⚘﷽⚘
⚘الســـــــــــــلام علیکــــــــ یامـولانا یا صـاحب الزمـان (عج)⚘
سلام مولاے ما ، مهدے جان
در پناه نگاه زلالتان
روز و شبم جان میگیرد و به رخصت یاد آسمانے تان
جهان دوباره روشن مےشود
و عطر نفس هایتان سپیده را بیدار میکند
و نسیم محبتتان ، زندگے را جارے مےسازد.
شکر خدا که در پناه شمایم و دست نوازشگر و پدرانهے شما بر سر ماست ...
شکر خدا که با شما دل به دریا میزنیم و از هیچ طوفانے ، هراسے به دل نداریم ....
در افق آرزوهایم
تنها♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡را میبینم...
#مولاےمهربانغزلهاےمنسلام
برای امام زمانم چه کنم؟
#آیت_الله_بهجت:
🌟شیعیان نمی دانند حضرت ولیعصر چه التماس دعایی ازآنها دارد که برای تعجیل فَرَج اودعا کنند!😢
چه انتظار عجیبی ست اینکه شب تاصبح کسی قنوت بگیردبه انتظار خودش💔😔
#امام_زمان عج
🌹سفارش امام کاظم (علیه السلام ) برای دوران غیبت:
🌑هنگامی که پنجمین فرزند وصی هفتم از دیدگان ناپدید شود، به خدا پناه ببرید به خدا پناه ببرید در مورد دین خود که هرگز کسی آن را از شما نگیرد.
بیتردید برای صاحب این امر غیبتی خواهد بود که بیشتر معتقدین به آن، از اعتقاد خود برمیگردند
(الغيبة للنعماني، ص154).
⛔️برای نجات از هلاکت و طریق سلامت دین
احساس خطر و ایمان به آخرت لازم است... تا باور به هلاکت نباشد🔥 پناه بردن معنا ندارد☂....
✅شما را بخدا رواست با رفتار و غفلت مان باعث طرد شدن و آوارگی حجت خدا امام زمانمان شویم...⁉️⁉️
👆👆👆
💞 #آخرین_عروس 💞
#حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود
#قسمت4⃣3⃣
چند روز میگذرد🌀🌀
ما الآن پشت دروازه #سامرّا هستيم، متأسفانه دروازه شهر بسته است، مثل اينكه بايد تا #صبح اينجا بمانيم. نظر تو چيست⁉️
#جوابى نمى دهى. وقتى نگاهت مى كنم مى بينم كه #خوابت برده است. من هم سرم را زمين مى گذارم و مى خوابم.
صداى #اذان مى آيد، بلند مى شويم، #نماز مى خوانيم.
من كه خيلى #خسته ام دوباره مى خوابم; امّا تو #منتظر مى مانى تا دروازه شهر باز شود.
بعد از لحظاتى، دروازه #شهر باز مى شود، #پيرمردى از #شهر بيرون مى آيد. او را مى شناسى.
به سويش مى روى، #سلام مى كنى. حال او را مى پرسى.
ــ آقاى #نويسنده، چقدر مى خوابى؟ بلند شو!
ــ بگذار اوّل #صبح، كمى بخوابم!
ــ ببين چه كسى به #اينجا آمده است؟
ــ خوب، معلوم است يكى از برادرانِ اهل #سنت است كه مى خواهد اوّل #صبح به كارش برسد.
#پيرمرد مى گويد: "از كى تا به حال ما #سُنى شده ايم؟".
اين صدا، #صداى آشنايى است. چشمانم را باز مى كنم. اين #پيرمرد همان "بِشر انصارى" است كه قبلاً چند روزى #مهمان او بوديم.
#ادامه_دارد...
👆👆👆
💞 #آخرین_عروس💞
#حضرت_نرجس_خاتون_و_تولد_آخرین_موعود
#قسمت5⃣3⃣
يادم مى آيد دفعه اوّلى كه ما به سامرّا آمديم، هيچ #آشنايى نداشتيم، او ما را به خانه اش #دعوت كرد.
