⭕️ محبّت کامل و توسّل تام
💧مرحوم بافقی به قدری به وجود حضرت بقیّه الله (عج) محبّت و ارادت می ورزید که همواره ذکر و یاد حضرت را در قلب و بر زبان داشت و در همه امور، توسّل به حضرت را کافی و تمام می دانست. تا آنجا که در هیچ مجلسی نمی شد که برای فرج آن حضرت، دعا نکند.
🌸 خود آن مرحوم تعریف می کند:
🍃 در قم مرا با آیت الله حائری در این موضوع بحث بود که اگر کسی سهواً و خطائاًٌ و یا عمداً به دهان شیر و چنگال حیوان وحشی بیندازد و بعد متوجّه شده، متنبّه گردد و توسّل به حضرت بقیّه الله (عچ) پیدا کند و او را بخواند که «یا صاحب الزّمان ادرکنی»، آن حضرت او را دریابد.
🌼 مرحوم آیت الله حائری می فرمود:
🌷 چنین نیست؛ بلکه اگر سهواً و خطائاً بیندازد، البتّه آن حضرت او را نجات دهد و اگر عمداً انداخت، چشمش کور شود، می خواست نیندازد. حضرت او را نظری نمی کند.
💐 من می گفتم:
💖 مولایم ولیّ عصر، آقاتر و جوانمردتر است از اینکه به عمد و سهو و خطای کسی نگاه کند. به هر حال، اگر کسی خود را به دام هلاکت انداخت و بعد پشیمان شد و آن حضرت را به نصرت خواند، آن حضرت به جوانمردی خود او را نجات می دهد و ایشان قانع نمی شدند.
🌹 تا اینکه واقع شد؛ یعنی کسی خود را عمداً به دهان شیر درنده انداخت و آن حضرت را طلبید. پس آن حضرت او را نجات داد. من برای ایشان نوشتم:
🌺 «دیدی فلانی چطور خود را عمداً به دهان شیر درنده انداخت با اینکه می دانست کیست و زبان حال شما چه بود.»
💕 خلاصه مرحوم آیت الله حائری تصدیق کرد و در این عمل، تسلیم شد.
💧مرحوم رازی می نویسد، آن شخص، خود مرحوم بافقی بود و آن شیر هم سلطان معاصرش بود و قضایای «قم» و تبعید و ... را اشاره می نمود.
#مجموعه_کشکول #سیره_نیکان
درمحضرحضرت دوست
داستان_دنبال_دار_نسل_سوخته 🌹قسمت_بیست وهفتم🌹 این داستان👈والسابقون قرآن رو برداشتم ... این بار نه
داستان_دنبال_دار_نسل_سوخته
🌹قسمت_بیست وهشتم🌹
این داستان👈پسر پدرم
هر چه زمان به پیش می رفت ... زندگی برای شکستن کمر من ... اراده بیشتری به خرج می داد ...
چند وقت می شد که سعید ... رفتارش با من داشت تغییر می کرد ... باهام تند می شد ... از بالا به پایین برخورد می کرد ... دیگه اجازه نمی داد به کوچک ترین وسائلش دست بزنم ... در حالی که خودش به راحتی به همه وسائلم دست می زد ... و چنان بی توجه و بی پروا ... که گاهی هم خراب می شدن ...
با همه وجود تلاش می کردم ... بدون هیچ درگیری و دعوا ... رفتارش رو کنترل کنم ... اما فایده ای نداشت ... از طرفی اگر وسایل من خراب می شد ... پدرم پولی برای جایگزین کردن شون بهم نمی داد ...
وقتی با این صحنه ها رو به رو می شدم ... بدجور اعصابم بهم می ریخت ... و مادرم هر بار که می فهمید می گفت ...
- اشکال نداره مهران ... اون از تو کوچیک تره ... سعی کن درکش کنی ... و شرایط رو مدیریت کنی ... یه آدم موفق ... سعی می کنه شرایط رو مدیریت کنه ... نه شرایط، اون رو ...
منم تمام تلاشم رو می کردم ... و اصلا نمی فهمیدم چی شده؟ ... و چرا رفتارهای سعید تا این حد در حال تغییره؟ ... گیج می خوردم و نمی فهمیدم ... تا اینکه اون روز ...
