مفضل بن عمر میفرمایند: ای مفضل برای آن وقتی مگذار که هر کس برای ظهور مهدی ما وقت تعیین نماید، خود را در علم خداوند شریک دانسته...۳
📚 ۱- کافی ج۱ ص۳۶۸
۲- کافی ج۱ ص۳۶۹
۳-مکیال المکارم ج۲ ص۴۷۷
نظام تقديم 83.mp3
8.49M
🔈 #شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ
🔇 جلسه دهم
صوتی #کتاب_آن_سوی_مرگ 👆👆👆
کتابی بر اساس واقعیت ؛ کسانی که مرگ را تجربه کرده اند
لطفا از اول جلسه که در کانال گذاشته شده بررسی کنید تا بیشتر متوجه داستان بشید.
لینک کانال : @Abbasse_kardani
درمحضرحضرت دوست
🔈 #شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ 🔇 جلسه دهم صوتی #کتاب_آن_سوی_مرگ 👆👆👆 کتابی بر اساس واقعیت ؛ کسان
سلام علیکم
صوت:جلسه دهم #آن سوی مرگ
را با هم میشنویم.
💠 حــــدیث مهـــــدوے 💠
__________________
__________________
🔹امام باقر علیه السلام:
«اذا ظهر القائم (عليهالسلام) ظهر براية رسول الله (صلی الله عليه و اله و سلم) و خاتم سليمان و حجر موسی و عصاه»؛
«هنگامی که قائم (عليهالسلام) ظاهر شود، پرچم رسول اکرم (صلی الله عليه وآله وسلم)، انگشتر حضرت سليمان (عليهالسلام)، سنگ و عصاي حضرت موسی (عليهالسلام) را همراه خود می آورد».
📚اثباة الهداة؛ ج3، ص542
✍🏻الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج
__________________
__________________
💠حـــــدیث مهــــــدوے💠
🔹پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) :
«ﻓﺘﻨﻪ ﺍﯼ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ﻫﻨﻮﺯ ﻃﺮﻓﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻓﺘﻨﻪ ﺁﺭﺍﻡ ﻧﮕﺮﻓﺘﻪ ﮐﻪ ﻃﺮﻑ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺑﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺭﺩ، ﻗﺴﻤﺘﯽ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻧﯿﺎﺑﺪ ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﻗﺴﻤﺘﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﺮ ﻣﯽ ﺁﺷﻮﺑﺪ، ﺗﺎ ﺁﻧﮑﻪ ﻧﺪﺍ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻧﺪﺍ ﺩﺭ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺍﻣﯿﺮ ﻭ ﻓﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﻓﻼﻧﯽ ﺍﺳﺖ.»
📚منبع:
ﮐﺘﺎﺏ ﺍﻣﺎﻣﺖ ﻭ ﻣﻬﺪﻭﯾﺖ؛ ﻗﺴﻤﺖ ﺳﻮﻡ، ﺻﻔﺤﻪ 30، ﺣﻀﺮﺕ ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﻌﻈﻤﯽ ﺻﺎﻓﯽ ﮔﻠﭙﺎﯾﮕﺎﻧﯽ
✍🏻الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج
__________________
__________________
درمحضرحضرت دوست
داستان_دنبال_ دار_نسل_سوخته 🌹قسمت_سی وششم🌹 این داستان👈با من سخن بگو اوایل به حس ها و چیزهایی که ب
داستان_دنبال_دار_نسل_سوخته
🌹قسمت_سی وهفتم🌹
این داستان👈 تلخ ترین عید
توی در خشک شدم ... و مادربزرگم مبهوت که چرا یهو حالتم... صد و هشتاد درجه تغییر کرد ... چشم هایی که از شادی می درخشید ... منتظر تکانی بود ... تا کنترل اشک از اختیارم خارج بشه ... و سرازیر بشه ...
- چی شدی مادر؟ ...
خودم رو پرت کردم توی بغلش ...
- هیچی ... دلم برات خیلی تنگ شده بود بی بی ...
