🌸بسم رب الشهدا و الصدیقین🌸
#داستان_تمام_دنیای_من
#قسمت_اول
نویسنده:شهید طاها ایمانی
ﺣﺘﻲ وﻗﺘﻲ ﻣﺸﺮوب ﻧﻤﻲ ﺧﻮردم ﺑﻴﺪار ﺷﺪن ﺑﺎ ﺳﺮدرد و ﺳﺮﮔﻴﺠﻪ ﺑﺮام ﻋﺎدى ﺷﺪه ﺑﻮد ... ﻛﻢ ﻛﻢ ﺣﺲ ﻣﻲ ﻛﺮدم درس
ﻫﺎ رو ﻫﻢ درﺳﺖ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻧﻤﻴﺸﻢ ... و...
ﻫﺮ دﻓﻌﻪ ﻳﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺑﺮاى اﻳﻦ ﻋﻼﺋﻢ ﭘﻴﺪا ﻣﻲ ﻛﺮدم ...وﻟﻲ ﻓﻜﺮش رو ﻧﻤﻲ ﻛﺮدم ﺑﺪﺗﺮﻳﻦ ﺧﺒﺮ زﻧﺪﮔﻴﻢ ﻣﻨﺘﻈﺮم ﺑﺎﺷﻪ
ﺑﺎﻻﺧﺮه رﻓﺘﻢ دﻛﺘﺮ ... ﺑﻌﺪ از ﻛﻠﻲ آزﻣﺎﻳﺶ و ﺟﻠﺴﺎت ﭘﺰﺷﻜﻲ... ﺗﻮى ﭼﺸﻤﻢ ﻧﮕﺎه ﻛﺮد و ﮔﻔﺖ ...
ـﻣﺘﺎﺳﻔﻴﻢ ﺧﺎﻧﻢ ﻛﻮﺗﺰﻳﻨﮕﻪ ... ﺷﻤﺎ زﻣﺎن زﻳﺎدى زﻧﺪه ﻧﻤﻲ ﻣﻮﻧﻴﺪ ... ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺷﺮاﻳﻂ و ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ اﻳﻦ ﺗﻮﻣﻮر ... در ﺻﺪ
ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﻋﻤﻞ ﺧﻴﻠﻲ ﭘﺎﻳﻴﻨﻪ و ﺷﻤﺎ از ﻋﻤﻞ زﻧﺪه ﺑﺮﻧﻤﻲ ﮔﺮدﻳﺪ ... ﻫﻤﻴﻦ ﻛﻪ ﺳﺮﺗﻮن رو...
ﻣﻐﺰم ﻫﻨﮓ ﻛﺮده ﺑﻮد ... دﻳﮕﻪ ﻛﺎر ﻧﻤﻲ ﻛﺮد ... دﻧﻴﺎ ﻣﺜﻞ ﭼﺮخ و ﻓﻠﻚ دور ﺳﺮم ﻣﻲ ﭼﺮﺧﻴﺪ ...
ـﺧﺪاﻳﺎ! ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ٢١ ﺳﺎﻟﻤﻪ ... ﭼﻄﻮر ﭼﻨﻴﻦ ﭼﻴﺰى ﻣﻤﻜﻨﻪ؟... ﻓﻘﻂ ﭼﻨﺪ ﻣﺎه؟ ... ﻓﻘﻂ ﭼﻨﺪ ﻣﺎه دﻳﮕﻪ زﻧﺪه ام . !!
ﺣﺎﻟﻢ ﺧﻴﻠﻲ ﺧﺮاب ﺑﻮد ... ﺑﺮﮔﺸﺘﻢ ﺧﻮﻧﻪ ... ﺑﺪون اﻳﻨﻜﻪ ﭼﻴﺰى ﺑﮕﻢ دوﻳﺪم ﺗﻮى اﺗﺎق و در رو ﻗﻔﻞ ﻛﺮدم ... ﺧﻮدم رو
ﭘﺮت ﻛﺮدم ﺗﻮى ﺗﺨﺖ ... ﻓﻘﻂ ﮔﺮﻳﻪ ﻣﻲ ﻛﺮدم ... دﻟﻢ ﻧﻤﻲ ﺧﻮاﺳﺖ اﺣﺪى رو ﺑﺒﻴﻨﻢ ... ﻫﻴﭻ ﻛﺴﻲ رو...