بلند مى شوم، #بِشر را در آغوش مى گيرم و از او #عذرخواهى مى كنم، با #تعجّب مى پرسد:
ــ شما #اينجا چه مى كنيد؟ چرا در اينجا خوابيده ايد؟ چرا به #خانه من نيامديد؟
ــ ما #نيمه_شب به اينجا رسيديم. دروازه #شهر بسته بود. چاره اى نداشتيم بايد تا #صبح در اينجا مى مانديم.
ــ من خيلى دوست داشتم شما را به #خانه مى بردم، امّا...
ــ خيلى #ممنون
من #تعجّب مى كنم بِشر كه خيلى #مهمان نواز بود، چرا مى خواهد ما را اينجا #رها كند و برود؟
ما هم #گرسنه هستيم و هم #خسته.
در اين شهر #آشناى ديگرى نداريم. چه كنيم؟
حتماً براى او كار #مهمّى پيش آمده است كه اين قدر عجله دارد، خوب است از خودش سؤال كنم:
ــ مثل اينكه شما مى خواهيد به #مسافرت برويد؟
ــ آرى. من به #بغداد مى روم.
ــ براى چه؟
ــ امام #هادى(ع) به من #مأموريّتى داده است كه بايد آن را انجام بدهم.
ــ آن #مأموريّت چيست؟
ــ من ديشب خواب بودم كه صداى درِ #خانه به گوشم رسيد.
وقتى در را باز كردم ديدم فرستاده اى از طرف امام #هادى(ع) است. او به من گفت كه همين الآن #امام مى خواهد تو را ببيند.
#ادامه_دارد..
#تلنگرمهدوی👌
🌾هیچکس به من نگفت:
🍂که چرا ساعتها وقت برای فیلم و فوتبال میگذاری، اما روزی ۵ دقیقه برای شناخت امام بهتر از جانت نمی گذاری.
🍂اگر زودتر میفهمیدم که با روزی ۵ دقیقه مطالعه پیرامون امام زمانم، هفته ای ۳۵ دقیقه و ماهی ۱۵۰ و سالی ۱۸۲۵ دقیقه میتوانم درباره وجود نازنینت مطالعه کنم و مطلب یاد بگیرم حتماً این کار را میکردم.
🍃از این پس به یاری شما این مطالعه را شروع خواهم کرد تا سال دیگر همین حسرت را نخورم. و شما را بیشتر بشناسم.
🍂شنیدهام نشناختن شما، بدترین مرگ را به دنبال دارد و مرگ جاهلیت، همان وقت نگذاشتن برای شماست که عمرت صرف شود به غیر از راه امام، در هر راهی به غیر از امام زمانت، و این همان چیزی است که دشمن میخواهد.
🍂به خاطر همین، دائماً دنبال سرگرم کردن ماست تا آنقدر سرگرم شویم که متوجه غفلتمان از ولی خدا نشویم.
🍂اطرافمان پر از سرگرمی شده است، در تلویزیون، موبایل و همه جا بازی و ارزان ترین چیز سی دی بازی که مبادا از بازی دوری کنیم و در خلوت که دیگر فکرمان مشغول بازی نیست لحظه ای به یاد شما بیفتیم.
کاش توفیق رفیق منِ تنها میشد
عمر من صرف عبودیت و تقوا میشد
کاش از ذائقهام لذت عصیان میرفت
در همه زندگیام یار هویدا میشد...
📚 #هیچکس_به_من_نگفت
➖➖➖➖➖➖➖
⭕️ ظهور حضرت مهدی عجلالله فرجه و خروج سفیانی در زمان قحطی...
‼️ مبادلهٔ زنان و دختران در مقابل مواد غذایی....
