💦🌹💦🌹💦🌹💦
هر صبح روزمان را با سلام به ساحت مقدس چهارده معصوم علیهم السلام
منور و متبرک کنیم.🌹
❤️بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ❤️
❣️اﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ و رحمة الله و بركاته
❣️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ علي بن ابي طالب و رحمة الله و بركاته
❣️السلام علیکِ یا فاطمةَﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀو رحمة الله وبركاته
❣️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ايّها ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ و رحمة الله و بركاته
❣️اﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ايّها الشهيد و رحمة الله وبركاته
❣️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦِ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ و رحمة الله وبركاته
❣️السلاﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ایّها ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ و رحمة الله وبركاته
❣️اﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ایّها ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ و رحمة الله وبركاته
❣️اﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ایّها ﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ و رحمة الله وبركاته
❣️ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ايّها ﺍﻟﺮﺿَﺎ و رحمة الله وبركاته
❣️اﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ايّها ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ و رحمة الله وبركاته
❣️السلاﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ايّها ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ و رحمة الله وبركاته
❣️اﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ايّها ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ و رحمة الله وبركاته
❣️السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی و یا خلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القرآن اِمامَ الاِنسُ و الجّانّ و رحمة الله وبركاته.
🌷السلام عليكم جميعاً ورحمة الله و بركاته🌷
💦🌹💦🌹💦🌹💦🌹💦🌹
التماس دعا
#دلنوشته
#خدا_کند_آقایم_بیاید...
💠 تازه از سفر رسیده بود،
نشانی خانه ای که می خواست را همه می دانستند
و راهنمایی اش می کردند،
آفتاب که به مغرب رسید می خواست از اسب پیاده شود و حاجتش را بگوید...
شنیدهبودصاحبخانه #کریمتریناست...
هنوز از اسب پیاده نشده بود
که امام حسن علیه السلام یک کیسه نقره به او داد
و گفت حاجتت را نگفته می دانم...
حالا پیش خودم می گویم
💠 آقای من
حاجت من را هم که نگفته می دانی
آقاجان میشود مستجابش کنی؟
🙏خدا کند آقایم بیاید...
🕊✨اللهم عجل لولیک الفرج✨🕊
تلگرام نمونه - @doaykomeil.mp3
639.9K
•﷽•
🎙#نوای_مهدوی
علی فانی..
العجل مولا مولا ...
جان عالم بر لب آمد ای خدا مهدی نیامد 😔
#پیشنهاددانلود🌸
➖➖➖➖➖➖➖
💥💥حوادث قبل از خروج #سفیانی 💥💥
🌟ترتیب "حوادث قبل از خروج سفیانی"، از کتاب الغیبۀ نعمانی به نقل از امام علی و امام باقر، چنین خواهد بود:
⭐️1. اختلاف و جنگ بین دو پرچم و دو تفکر در منطقه شام و سوریه (اختلف الرمحان بالشام)
⭐️2. صوت با پیروزی در پایتخت منطقه شام، دمشق (یجیئکم صوت من ناحیۀ دمشق بالفتح) و رجفۀ با رحمت برای مومنین و عذاب برای کافرین در سوریه (رجفۀ تکون بالشام یهلک فیها اکثر من مائۀ الف، یجعلها الله رحمۀ للمومنین و عذابا للکافرین)
⭐️ 3. ورود ادوات نظامی پیشرفته به سوریه (اصحاب البراذین الشهب المحذوفۀ)
⭐️ 4. ورود پرچم های زرد رنگ از غرب سوریه به این کشور (الرایات الصفر تقبل من المغرب حتی تحل بالشام)
⭐️ 5. خسف و زلزله دمشق در محور جابیه- حرستا (تخسف قریۀ من قری الشام تسمی الجابیۀ)
⭐️6. بخشی های از مسجد اموی دمشق، فرو می ریزد (تسقط طائفۀ من مسجد دمشق الایمن)
⭐️ 7. ادعای انفصال کردها از حاکمیت منطقه شام و سوریه (مارقۀ تمرق من ناحیۀ الترک)
⭐️ 8. حمله ترک ها به مناطق کردنشین سوریه (سیقبل اخوان الترک حتی ینزلوا الجزیرۀ)
⭐️9. بعد از این حوادث، منطقه شام و سوریه، واقعا تخریب می شود (اول ارض تخرب، ارض الشام)
⭐️ 10. غربی ها ، خود از اختلاف و اضطراب و چه بسا جنگ جهانی، رنج می برند (هرج الروم)
⭐️11. غربی ها در دفاع از یهودیان، وارد رمله، میناء اشدود در فلسطین، می شوند (و ستقبل مارقۀ الروم حتی ینزلوا الرملۀ)
⭐️بنابراین، اگر حوادث منطقه شام و فعلی سوریه در زمان معاصر، به "ترتیب" ذکر شده در حدیث فوق و به فاصله "زمانی معین"، رخ دهد، شاید به این معنا خواهد بود که وارد "تحولات عصر ظهور" در سوریه، شده ایم. (ان شاءالله )
🌤 انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا 🌤
➖➖➖➖➖
⭕️ #یهود_و_ظهور_منجی
🔹 اگر چه در منابع اسلامی اطلاعات دقیقی درباره یهود پیش از #ظهور در دست نیست، ولی با توجه به ویژگیهای بیان شده یهود در قرآن از جمله نژادپرستی و خودبرتربینی، پیامبری را که دلخواه آنها نباشد، نمیپذیرند.
