📚 #حدیث_غربت امام زمان عجل الله تعالیٰ فرجه الشریف.
💢 غربت دو معنا دارد:
👈 یکی به معنای دوری از وطن .
👈 و دیگری به معنای کمی یار و یاور .
📜 امام صادق علیه السلام میفرمایند : 🔹🔹به ناچار صاحب این امر را، غیبتی خواهد بود و در هنگام غیبت، ناچار از عزلت و گوشهگیری است‼️
📃 شخص حضرت ولی عصر عجّل الله، در ماجرای علی بن مهزیار میفرمایند: 👈《 پدرم از من پیمان گرفته، که جز در سرزمینهای دور و پنهان منزل نگیرم، برای آنکه مخفی بمانم و جایگاهم از نیرنگِ اهل ضلالت، مصون باشد》. 👇👇
🔹🔹این دو حدیث ، معنای غربت را به وضوح بیان میکند.
⬅️ و غربت به معنای دوم در کلام امام جواد علیه السلام ظهور پیدا میکند، که میفرمایند 👈 هرگاه تعداد 313 نفر از اهل اخلاص برایش جمع شدند، خداوند امر او را ظاهر میسازد.
⬅️ و صاحب کتاب اکمال الدین روایتی از موسی بن جعفر علیه السلام آورده است، که از حضرت در مورد صاحب امر سؤال شد، حضرت فرمودند: 🔸هو الطرید الوحید الغریب الغائب عن اهله الموتور بابیه 🔸.
او همان آوارهی یکتای غریب و پنهان از خاندانش میباشد، که خونخواه پدرش است . 👇👇👇
💠 روایات مذکور و بسیاری روایات دیگر نشان از غربت امام زمان عجّل الله دارد‼️
🔰🔰 اکنون باید از خودمان بپرسیم، آیا امامی که اینگونه مظلومانه در غربت و تنهایی است، باید از سوی به ظاهر شیعیان و محبّانش تنها بماند⁉️
♻️ آیا ما که ادعای شیعه و محبّ بودن داریم، نباید شب و روز به فکر یاری و زمینه سازی برای امام زمانمان باشیم⁉️
👈 اگر اینگونه نبودیم باید به شیعه بودن خودمان شک کنیم‼️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سخنرانی فوق العاده امام زمانی
🎙 سخنران : حجت الاسلام دارستانی
#امام_زمان
اللهم عجل لولیک الفرج
#سهمانـعبزرگبرایدیـدارباحضرتحجت(عج):
• دنیـازدگی(حبّدنیـا)
• غـرور،تکبـر
• قطـعصلهرحـم
یکبارجمالِدلآرایتراندیدهام..💔
#سلامتیامامزمانصلوات
-
#اِللَّھُمَّعَجِلݪِوݪیَڪَاݪفَࢪُج
💞سلامتی امام زمان صلوات
✧════•❁❀❁•════✧
ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج
#درمحضردوست
@Abbasse_kardani
#مولایمن
🍂درد دل ما بی تو فراوان شده آقا
دلها همه امروز پریشان شده آقا...
🍂آرامش دنیای نفس گیر، کجایی؟
بدجور جهان بی سر و سامان شده آقا...
#العجلمولایغریبم
همه با هم زمزمه می کنیم دعای الهی عظم بلاء به نیت تعجیل در فرج مولایمان امام زمان علیه السلام ان شاء الله
#سلامتیامامزمان.صلوات
#اِللَّھُمَّعَجِلݪِوݪیَڪَاݪفَرج
💞سلامتی امام زمان صلوات
✧════•❁❀❁•════✧
ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج
#درمحضردوست
@Abbasse_kardani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در دوران غیبت در کجا سکونت دارند؟
👤 حجه الاسلام ضیایی
#اللهمعجللولیکالفرج🌱
💞سلامتی امام زمان صلوات
✧════•❁❀❁•════✧
ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج
#درمحضردوست
@Abbasse_kardani
.
.
مهدیا! همه آبادینشینان ز خرابی میترسند
من خرابت شدم و دم به دم آباد ترم...♥️
#منتظࢪانہ
#اللهمعجللولیکالفرج🌱
💞سلامتی امام زمان صلوات
✧════•❁❀❁•════✧
ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج
#درمحضردوست
@Abbasse_kardani
آیینه ی بی غبار برمیگردد
باسیصد و چند یار برمیگردد
پاییز به گوش برگ ها میگوید
سر میرسد انتظار ، برمیگردد
#امام_زمان_عجلاللهتعالیفرجه
#اللهمعجللولیکالفرج🌱
💞سلامتی امام زمان صلوات
✧════•❁❀❁•════✧
ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج
#درمحضردوست
@Abbasse_kardani
بینهمهسختیهاوآشوبهایزندگی
دلمخوشاستکهازحالمباخبری...(:
-یاصاحبالزمان🌱!#اللهمعجللولیکالفرج🌱
💞سلامتی امام زمان صلوات
✧════•❁❀❁•════✧
ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج
#درمحضردوست
@Abbasse_kardani
میگفت:
چقدرخوبهزندگیمونیهرنگباشه
یعنی؛همهچیزمونرنگامامزمانُبگیره
دلمون،
خونمون،
گوشیمونو..