☑️ آقا امام صادق علیهالسلام فرمودند:
در آن هنگام که سفیانی خروج میکند، مواد غذایی کم شده، قطحی به مردم روی میآورد و باران کم میبارد.
‼️شدت گرسنگی و عمق فاجعهٔ قحطی تا جایی ست که عدهای مجبور میشوند دختران و زنان خود را برای گرفتن اندکی غذا مبادله کنند:
‼️حضرت مهدی (عج) ظهور نمیکند تا آن که شخص (از شدت فقر و تنگدستی) دختر یا کنیز زیبای خود را به بازار می آورد و میگوید: کیست که این دختر را از من بخرد و در برابر آن خوراک بدهد؟ در این شرایط است که مهدی علیهالسلام ظهور می کند.
📗نشانههایی از دولت موعود
📗مستدرک الوسائل
📗الارشاد(شیخ مفید)
📗اعلام الوری، ص ۴۵۶
📗کنز العمّال، ج۱۱، ص۲۴۹
کاری که قرار است فردا به اجبار از سر اضطرار انجام دهیم، امروز که در ساحل نجات هستیم انجام دهیم وگرنه باید منتظر بود امر به نهایت رسد...
☑️ رسول اکرم صلوات الله علیه فرمودند:
«چهار فتنه بر شما فرود آید:
در اولی خونها مباح می شود؛
در دومی خونها و ثروتها مباح میگردد؛
در سومی خونها و ثروتها و ناموسها مباح میشود؛
و در چهارمی آشوبی کور و کر جهان را مضطرب میسازد؛ آن چنان که کشتی غول پیکر آب های مجاور را مضطرب کند»
📗روزگار رهایی ص ۸۹۶
✍ این روایات برای کل جهان است و مختص به ایران عزیز نیست.. با درایت رهبر عزیز نائب عام امام زمان عج اسیب زیادی به کشور ما نخواهد رسید و باید در انتخابات آینده برای نجات کشور و ملت #دولت_اسلامی تشکیل دهیم...
☑️ به حول و قوه الهی ایران عزیز و ملت ایران از این قحطی با قدرت و عبور خواهند کرد و اسیبی به مردم نخواهد رسید..
‼️ بیشتر روایات مربوط به منطقه #شامات است
💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
➖➖➖➖➖➖➖
درمحضرحضرت دوست
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_صدوبیستوپنج 👈این داستان⇦《 قسم به رحمت تو 》 ــــــــــــ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻
#قسمتــــ_صدوبیستوشش
👈این داستان⇦《 پیشنهاد عالی 》
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎توی راه دانشگاه، گوشیم📱 زنگ زد ...
- سلام داداش ... ظهر چه کارهای؟ ... امروز یه وقت بذار حتما ببینمت ...
🔹علی حدود ۴ سالی از من بزرگتر بود ... بعد از سربازی اومده بود دانشگاه ... هم رشته نبودیم ... اما رفیق ارزشمند و با جربزهای بود که لطف الهی ما رو سر هم راه قرار داد ... هم آشنایی و رفاقتش ... هم پیشنهاد خوبی که بهم داد ... تدریس خصوصی درسهای دبیرستان ... عالی بود ...👌
🔸از همون لحظهای که این پیشنهاد رو بهم دادن ... یاد تو افتادم ... اصلا قیافهات از جلوی چشمم نمیرفت ... هستی یا نه؟ ... البته بگم تا جا بیوفتی طول میکشه ... ولی جا که بیوفتی پولش خوبه ...💶
🍃منم از خدا خواسته قبول کردم ... با هم رفتیم پیش آشنای علی و قرارداد نوشتیم ... شیمی ...🌡
🔻هر چند بعدها ریاضی هم بهش اضافه شد ... اما من سابقه تدریس شیمی رو داشتم ... اول، دوم و سوم دبیرستان ...