⭕️ دشمنی شدید آنها با مسلمانان سبب خواهد شد تا در عصر پیش از ظهور و در حین ظهور موضع منفی و واکنش سلبی از خودشان نشان دهند و پیش بینیهای لازم را در جهت رویارویی با #امام_زمان (علیه السلام) داشته باشند.
➕از سویی یکی از پایههای اساسی و اصول مهم یهود، ایمان به آمدن #ماشیح و دوره نجات (گئولا) است.آنان معتقدند که این آرمان موهوم با سیطره یهود بر سرزمین موعود همراه خواهد بود آنچنان که در کتاب مقدس آنان آمده است: «به اخلاف تو [ابراهیم] این سرزمین را از رود مصر تا شط بزرگ، شط فرات، عطا میکنیم».
بر این اساس یهودیان با توهم تحقق به وعده الهی بر #فلسطین مسلط شدند. این در حالی است که این وعده به فرض صحت، دلالتی بر تحقق آن در زمان #ظهور منجی موعود ندارد. چرا که در قرآن به این موضوع اشاره شده است.
#ویژه_ها
♻️آیا سفیانی نماد است یا حقیقت⁉️
♦️سمبلیک و نماد دانستن سفیانی با روایات متعددی سازگاری ندارد!
♦️️ در برخی روایات، نام سفیانی و نَسَبش ذکر شده و در برخی روایات حتی از وضعیت ظاهری و جسمانی او سخن به میان آمده است.
♦️در برخی روایات به دین او و یا به مکان و زمان قیامش اشاره شده، و در برخی روایات نیز از حمله او به عراق، مدینه و مکه گفته شده و یا از کشته شدنش …
♦️کنایه گرفتن تمامی این روایات، مورد تایید بزرگان نیست؛ لذا باید سفیانی را یک انسان بدانیم، نه واژه ای سمبلیک و نمادین!
#پرسش_مهدوی
#شبهات_مهدویت
#تشرف_یافتگان
✔️ برای دیدن ما رمل و اسطرلاب نیازی نیست، مانند این پیر مرد باشید!
💠 حضرت آیت الله مظاهری مدظله:
🔸يک #طلبه میخواست با رمل، امام زمان سلام الله علیه را پيدا کند. در حجرهای از حجرات صحن اباعبدالله علیه السلام بود و رمل او گفت امام زمان در صحن مطهر است.
- اين دويد در صحن و کسی را ديد و بدنش به لرزه افتاد و گنگ شد و نتوانست سلام کند.
⭕️ آقا امام زمان ارواحنا له الفداء فرمودند: نمیخواهد با رمل و اسطرلاب مرا پيدا کنید! بلکه کاری کن مثل اين پيرمرد، که من خودم بيايم...
🔍 اين طلبه میگويد: من دو سه روز اين پيرمرد را کنترل کردم و ديدم اين پيرمرد بساط انداز است.
👈🏼 اما با انصاف و قانع و مقيد است. موقع #نماز هم به دنبال نماز و جماعت و زيارت میرود.
🔹بعد از دو سه روز به او گفتم: اين که نزد تو میآيد کيست؟! گفت: نمیدانم بعضی اوقات میآيد و حرفهای خوبی برايم دارد...
- و بعضی اوقات برايم #روضه میخواند و هم خودش و هم من گريه میکنيم.
📎 منبع: به نقل از پایگاه اینترنتی شفقنا
4_5942544242831263738.mp3
13.64M
🥀و صل الله علیک یا عشق
🎤 سید رضا_نریمانی
#شور_احساسی
#یا_ثارالله_حسین_ع
🚩#ما_ملت_امام_حسینیم
#من_ماسک_میزنم
امام سجاد علیه السلام میفرمایند:
اهل زمان #غیبت او که قائل به امامت او و منتظر #ظهور او باشند، برتر از مردمان هر زمان دیگر میباشند، زیرا خدای تبارک و تعالی به آنها آن قدر عقل، فهم و شناخت عطا فرموده است که غیبت امام در پیش آنها چون زمان حضور شده است.
خداوند اهل آن زمان را همانند مجاهدانی قرار داده که در محضر رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ شمشیر بزنند، آنها مخلصان حقیقی و شیعیان واقعی و دعوت کنندگان به دین خدا در آشکار و نهان میباشند.