ﻳﻜﺸﻨﺒﻪ رﻓﺘﻢ ﻛﻠﻴﺴﺎ ... ﺣﺘﻲ ﻓﻜﺮ ﻣﺮگ و ﺗﺎﺑﻮت ﻫﻢ ﻣﻦ رو ﺗﺎ ﺳﺮ ﺣﺪ ﻣﺮگ ﭘﻴﺶ ﻣﻲ ﺑﺮد ... ﻫﻔﺘﻪ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺧﺪا اﻟﺘﻤﺎس ﻛﺮدم ... ﻧﺬر ﻛﺮدم ... اﻣﺎ ﻧﺬرﻫﺎ و اﻟﺘﻤﺎس ﻫﺎى ﻣﻦ ﻫﻴﭻ ﻓﺎﻳﺪه اى ﻧﺪاﺷﺖ ... ﻧﺎ اﻣﻴﺪ و ﺳﺮﮔﺸﺘﻪ، اوﻧﻘﺪر ﺑﻬﻢ رﻳﺨﺘﻪ ﺑﻮدم ﻛﻪ دﻳﮕﻪ ﻛﻨﺘﺮل ﻫﻴﭻ ﻛﺪوم از رﻓﺘﺎرﻫﺎم دﺳﺖ ﺧﻮدم ﻧﺒﻮد ... و ﭘﺪر و ﻣﺎدرم آﺷﻔﺘﻪ و ﮔﺮﻓﺘﻪ ... ﭼﻮن ﻋﻠﺖ اﻳﻦ ﻫﻤﻪ درد و ﻧﺎراﺣﺘﻲ رو ﻧﻤﻲ دوﻧﺴﺘﻦ...
ﻳﻪ ﻫﻔﺘﻪ دﻳﮕﻪ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﻣﻨﻮال ﮔﺬﺷﺖ ... ﺑﻪ ﺧﻮدم ﮔﻔﺘﻢ...
ـﺗﻮ ﻳﻪ اﺣﻤﻘﻲ آﻧﻴﺘﺎ ... ﻣﮕﻪ ﭼﻘﺪر از ﻋﻤﺮت ﺑﺎﻗﻲ ﻣﻮﻧﺪه ﻛﻪ اون رو ﻫﻢ دارى ﺑﺎ ﻧﺎﻟﻪ و ﮔﺮﻳﻪ ﻫﺪر ﻣﻴﺪى؟ ... ﺑﻪ ﺟﺎى
اﻳﻨﻜﻪ داﺋﻢ ﺑﻪ ﻣﺮگ ﻓﻜﺮ ﻣﻲ ﻛﻨﻲ، اﻳﻦ روزﻫﺎى ﺑﺎﻗﻲ ﻣﻮﻧﺪه رو ﺧﻮش ﺑﺎش ...
ﻫﻤﻴﻦ ﻛﺎر رو ﻫﻢ ﻛﺮدم ... درس و داﻧﺸﮕﺎه رو ﻛﻨﺎر ﮔﺬاﺷﺘﻢ ... ﻳﻪ ﻟﻴﺴﺖ درﺳﺖ ﻛﺮدم از ﺗﻤﺎم ﻛﺎرﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ دوﺳﺖ داﺷﺘﻢ اﻧﺠﺎم ﺷﻮن ﺑﺪم ... و ﺷﺮوع ﻛﺮدم ﺑﻪ اﻧﺠﺎم دادن ﺷﻮن ... داﺋﻢ ﺗﻮى ﭘﺎرﺗﻲ و ﻣﻬﻤﻮﻧﻲ ﺑﻮدم ... ﺑﺪون ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺣﺮف دﻛﺘﺮﻫﺎ، ﻫﺮ ﭼﻴﺰى رو ﻛﻪ ازش ﻣﻨﻊ ﺷﺪه ﺑﻮدم؛ ﻣﻲ ﺧﻮردم ... اﻧﮕﺎر ﻣﻲ ﺧﻮاﺳﺘﻢ از ﺧﻮدم و ﺧﺪا اﻧﺘﻘﺎم ﺑﮕﻴﺮم ... از دﻧﻴﺎ و ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ ﻣﺘﻨﻔﺮ ﺑﻮدم ... دﻳﮕﻪ ﺑﻪ ﻫﻴﭽﻲ اﻳﻤﺎن ﻧﺪاﺷﺘﻢ ...
#ادامه دارد...
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
لینک کانال : @Abbasse_kardani
#داستان _تمام_زندگی_من
#قسمت دوم
اون شب توی پارتی حالم خیلی بد شد ... سرگیجه و سردردم وحشتناک شده بود ... دیگه حتی نمی تونستم روی یه خط راست راه برم ... سر و صدا و موسیقی مثل یه همهمه گنگ و مبهم توی سرم می پیچید ... دیگه نفهمیدم چی شد ...
چشم باز کردم دیدم توی اورژانس بیمارستانم ... سرم درد می کرد و هنوز گیج بودم ... دکتر اومد بالای سرم و شروع به سوال پرسیدن کرد ... حوصله هیچ کس رو نداشتم ... بالاخره تموم شد و پرستار پرده رو کنار زد
تخت کنار من، به زن جوان محجبه بود ... اول فکر کردم یه راهبه است اما حامله بود ... تعجب کردم ... با خودم گفتم شاید یهودیه ..... اما روبند نداشت و لباس و مقنعه اش هم مشکی نبود ... من هرگز، قبل از این، به مسلمان رو از نزدیک ندیده بودم... مسلمانان کشور من زیاد نیستند یعنی در واقع اونقدر کم هستند که میشه حتی اونها رو حساب نکرد ... جمعیت اونها به ۳۰ هزار نفر هم نمیرسه و بیشترشون در شمال لهستان زندگی می کنن...