💠هر چند رقابت با اساتید کهنه کار و با سابقه توی تدریس خصوصی، کار سختی بود ... اما تازه اونجا بود که به حکمت خدا پی بردم ...🍃✨
🔹گاهی یک اتفاق میتونه هزاران حکمت در دل خودش داشته باشه ... شاید بعد از گذر سالها، یکی از اونها رو ببینی و بفهمی ... یا شاید هرگز متوجه لطفی که خدا چند سال پیش بهت کرده نشی ... اتفاقی که توی زندگیت افتاده بود... و خدا اون رو برای چند سال بعدت آماده کرده ...✨
🔸درست مثل چنین زمانی ... زمانی که داشتم متن قرارداد رو میخوندم و امضا میکردم ... چهره معلم شیمی از جلوی چشمم نمیرفت ...🤓
💢توی راه برگشت ... رفتم از خیابون سعدی ... کتابهای درسی و تست شیمی رو گرفتم ... هر چند هنوز خیلیهاش یادم بود ... اما لازم بود بیشتر تمرین کنم ...
▫️شب بود که برگشتم ... سعید هنوز برنگشته بود ... مامان با دیدن کتابها دنبالم اومد توی اتاق ...
مهران ... چرا کتاب دبیرستان خریدی❓ ...
🔘ماجرای اون روز که براش تعریف کردم ... چهرهاش رفت توی هم ... چیزی نگفت اما تمام حرفهایی که توی دلش میگذشت رو میشد توی پیشونیش خوند ...😔
🔹مامان گلم ... فدای تو بشم ... ناراحت نباش ... از درس و دانشگاه نمیزنم ... همه چیز رو هماهنگ کردم ... تازه دایی محمد و دایی ابراهیم ... و بقیه هم گوشه کنار ... دارن خرج ما رو میدن ... پول وکیل رو هم که دایی داده ... تا ابد که نمیشه دستمون جلوی بقیه بلند باشه ... هر چی باشه من مرد این خونهام ... خودم دنبال کار بودم ... ولی خدا لطف کرد یه کار بهتر گذاشت جلوم ...🍃✨
۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰
#ادامــــــہ_داردـ ـ ـ
لینک کانال : @Abbasse_kardani
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻
#قسمتــــ_صدوبیستوهفت
👈این داستان⇦《 کجایی سعید؟ 》
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎چهرهاش هنوز گرفته بود ...
ولی بازم خوشم نمیاد بری خونههای مردم ...
🔹منظور ناگفتهاش واضح بود ... چند ثانیه با لبخند بهش نگاه کردم ...😊
فدای دل ناراضیت ... قرار شد شاگردهای دختر بیان مؤسسه ... به خودشونم گفتم ترجیحا فقط پسرها ... برای شروع دستمون یه کم بستهتره ... اما از ما حرکت ... از خدا برکت ... توکل بر خدا ...🍃✨
🔸دلش یکم آرام شد ... و رفت بیرون ... هر چند روز تمام وقت گذاشتم تا رضایتش رو کسب کردم ... کدورت پدر و مادر صالح ... برکت رو از زندگی آدم میبره ...😔
💠اما غیر از اینها ... فکر سعید نمیگذاشت تمرکز کنم ... مادر اکثرا نبود ... و سعید توی سنی که باید حواست بیشتر از قبل بهش باشه ... و گاهی تا ۹ و ۱۰ شب ... یا حتی دیرتر ... برنمیگشت خونه ... علیالخصوص اوقاتی که مامان نبود ...
🔻داشتم کتابهای شیمی رو ورق میزدم اما تمام حواسم پیش سعید بود ... باید باهاش چه کار میکردم؟ ... اونم با رابطهای که به لطف پدرم ... واقعا افتضاح بود ...⁉️
▫️ساعت از هشت و نیم گذشته بود که کلید انداخت و اومد تو ... با دوستهاش بیرون چیزی خورده بود ... سر صحبت رو باهاش باز کردم ...
🔹بابا میری با رفقات خوش گذرونی ... ما رو هم ببر ... دور هم باشیم ...
