دلنوشته
ای آرام بخش هر که پناه ندارد😔😔
نه فقط در این زمان پریشان ، که همیشه تنها قرارگاه مطمئن ، آستان توست .
چه کنیم که دل بی یاد تو قرار نمی گیرد و سر بی حضور تو سامان نمی پذیرد .
😔😔😔
دست ما و دامانت ! سر ما و آستانت !
😔😔😔
هیچ وقت اون روز رو فراموش نمی کنم😔😔
اولین روز ماه مبارک رمضان بعد از فوت پدر!😭😭😭
با اینکه درست هفت ماه از تنها شدنمون گذشته بود،جای خالی پدر بر سر سفره افطار بیداد می کرد!😭😭😭
دم دمای غروب،بغضی سنگین بر گلوم نشست.هر چند دقیقه یک بار اشکهام از جوی چشمانم لنبر میزدند و صورتم رو خیس می کردند.با پشت دست- برای رد گم کردن- اشکهام رو پاک می کردم؛اما با پهن شدن سفره افطار و بلند شدن صدای ربنا و گلبانگ اذان،جویبار اشکم تبدیل به سیلاب شد و صدای هق هق گریه ام فضای خونه رو گرفت!😭😭😭😭😭
شاید یک ساعتی از اذان گذشته بود که روزه ام رو باز کردم؛
اون هم بخاطر مادر! راه گلوم بسته شده بود ...😭😭😭😭😭
تحمل جای خالی پدر به هنگام سحر و افطار کار آسونی نیست.سُفره مون بوی غربت می ده؛هر چقدر هم که رنگین پهنش کنیم،بازم خاکستری به نظر میاد!
😭😭😭😭😭😭
فقط یک چیزه که میتونه نور و سرور رو به سُفره مون برگردونه!به اون رنگ حیات بده!اشکهای غم و حسرتمون رو به اشک شوق بدل کنه! حضور یک پدر !!!😔😔
کاش هرچه زودتر پدر مهربونمون از پشت ابرهای تیره و تار غیبت بیرون بیاد و همسفره افطارهای غربت زده مون بشه!
🙏🙏😔😔😔
وای که چقدر دلم گرفته از این روزهای بی پدری ...😭😭😭😭😭😭😭😭
اللهم عجل الولیک الفرج🙏🙏🙏
#مستاجر خدا
@Abbasse_Kardani