از مدرسه برگشتم ... خیلی خسته بودم ... بعد از نهار ... یه ساعتی دراز کشیدم ... وقتی بلند شدم ... مادرم و الهام خونه نبودن ... پدرم توی حال ... دست انداحته بود گردن سعید ... و قربان صدقه اش می شد ...
- تو تنها پسر منی ... برعکس مهران ... من، تو رو خیلی دوست دارم ... تو خیلی پسر خوبی هستی ... اصلا من پسری به اسم مهران ندارم ... مادرت هم همیشه طرف مهران رو می گیره ... هر چی دارم فقط مال توئه ... مهران 18 سالش که بشه ... از خونه پرتش می کنم بیرون ...
پاهام سست شد ... تمام بدنم می لرزید ... بی سر و صدا برگشتم توی اتاق ... درد عجیبی وجودم رو گرفته بود ... درد عمیق بی کسی ... بی پناهی ... یتیمی و بی پدری ... و وحشت از آینده ... زمان زیادی برای مرد شدن باقی نمونده بود ... فقط 5 سال ... تا 18 سالگی من ...
#ادامه دارد........🍃
لینک کانال : @Abbasse_kardani
داستان_دنبال_دار_نسل_سوخته
🌹قسمت_بیست ونهم🌹
این داستان👈 هادی های خدا
- خداوند می فرمایند داستان: بنده من ... تو یه قدم به سمت من بیا... من ده قدم به سمت تو میام ... اما طرف تا 2 تا کار خیر می کنه ... و 2 قدم حرکت می کنه ... میگه کو خدا؟ .. چرا من نمی بینمش؟ ...
فاصله تو تا خدا ... فاصله یه ذره کوچیک و ناچیز از اینجا تا آخر کهکشان راه شیریه ... پیامبر خدا ... که شب معراج ... اون همه بالا رفت ... تا جایی که جبرئیل هم دیگه نتونست بالا بیاد ... هم فقط تا حدود و جایی رفت ...
حالا بعضی ها تا 2 قدم میرن طلبکار هم میشن ... یکی نیست بگه ... برادر من ... خواهر من ... چند تا قدم مورچه ای برداشتی ... تازه اگر درست باشه و یه جاهایی نلرزیده باشی ... فکر کردی چقدر جلو رفتی که معرفتت به حدی برسه که ...
تازه چقدر به خاطر خدا زندگی کردی؟ ... چند لحظه و ثانیه زندگیت در روز به خاطر خدا بوده؟ ... از مالت گذشتی؟ ... از آبروت گذشتی؟ ... از جانت گذشتی؟ ...
آسمان بار امانت نتوانست کشید ... قرعه و فال به نام من دیوانه زدند ...
اما با همه اون اوصاف .. عشق ... این راه چند میلیون سال نوری رو ... یک شبه هم می تونه بره ... اما این عشق ... درد داره ... سوختن داره ... ماجرای شمع و پروانه است ...
لیلی و مجنونه ... اگر مرد راهی ... و به جایی رسیدی که جرات این وادی رو داری ... بایست بگو ... خدایا ... خودم و خودت ... و الا باید توی همین حرکت مورچه ای بری جلو ... این فرق آدم هاست که یکی یک شبه ... ره صد ساله رو میره ... یکی توی دایره محدود خودش ... دور خودش می چرخه ...
واکمن به دست ... محو صحبت های سخنران شده بودم ... و اونها رو ضبط می کردم ... نماز رو که خوندن ... تا فاصله بین دعای کمیل رو رفت بالای منبر ...
خیلی از خودم خجالت کشیدم ... هنوز هیچ کار نکرده ... از خدا چه طلبکار بودم ... سرم رو انداختم پایین ... و توی راه برگشت ... تمام مدت این حرف ها توی سرم تکرار می شد...
اون شب ... توی رختخواب ... داشتم به این حرف ها فکر می کردم که یهو ... چیزی درون من جرقه زد ... و مثل فنر از جا پریدم ...
