eitaa logo
درمحضرحضرت دوست
665 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
3.9هزار ویدیو
70 فایل
لینک کانال : @Abbasse_kardani 🌸🌸شهید مدافع حرم عباس کردانی 🌸🌸ولادت: 1358/12/20 🌸🌸شهادت: 1394/11/19 ثواب نشر کانال هدیه برسلامتی اقامون امام زمان(عج) وشادی روح شهید عباس کردانی ادمین کانال @labike_yasahide
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان_دنبال_دار_نسل_سوخته 🌹قسمت_هفتاد وسوم🌹 این داستان👈حس یک حضور تا زمان رفتن ... روز شماری که هیچ ... لحظه شماری می کردم ... و خدا خدا می کردم ... توی دقیقه نود نظر پدرم عوض نشه ... استاد ضد حال زدن به من ... و عوض کردن نظرش در آخرین دقایق بود ... حتی انجام کارهایی که سعید اجازه رو داشت ... من که بزرگ تر بودم نداشتم ... به جای قطار، بلیط هواپیما گرفتن ... تا زمانی که پرواز از زمین بلند نشده بود ... هنوز باور نمی کردم ... احساس خوشی و خوشحالی بی حدی وجودم رو گرفته بود ... هواپیما به زمین نشست ... و آقا مهدی توی سالن انتظار، منتظر من بود ... از شدت شادی دلم می خواست بپرم بغلش و دستش رو ببوسم ... اما جلوی خودم رو گرفتم ... خجالت بکش ... مرد شدی مثلا ... توی ماشین ما ... من بودم ... آقا محمد مهدی که راننده بود... پسرش، صادق ... یکی از دوستان دوره جبهه اش ... و صاحبخونه شون ... که اونم لحظات آخر، با ما همراه شد ... 3 تا ماشین شدیم ... و حرکت به سمت جنوب ... شادی و شعف ... و احساس عزیز همیشگی ... که هر چه پیش می رفتیم قوی تر می شد ... همراه و همدم همیشگی من ... به حدی قوی شده بود که دیگه یه حس درونی نبود ... نه اسم بود ... نه فقط یه حس... حضور بود ... حضور همیشگی و بی پایان ... عاشق لحظاتی می شدم که سکوت همه جا رو فرا می گرفت ... من بودم و اون ... انگار هیچ کسی جز ما توی دنیا نمی موند ... حس فوق العاده ... و آرامشی که ... زیبایی و سکوت اون شب کویری هم بهش اضافه شد ... سرم رو گذاشته بودم به شیشه ... و غرق زیبای ای شده بودم که بقیه درکش نمی کردن ... صادق زد روی شونه ام ... به چی نگاه می کنی؟ ... بیرون که چیزی معلوم نیست ... سرم رو چرخوندم سمتش ... و با لبخند بهش نگاه کردم ... هر جوابی می دادم ... تا زمانی که حضور و وجودش رو حس نمی کرد ... بی فایده بود ... فردا ... پیش از غروب آفتاب رسیدیم دوکوهه ... ماشین جلوی نگهبانی ورودی ایستاد ... و من محو اون تصویر ... انگار زمین و آسمان ... یکی شده بودند ... دارد........🍃 لینک کانال : @Abbasse_kardani
شبتون مهدوی دعای فرج🙏
🌹مــ جـانم ـــهـدۍ🌹 دیدن روی تو بر دیده جــلا میبخشد قدم یـار به هر خانه صـفا میبخشد بدتر ازدرد جدایۍ به خدا دردۍ نیست خـــاک پاهاۍ تو گفتند دوا مۍبخشد
🌺 آثار دعا براے امام زمان عج 🌸 خداوند متعال مؤمنے را یارے می‌ڪند ڪه او برادر مؤمنش را یارے می‌ڪند. هرڪس مؤمن دیگر را در رفع گرفتاری‌اش ڪمک ڪند و مشڪل او را برطرف ڪند، خدا مشڪلات خود او را برطرف می‌ڪند. 🔹 اگر ڪسے به داد یک مؤمنے -ڪه در اضطرار هست- برسد، خداوند متعال هفتاد و دو شعبه‌ے رحمت بر او نازل می‌ڪند... 🔹 وقتے براے وجود مقدس حجت اللّه علیه‌السلام مخلصانه و مضطرّانه دعا می‌ڪنید، در حقیقت براے رفع گرفتارے تمامے مؤمنین اقدام می‌ڪنید! براے این‌ڪه با ظهور ایشان رفع مشڪل از ڪل بشر می‌شود و تمام مشڪلات تمام مردم رفع می‌شود...
