┄┅┄┅┄ ❥💔❥ ┄┅┄┅┄
#خداوند_را_به_حق_عمهجانم_زینب
#قسم_دهید_تا_فرج_نزدیک_شود❗️
💎آیت الله حاج میرزا احمد سیبویه، ساكن تهران، از آقای شیخ حسین سامرایی كه از اتقیای اهل منبر در عراق بودند، نقل كردند:
♦️در ایامی كه در #سامرا مشرف بودم، در روز جمعهای، طرف عصر به #سرداب مقدس رفتم. دیدم غیر از من احدی نیست. حالی پیدا كردم و متوجه مقام حضرت #صاحب_الأمر علیه السلام شدم.
♦️در آن حال #صدایی از پشت سر #شنیدم كه به فارسی فرمود: به #شیعیان و دوستان بگویید كه خدا را به حق عمه ام #حضرت_زینب (علیهاالسلام) #قسم دهند، كه #فرج مرا #نزدیك گرداند.
📚ستارهی درخشان شام ص 330، به نقل از شیفتگان حضرت مهدی علیه السلام ج 1، ص 251
┄┅┄┅┄ ❥💔❥
👤 استاد_عالی
⭕️ همه جا محضر امام زمان است
💢همه جا #محضر امام زمان است به اذن الله، این بزرگوار این چنین #اشرافی دارد به عالم و همه جا محضر او است هیچ #خلوتی نیست که از #چشم مهربان این ولی الهی پنهان باشد.
♨️ کسی #خدمت امام رضا علیه السلام رسید معروف است شاید شنیدید گفت آقا جان اگر میشود برای من و #خانوادهام دعا بکنید امام رضا علیه السلام فرمود «اولست افعل»؛ مگر این کار را نمیکنم.
⚠️بعد حضرت فرمودند؛ به خدا #قسم کارهای شما را ما خبر داریم و اعمالتان شب و روز بر ما #عرضه میشود، این شخص یک مقداری برایش #سنگین بود که برای همه ی کارها ائمه خبر دارند.
🔆بعد امام رضا علیه السلام همان جا برای این که تحیر این فرد را #برطرف بکند فرمود که مگر این آیه ی قرآن را نخواندی «قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ» (توبه/105) هم خدا هم #رسول هم مومنین اعمال شما را خبر دارند، آیه ی #قرآن است میبینند در رأس مومنین معصومیناند که خبر دار هستند.
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
5⃣1⃣#قسمت_پانزدهم
💢 تو چشم به #آسمان 🌫مى دوزى...
قامت دو نوجوانت را دوره مى کنى و مى گویى : #رمز این کار را به شما مى گویم تا ببینم خودتان چه مى کنید.
عون و محمد هر دو با #تعجب مى پرسند:رمز؟!و تو مى گویى : آرى، #قفل🔒 رضایت امام به رمز این کلام ،گشوده مى شود. بروید، بروید و امام را به #مادرش_فاطمه_زهرا
#قسم بدهید. همین... به #مقصود مى رسید...اما...
🖤هر دو با هم مى گویند:
اما چه مادر⁉️#بغضت را فرو مى خورى و مى گویى : #غبطه مى خورم به حالتان . در آن سوى هستى ، جاى مرا پیش #حسین خالى کنید.... و از #خداى_حسین ، آمدن و پیوستنم را
بخواهید.هر دو #نگاهشان را به حلقه اشک 😢چشمهاى تو مى دوزند و پاهایشان #سست مى شود براى رفتن...
💢 مادرانه تشر مى زنى :بروید دیگر، چرا ایستاده اید؟!چند قدمى که مى روند، صدا مى زنى:راستى! و #سرهاى هر دو بر مى گردد.سعى مى کنى محکم و آمرانه سخن بگویى:همین #وداعمان باشد. برنگردید براى وداع با من ، پیش چشم حسین.و بر مى گردى...
🖤و خودت را به درون خیمه 🏕مى اندازى و تازه نفس اجازه مى یابد براى رها شدن و #بغض مجال پیدا مى کند براى ترکیدن و اشک 😭راه مى گشاید براى آمدن.#چقدر به گریه مى گذرد؟
از کجا بدانى ؟فقط وقتى طنین #فریاد_عون به رجز در میدان مپیچید،...
به خودت مى آیى و مى فهمى که کلام رمز، کار خودش را کرده است و پروانه #شهادت از سوى امام صادر شده است.
💢 شاید این #اولین_بار باشد که صداى فریاد عون را مى شنوى... از آنجا که همیشه با تو و دیگران ، آرام و به مهر سخن مى گفته.... نمى توانستى تصور کنى که ذخیره و ظرفیتى از فریاد هم در حنجره داشته باشد. #فریادش ، دل تو را که از خودى و مادرى، مى لرزاند، چه رسد به دشمن که پیش روى او ایستاده است:
🖤آهاى دشمن ! اگر مرا نمى شناسید، بشناسید! این منم فرزند #جعفر طیار، شهید #صادقى که بر تارك بهشت🌸 مى درخشید✨ و با بالهاى سبزش در فردوس پرواز 🦋مى کند. و در روز حشر چه افتخارى برتر از این ؟!ذوق مى کنى از اینهمه #استوارى و #صلابت و این اشک که مى خواهد از پشت پلکها سر ریز شود، #اشک_شوق است....
💢 اما اشک و #شیون و آه ، همان چیزهایى هستند که در این لحظات نباید خودى نشان دهند. حتى بنا ندارى پا را از خیمه بیرون بگذارى . آن هنگام که بر تل پشت خیمه⛺️ ها مى رفتى و #حسین و میدان را نظاره مى کردى ، فرزند تو در میدان نبود.اکنون از #خیمه درآمدن و در پیش چشم حسین ظاهر شدن یعنى به رخ کشیدن این دو هدیه کوچک.
🖤 و این دو گل 🌷نورسته چه #قابل دارد پیش #پاى_حسین!اگر همه جوانان عالم از آن تو بود، #همه را فداى یک نگاه حسین مى کردى و عذر مى خواستى .
اکنون #شرم از این دو هدیه کوچک، کافیست تا تلاقى نگاه تو را با حسین پرهیز دهد...🍂
#ادامه_دارد......
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
لینک کانال : @Abbasse_kardani