- مهران ... حواست بود سخنرانی امشب ... ماجرای تو و خدا بود ... حواست بود برعکس بقیه پنجشنبه شب ها ... بابا گفت دیر میاد ... و مامان هم خیلی راحت اجازه داد تنها بری دعای کمیل ... همه چیز و همه اتفاقات ... درسته ... خدا تو رو برد تا جواب سوالات رو بده ...
و اونجا ... و اولین باری بود که با مفهوم هادی ها آشنا شدم ...
اسم شون رو گذاشتم هادی های خدا ... نزدیک ترین فردی... که در اون لحظه می تونه واسطه تو با خدا باشه ... واسطه فیض ... و من چقدر کور بودم ... اونقدر کور که هرگز متوجه نشده بودم ...
دوباره دراز کشیدم ... در حالی که اشک چشمم بند نمی اومد ... همیشه نگران بودم ... نگران غلط رفتن ... نگران خارج شدن از خط ... شاگرد بی استاد بودم ...
اما اون شب ... خدا دستم رو گرفت و برد ... و بهم نشون داد... خودش رو ... راهش رو ... طریقش رو ... و تشویق ... اینکه تا اینجا رو درست اومدی ...
اونقدر رفته بودم که هادی ها رو ببینم و درک کنم ... با اون قدم های مورچه ای ... تلاش بی وقفه 4 ساله من ...
#ادامه دارد.........🍃
لینک کانال : @Abbasse_kardani
❣ #سلام_امام_زمانم❣
💐رسیده #عیدصیام ونیامدی آقا
🍁جهان نموده قیام و #نیامدی_آقا
💐دمی بیاونظرکن ،که دشمنت امروز
🍁شکسته⚡️ تیغ ونیام و #نیامدی آقا
💐چگونه از #تو بگویم⁉️
🍁که این "نفس" گویی
💐شررگرفت #خیام و نیامدی آقا😔
#اللهم_عجل_لولیک_الفرجـ🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
⚘﷽⚘
⚘الســـــــــــــلام علیکــــــــ یامـولانا یا صـاحب الزمـان (عج)⚘
روزها
بیهوده از پےهم مےآیند و مےگذرند
و نشانےاز خود نمےگذارند
اما اے آخرین رؤیاے عشق
هیچ چیز خیال روے تو را
از جانِ من نمیتواند دور کند ...
ٖ
ٖ
ٖ
ٖ
ٖ
و من تک تکِ این روزهاے سخت
و این ثانیہ هاے پر از رنج و درد را
تنها بہ شوقِ روے ماهِ تو تحمل میکنم.
در افق آرزوهایم
تنها ♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡ را میبینم...
#سلامآقاےمهربانمن✋
* #شناخت_حضرت_صاحب_الزّمان_امام_مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف
🖇قسمتِ پانزدهم
- امام مهدی علیه السّلام درکلام معصومین علیهم صلوات الله
۱۲ - امام هادی علیه السلام
«إِذا غابَ صاحِبُکُمْ عَنْ دارِ الظَّالِمِینَ، فَتَوَقَّعُوا الفَرَجَ؛ [۱]
زمانی که صاحب و امام شما از دیار ستمگران غایب گشت، چشم انتظار فرج باشید».
۱۳ - امام حسن عسکری علیه السّلام:
«اَلمُنْکِرُ لِوَلَدِی کَمَنْ أَقَرَّ بِجَمِیعِ أَنْبِیاءِ اللَّهِ وَرُسُلِهِ ثُمَّ أَنْکَرَ نُبُوَّةَ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وَالمُنْکِرُ لِرَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله کَمَنْ أَنْکَرَ جَمِیعَ الأَنْبِیآءِ، لِأَنَّ طاعَةَ آخِرِنا کَطاعَةِ أَوَّلِنا وَالمُنْکِرُ لِآخِرِنا کَالمُنْکِرُ لِأَوَّلِنا؛ [۲]
کسی که فرزندم - مهدی علیه السلام - را انکار کند، مانند کسی است که تمام پیامبران و رسولان الهی را قبول داشته باشد، اما نبوت رسول خداصلی الله علیه وآله را انکار نماید، و انکار کننده رسول خداصلی الله علیه وآله مانند کسی است که همه انبیاء را انکار نماید؛ چون اطاعت آخرین امام ما به منزله اطاعت اولین امام است و منکر آخرین امام ما به منزله منکر اولین امام است».