خون خونم رو میخورد ... یواشکی مراقبش بودم و رفقاش رو دیده بودم ... اصلا آدمهای جالب و قابل اعتمادی نبودن ... اما هر واکنش تندی باعث میشد بیشتر از من دور بشه و بره سمت اونها ... اونم توی این اوضاع و تشنج خانوادگی ...🤔
🔸رفته بودیم خونه یکی از بچهها ... بچهها لپ تاپ آورده بودن ... شبکه کردیم نشستیم پای بازی ...💻
🔻ااا ... پس تو چی کار کردی؟ ... تو که لپ تاپ نداری ...
هیچی من با کامپیوتر رفیقم بازی کردم ... اون لپ تاپ باباش رو برداشت ...
🍃همین طور آروم و رفاقتی ... خیلی از اتفاقات اون شب رو تعریف کرد ... حتی چیزهایی که از شنیدن شون اعصابم بهم میریخت ...
🚬سیگار از دستم در رفت افتاد روی فرششون ... نسوخت ولی جاش موند ... بد، گندش در اومد ...
جدی؟ ... جاش رو چی کار کردید❓ ...
💢اصلا به روی خودم نمیآوردم که چی داره میگه ... اما اون شب اصلا برای من شب آرامی نبود ... مدام از این پهلو به اون پهلو میشدم ... تمام مدت، حرفهای سعید توی سرم میپیچید ... و هنوز میترسیدم چیزهایی باشه که من ازش بیخبر باشم ... علیالخصوص که سعید اصلا با من راحت نبود ...😔
۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰
#ادامــــــہ_داردـ ـ ـ
لینک کانال : @Abbasse_kardani
مهدی جان
شما نه تنها منجی بشریت از ظلم و جور عالم هستید،
که منجی دل هایید...
به یقین دل های نا آرام با یاد شما آرام می گیرد....
یا ابا صالح المهدی (عج) ادرکنی
لینک کانال : @Abbasse_kardani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️به خدا ظهور نزدیک....
🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🌤
✨ #استاد_دانشمند
لینک کانال : @Abbasse_kardani
💦🌹💦🌹💦🌹💦
هر صبح روزمان را با سلام به ساحت مقدس چهارده معصوم علیهم السلام
منور و متبرک کنیم.🌹
❤️بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ❤️
❣️اﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ و رحمة الله و بركاته
❣️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ علي بن ابي طالب و رحمة الله و بركاته
❣️السلام علیکِ یا فاطمةَﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀو رحمة الله وبركاته
❣️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ايّها ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ و رحمة الله و بركاته
❣️اﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ايّها الشهيد و رحمة الله وبركاته
❣️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦِ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ و رحمة الله وبركاته
❣️السلاﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ایّها ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ و رحمة الله وبركاته
❣️اﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ایّها ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ و رحمة الله وبركاته
❣️اﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ایّها ﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ و رحمة الله وبركاته
❣️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ايّها ﺍﻟﺮﺿَﺎ و رحمة الله وبركاته
❣️اﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ايّها ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ و رحمة الله وبركاته
❣️السلاﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ايّها ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ و رحمة الله وبركاته
❣️اﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ايّها ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ و رحمة الله وبركاته
❣️السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی و یا خلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القرآن اِمامَ الاِنسُ و الجّانّ و رحمة الله وبركاته.
🌷السلام عليكم جميعاً ورحمة الله و بركاته🌷
💦🌹💦🌹💦🌹💦🌹💦🌹
التماس دعا
#مهدیا_مولای_من
صبـ🌤ـحدم
بہ ؏ـشق دیدار خورشید
خورشید
بہ ؏ـشق دیدار صبحے دوباره
و من...
