eitaa logo
درمحضرحضرت دوست
649 دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
4هزار ویدیو
70 فایل
لینک کانال : @Abbasse_kardani 🌸🌸شهید مدافع حرم عباس کردانی 🌸🌸ولادت: 1358/12/20 🌸🌸شهادت: 1394/11/19 ثواب نشر کانال هدیه برسلامتی اقامون امام زمان(عج) وشادی روح شهید عباس کردانی ادمین کانال @labike_yasahide
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله بهجت(ره): هیچ ذکری بالاتر ومهم تر از عزم پیوسته و همیشگی بر ترک گناه نیست ؛ یعنی تصمیم داشته باشید اگر خداوند صد سال هم به شما عمر داد، حتی یک گناه نکنید، همچنان که اگر صد سال عمر کنید، حاضر نخواهید شد یک بار تَهِ استکانی زهر بنوشید؛حقیقت و واقع گناه هم، زهر و سّم است. اگر انسان یک گام در راه رضای خدا بردارد، دیگر گامهای بعدی را نمی داند چه خواهد شد! همان گام اول، او را به جاهایی که نمی داند، خواهد کشید. @Abbasse_Kardani در محضر حضرت دوست
💠 استاد فاطمي نيا : امام زمان (ع) پدر رؤوف و مهربانِ امت ... ☘نبايد امام زمان (عليه السلام) را در ذهن افراد يك انسان خشني معرفي كرد كه شمشير به دست گرفته و مي خواهد همه را گردن بزند ،اين نحوه جلوه دادن مقام امام بسيار خلاف واقع است❗️ ☘امام پدر واقعي امت است ، درياي رأفت و رحمت است؛ حضرت مظهر اسم رحمن و رحيم خداست و براي هدايت افراد آمده است نه كشتن آنهاالبته چون حكومت حضرت مهدي(ع) ، حكومت جهاني است ، اگر كافر و معاندي مزاحم بسط عدل و رحمت شود ،آن مزاحم را بر ميدارند. ميكروب بايد از بين برود چون براي سلامتي ديگران ضرر دارد. ☘بايدمشتاق ظهور حضرت بود و با و و ، خود را براي آن مهيا و آماده كنيم تا باظهور خود عالم را پر از نورو سرور و بركت و رحمت و معارف و توحيد بگرداند.
‍ ‍ ⭕️ ، شرط درک خدمت امام زمان (عج) 💫 : 🔹در تهران استاد روحانیی بود که لُمْعَتَیْن را تدریس می کرد، مطّلع شد که گاهی یکی از طلاّب و شاگردانش که از لحاظ درس خیلی عالی نبود، کارهایی نسبتاً خارق العاده دیده و شنیده می شود. 🔴روزی چاقوی استاد (در زمان گذشته وسیله نوشتن قلم نی بود، و نویسندگان چاقوی کوچک ظریفی برای درست کردن قلم به همراه داشتند) که خیلی به آن علاقه داشت، گم می شود و وی هر چه می گردد آن را پیدا نمی کند و به تصور آنکه بچّه هایش برداشته و از بین برده اند نسبت به بچه ها و خانواده عصبانی می شود، مدتی بدین منوال می گذرد و چاقو پیدا نمی شود. ⚠️ و عصبانیت آقا نیز تمام نمی شود. روزی آن شاگرد بعد از درس ابتداءً به استاد می گوید: «آقا، چاقویتان را در جیب جلیقه کهنه خود گذاشته اید و فراموش کرده اید، بچه ها چه گناهی دارند.» آقا یادش می آید و تعجّب می کند که آن طلبه چگونه از آن اطلاع داشته است. ✅از اینجا دیگر یقین می کند که او با (اولیای خدا) سر و کار دارد، روزی به او می گوید: بعد از درس با شما کاری دارم. چون خلوت می شود می گوید: آقای عزیز، مسلّم است که شما با جایی ارتباط دارید، به من بگویید خدمت آقا امام زمان (عج) مشرف می شوید؟ استاد اصرار می کند و شاگرد ناچار می شود جریان تشرّف خود خدمت آقا را به او بگوید. ✅استاد می گوید: عزیزم، این بار وقتی مشرّف شدید، سلام بنده را برسانید و بگویید: اگر صلاح می دانند چند دقیقه ای اجازه تشرّف به حقیر بدهند. مدتی می گذرد و آقای طلبه چیزی نمی گوید و آقای استاد هم از ترس اینکه نکند جواب، منفی باشد جرأت نمی کند از او سؤال کند ولی به جهت طولانی شدن مدّت، صبر آقا تمام می شود و روزی به وی می گوید: آقای عزیز، از عرض پیام من خبری نشد؟ می بیند که وی (به اصطلاح) این پا و آن پا می کند. آقا می گوید: عزیزم، خجالت نکش آنچه فرموده اند به حقیر بگویید چون شما قاصد پیام بودی (وَ ما عَلَی الرَّسُولِ إِلا الْبَلاغُ الْمُبینُ) آن طلبه با نهایت ناراحتی می گوید: 🌼آقا فرمود: لازم نیست ما چند دقیقه به شما وقتِ ملاقات بدهیم، شما تهذیب نفس کنید من خودم نزد شما می آیم 🍃 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 🍃