همون طور که به بالشت های پشت سرش تکیه داده بود ... داشت دونه های تسبیحش رو می چرخوند ... که متوجه من شد . بهم نگاه کرد و یه لبخند زد ... دوباره سرش چرخوند و مشغول ذکر گفتن شد ... نمی دونم چرا اینقدر برام جلب توجه کرده بود... - دعا می کنی؟...
نذر کرده بودم ... دارم نذرم رو ادا می کنم ... -چرا؟...
توی آشپزخونه سر خوردم ... ضربان قلبش قطع شده بود ...
چشم های پر از اشکش لرزید ... لبخند شیرینی صورتش رو پر کرد...
-اما گفتن حالش
خوبه ...
لهجه نداری ... لهستانیم ولی چند سالی هست آلمان زندگی می کنم... -یهودی هستی؟ ..
ادامه دارد...
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
لینک کانال : @Abbasse_kardani
🖤با عرض سلام دوستان امام زمانی لطفی کنید نماز لیله دفن برای مادر کنیز حضرت زهرا س
گلبهار بنت غلامعلی 🖤🖤🖤🖤
اجرتان با حضرت زهرا س
🍃🌺🍃💠🍃🌺🍃
پر برکت میکنیم روزمان را با:
✨سلام برگلهای هستی✨
👋سلام بر
🌹محمد"ص"
🌹علی"ع"
🌹فاطمه"س"
🌹حسن"ع"
🌹 حسین"ع"
💠پنج گل باغ نبی💠
💐💐💐
👋سلام بر
🌹سجاد"ع"
🌹باقر"ع"
🌹صادق"ع"
💐گلهای خوشبوی بقیع
🍃🌺🍃
👋سلام بر
🌹رضا"ع"
❤قلب ایران وایرانی،
🍃🌺🍃
👋سلام بر
🌹کاظم"ع"
🌹تقی"ع"
☀خورشیدهای کاظمین،
🍃🌺🍃
👋سلام بر
🌹نقی"ع"
🌹عسکری"ع"
☀خورشید های سامرا
🍃🌺🍃
و
👋سلام بر
🌻مهدی"عج"
🌼قطب عالم امکان،
🌼امام عصر و زمان،
که سلام و درود خدا بر این خاندان نور و رحمت باد.
💐💐💐🌺💐💐💐
خدایا به حق این ۱۴ گل عترت
ایام را برا ی ما پر خیر و برکت وبدون گناه بگردان
آمین یا رب العالمین
🌿
🌾
💐🌾🍀🌼🌷🍃
#یاصاحب_الزمان_عج💚
چند سالست که از عشق تو سودا دارم
غم هجران تو را در دل خود جا دارم
یوسف مصر زمانی شده حاکم بر دل
ببین از عشق تو من مهر زلیخا دارم
هر صباحی که من از عشق تو گردم بیدار
با دعای عهد بسی شوق و نجوا دارم
سالک کوی تو گشتم به لطف و مددت
با نمازی که در ان حالت شیدا دارم
نادم از ربّ ندارد بجزم وصلت دوست
با دعایی که من هر روز ز یکتا دارم
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
🔻 #تلنگر 🔻
🔰درصورتیکه قیامت به همراه #امام_زمان، احضار شویم، چه چیزی برای ارائه داریم؟؟
🔸 برای ظهورش چه کرده ایم؟؟
🔆 يوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُنَاسٍ #بِإِمَامِهِمْ... [إسراء/۷۱]
🔘 ترجمه: (به یاد آورید) روزی که #هر_گروهی را با #امام و پیشوایشان می خوانیم... به اندازه ی رشته ی شکاف هسته ی خرمایی به آنان ستم نمی شود!
☑️از #حضرت_امام_رضا (علیه السلام) آمده است که پیامبر (ص)درباره این آیه فرمودند: در روز #قیامت، هر گروهی به نام #امام_زمان، کتاب خدا و سنت پیامبرشان فرا خوانده می شوند.
📚 اثبات الهداة، ج۱، ص۱۶۶
📚 عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۳۳
❣اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ❣
🔅راه شناخت حجت خدا
🔸امام صادق علیه السلام فرمودند: برای قائم قبل از آن که قیام کند غیبتی است.