------------------
[۱]: 📚کمال الدین: ج ۲، باب ۳۷، ص ۳۸۰.
[۲]: 📚همان: ج ۲، باب ۳۸، ص ۴۰۹.*
* اللهــم عجــل لولیـک الفــرج
🌼🍃🌺🍃🌼 @Abbasse_Kardani
💠 #امامت_در_کودکی
🔹قبل از حضرت مهدی علیه السلام دو امام (امام جواد عليه السلام و امام هادی علیه السلام) قبل از سن بلوغ به مقام امامت نایل آمدند و این شاید خود به نوعی ایجاد آمادگی برای پذیرش امامت حضرت مهدی علیه السلام، در سن کودکی بوده است. اولین امامی که در سن کودکی به امامت رسید، نهمین پیشوای شیعیان بود و از آنجا که این مسأله در دوران امامت بی سابقه بود، ابتدا مورد پرسش و تردید عده ای قرار گرفت؛ ولی کم کم با هدایت های امام رضا عليه السلام و بیاناتی از خود آن حضرت، قلب شیعیان آرام گرفت.
🔸 معمر بن خلاد گوید: "اسم الرضا عليه السلام وكر شيئا فقال: ما حاكم إلى ذلك ما أبو جعفر قد أجلته مجلسی و صيته مکانی و قال انا اهل بیت وارث صاغونا عن أكابرنا القذة بالقذي.
" از امام رضا عليه السلام شنیدم که مطلبی راجع به امر امامت بیان کرد و سپس فرمود: شما چه احتیاجی به این موضوع دارید؟ این ابو جعفر است که او را به جای خود نشانیده و قائم مقام خود ساخته ام و فرمود: ما خاندانی هستیم که خردسالانمان مو به مو از بزرگسالانمان ارث می برند.» (الکافی، ج ۱، ص ۳۲۰، ح ۲.)
روایت یاد شده بیانگر این حقیقت است که مقام امامت، ربطی به کمی و یا زیادی سن ندارد،
🔸 صفوان بن يحيی گوید: به امام رضا عليه السلام عرض کردم: پیش از آنکه خدا ابی جعفر عليه السلام را به شما ببخشد، درباره جانشین تان از شما می پرسیدیم و شما می فرمودید؛ خدا به من پسری عنایت می کند. اکنون او را به شما عنایت کرد و چشم ما را روشن نمود. اگر خدای ناخواسته برای شما پیش آمدی کند، به که بگرویم؟ حضرت با دست اشاره به ابی جعفر فرمود که در برابرش ایستاده بود، عرض کردم: قربانت گردم، این پسر سه ساله است: فرمود: چه مانعی دارد عيسى عليه السلام سه ساله بود که به حجت قیام کرد.»
همان، ج ۱، باب الاشارة و النص على ابن جعفر الثانی)
🔸علی بن اسباط گوید: «امام محمد تقی علیه السلام را دیدم که به طرف من می آمد، من نگاهم را به او تیز نموده و به سر و پایش نگاه می کردم تا اندازه و قامتش را برای اهل شهر خود (شیعیان) وصف کنم در آن میان که من او را ورانداز می کردم، حضرت نشست و فرمود: «ای علی! خدا حجت درباره امامت را به مانند حجت درباره نبوت آورده و فرموده است: احكم نبوت را در کودکی به او دادیم»، «و چون به رشد، رسیده، و به چهل سالگی رسیده، پس روا است که به شخصی در کودکی حکم داده شود چنان که به یحیي عليه السلام داده شد و روا است که در چهل سالگی داده شود چنان که به یوسف داده شد.
(الکافی، ج ۱، ص ۳۸۴، ح ۷ و با اندکی تفاوت، الارشاد، ج ۲، ص ۲۹۲.)
@Abbasse_Kardani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظه بازگشایی درهای حرم امام رضا(ع) و شوق و اشتیاق زائران برای زیارت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #کلیپ_تصویری
✍سخنرانی استاد عالی:
💠موضوع: آیا منم با این همه گناه، میتونم یار امام زمان عج باشم؟!