مداحی آنلاین - دین دل و عقیده و ایمان من تویی - حاج مهدی سماواتی.mp3
5.68M
با (عج) 🍃دین دل و عقیده و ایمان من تویی 🍃حشر و صراط و محشر و میزان من تویی 🎤حاج ✅بسیار دلنشین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید جــهـاد مغنیہ💚✨ ببینید چطور درباره امام زمان عج الله تعالی فرجه صحبت میکنن...✨ از دستش ندید بسیار عالیی💫 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
برای امام زمانم چه کنم؟ حضرت امام صادق(ع) می فرمایند: 🔆 هركس چهل صبح این عهد را بخواند : ✔از یاوران قائم ما باشد ✔و اگر پیش از آن حضرت بمیرد او را از قبر بیرون آورند ✔و در خدمت آن حضرت باشد ✔و حق تعالی به هركلمه از حسنه او را كرامت فرماید ✔ و هزار گناه از او محو كند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅امام زمان کجاست؟ 📽کودک پنج ساله ی تو حرم گم شده بود.. 👈بسیار شنیدنی.. . 🎤اسـتـاد دارسـتـانـی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌لینک کانال : @Abbasse_kardani
نگاه كن! ياران امام زمان با چه نظمى زيبا ايستاده اند و منتظرند تا دستور حركت داده شود. آن جوان را مى بينى كه در جلو لشكر، پرچمى نورانى در دست دارد؟ آيا او را مى شناسى؟ او "شُعَيب بن صالح"، پرچمدار اين لشكر بزرگ است. آيا پرچمى را كه در دست اوست مى شناسى؟ اين همان پرچم پيامبر است. همان پرچمى كه جبرئيل در جنگ "بَدْر" براى پيامبر آورد. آيا مى دانى اين پرچم تا به حال، فقط دو بار مورد استفاده قرار گرفته است؟ اوّلين بار زمانى بود كه جبرئيل آن پرچم را براى پيامبر آورد و او هم در جنگ بدر آن را باز نمود و لشكر اسلام در آن جنگ به پيروزى بزرگى دست يافت. پيامبر بعد از جنگ بدر، آن پرچم را جمع كرد و ديگر در هيچ جنگى آن را باز نكرد و تحويل حضرت على(ع)داد. آن حضرت نيز فقط در جنگ جمل، آن پرچم را باز نمود و ديگر از آن استفاده نكرد. آيا مى دانى كه اين پرچم از جنس پارچه هاى دنيايى مثل پنبه و كتان و حرير نيست، بلكه از جنس گياهان بهشتى است. اين پرچم آن قدر نورانى است كه مى تواند شرق و غرب دنيا را روشن گرداند. وقتى كه اين پرچم برافراشته مى شود، ترس و وحشت عجيبى در دشمنان پديدار مى گردد به طورى كه ديگر نمى توانند هيچ كارى بكنند. از طرف ديگر با برافراشتن اين پرچم، دل هاى ياران امام زمان چنان از شجاعت پر مى شود كه گويى اين دل ها از جنس آهن است و هيچ ترسى به آنها راه ندارد. جالب است بدانى كه چوب اين پرچم از آسمان آمده است و هر وقت امام بخواهد دشمنى را نابود سازد، كافى است با اين پرچم به او اشاره كند پس به امر خدا، آن دشمن به هلاكت مى رسد. آيا مى دانى هرگاه كه اين پرچم باز شود هفت دسته از فرشتگان به يارى امام مى آيند؟ دسته اوّل: فرشتگانى كه با نوح(ع)، در كشتى بودند و او را يارى كردند. دسته دوم: فرشتگانى كه به يارى ابراهيم(ع) آمدند. دسته سوم: فرشتگانى كه همراه موسى(ع) بودند زمانى كه رود نيل به امر خدا شكافته شد و قوم بنى اسرائيل از رود نيل عبور كردند. دسته چهارم: فرشتگانى كه هنگام رفتن عيسى(ع) به آسمان، همراه او بودند. دسته پنجم: چهار هزار فرشته اى كه هميشه در ركاب پيامبر اسلام بودند. دسته ششم: سيصد و سيزده فرشته اى كه در جنگ "بَدْر" به يارى پيامبر آمدند. دسته هفتم: فرشتگانى كه براى يارى امام حسين(ع) به كربلا آمدند. آمار كل اين هفت دسته، سيزده هزار و سيصد و سيزده فرشته است كه به يارى امام زمان مى آيند. اگر سمت راست لشكر را نگاه كنى، جبرئيل را مى بينى; در سمت چپ لشكر هم، ميكائيل ايستاده است. همه نيروى هاى زمينى و آسمانى آماده اند تا ايشان دستور حركت بدهد. وقتى لشكر امام حركت كند، ترس عجيبى در دل دشمنان ايجاد مى شود و به همين دليل است كه هميشه پيروزى با اين لشكر است. آرى، كسانى كه قصد دشمنى با نور خدا را دارند ترسى عجيب وجودشان را فرا مى گيرد; امّا كسانى كه سال هاى سال در جستجوى نور خدا بوده اند محبّت و علاقه زيادى به امام پيدا مى كنند. آنها هرگز از اين حركت آسمانى نمى ترسند، بلكه هر لحظه آرزو مى كنند كه حكومت مهدوى تشكيل شود وعدالت واقعى را به چشم خود
✨💠إِنَّ اٌللهَ لَایَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ وَإِن تَکُٔ حَسَنَةً یُضٰعِفْهَاوَیُؤْتِ مِن لَّدُنْهُ أَجْرًاعَظِیماً 🍂خدا به اندازه سنگینی ذره ای ستم نمی کند🍂 ✨خداوند[حتی]به اندازه سنگینی ذره ای ستم نمیکندواگرکارنیکی،آن را دوچندان🍃 ✨می سازدوازنزد،پاداشی عظیم {دربرابرآن} می دهد۰🍃 📚سوره مبارکه نساء ✍آیه۴۰
🛑رسوا کردن وزیر ظالم توسط امام زمان عج... ❄در روزگار گذشته، فرمانروایی بر بحرین حکومت می‌کرد که وزیرش در دشمنی با شیعیان، گوی سبقت را از او ربوده بود. ⭕ روزی وزیر بر فرمانروا وارد شد و اناری را به دست او داد که به صورت طبیعی، این واژه‌ها بر پوست آن نقش بسته بود: «لا اله الا الله، محمّد رسول الله، ابوبکر و عمر و عثمان و علی خلفاء رسول‌الله». 💥فرمانروا از دیدن آن بسیار در شگفت شد و به وزیر گفت: «این، نشانه‌ای آشکار بر باطل بودن مذهب شیعه است. 🍁 وزیر گفت: «به نظر من، باید آنان را حاضر کنیم و این نشانه را به ایشان ارائه دهیم. اگر آن را پذیرفتند، از مذهب خود دست می‌کشند. ⛔ وگرنه باید یکی از این سه کار را انتخاب کنند: ◀️ پاسخی قانع کننده بیاورند ◀️ یا جزیه بدهند ◀️ یا اینکه مردانشان را می‌کشیم زنان و فرزندانشان را اسیر می‌کنیم و اموالشان را به غنیمت می‌بریم». ♻️فرمانروا، رأی او را پذیرفت و دانشمندان شیعه را نزد خود فرا خواند. ✔ آن گاه انار را به ایشان نشان داد و گفت: «اگر در این باره دلیلی روشن نیاورید، شما را می‌کشم و زنان و فرزندانتان را اسیر می‌کنم یا اینکه باید جزیه بدهید». 🌿دانشمندان شیعه، از او سه روز مهلت خواستند. 🔮 آن گاه سه نفر را برگزیدند و به یکی از آن سه نفر گفتند: «تو امشب به سوی صحرا برو و به امام زمان(عج) استغاثه کن و از او، راه رهایی از این مصیبت را بپرس؛ زیرا او امام و صاحب ماست». 🍀آن مرد، چنین کرد؛ ولی موفق به زیارت حضرت نشد. 🍀شب دوم نیز نفر دوم را فرستادند. او نیز پاسخی دریافت نکرد. 🥀 شب آخر، نفر سوم را که محمّد‌بن‌عیسی نام داشت فرستادند. او به صحرا رفت و با گریه و زاری از حضرت، کمک خواست. ♦️چون آخر شب شد، شنید مردی خطاب به او می‌گوید: «ای محمّد‌بن‌عیسی! چرا تو را به این حال می‌بینم و چرا به سوی بیابان بیرون آمده‌ای؟» 