🔹زُراره می پرسد: فدایت شوم اگر به آن دوران رسیدم چه کنم؟
💠 حضرت فرمودند: این دعا را بخوانید:
«اَللَّهُمَّ عَرِّفْنی نَفْسَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی نَفْسَکَ، لَمْ اَعْرِفْ نَبَّیک اَللّهُمَّ عَرِّفنی رَسوُلَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لمَ تُعَرِّفْنی رَسوُلَکَ، لَمْ اَعْرِفْ حُجَتَکَ، اَللّهُمَّ عَرِّفنی حُجَّتَک فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَن دینی»
🔸خدایا خودت را به من بشناسان که اگر خودت را به من نشناسانی پیامبرت را نخواهم شناخت، خدایا رسول خود را به من بشناسان که اگر او را به من نشناسانی حجتت را نخواهم شناخت و اگر حجت خود را به من نشناسانی در دینم گمراه خواهم شد.
✅ در دعای فوق به خدا عرض میکنی اگر خودت را به من نشناسانی از آن جایی که باید بوی تو را در پیامبرت بیابم، پیامبرت را هم نخواهم شناخت.
باز عرضه می داری حجتت را به من بشناسان، چون نور وجود غیبی ترین مرتبه ی عالم وجود یعنی مقام حضرت حجت (عج) بالاتر از آن است که با عقل و فکر عادی بتوان به آن نزدیک شد و از نور آن حضرت بهره مند گشت.
📌 هر انسانِ بصیری متوجه است که موضوع شناخت حجت الهی بالاتر از آن است که خودش به تنهایی بتواند آن راه را طی کند، لذا از طریق دعا از خدا میخواهد در ظلمات آخرالزمان نظرش را بر نور وجود حضرت حجت بیندازد و در ذیل سایه ی مبارك ایشان به سر برد.
📝 منبع : آخرالزمان؛ شرایط ظهور باطنی ترین بعد هستی #اصغر_طاهرزاده
✨کار مهدوی✨
🍀دعوت کردنِ مردم به امام زمان (عجل الله فرجه)و شناساندنِ حضرت
🔷هر کس به میزان علم و دانش خود، باید مردم را به سوی امام دعوت نماید و مردم را به ایشان نزدیک نماید و نشر معارف مهدویت از جمله این کارهاست. شخص دعوت کننده باید علاوه بر حکمت علمی، دارای حکمت عملی بوده و بصورت عملی مردم را با حضرت آشنا نماید زیرا تاثیر بیشتری دارد.
🔷امام معصوم میفرماید: همانا عالِمی که به مردم معارف دینشان را یاد میدهد و ایشان را به امامشان دعوت میکند، از هفتاد هزار عابد، برتر است.
📚 مکیال المکارم ج ۲ ص ۲۷۴
🔷آیت الله موسوی اصفهانی نویسنده کتاب ارزشمند مکیال المکارم میفرماید: (وظیفه ما در زمان غیبت) دعوت کردنِ مردم و هدایت آن ها به سمت امام زمان است و این کار از "مهمترین" طاعات و "واجبترین" عبادات است
📚 مکیال المکارم بخش ۸
#کار_مهدوی
#معرفت_امام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باور میکنید می توانید معشوقه حضرت ولی عصر باشید...!؟❤️
#استادپناهیان
#پیشنهاددانلود 🎥
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
لینک کانال : @Abbasse_kardani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥صحبتهای زیبای استاد پناهیان درباره امام زمان(عج)
⚘الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج⚘
#داستان_تمام_زندگی_من
#قسمت سوم
-نه ..... تقریبا 3 ساله که مسلمان شدم ..... شوهرم به مسلمان ترک، ساکن آلمانه .... اومده بودیم دیدن خانواده ام ... و این آغاز دوستی ما بود ... قرار بود هر دومون شب، توی بیمارستان بمونیم .. هیچ کدوم خواب مون نمی برد... اون از زندگیش و مسلمان شدنش برام می گفت ... منم از بلایی که سرم اومده بود براش گفتم ... از شنیدن حرف ها و درد دل های من خیلی ناراحت شد...
-من برات دعا می کنم ... از صمیم قلب دعا می کنم که خوب بشی ..
خیلی دل مرده و دلگیر بودم...
خدای من، جواب دعاهای من رو نداد ... شاید کلیسا دروغ میگه و خدا واقعا مرده باشه ...
چرخیدم و به پشت دراز کشیدم ... و زل زدم به سقف...
-خدای تو جوابت رو داد ... اگر خدای تو، جواب من رو هم بده؛ بهش ایمان میارم ...
خیلی ناامید بودم ... فقط می خواستم زنده بمونم ... به بهشت و جهنم اعتقاد داشتم اما بهشت من، همین زندگی بود .. بهشتی که برای نگهداشتنش حاضر بودم هر کاری بکنم ... هر کاری...
چند ماه گذشت ... زمان مرگم رسیده بود اما هنوز زنده بودم... درد و سرگیجه هم از بین رفته بود ... رفتم بیمارستان تا از وضعیت سرم با خبر بشم ... آزمایش های جدید واقعا خیره کننده بود ... دیگه توی سرم هیچ توموری نبود ... من خوب شده بودم ... من سالم بودم...