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
لینک کانال : @Abbasse_kardani
نظام تقديم 77.mp3
6.81M
🔈 #شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ
🔇 جلسه چهارم
لینک کانال : @Abbasse_kardani
درمحضرحضرت دوست
🔈 #شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ 🔇 جلسه چهارم لینک کانال : @Abbasse_kardani
سلام علیکم
صوت:جلسه چهارم#آن سوی مرگ
را با هم میشنویم.
#چهل_حدیث_درباره_بسم_الله_الرحمان_الرحیم
پیامبراکرم
✨درشب معراج آیه ی شریفه ی :✨
♠️بــِسـْمِ اٌللهِ الـرّحـمٰنِ الرِحْـیـمِ♠️
🗯 رابر دربهشت دیدم (کتاب ثواب الاعمال) پروردگار عالم در نخستین آیاتی که به پـیامـبر اسـلام(ص) نازل فرمودند،دستور دادند کـه بانـام خـدا خواندن راآغاز کند . «اقرابسم ربک»💭
♣️سوره علق آیه ۱♣️
@Abbasse_Kardani
🔴ملاقات شهید بروجردی و امام زمان(عج)
🔰جلسه می گذاشتند و بحث می کردند؛ به نتیجه نمی رسیدند. آن پایگاه #امنی که دنبالش بودند؛ پیدا نمی شد❌ کار داشت عقب می افتاد و #عملیات هم نزدیک بود.
🔰آمد و پرسید نماز امام زمان عج را چگونه می خوانند‼️ توضیح دادم و گفتم: چطور مگه؟ واسه چی میخوای؟ گفت: #نذر کرده بودم اگه مشکل حل بشود به شکرانه، #نماز_امام_زمان عج بخوانم.
🔰توی همین افکار💭 بود که روی نقشه #خوابش برده بود. توی خواب امام عصر را دیده بود. جایی را نشان داده بود و بهش فرموده بود: "این جا #پایگاه بزنید. محل خوبی است✅"
🔰دوستانش سر به سرش میگذاشتند که؛ راستش را بگو، این جا را رو نکرده بودی! از #کجا گیر آوردی؟😉
منبع: کتاب امام زمان و شهدا،ص۵۲📚
#شهید_محمد_بروجردی
🌹🍃🌹🍃
@Abbasse_Kardani
⭕️ سرباز امام زمان هستیم یا نه؟!
✅مامون رقی روایت می کند:
نزد آقایم امام صادق (علیه السّلام) بودم که شخصی به نام «سهل بن حسن خراسانی» رسید، سلام كرده و نشست.
🔆عرض كرد: یابن رسول الله ! چرا از حق خود دفاع نمیكنید؟ چرابا دشمنان و مخالفان نمیجنگید؟
آن هم در صورتی كه بیش از صدهزار شیعه شمشیرزن و مطیع دارید!
🌸در این لحظه حضرت به تنور اشاره کردند و فرمودند:
بلند شو و داخل تنور شو.
🔘مرد خراسانی ترسید و عرض كرد: یابن رسول الله ! مرا با آتش مسوزان، از من درگذر...
✨حضرت فرمودند : تو را بخشیدم.
🌺در این هنگام یكی از اصحاب امام صادق (علیه السّلام) به نام «هارون مكی» وارد شد، خدمت رسید و سلام كرد.
❤️امام جواب سلام او را داد و فرمود:
برو داخل تنور..
🍃هارون مكی بدون هیچ سخنی، داخل تنور شد. امام شروع كرد با مرد خراسانی از اوضاع خراسان پرسیدن و ...
✅سپس گفت: ای خراسانی برو داخل تنور را نگاه كن.
مرد خراسانی به طرف تنور رفت و دید كه «هارون مكی» چهار زانو در تنور نشسته است...
🌺امام از مرد خراسانی سئوال كرد:
از این یاران در خراسان چند نفر پیدا میشود؟
❗️مرد خراسانی عرض كرد:به خدا قسم یك نفر هم نیست!
🌷امام (علیه السّلام) فرمودند:
ما تا زمانی كه پنج نفر یاور این چنینی نداشته باشیم قیام نخواهیم كرد. ما خودمان موقعیت مناسب را بهتر می دانیم.