📒 محمد‌بن‌عیسی گفت: «اگر تو صاحب‌الزمانی، داستان مرا می‌دانی. ❤️فرمود: «راست می‌گویی. تو به دلیل آن مصیبتی که بر شما وارد شده است، به اینجا آمده‌ای». عرض کرد: «آری؛ شما می‌دانید چه بر ما رسیده است و شما امام و پناه ما هستید». 🌺پس آن حضرت فرمود: «ای محمّد‌بن‌عیسی! در خانه آن وزیر ـ لعنة الله علیه ـ درخت اناری است. ♨️ هنگامی که آن درخت، تازه انار آورده بود، او از گل، قالبی به شکل انار ساخت. آن را نصف کرد و در میان آن، این جملات را نوشت. سپس قالب را بر روی انار که کوچک بود، گذاشت و آن را بست. چون انار در میان آن قالب بزرگ شد، آن واژه‌ها بر روی آن نقش بست. 🛑 فردا نزد فرمانروا می‌روی و به او می‌گویی که من پاسخ تو را در خانه وزیر می‌دهم. چون به خانه وزیر رفتی، پیش از وزیر به فلان اتاق برو. ♻️ کیسه سفیدی خواهی یافت که قالب‌گلی در آن است. آن را به فرمانروا نشان ده. نشانه دیگر این که به فرمانروا بگو: چون انار را دو نیم کنی، جز دود و خاکستر، چیزی در آن نیست». ♦️محمّد‌بن‌عیسی از این سخنان بسیار شادمان شد و به نزد شیعیان باز گشت. روز دیگر، آنان پیش فرمانروا رفتند و هر چه امام زمان(عج) فرموده بود، آشکار شد. 🍁فرمانروای بحرین با دیدن این معجزه به تشیع گروید و دستور داد وزیر حیله‌گر را به قتل رساندند... 📙بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۸
⭕️ وجود یاران واقعی شرط قیام امام عصر (عج) : 🌺 شخصی بنام «سهل بن حسن خراسانی» خدمت امام صادق ـ علیه السّلام ـ رسید، سلام کرده و نشست. عرض کرد یابن رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ شما رئوف و مهربان هستید، چرا از حق خود دفاع نمی‌کنید؟ چه چیزی مانع این امر است؟ در صورتی‌که بیش از صدهزار شیعه شمشیرزن دارید! حضرت فرمودند: ای مرد خراسانی بنشین، سپس حضرت امرکردند، تا تنور را روشن کنند، وقتی تنور برافروخته شد، حضرت رو به مرد خراسانی نموده و فرمود: بلند شو و داخل تنور شو، در این هنگام مرد خراسانی ترسید و عرض کرد: یابن رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ مرا با آتش سوزان، از من درگذر، ... حضرت فرمودند: تو را بخشیدم، 🔺 در این هنگام یکی از اصحاب امام صادق ـ علیه السّلام ـ بنام «هارون مکی» وارد شد در حالی‌که یک کفش خود را با انگشت گرفته بود. خدمت آن‌حضرت رسید و سلام کرد. امام ـ علیه السّلام ـ جواب سلام او را داد و فرمود: نعلین را از دست خود بینداز و برو داخل تنور ... هارون مکی، نعلین را انداخت و داخل تنور شد. 🔹 امام ـ علیه السّلام ـ شروع کرد با مرد خراسانی صحبت کردن و از اوضاع خرسان از او پرسیدن و ... سپس گفت ای خراسانی برو و داخل تنور را نگاه کن. مرد خراسانی بطرف تنور رفت و دید که «هارون مکی» چهار زانو در تنور نشسته است. امام ـ علیه السّلام ـ از مرد خراسانی سئوال کرد: «از این‌ها در خراسان چند نفر پیدا می‌شود؟ مرد خراسانی عرض کرد: بخدا قسم یک‌ نفر هم نیست. 🔶 امام ـ علیه السّلام ـ فرمودند: ما در زمانی که پنج نفر یاور اینچنین نداشته باشیم قیام نخواهیم کرد. ما خودمان موقعیت مناسب را بهتر می‌دانیم. 📚 بحارالانوار، جلد ۴۷، صفحه ۱۲۳ 🌺ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌺
درمحضرحضرت دوست
داستان_دنبال_دار_نسل_سوخته 🌹قسمت_هفتاد وسوم🌹 این داستان👈حس یک حضور تا زمان رفتن ... روز شماری که ه
داستان_دنبال_دار_نسل_سوخته 🌹قسمت_هفتاد وچهارم🌹 این داستان👈دوکوهه وارد شدیم ... هر چی از در نگهبانی فاصله می گرفتیم ... این حس قوی تر می شد ... تا جایی که ... انگار وسط بهشت ایستاده بودم ... و عجب غروبی داشت ... این همه زیبایی و عظمت ... بی اختیار صلوات می فرستادم... آقا مهدی بهم نزدیک شد و زد روی شونه ام ... بدجور غرق شدی آقا مهران ...  اینجا یه حس عجیبی داره ... یه حس خیلی خاص ... انگار زمینش زنده است ... خندید ... خنده تلخ ...  این زمین ... خیلی خاصه ... شب بچه ها می اومدن و توی این فضا گم می شدن ... وجب به وجبش عبادگاه بچه ها بود ... بغض گلوش رو گرفت ... - می خوای اتاق حاج همت رو بهت نشون بدم ؟ ... چشم هام از خوشحالی برق زد ... یواشکی راه افتادیم ... آقا مهدی جلو ... من پشت سرش ... وارد ساختمون که شدیم ... رفتم توی همون حال و هوا ... من بین شون نبودم ... بین اونها زندگی نکرده بودم ... از هیچ شهیدی خاطره ای نداشتم ... اما اون ساختمون ها زنده بود ... اون خاک ... اون اتاق ها... رسیدیم به یکی از اتاق ... 3 تا از دوست هام توی این اتاق بودن ... هر 3 تاشون شهید شدن ... چند قدم جلوتر ...  یکی از بچه ها توی این اتاق بود ... اینقدر با صفا بود که وقتی می دیدش ... همه چیز یادت می رفت ... درد داشتی... غصه داشتی ... فکرت مشغول بود ... فقط کافی بود چشمت به چشمش بیوفته ... نفس خیلی حقی داشت ... به اتاق حاج همت که رسیدیم ... ایستاد توی درگاهی ... نتونست بیاد تو ... اشکش رو پاک کرد ... چند لحظه صبر کرد ... چراغ قوه رو داد دستم و رفت ... حال و هوای هر دومون تنهایی بود ... یه گوشه دنج ... روی همون خاک ... ایستادم به نماز ... دارد.......🍃 لینک کانال : @Abbasse_kardani
شبتون مهدوی دعای فرج🙏
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 لینک کانال : @Abbasse_kardani
اےرفتہ سفر يوسف گمگشتہ کجايے؟ هیهات از اين خونِ دل و دردِ جدايے دنيا شده لبريز ز ظلم و ستم و جور اے كاش خــــدا امرکند تا کہ بيايے
⚘﷽⚘ ⚘الســـــــــــــلام علیکــــــــ یامـولانا یا صـاحب الزمـان (عج)⚘ سلام حضرت دلبر سلام قرص قمر سلام اے دردانه‌ے زهرا(س) زمین که لطف ندارد از آسمان چه خبر؟ از خدا که پنهان نیست از شما چه پنهان اینجا آلودگے دلهایمان از حد هشدار فراتر رفته نفسهایمان به شماره افتاده سالهاست زندگیمان تعطیل رسمے است هواے باریدن ندارےمولاجان؟ گِره‌ے کور ظهورت منم قبول اما خدا را چه دیدے شاید قرار است حُرّ تو باشم. گذر ثانیه هاے نیامدنت سخت است همچو حال عباس حین خالے شدن مَشکَش همه عمر پاییزِ نبودنت است که دانه دانه زمستان میشود موهایے که براے آمدنت شانه زده ام بیا و براے همیشه بهارے کن. بیا و دلهاے مُرده‌یمان را که به شال سبزت گره زده ایم با دم مسیحایے خودت زنده کن. در افق آرزوهایم تنها ♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡رامےبینم.
⭕️《اَللّهُمَّ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ》نظام نامه ظهور 🔷 ظهور امام زمان(عج) با مشقات و سختی های زیادی همراه خواهد بود و چنین نیست که همه مشکلات و کاستی ها به راحتی و آسانی حل شود و یا هنگام ظهور امام زمان(عج)، مانع و دشمنی فراروی ایشان وجود نداشته باشد یا همه چیز و همه کس به سرعت و فوری تسلیم آن حضرت(عج) گردند!! بلکه ظهور هنگامه ای سخت و دشوار است و به همین جهت در دعا از خدا می خواهیم که ظهور و قیام و او را آسان گردان و تسهیل ببخش:  ♦️اللَّهُمَّ أَرِنِی الطَّلْعَةَ الرَّشِیدَةَ وَ الْغُرَّةَ الْحَمِیدَةَ وَ اکْحُلْ نَاظِرِی بِنَظْرَةٍ مِنِّی إِلَیْهِ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ و سَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُکْ بِی مَحَجَّتَهُ فَأَنْفِذْ أَمْرَه‏ ...»؛ 🔹« خدايا آن جمال با رشادت، و پيشانى ستوده را به من بنمايان، و با نگاهى از من به او ديده ام را سرمه بنه، و در گشايش امرش شتاب كن، و درآمدنش را آسان گردان، و راهش را وسعت بخش، و مرا به راهش درآور، و فرمانش را نافذ كن و پشتش را محكم گردان» (دعای عهد).   🔶 یک بخش این آسان سازی مربوط به خدا و عنایات و امداهای غیبی اوست؛ اما بخش دیگر آن مربوط به ما و اقدامات حساب شده و اساسی ما برای یاری امام زمان(عج) و فراهم ساختن بسترها و مقدمات ظهور است. همان طور که ما زمینه سازی جمعی انجام دهیم، باید زمینه سازی فردی هم داشته باشیم و وجود خود را وقف قیام مهدوی کنیم. 🔺همان طور که برای تسریع در ظهور امام زمان(عج) زمینه سازی کنیم باید برای رفع موانع ظهور نیز زمینه سازی و کمک کنیم تعداد دشمنان حضرت(عج) کمتر شود. همانگونه که برای فراهم آمدن مقدمات و شرایط ظهور تلاش می کنیم برای اتمام کار و پیروزی حضرت(عج) نیز باید کوشش کنیم و ... به عبارت روشن تر برای کمتر شدن چالش ها و سختی های دوران ظهور هر کاری که می توانیم انجام دهیم. 🌹 بر این اساس، «اللهم سهل مخرجه» یک دعای ساده نیست بلکه نظام نامه ظهور است. عهد و پیمان ما برای شکل گیری و پیروزی انقلاب مهدوی است. نقشه راه منتظران برای رسیدن به حکومت جهانی است. 🌺 اللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ و سَهِّلْ مَخْرَجَهُ 🌺
☀️ ☀️ 💎پیامبر اڪرم صلی الله علیه و آله: قُبْلَةِ اَوْلادِكُمْ فَاِنَّ لَكُمْ بِكُلِّ قُبْلَة دَرَجَةً فِى الْجَنَّةِ مَسیرَةَ خَمْسِمِأَةِ عام 🌷فرزندان خود را ببوسید كه برای هر بوسه ای كه بر فرزندان می زنید، یك درجه در بهشت خواهید داشت كه فاصله ی هر درجه تا درجه دیگر به اندازه ی پانصد سال راه است 📚طبرسی، 1414ق، ص 220
+حاج‌آقاپناهیان‌میگفت: آقا صبح به عشق شما چشم باز میڪنه این عشق فهمیدنے نیست...! بعدما صبح ڪه چشم باز میڪنیم بجایِ عرض ارادت به محضر آقا گوشیامونُ چڪ میڪنیم! اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج
وعده امام زمان علیه السلام .mp3
1.85M
💫استاد هاشمی نژاد ⭐️مناجات با امام زمان علیه السلام 🌻تشرف آیت الله بافقی در مسجد جمکران 🔻وعده امام زمان علیه السلام 🔸توسل به امام زمان علیه السلام در مشکلات 🌱🌼🌱🌼🌱🌼🌱🌼🌱 🌼🔚باصلوات برای سلامتی ❣عج همࢪاهیمون کنید• ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌لینک کانال : @Abbasse_kardani