اونقدر خوشحال شده بودم که همه چیز رو فراموش کردم ... على الخصوص قولی رو که داده بودم ... برگشتم دانشگاه ... و زندگی روزمره ام رو شروع کردم ... چندین هفته گذشت تا قولم رو به یاد آوردم..
با به یاد آوردن قولم، افکار مختلف هم سراغم اومد ...
چه دلیلی وجود داشت که دعای اون زن مسلمان مستجاب شده باشه؟ ... شاید دعای من در کلیسا بود و همون زمان تومور داشت ذره ذره ناپدید می شد و من فقط عجله کرده بودم . شاید ... شاید...چند روز درگیر این افکار بودم ... و در نهایت ... چه نیازی به عوض کردن دینم بود؟
... من که به هر حال به خدا ایمان داشتم ...
ادامه دارد...
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
لینک کانال : @Abbasse_kardani
#داستان_تمام_زندگی_من
#قسمت چهارم
تا اینکه اون روز از راه رسید . روی پلکان برقی، درد شدیدی توی سرم پیچید ...... سرم به شدت تیر کشید . از شدت درد، از خود بی خود شدم . سرم رو توی دست هام گرفتم و گوله شدم ... چشم هام سیاهی می رفت .. تعادلم رو از دست دادم ... دیگه پاهام نگهم نمی داشت ... نزدیک بود از بالای پله ها به پایین پرت بشم که یه نفر از پشت من رو گرفت و محکم کشید سمت خودش .. و زیر بغلم رو گرفت..... به بالای پله ها که رسیدیم افتادم روی زمین ...
صدای همهمه مردم توی سرم می پیچید ... از شدت درد نمی تونستم نفس بکشم ... همین طور که مچاله شده بودم یه لحظه به یاد قولی که داده بودم؛ افتادم ...
خدایا! غلط کردم ... من رو ببخش ... یه فرصت دیگه بهم بده ... خواهش می کنم ... خواهش می کنم ... خواهش می کنم... برای اسلام آوردن، تا شمال لهستان رفتم ... من هیچ چیز در مورد اسلام نمی دونستم...
قرآن و مطالب زیادی رو از اونها گرفتم و خوندم ... هر چیز که درباره اسلام می دیدم رو مطالعه می کردم؛ هر چند مطالب به زبان ما زیاد نبود .. و بیش از اون که در تایید اسلام باشه در مذمت اسلام بود...
دوگانگی عجیبی بود ... تفکیک حق و باطل واقعا برام سخت شد ... گاهی هم شک توی دلم می افتاد...
آنیتا .... نکنه داری از حق جدا میشی... فقط می دونستم که من عهد کرده بودم ..... و خدای مسلمان ها جان من رو نجات داده بود ... بین تمام تحقیقاتم ياد حرف های دوست تازه مسلمانم افتادم ...
خودش بود .. مسجد امام على هامبورگ ... بزرگ ترین مرکز اسلامی آلمان و یکی از بزرگ ترین های اروپا ... اگر جایی می تونستم جواب سوال هام رو پیدا کنم؛ اونجا بود... تعطیلات بین ترم از راه رسید و من راهی آلمان شدم ... بر خلاف ذهنيت اولیه ام ... بسیار خونگرم، با محبت و مهمان نواز بودند ... و بهم اجازه دادند از تمام منابع اونجا استفاده کنم ...
هر چه بیشتر پیش می رفتم با چیزهای جدیدتری مواجه می شدم ... جواب سوال هام رو پیدا می کردم یا از اونها می پرسیدم ... دید من به اسلام، مسلمانان و ایران به شدت عوض شده بود ...
ادامه دارد...
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
لینک کانال : @Abbasse_kardani
🍃🌺🍃💠🍃🌺🍃
پر برکت میکنیم روزمان را با:
✨سلام برگلهای هستی✨
👋سلام بر
🌹محمد"ص"
🌹علی"ع"
🌹فاطمه"س"
🌹حسن"ع"
🌹 حسین"ع"
💠پنج گل باغ نبی💠
💐💐💐
👋سلام بر
🌹سجاد"ع"
🌹باقر"ع"
🌹صادق"ع"
💐گلهای خوشبوی بقیع
🍃🌺🍃
👋سلام بر
🌹رضا"ع"
❤قلب ایران وایرانی،
🍃🌺🍃
👋سلام بر
🌹کاظم"ع"
🌹تقی"ع"
☀خورشیدهای کاظمین،
🍃🌺🍃
👋سلام بر
🌹نقی"ع"
🌹عسکری"ع"
☀خورشید های سامرا
🍃🌺🍃
و
👋سلام بر
🌻مهدی"عج"
🌼قطب عالم امکان،
🌼امام عصر و زمان،
که سلام و درود خدا بر این خاندان نور و رحمت باد.