بہ ؏ـشق دیدار شما
چشمهایمان را باز میڪنیم
#السلامعلیڪیااباصالحالمهدے✋
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
⚘﷽⚘
⚘الســـــــــــــلام علیکــــــــ یامـولانا یا صـاحب الزمـان (عج)⚘
سلام مولاے من ، مهدے جان
سلامے از ذره اے کوچک به روشن ترین خورشید
سلامے از قلبے مضطرب به بزرگترین آرامش
سلامے از چشمانے منتظر به زهرایے ترین یوسف
سلامے از من که تنهاترینم به تو که مولاے منے
دردم را میدانے
اندوهم را میبینے
دلواپسےام را شاهدے
صدایم را میشنوے
و
دعایم میکنے ...
در افق آرزوهایم
تنها«أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج»را میبینم...
#آقاےمهربانغزلهاےمنسلام✋
⭕️#دانستنیهای_مهدویت
🗺 تصرفات سفیانی چه مناطقی را شامل می شود❓
💬 شیخ صدوق از ابو منصور البحبی نقل کرده است که می گوید:
☀️ از امام صادق(ع) دربارة اسم #سفیانی سؤال کردم.
فرمودند:
✨ تو را با اسمِ او چه کار؟ هر گاه مناطق پنج گانة شام: دمشق، حمص، فلسطین، اردن و حلب را تصرف کرد، منتظر فرج باشید.✨
گفتم: آیا 9 ماه این را در تصرف دارد❓
☀️ فرمودند:
«خیر بلکه تصرف او 8 ماه است که یک روز هم بر آن اضافه نمی شود.»
❕و برخی گفته اند بعد از تسلط بر شام، هفت ماه حکمرانی می کند❕
◽️ چگونه امام مهدی(ع) بر عراق مسلط می شود❓
🔺 بعد از این که سفیانی تسلیم پیشنهاد اطرافیان خود می شود، در مقابل امام مهدی(ع) می ایستد و آن حضرت (ع) را به مبارزه می خواند. پس امام مهدی(ع) او را از جنگ بیم می دهد. اما سفیانی بر جنگ علیه امام (ع) پا فشاری می کند. بدین ترتیب بین لشکر سفیانی و لشکر امام (ع) جنگی در می گیرد، که پیروز آن مهدی(ع) است. حکم رانی سفیانی پایان می یابد و اسیر می شود و امام (ع) او را به درک واصل می کند. و این گونه امام (ع) بر عراق مسلط می شود.🗡
📰ماهنامه موعود شماره 75
📝اسماعيل شفيعي سروستان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️بشارت بزرگ
🔹شما جوان های عزیز به توفیق الهی شکست آمریکا را خواهید دید ، به زانو در آمدن صهیونیست را خواهید دید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️آیت الله قائم مقامی
⁉️چرا ما ظهور را بسیار نزدیک میبینیم؟
✅آفتاب ظهور در حال بالا آمدنه دیگه بین الطلوعین را رد کردیم
حتما ببینید و نشر دهید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آغاز حکومت مهدوی حضرت بقیهالله"عج"
از بیت المقدس ....
⚡️قدس، کلید رمزآلودِ ظهور
#من_قلبي_سلام_لبیروت #حزب_الله
لینک کانال : @Abbasse_kardani
👆👆👆
#آخرین_عروس 🎀
#حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود
#قسمت7⃣3⃣
#امام نامه اى را با كيسه اى به من داد و گفت در اين كيسه 220 سكّه #طلاست و به من دستور داد تا به #بغداد بروم.
او نشانه هاى #كنيزى را به من داد و من بايد آن كنيز را خريدارى كنم.
با شنيدن اين سخن مقدارى به فكر فرو مى روم.
امام و خريدن كنيز!
آخر من چگونه براى #جوانان بنويسم كه #امام مى خواهد كنيزى براى خود بخرد.