📚بحارالانوار جلد ۵۲ ، صفحه ۱۲۲
📚منتخب الاثر صفحه 244
4_5985767037056583450.mp3
1.01M
🎧 تاحالاچندنفرراآوردمدرخونه
امامزمانعلیهالسلام
🎤استاد معاونیان
ایامامزمان،تویارمنی♡
پیشنهادویژه👌👌
درمحضرحضرت دوست
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_صدوشصتوهفت 👈این داستان⇦《 عطش 》 ــــــــــــــــــــــــ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻
#قسمتــــ_صدوشصتوهشت
👈این داستان⇦《 جاده کربلا 》
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎کابووسهای من شروع شده بود ... یکی دو ساعت بعد از اینکه خوابم میبرد ... با وحشت از خواب میپریدم ... پیشانی و سر و صورتم، خیس از عرق ...😓
🔹بارها سعید با وحشت از خواب بیدارم کرد ...
- مهران پاشو ... چرا توی خواب، ناله میکنی❓ ...
🔸با چشمهای خیسم، چند لحظه بهش نگاه میکردم ...
- چیزی نیست داداش ... شما بخواب ...😭
🔻و دوباره چشمهام رو میبستم ...
اما این کابووسها تمومی نداشت ... شب دیگه ... و کابووس دیگه ...
و من، هر شب جا میموندم ... هر بار که چشمم رو میبستم ... هر دفعه، متفاوت از قبل ...😔😔
💢هر بار خبر ظهور میپیچید ... شهدا برمیگشتند ... کاروانها جمع میشدند ... جوانها از هم سبقت میگرفتند ... و من ... هر بار جا میموندم ... هر بار اتوبوسها مقابل چشمان من حرکت میکردن ... و فریادهای من به گوش کسی نمیرسید ... با تمام وجود فریاد میزدم ...😵😵
🔸دنبال اتوبوسها میدویدم و بین راه گم میشدم ...
من یک بار در بیداری جا مونده بودم ... تقصیر خودم بود ... اشتباه خودم بودم ... و حالا این خوابها ...
کابووسهای من بود؟ ... یا زنگ خطر❓🚨...
🔻هر چه بود ... نرسیدن ... تنها وحشت تمام زندگی من شد... وحشتی که با تمام سلولهای وجودم گره خورد ... و هرگز رهام نکرد ... حتی امروز ...😔
علیالخصوص اون روزها که اصلا حال و روز خوشی هم نداشتم ...
🔹مسجد، با بچهها مشغول بودیم که گوشیم زنگ زد 📱... ابالفضل بود ...
مهران میخوایم اردوی راهیان ... کاروان ببریم غرب ... پایهای بیای❓ ...
🔸بعد از مدتها ... این بهترین پیشنهاد و اتفاق بود ... منم از خدا خواسته ...
- چرا که نه ... با سر میام ... هزینهاش چقدر میشه❓ ...
🔹- ای بابا ... هزینه رو مهمون ما باش ...جان ما اذیت نکن ... من بار اولمه میرم غرب ... بزار توی حال و هوای خودم باشم ...😍
🔻خندید ...
- از خدات هم باشه اسمت رو واسه نوکری شهدا نوشتیم ...🍃✨
🔻ناخودآگاه خندیدم ... حرف حق، جواب نداشت ... شدم مسئول فرهنگی و هماهنگی اتوبوسها ... و چند روز بعد، کاروان حرکت کرد ...
🔸تمام راه مشغول و درگیر ... نهار ... شام ... هماهنگ رفتن اتوبوسها ... به موقع رسیدن به نقاط توقف و نماز ... اتوبوس شماره فلان عقب افتاد ... اینجا یه مورد پیش اومده ... توی اتوبوس شماره ۲ ... حال یکی بهم خورده ... و ...
💢مشهد تا ایلام ... هیچی از مسیر نفهمیدم ... بقیه پای صحبت راوی ... توی حال خودشون یا ...
من تا فرصت استراحت پیدا میکردم ... یا گوشیم زنگ میزد📱 ... یا یکی دیگه صدام میکرد ... اونقدر که هر دفعه میخواستم بخوابم ... علی خندهاش میگرفت ...😂
جون ما نخواب ... الان دوباره یه اتفاقی میافته ...
🔹حرکت سمت مهران بود و راوی مشغول صحبت ... و من بالاخره در آرامش ... غرق خواب ... که اتوبوس ایستاد ... کمی هشیار شدم ... اما دلم نمیخواست چشمم رو باز کنم ... که یهو علی تکانم داد ...
- مهران پاشو ... جاده کربلاست ...🍃✨
✔️پ.ن: علت انتخاب نام مستعار مهران، برای شخصیت اول داستان ... براساس حضور در منطقه عملیاتی مهران ... و وقایع پس از آن است ...🌸
۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰
#ادامــــــہ_داردـ ـ ـ
🚩#ما_ملت_امام_حسینیم
#من_ماسک_میزنم
لینک کانال : @Abbasse_kardani