💐💐💐🌺💐💐💐
خدایا به حق این ۱۴ گل عترت
ایام را برا ی ما پر خیر و برکت وبدون گناه بگردان
آمین یا رب العالمین
🌿
🌾
💐🌾🍀🌼🌷🍃
#مهدےجان_مولاےمن❤️
من تو را صد بار گویی در خیالم دیدهام
منجیِ عالم تویی رُخسارِ تو بوسیده ام
یکنفر چون پینه دوزی راهیِ سوی تو شد
من به شکل عاشقی حیرانِ تو گردیده ام
چند سالی را همه فکر و خیالم گشته ای
زین سبب فکر و خیال از دیگری بُبریده ام
ازهمان روزی که دیدم شوکت و جاه تورا
رنگ و حال دیگری بر جسم و جان پاشیدهام
همچو حرّی گشته ام نادم ز افعالِ گناه
از وجودت مکر شیطان را ز خود برچیدهام
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
سلام آقای من آقای دلتنگی✋
همین روزها بود
که خیلیهامون مهیای سفر میشدیم!!
همین روزها بود که
همه جا حرف از تو بود؛
و راهی که پایانش به بهشت حرمت میرسید...
پُریم از خطا
معترفیم به کثرت گناه
ما را نران از بهشتت حسین جان ...
#فراق_یار نه آن میکند که بتوان گفت!!
بحرمة الحسین علیه السلام
اللهم عجل لولیک الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️صحبتهای زیبای استاد پناهیان درباره امام زمان(عج)
ماها احتمال هم نمیدیم امام زمان(عج) منتظر دیدار حضوری ما باشه...
🔻سهم شما پنج صلوات به نیت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان(عج).
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🔺 ظهو
⭕️بلند کردن نام امام زمان ارواحنافداه، وظیفه تک تک افراد است.
🌼 میفرماید برای یاری من «أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى» اگر میتوانید دستهجمعی، دو تا دو تا، گروهی، برای خدا بایستید، اگر میبینید هیچ کس این همّت را پیدا نکرده یا کسی را پیدا نکردید که این همّت را داشته باشد «فُرَادَى» خودتان بایستید، خودت که میتوانی، بلند شو، ننشین و بگو کسی به ياد امام زمان ارواحنافداه نیست با من هم که ظهور انجام نمیشود پس من هم بنشینم تا اجتماع به ياد حضرت بیافتد، مردم تکان بخورند!
نه، معنا و مفهوم این آیه این است که در هر حالت و در هر صورت وظیفه از تک تک افراد سلب نمیشود، یعنی اینکه شما اول باید خودت را بسازی این زمینهی عدالت را در روحت پیاده کنی «قُوا أَنْفُسَكُمْ» (تحریم/۶)
بعد که خودت را ساختی و مهیا و آماده کردی، تو خودت به اندازهی خودت در تعجیل فرج مؤثر واقع شدی.
🌸فرج امام زمان ارواحنافداه برای همهی افراد و آحاد جامعه است، تک تک اینها اگر ساخته شوند فرج صورت میگیرد، پس من یک مُهره هستم میتوانم با همت، تلاش، بیداری و حرکتم در این مسیر، عامل فرج باشم یا اینکه میتوانم با بیهمّتی و بیغیرتی، برای فرج مانع باشم.
🌷پس تک تک افراد میتوانند مؤثر واقع باشند.
💐استاد اخلاق، حاج آقا زعفری زاده
#بیداری
⭕️#الفبای_رفاقت_با_امام_زمان
🔸الف: آرامش
رفیق خوب آرامش بخش است. با تو همدلی می کند و دلت را و پشتت را قرص می کند. کمترین شرط رفاقت آنست که آرامش دوستت را بر هم نزنی و او را غمگین و ناآرام ننمایی.
⛅️رفیقت اگر بودم، تو را نمی رنجاندنم و چنین گرد گنه، نمی گشتم
✳️امام زمان علیه السلام فرمودند:
چیزی میان ما با شیعیان مان جدایی نیانداخته مگر گناهانی که انجام می دهند.
📚احتجاج طبرسی، ج۲، ص۳۱۵
⭕️ #آزمون_غیبت
🔹 امام رضا علیه السلام درباره آزمایش در دوران غیبت می فرماید:
«آنچه گردن های خود را به جانبش دراز کرده اید [تشکیل حکومت آل محمد(ص)] اتفاق نمی افتد، تا این که مشخص شوید و امتحان گردید و باقی نمی ماند از شما مگر اندکی». (ارشاد مفید ج۲ ص۳۷۵)
🔺 مهم ترین انگیزه ای که سبب می گردد در دوران غیبت، دینداران با آزمایش های اعتقادی و عملی بسیار روبه رو گردند، عبارتند از:
🔹گسترش زمینه های ناباوری،
🔹افزایش انگیزه های انحراف و گریز از دین،
🔹ستیزه جویی ها با دینداری.
🔺پس قانون آزمایش وغربال شدن مؤمنان، در شکوفا شدن حق جویی وخلاصی دینیِ دینداران و شایستگی برای حضور در جهادی فراگیر و سخت در رکاب حضرت مهدی نقشی اساسی و زیر بنایی دارد.