در اين كار چه افتخارى وجود دارد؟
چرا امام به #بِشر گفت كه اين مأموريّت براى تو افتخارى هميشگى خواهد داشت؟
در همين فكرها هستم كه صداى #بِشر مرا به خود مى آورد:
به چه فكر مى كنى؟ مگر نمى دانى #امام_هادى(ع) مى خواهد براى پسرش همسر مناسبى انتخاب كند؟
ـيعنى #امام_حسن_عسكرى(ع) تا به حال ازدواج نكرده است؟
نه، مگر هر #دخترى لياقت دارد همسر آن حضرت بشود؟
يعنى اين كنيزى كه شما براى خريدنش مى رويد قرار است همسر #امام_عسكرى(ع) بشود؟
ــ آرى، درست است او امروز كنيز است; امّا در واقع #ملكه هستى خواهد شد.
من ديگر جواب #سؤال خود را يافته ام. به راستى كه اين مأموريّت، مايه افتخار است.
#ادامه_دارد...
👆👆👆
💞#آخرین_عروس 💞
#حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود
#قسمت8⃣3⃣
اكنون نگاهى به تو مى كنم. تو ديگر خسته نيستى. مى دانم مى خواهى تا همراه بِشر بروى.
ما به سوى #بغداد مى رويم...
فاصله سامرّا تا #بغداد حدود 120 كيلومتر است و ما مى توانيم اين مسافت را با اسب، دو روزه طى كنيم.
شب را در ميان راه اتراق كرده و صبح زود حركت مى كنيم. در مسيرِ راه #بِشر به ما مى گويد:
فكر مىكنم اين #كنيزى كه ما به دنبال او هستيم اهل #روم باشد.
چطور مگر؟
آخر #امام_هادى(ع) نامه اى را به من داد تا به آن #كنيز بدهم اين نامه به خط رومى نوشته شده است.
عجب!
تو نگاهى به من مى كنى. ديگر يقين دارى اين #كنيزى كه ما در جستجوى او هستيم همان #مليكا است. همان بانويى كه دختر قيصر #روم است و...
ما بايد قبل از #غروب آفتاب به بغداد برسيم و گرنه دروازه هاى شهر بسته خواهد شد. پس به سرعت پيش مى تازيم.
موقع غروب آفتاب مى رسيم. چه شهر بزرگى!
#بغداد پايتخت فرهنگى جهان #اسلام است. در اين شهر، #شيعيان زيادى زندگى مى كنند.
#بِشر دوستان زيادى در اين شهر دارد. به خانه يكى از آنها میرويم.
صبح زود از خواب بيدار مى شوم.
#بِشر هنوز خواب است:
چقدر مى خوابى، بلند شو! مگر يادت رفته است كه بايد #مأموريّت خود را انجام بدهى❓
#ادامه_دارد...
از دریاهای نور 💧
🌹 غربال در آخرالزمان
عبدالرّحمان بن سیابه از امام صادق علیه السلام نقل كرد كه ایشان فرمودند:
"چگونه خواهد بود حالتان وقتی كه بی امام هادی و راهنما شوید!!
بعضی از بعضی دیگر تبری میجویند در آن زمان است كه از یكدیگر جدا شده و پالایش و غربال میشوید و در آن هنگام "تمیزون" متمایز میشوید.
و این مرحله نخست است كه اشاره دارد به مرحله جدا شدن خبیث از طیب.
و مرحله دوم "تمحصون" (پالایش میشوید) مانند پالایش سنگ معدن مثل طلایی كه ذوب میكنند و سپس به آن موادی میافزایند تا ناخالصیهایش جدا شود.
و مرحله سوم "تغربلون" (غربال میشوید) مانند غربال كردن گندم برای جداكردن گندمهای تلخ و ضعیف كه از غربال به پایین میافتند."
در روایتی از شیخ طوسی است كه وقتی امام به این جا رسیدند آن را سه بار مطرح كردند:
"لایكون فرجنا حتی تغربلوا ثم تغربلوا ثم تغربلوا یقولها ثلاثا حتی یذهب الله تعالی الكدر ویبقی الصفو"
"فرج ما نخواهد رسید مگر آن که غربال شوید و غربال شوید و غربال شوید تا جایی كه خداوند متعال آلودگان را از پاكان جدا نماید."