💠این است فرق "شیعه و یاور واقعی" با "مدعیان یاوری"!
🔺
@Abbasse_Kardani
درمحضرحضرت دوست
داستان_دنبال_دار_نسل_سوخته 🌹قسمت_بیست ونهم🌹 این داستان👈 هادی های خدا - خداوند می فرمایند داستان:
داستان_دنبال_دار_نسل_سوخته
🌹قسمت_سی ام🌹
این داستان👈 دعوتنامه
اون شب ... بالشتم از اشک شوق خیس بود ... از شادی گریه می کردم ... تا اذان صبح خوابم نبرد ... همون طور دراز کشیده بودم و به خدا و تک تک اون حرف ها فکر می کردم...
اول ... جملاتی که کنار تصویر اون شهید بود ... هر کس که مرا طلب کند می یابد ...
من 4 سال ... با وجود بچگی ... توی بدترین شرایط ... خدا رو طلب کرده بودم ... و حالا ...
و حالا ... خدا خودش رو بهم نشون داد ... خودش و مسیرش... و از زبان اون شخص بهم گفت ... این مسیر، مسیر عشق و درده ... اگر مرد راهی ... قدم بردار ... و الا باید مورچه ای جلو بری ... تازه اگه گم نشی و دور خودت نچرخی...
به ساعت نگاه کردم ... هنوز نیم ساعت تا اذان باقی مونده بود ... از جا بلند شدم و رفتم وضو گرفتم ...
جا نمازم رو پهن کردم و ایستادم ... ساکت ... بی حرکت ... غرق در یک سکوت بی پایان ...
- خدایا ... من مرد راهم ... نه از درد می ترسم ... نه از هیچ چیز دیگه ای ... تا تو کنار منی ... تا شیرینی زیبای دیدنت ... پیدا کردنت ... و شیرینی امشب با منه ... من از سوختن نمی ترسم ... تنها ترس من ... از دست دادن توئه ... رهام کنی و از چشمت بیوفتم ... پس دستم رو بگیر ... و من رو تعلیم بده ... استادم باش برای عاشق شدن ... که من هیچ چیز از این راه نمی دونم ... می خوام تا ته خط اون حدیث قدسی برم ... می خوام عاشقت باشم ... می خوام عاشقم بشی ...
دست هام رو بالا آوردم ... نیت کردم ... و الله اکبر ...
هر چند فقط برای نماز وتر فرصت بود ... اما اون شب ... اون اولین نماز شب من بود ...
نمازی که تا قبل ... فقط شیوه اقامه اش رو توی کتاب ها خونده بودم ... اون شب ... پاسخ من شده بود ... پاسخ من به دعوتنامه خدا ...
چهل روز ... توی دعای دست هر نمازم ... بی تردید ... اون حدیث قدسی رو خوندم ... و از خدا ... خودش رو خواستم ... فقط خودش رو ... تا جایی که بی واسطه بشیم ... من و خودش ... و فقط عشق ...
و این شروع داستان جدید من و خدا شد ...
هادی های خدا ... یکی پس از دیگری به سمت من می اومدن ... هیچ سوالی بی جواب باقی نمی موند ... تا جایی که قلبم آرام گرفت ... حتی رهگذرهای خیابان ... هادی های لحظه ای می شدند ... واسطه هایی که خودشون هم نمیدونستن ...
و هر بار ... در اوج فشار و درد زندگی ... لبخند و شادی عمیقی وجودم رو پر می کرد ... خدا ... بین پاسخ تک تک اون هادی ها ... خودش رو ... محبتش رو ... توجهش رو ... بهم نشون می داد ...
معلم و استاد من شد ...
من سوختم ... اما پای تصویر اون شهید ... تصویری که با دیدنش ... من رو در مسیری قرار داد که ... به هزاران سوختن می ارزید ... و این ... آغاز داستان عاشقانه من و خدا بود ...
.