خلاصهکههرچیداریمونداریم
رنگوبویآقاروبگیره..♥️:
💞سلامتی امام زمان صلوات
✧════•❁❀❁•════✧
ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج
#درمحضردوست
@Abbasse_kardani
دل گر یار نبیند
جگرش میسوزد
جگرم سوخت
زبس تورا ندیدم🤍
#اللهمعجللولیکالفرج🌱
💞سلامتی امام زمان صلوات
✧════•❁❀❁•════✧
ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج
#درمحضردوست
@Abbasse_kardani
درمحضرحضرت دوست
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫ #رمان_دختر_شینا 🌷🍃 ✫⇠ #قسمت_صد_وبیست
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫ #رمان_دختر_شینا 🌷🍃
✫⇠ #قسمت_صد_وبیست_وششم
پرده آشپزخانه را کنار زد و به بیرون نگاه کرد و گفت: «هوا سرد است. مثل اینکه نیمه آبان است ها، خانم! بچه ها سرما می خورند.»
گفتم: «درست است نیمه آبان است؛ اما هوا خوب است. امسال خیلی سرد نشده.»
گفت: «قبول. همین بعدازظهر می رویم. فقط اگر اجازه می دهی، یک تُک پا بروم سپاه و برگردم. کار واجب دارم.»
خندیدم و گفتم: «از کی تا به حال برای سپاه رفتن از من اجازه می گیری؟!»
خندید و گفت: «آخر این چند روز را به خاطر تو مرخصی گرفتم. حق توست. اگر اجازه ندهی، نمی روم.»
گفتم: «برو، فقط زود برگردی ها؛ و گرنه حلال نیست.»
زود خدیجه و معصومه را زمین گذاشت و لباس فرمش را پوشید. بچه ها پشت سرش می رفتند و گریه می کردند. بچه ها را گرفتم. سر پله خم شده بود و داشت بند پوتین هایش را می بست.
پرسیدم: «ناهار چی درست کنم؟!»
بند پوتین هایش را بسته بود و داشت از پله ها پایین می رفت. گفت: «آبگوشت.»
آمدم اول به بچه ها رسیدم. تر و خشکشان کردم.
💟ادامه دارد...
نویسنده: #بهناز_ضرابی_زاده
#دختر_شینا
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫ #رمان_دختر_شینا 🌷🍃
✫⇠ #قسمت_صد_وبیست_وهفتم
چیزی دادم خوردند و کمی اسباب بازی ریختم جلویشان و رفتم پی کارم. گوشت ها را خرد کردم. آبگوشت را بار گذاشتم و مشغول پاک کردن سبزی ها شدم.
ساعت دوازده و نیم بود. همه کارهایم را انجام داده بودم. غذا هم آماده بود. بوی آبگوشتِ لیمو عمانی خانه را پر کرده بود. سفره را باز کردم. ماست و ترشی و سبزی را توی سفره چیدم. بچه ها گرسنه بودند. کمی آبگوشت تریت کردم و بهشان دادم. سیر شدند، رفتند گوشه اتاق و سرگرم بازی با اسباب بازی هایشان شدند.
کنار سفره دراز کشیدم و چشم دوختم به در. ساعت نزدیک دو بود و صمد نیامده بود. یک باره با صدای معصومه از خواب پریدم. ساعت سه بعدازظهر بود. کنار سفره خوابم برده بود. بچه ها دعوایشان شده بود و گریه می کردند. کاسه های ترشی و ماست و سبزی ریخته بود وسط سفره. عصبانی شدم؛ اما بچه بودند و عقلشان به این چیزها نمی رسید. سفره را جمع کردم و بردم توی آشپزخانه. بعد بچه ها را بردم دست و صورتشان را شستم. لباس هایشان را که بوی ترشی و ماست گرفته بود، عوض کردم. معصومه را شیر دادم و خواباندم. خدیجه هم کمی غذا خورد و گوشه ای خوابش برد. جایشان را انداختم و پتو رویشان کشیدم و رفتم دنبال کارم. سفره را شستم. برای شام کتلت درست کردم. هوا کم کم تاریک می شد. داشتم با خودم تمرین می کردم که صمد آمد.
💟ادامه دارد...
نویسنده: #بهناز_ضرابی_زاده
#دختر_شینا
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