#شناخت_امام_زمان 1⃣
⭕️ ضرورت شناخت امام زمان چیست⁉️
✅ برای پاسخ، لازم است ابتدا به #۱۱دلیل برای اهمیت شناخت امام زمان بپردازیم
#دلیل_اول : علت خلقت انسان است
💫 امام حسین در جمع اصحاب فرمودند:
ای مردم، خداوند بندگان را نیافرید مگر برای اینکه او را بشناسند؛ هنگامیکه او را شناختند عبادتش کنند؛ وقتی او را عبادت کردند به برکت این عبادت، از عبادت غیر او بی نیاز شوند.
🔺مردی پرسید: شناخت خدا چیست؟ حضرت فرمودند:
این است که اهل هر زمانی، امامی را که باید از او فرمان ببرند، بشناسند.
📚 بحارالانوار، ج۲۳ ص۸۳
✴️ نتیجه : شناخت خدا = شناخت امام زمان (عج)
✴️مجموعه احاديثي از منابع روايي درمورد #سید_خراسانی (١)
1 - جابر از حضرت امام محمّد باقر عليه السّلام روايت كرده كه فرمود:
جوانى(جوانمردي) از بنى هاشم كه خالى در کف دست راست خود دارد با بيرقهاى سياهى از طرف خراسان خروج ميكند كه #شعیب_بن_صالح در جلو او خواهد بود و با اصحاب سفيانى جنگ كرده آنها را شكست ميدهد.
📚فتنه و آشوبهاى آخر الزمان، متن، ص: 36
عقد الدرر /128 ، الحاوى 2/68 و ملاحم ابن طاووس /53 .
2 - سفيانى لشكرى به #مدینه ميكشد و امر ميكند هر كسى را كه از بنى هاشم در آنجا باشد حتى زنهاى آبستن را بكشند، اين كار را بعلت آن ميكند كه يك نفر هاشمی با اصحاب خود از طرف مشرق خروج ميكند.
📚 فتنه و آشوبهاى آخر الزمان، متن، ص: 40- باب 108
3- رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله ياد #بلائی كرد كه دچار اهل بيتش میشود تا اينكه خدا مردى را با بیرق سياه از طرف مشرق بفرستد كسى كه آن بيرق را يارى كند خدا او را يارى ميكند و كسى كه نصرت آن را ترك كند خدا نصرتش را ترك ميكند، بعدا می آيند نزد مردى كه نامش نام من است و او را سرپرست خود ميكنند و خدا او را يارى و تأييد مينمايد.
📚فتنه و آشوبهاى آخر الزمان، باب 100 متن، ص: 38
4- بنى فلان حتما سلطنت ميكنند وقتى سلطنت نمودند و كارشان به #اختلاف كشيد، پراكنده ميشوند و دولتشان از كف ميرود، تا آنگاه كه خراسانی و سفیانی يكى از مشرق و ديگرى از مغرب مانند اسبانى كه مسابقه ميدهند يكى از اين طرف و ديگرى از آن طرف سعى میكنند زودتر وارد #کوفه شوند! و نابودى بنى فلان بدست آنها خواهد بود. و يك نفر از آنها باقى نميماند.
📚 مهدى موعود-ترجمه جلد سيزدهم بحار، متن، ص: 1012
5- امام محمد باقر(ع) : «ناگزير بني عبّاس بايد به حكومت رسند، پس چون به حكومت رسيدند و دچار اختلاف شدند و كارشان دچار از هم پاشيدگى شد ، خراساني و سفيانى بر ايشان خروج كنند، اين از مشرق و آن ديگر از مغرب و همچون دو اسب مسابقه به سوى كوفه از يك ديگر پيشى جويند.
📚غيبت نعمانى-ترجمه غفارى، ص: 366
#داستان_تمام_زندگی_من
#قسمت پنجم
کم کم حس خوشایندی در من شکل گرفت ... با مفهومی به نام حکمت خدا آشنا شدم ... من واقعا نسبت به تمام اون اتفاقات و اون تومور خوشحال بودم . اونها با ظاهر دردناک و ناخوشایند شون، واسطه خیر و رحمت برای من بودند ... واسطه اسلام آوردن من ... و این پاسخ من، به لطف و رحمت خدا بود...
زمانی که من، آلمان رو ترک می کردم . با افتخار و شادی مسلمان شده بودم... من به لهستان برگشتم ... به کشوری که ۹۶ درصد مردمش کاتولیک و متعصب هستند ... و تنها اقلیت یهودی ... در اون به آرامش زندگی می کنن ... اون هم به خاطر ریشه دار بودن حضور یهودیان در لهستانه .. کشوری که یک زمان، دومین پایگاه بزرگ یهودی های جهان محسوب می شد...
هیجان و استرس شدیدی داشتم ... و بدترین لحظه، لحظه ورود به خونه بود...