بی حس و حال بود ... تا تکان می خورد دنبالش می دویدم... تلخ ترین عید عمرم ... به سخت ترین شکل ممکن می گذشت ... بقیه غرق شادی و عید دیدنی و خوشگذرانی ... من ... چشم ها و پاهام ... همه جا دنبال بی بی ...
اون حس ... چیزهایی بهم می گفت ... که دلم نمی خواست باور کنم ...
عید به آخر می رسید ... و عین همیشه ... یازده فروردین ... وقت برگشت بود ...
پدر ... دو سه بار سرم تشر زد ...
- وسایل رو ببر توی ماشین ... مگه با تو نیستم؟ ...
اما پای من به رفتن نبود ... توی راه ... تمام مدت ... بی اختیار از چشم هام اشک می بارید ... و پدرم ... باز هم مسخره ام می کرد ...
- چته عین زن های بچه مرده ... یه ریز داری گریه می کنی؟ ...
دل توی دلم نبود ... خرداد و امتحاناتش تموم بشه ... و دوباره برگردیم مشهد ...
هفته ای چند بار زنگ می زدم و احوال بی بی رو می پرسیدم ... تا اینکه بالاخره کارنامه ها رو دادن ...
#ادامه داره........🍃
لینک کانال : @Abbasse_kardani
داستان_دنبال_دار_نسل_سوخته
🌹قسمت_سی وهشتم🌹
این داستان👈می مانم
دیگه همه بی حس و حالی بی بی رو فهمیده بودن ... دایی... مادرم رو کشید کنار ...
- بردیمش دکتر ... آزمایش داد ... جواب آزمایش ها اصلا خوب نیست ... نمونه برداری هم کردن ... منتظر جوابیم ...
من، توی اتاق بودم ... اونها پشت در ... نمی دونستن کسی توی اتاقه ...
همون جا موندم ... حالم خیلی گرفته و خراب بود ... توی تاریکی ... یه گوشه نشسته بودم و گریه می کردم ...
نتیجه نمونه برداری هم اومد ... دکتر گفته بود ... بهتره بهش دست نزنن ... سرعت رشدش زیاده و بدخیم ... در واقع کار زیادی نمی شد انجام داد ... فقط به درد و ناراحتی هاش اضافه می شد ...
مادرم توی حال خودش نبود ... همه بچه ها رو بردن خونه خاله ... تا اونجا ساکت باشه و بزرگ ترها دور هم جمع بشن... تصمیم گیری کنن ...
برای اولین بار محکم ایستادم و گفتم نمیرم ... همیشه مسئولیت نگهداری و مراقب از بچه ها با من بود ...
- تو دقیقی ... مسئولیت پذیری ... حواست پی بازیگوشی و ... نیست ...
اما این بار ... هیچ کدوم از این حرف ها ... من رو به رفتن راضی نمی کرد ... تیرماه تموم شده بود ... و بحث خونه مادربزرگ ... خیلی داغ تر از هوا بود ...
خاله معصومه پرستار بود با چند تا بچه ... دایی محسن هم یه جور دیگه درگیر بود و همسرش هفت ماهه باردار ... و بقیه هم عین ما ... هر کدوم یه شهر دیگه بودن ... و مادربزرگ به مراقبت ویژه نیاز داشت ...
دکتر نهایتا ... 6 ماه رو پیش بینی کرده بود ... هم می خواستن کنار مادربزرگ بمونن و ازش مراقبت کنن ... هم شرایط به هیچ کدوم اجازه نمی داد ...
حرف هاشون که تموم شد ... هر کدوم با ناراحتی و غصه رفت یه طرف ... زودتر از همه دایی محسن ... که همسرش توی خونه تنها بود ... و خدا بعد از 9 سال ... داشت بهشون بچه می داد ...
مادرم رو کشیدم کنار ...
- مامان ... من می مونم ... من این 6 ماه رو کنار بی بی می مونم ...
#ادامه دارد......🍃
لینک کانال : @Abbasse_kardani
❣ #سلام_امام_زمانم❣
هر کسی ...
یک دلبـ💞ـر
جـانـانـه دارد
من ... #تـــو را
سلام #دلرباترین معشوق دنیا♥️
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸🍃
🌹🍃🌹