#ادامه دارد.........🍃
لینک کانال : @Abbasse_kardani
4_5931460426888906437.mp3
4.17M
مناجات با امام زمان🌴
#مجید_بنی_فاطمه
بیا مهدی بیااا دورت بگردم
بیا تا دست خالی بر نگردم
لینک کانال : @Abbasse_kardani
#سلام_مولای_مهربانم❤
دلم گواهی می دهد که
در یکی از همین روزها پرده های غیبت
کنار می رود و تو با ارمغانی از
امید و صلح و آرامش از راه می رسی
و چشمانِ خیسِ به راه مانده مان را
روشن می کنی و دل های پراضطرابِ
بیقرارمان را آرام می نمایی ...
به همین زودی ...
به همین زیبایی ...
به همین روشنی ....
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
⚘﷽⚘
⚘الســـــــــــــلام علیکــــــــ یامـولانا یا صـاحب الزمـان (عج)⚘
سلام تنهاترین سنگ صبورم
پر از بهانه براے گریستنم
پر از حرفهاے ناگفته
و بغض هاے ناگشوده ام
و چه دلنشین است
که هر روز با شما درد دل میکنم.
مــــــــــولاےمــن
تمام ثانیه هاےحضورم درهستےباحضورت درهستےگره خورده
آنچنان بامنےکه گاهےخودم راهم فراموش میکنم
نمیدانم من تورابےنهایت دوستدارم یاتومنرا
امافکرکنم تو بیشترمرادوستدارے
چراکه اکثراوقات
فکرت را
یادت را
خیالت را
صداےقدمهایت را
شورجاریه حضورت رابه سراغ دل من میفرستے
که بدانم چقدربه یادمن هستےومرادوست دارے
جانم به قربان دل مهربانت آقاجان
میدانم این هزار سال را هم بهانهےدوست داشتنم
درپرده ماندےکه انسان شوم و به نزدیکےِ دروازهے انتظارت برسم
کاش من هم تو را همین اندازه دوست میداشتم
تالااقل یک سال نه یک ماه نه یک هفته نه
یک روز نه یک ساعت را با یاد تو بگذرانم
برایم دعاکن مولاےمن
که تاآمدنت
من هم
به شکوه انسانیت برسم.
در افق آرزوهایم
تنها ♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡ را میبینم...
#سلامصبحتبخیرآقاےمنآقاےدلتنگے✋
#سخنان_بزرگان
#امام_مهدی_و_اندیشمندان
📢 حجة الاسلام پناهیان :
« اگر انتظار ما برای ظهور و تشریف فرمایی حضرت حجت(عج) صرفا به این دلیل باشد که مشکلات شخصی ما حل شود معلوم است که چنین انتظاری بسیار سطحی و عامیانه خواهد بود. اگر چه حضرت(عج) حتی در دوران غیبت نیز گرفتاری های مومنان را برطرف می کنند و آنها را مورد عنایت و تفقد قرار می دهند. اما درخواست فرج تنها برای رفع چنین مشکلاتی ، سطحی انگاشتن قیام منجی است......»
( پرسش های مهدوی ۱۳۹۵/۵/۳۰ )
🔸امام مهدی عج می فرمایند:
🌹« أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُم»
«بحارالأنوار ،ج ۵۳ ، ص ۱۸۰ ، باب ۳۱ »
🔸« در تعجيل فرج زياد دعا كنيد كه تعجيل فرج، گشايش كار خود شما است. ».
🔶🔸یکی از کانال های مهدوی گفته بود این سخن آقای پناهیان اشتباهه چون با حدیث بالا در تضاد هست!!
🔷🔹 آقای پناهیان فرمودن اینکه فکر کنیم ظهور بشه فقط مشکلات شخصی مارو حل کنه این تفکر سطحی هست! یعنی ما کمترین درخواستی که از امام داریم اینه که بیاد مثلا قرض های ماروپرداخت کنه یا مثلا کمک کنه ازدواج کنیم! این ها سطحی هست باید فراتر بخواهیم ! یعنی با ظهور تمام دنیا مشکل ازدواج شون حل بشه . کاری کنه کسی نیازمند نباشه که بخواد قرض کنه
وقتی ما فرج رو با درخواست های بزرگ بخواهیم یعنی تمام آرزو های جهان را حل کرده ایم ! روایات داریم که اگر میخوای زودتر حاجت روا بشی اول برای دیگران دعا کنید !! خب دعای ما برای همه عالم باشد چه اشکالی دارد؟
گشایش کار عالم گشایش کار ما هم هست!!