در رو باز کردم و وارد شدم ... نزدیک زمان شام بود ... مادرم داشت میز رو می چید ... وارد حال که شدم با دیدن من، سینی از دستش افتاد .... پدرم با عجله دوید تا ببینه صدا از کجا بود ... چشمش که به من افتاد، خشک شد ... باورشون نمی شد ... من با حجاب و مانتو وسط حال ایستاده بودم... با لبخند و در حالی که از شدت دلهره قلبم وسط دهنم می زد .... بهشون سلام کردم ...
هنوز توی شوک بودن .. یه قدم رفتم سمت پدرم، بغلش کنم که داد زد ... به من نزدیک نشو...
به سختی نفسش در می اومد ... شدید دل دل می زد ...
تو دینت رو عوض کردی؟ .... یا راهبه شدی؟ ... لبخندی صورتم رو پر کرد . سعی کردم مثل مسلمان ها برخورد کنم شاید واکنش و پذیرش براشون راحت تر بشه
-کدوم راهبه ای رنگی لباس می پوشه؟ ... با حجاب اینطوری ... شبیه مسلمان ها...
و دوباره لبخند زدم...
رنگ صورتش عوض شد ... دل دل زدن ها به خشم تبدیل شد ...
-یعنی تو، بدون اجازه دینت رو عوض
کردی؟ ... تو باید برای عوض
کردن دینت از کلیسا اجازه می گرفتی
و با تمام زورش سیلی محکمی به صورت من زد ... یقه ام رو گرفت و من رو از خونه پرت کرد بیرون...
ادامه دارد ...
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
لینک کانال : @Abbasse_kardani
#داستان_تمام_زندگی_من
#قسمت_ششم
رفتم هتل ... اما زمان زیادی نمی تونستم اونجا بمونم ... و مهمتر از همه ... دیگه نمی تونستم روی کمک مالی خانواده ام حساب کنم ...... برای همین خیلی زود به کار پاره وقت پیدا کردم ...
پیدا کردن کار توی یه شهر ۳۰۰ هزارنفری صنعتی دانشگاهی کار سختی نبود ... به اتاق کوچیک هم کرایه کردم .. و یه روز که پدرم نبود، رفتم وسایلم رو بیارم...
مادرم با اشک بهم نگاه می کرد ... رفتم جلو و صورتش رو بوسیدم ...
شاید من دینم رو عوض کردم اما خدای محمد و مسیح یکیه ... من هم هنوز دختر کوچیک شمام ... و تا ابد هم
دخترتون می مونم ...
مادرم محکم بغلم کرد...
تو دختر نازپرورده چطور می خوای از پس
زندگیت بربیای و تنها زندگی کنی؟ ...
محکم مادرم رو توی بغلم فشردم ...
-مادر، چقدر به خدا ایمان داری؟...
چی میگی آنیتا؟ ... چقدر خدا رو باور داری؟ ... آیا قدرت خدا از شما و پدرم کمتره؟ ...
خودش رو از بغلم بیرون کشید ... با چشم های متحیر و مبهوت بهم نگاه می کرد...
مطمئن باش مادر ... خدای محمد، خدای مسیح و خدایی که مرده ها رو زنده می کرد ... همون خدا از من مراقبت می کنه و من به تقدیر و خواست اون راضیم ...
از اونجا که رفتم بغض خودم هم ترکید ... مادرم راست می گفت ... من، دختر نازپرورده ای بودم که هرگز سختی نکشیده بودم ... اما حالا، دنیای بزرگی مقابل من بود ... دنیایی با همه خطرات و ناشناخته هاش...
روزهای اول، همه با تعجب با من برخورد می کردن ... اما خیلی زود جا افتادم ... از یه طرف سعی می کردم با همه طبق اخلاق اسلامی برخورد کنم تا بت های فکری مردم نسبت به اسلام رو بشکنم ... از طرف دیگه، از احترام دیگران لذت می بردم ...
ادامه دارد. . .
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
لینک کانال : @Abbasse_kardani
مولای غریبم مهدی جان ...
فرقی نمیکند آدمها چه بگویند،
فرقی نمیکند این نزاع تشخیص حق
و باطل را تا کجای تاریخ ادامه دهند!
و چه قدر جنگ و خون تولید کند؛
مهم این است که اصل ماجرا هیچگاه تغییر نمیکند!!
همیشه حق همان خواهد بود
که جواز لبخند تو را داشته باشد ...
و باطل همان که
به قهر از آن رو برگردانده باشی ...
تعجیل در ظهور #امام_زمان صلوات
اللهم عجل لولیک الفرج
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
لینک کانال : @Abbasse_kardani
@alamatha_210920221009.mp3
1.67M
اهمیت ویژه تبلیغ برای امام زمان (١)
▫️اگربه فرمایشات اهل بیت(ع) دقت کنیم و عمیق باشیم دیگه اصل دینمون که امام زمانه غریب نمیمونه...
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
لینک کانال : @Abbasse_kardani