📚 الغیبه، شیخ طوسی
اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفرَج
➖➖➖➖➖➖➖
درمحضرحضرت دوست
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_صدوبیستوهفت 👈این داستان⇦《 کجایی سعید؟ 》 ـــــــــــــــ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻
#قسمتــــ_صدوبیستوهشت
👈این داستان⇦《 دربست، مردونه 》
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎تمام ذهنم درگیر بود ... وسط کلاس درس ... بین بچهها ... وسط فعالیتهای فرهنگی ...
🔸الهام ... سعید ... مادر ... و آینده زندگیای که من ... مردش شده بودم ...
مامان دوباره رفته بود تهران ... ما و خانواده خاله ... شام خونه دایی محسن دعوت بودیم ... سعید پیش پسرهای خاله بود... از فرصت استفاده کردم و دایی رو کشیدم کنار ... رفتیم تو اتاق ...
دایی شنیدم میخوای کامپیوترت رو بفروشی ... چند❓...
🔹با حالت خاصی ... یه نیم نگاهی بهم انداخت ...
چند یعنی چی؟ ... میخوای همین طوری برش دار ...
قربانت دایی ... اگه حساب میکنی برمیدارم ... نمیکنی که هیچ ...
🔻نگاهش جدی تر شد ...
- خوب اگه میخوای لپ تاپ رو بردار ... دو تاش رو میخواستم بفروشم ... یه مدل بالاتر واسه نقشه کشی بگیرم... ولی خوبیش اینه که جایی هم لازم داشته باشی میتونی با خودت ببری ... پولش هم بیتعارف، مهم نیست ...
🍃شخصی نمیخوام ... کلا میخواستم یکی توی خونه داشته باشیم ...
ایده لپ تاپ دایی خوب بود ... اما نه از یه جهت ... سعید خیلی راحت میتونست برش داره ... و با دوستهاش برن بیرون ... ولی کامپیوتر میتونست یه نقطه اتصال بین من و سعید ... و سعید و خونه بشه ...
💢صداش کردم توی اتاق ...
- سعید میخوام کامپیوتر دایی رو ازش بخرم ... یه نگاه بکن ببین چی داره؟ ... چی کم داره؟ ... میشه شبکهاش کنی یا نه؟ ... کلا میخوایش یا نه؟ ...
گل از گلش شکفت ...
🌸جدی؟ ...
چرا که نه ... مخصوصا وقتی مامان نیست ... رفیقهات رو بیار ... خونه در بست مردونه ...😊
۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰
#ادامــــــہ_داردـ ـ ـ
لینک کانال : @Abbasse_kardani
✍ امام علیه السلام می فرماید:
#وقتی_قائم_ماظهور_کند،حقد و کینه از قلب ها زائل می شود،حتی درندگان و چهار پایان در صلح و صفا زندگی می کنند و خانمی به تنهایی از عراق تا شام می رود و با آنکه انبان ملزومات خود را همراه دارد اما کسی متعرض او نمی شود و او از کسی ترس و هراس ندارد.اگر قائم ما ظهور کند،آسمان بارش خود را نازل می کند و زمین نعمت ها و برکات و گیاهانش را خارج می نماید.
📚بحار الانوار،ج۵۲،ص۳۱۶
از هجر تو بی قرار بودن تا کی؟
بازیچه روزگار بودن تا کی؟
ترسم که چراغ عمر گردد خاموش!
دور از تو به انتظار بودن تا کی؟
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
لینک کانال : @Abbasse_kardani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استاد_دانشمند
خودتو به امام زمان بسپار امام زمان دستتو میگیره
اللهم عجل لولیک الفرج ...❤️
لینک کانال : @Abbasse_kardani