🔶🔸وقت دعا چیز های بزرگ از خدا بخواهید! فرج را بخواهید که گشایش کار همه عالم در آن است !
❌صرفا از خدا بخواهیم پراید به ما بدهد این کار در برابر بزرگی و عظمت خداوند به نظر من در شان خداوند نیست !
#خود_سازی
#وظایف_منتظران
@Abbasse_Kardani
🔴همه شهدا #بعد_از_ظهور #رجعت پیدا می کنند و بعدا خواهید دید که چطور شهدا زنده هستن!
آنچه نصیب دشمنان می شود روی سیاه و پشیمانی و حسرت که هیچ گونه سودی ندارد !
تنها چند قدم تا انتهای این راه هست !
ما که نسبت به نسل اول انقلاب سختی ندیدیم!
🍃 امام خامنه ای عزیز به خاطر انقلاب تبعید شد شکنجه شد. زندانی شد . ترور شد... ولی آخرش ان چیزی شد که خداوند مقدر کرده بوده!
🍃 دشمنان اسلام هم هر چی می خواهند می کنند اما آخرش همان چیزی خواهد شد که خداوند مقدر فرموده !
@Abbasse_Kardani
🌴#مصیبت_امام_زمان_علیه_السلام از #جاهلان_قرآنی ‼️
✅ امام صادق علیه السلام :
☑️ البته قائم ما وقتی #انقلاب کند با مردمانی #جاهل مواجه خواهد شد بدتر از آن جهالتی که پیامبر خدا صل الله علیه و آله از جاهلان عصر جاهلیّت مواجه شد .
✔️ فضیل پرسید : چگونه این ممکن است ؟!
♨️ امام صادق علیه السلام :
☑️ همانا پیامبر خدا صل الله علیه و آله با مردمانی مواجه بود که آنان #سنگ و #صخره و #چوب و ... می ترشاشیدند و می پرستیدند ولی قائم ما وقتی انقلاب و قیام کند با مردمانی مواجه می شود که همه #کتاب_خدا را علیهش تأویل می کنند و آنرا #حجتی بر محکومیّتش می کنند
📚 بحارالأنوار ج ۵۲ ص ۳۶۲
@Abbasse_Kardani
* #شناخت_حضرت_صاحب_الزّمان_عجّل_الله تعالی فرجه الشریف
🖇قسمتِ شانزدهم
-اسامی و اوصاف و القاب حضرت مهدی علیه السلام و عجل الله تعالی فرجه الشریف
مرحوم ثقة الاسلام نوری در بیان اسماء شریفه امام عصرعلیه السلام، با استناد به آیات و روایات و کتب آسمانی پیشین و تعبیرات راویان و تاریخ نگاران تعداد یکصد و هشتاد و دو اسم و لقب برای حضرت مهدی علیه السلام ذکر میکند و مدّعی است که در این مقام، از استنباطهای شخصی و استحسانهای غیر قطعی خودداری نموده است که در غیر این صورت چندین برابر این اسماء و القاب، قابل استخراج از کتب مختلفه بود، که از آن جمله است:
محمّد، احمد، عبد الله، محمود، مهدی، برهان، حجّت، حامد، خلف صالح، داعی، شرید، صاحب، غائب، قائم، منتظر و... [۱]
----------
[۱]: 📚نجم الثاقب: ص ۵۵ - ۱۳۲.*
* اللهــم عجــل لولیـک الفــرج
🌼🍃🌺🍃🌼 @Abbasse_Kardani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 حال امام زمان نگیر!
🎙 حاج حسین یکتا
لینک کانال : @Abbasse_kardani
اگه دیدی تو یخچال چندتا چیز کنار هم مرتب شدن
مطمئن باش یه چیز خوشمزه پشتشون قایم شده
دیدم که میگما😕😂😂
نظام تقديم 78.mp3
8.51M
🔈 #شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ
🔇 جلسه پنجم
لینک کانال : @Abbasse_kardani