eitaa logo
آبنوس
556 دنبال‌کننده
331 عکس
405 ویدیو
1 فایل
آبنوس؛ آن درخت سیاهرنگی ست که رنگش نشانه استقامت اوست... به هر بادی نمی لرزد چرا که به ریشه اش ایمان دارد ... پس ثمره اش شیرین است به رنگ نور... ادمین: @L_K_tch
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ ♦️پیام شماره ۴۵ 🌀در پیام گذشته به قسمتهایی از کتاب مقدس که خیانت بنی اسراییل به عهدی که با خدا بسته بودند را فاش میکرد، اشاره نمودیم. ⭕️همچنین گفتیم بزرگان یهود برای آنکه تا جای ممکن رد و نشانی از عهد معهود باقی نماند، در نوشته ها و کتب پیامبران بنی اسراییل دست بردند و تحریف شان کردند. تا آنجا که تورات اصلی دزدیده شد و سالها بعد که دیگر کسی چیزی از تورات حقیقی به یاد نداشت، کتاب جدیدی به عنوان تورات موسی به مردم معرفی شد! 🔵این، در حالی بود که موسی علیه السلام به کاهنان سفارش کرده بود تورات را که حاوی قوانین و "عهد" بنی اسراییل با خدا بود، به همراه الواح سنگی ۱۰ فرمان، در صندوقی ویژه به نام "صندوق عهد" (تابوت عهد) نگهداری کنند. ✴️قرار بود هر ۷ سال یکبار، همه ی بنی اسراییل در مکانی ویژه جمع شوند و کاهنان، محتوای موجود در صندوق عهد را برای مردم بخوانند تا هم تجدید پیمان شود و هم فرزندان شان آنها را بیاموزند. اما سالها پس از موسی علیه السلام وقتی کاهنان در صندوق را باز کردند، جز دو لوح سنگی چیزی در آن نیافتند! بدین ترتیب کلام تورات و محتوای عهد از دسترس مردم خارج گردید. ✍آبنوس @Abnooss1 ┄┄┅═✧❁🌼🌹🌼❁✧═┅┄
❇️ ♦️پیام شماره ۴۶ 🌀در پیام قبل به این موضوع اشاره کردیم که: با استناد به کتاب مقدس فعلی، پس از حضرت موسی، برخی از بزرگان بنی اسراییل، تورات حقیقی را که در تابوت عهد نگهداری می شد، سر به نیست کردند تا نشانی از عهد معهود باقی نماند. از آن پس مردم سال‌های طولانی به دور از تورات موسی علیه السلام و مفاد عهد الهی، روزگار گذراندند؛ تا آنجا که به تأیید کتاب مقدس، نسل‌های بعد عملا بی دین شدند. ✳️خداوند مهربان، باز هم برای بنی‌اسراییل پیامبرانی فرستاد تا به صراط مستقیم بازگردند؛ اما بنی‌اسراییل همه‌ی آنها را یا طرد کردند و یا به قتل رساندند. تا آنجا که در یک ساعت، ۴۳ پیامبر را کشتند! ⚡️خشم خدا برانگیخته شد و خطاب به بنی‌اسراییل گفت: "از روزی که پدران شما از مصر بیرون آمدند تا به امروز، خادمین یعنی انبیای خود را هر روز نزد شما فرستادم. ولی نه به سخنان‌شان گوش دادید و نه به ایشان اعتنایی کردید، بلکه سختدل و یاغی شده بدتر از پدرانتان رفتار نمودید. ای قومها بشنوید! ای گواهان بنگرید که بر سر ایشان چه خواهد آمد! ... هم اهالی یهودا و هم اسراییل عهدی را که با پدرانشان بسته بودم، شکسته‌اند. پس چنان بلایی بر ایشان خواهم فرستاد که نتوانند جان سالم بدر ببرند" 🔴با اتفاقاتی که افتاد، روشن بود که بنی‌اسراییلیان به دلیل شکستن عهد معهود، دیگر قوم برگزیده‌ی خدا محسوب نمی‌شوند و فرمانروایی زمین در آخرالزمان به ایشان نمی‌رسد. ❓اما آیا رهبران یهود از چنین موقعیت وسوسه‌انگیزی (یعنی حکمرانی و فرمانروایی بر جهانیان) به این سادگی چشم می‌پوشیدند؟ ‌ ✍آبنوس @Abnooss1 ┄┄┅═✧❁🌼🌹🌼❁✧═┅┄
❇️ ♦️پیام شماره ۴۷ 🌀در پیام های قبل، نشان دادیم با همه ی تحریفاتی که برای پوشاندن مفاد عهد معهود در کتب پیامبران بنی اسراییل صورت گرفته بود، باز هم از کتاب مقدس فعلی به صراحت قابل اثبات است که: ❌بنی اسراییلیان دیگر لایق اینکه قوم برگزیده‌ی خدا باشند و در آخرالزمان حکمرانی جهان را عهده دار شوند، نبودند؛ چراکه خداوند به حضرت ابراهیم علیه السلام وعده داده بود این جایگاه را به آن دسته از فرزندان ابراهیم علیه السلام بدهد که عهد الهی را حفظ کنند. اما بنی اسراییل عهد را شکست. ✴️همچنین، با وجود همه ی تحریفات، موارد متعددی در کتاب مقدس به جای مانده که از آمدن موعودی خاص از قومی غیر از بنی اسرائیل خبر‌ می‌دهد. این بشارات هم در عهد عتیق (کتب انبیای پیش از عیسی مسیح) و هم در عهد جدید (نوشته‌های منتسب به حضرت عیسی و مبلغان مسیحی) دیده‌ می‌شود. ✅در پیام های بعد به دو نمونه از بشارات عهد عتیق اشاره خواهیم نمود. ✍آبنوس @Abnooss1 ┄┄┅═✧❁🌼🌹🌼❁✧═┅┄
❇️ ♦️پیام شماره ۵۴ 🌀گفتیم بزرگان یهود پس از دسیسه ی قتل حضرت عیسی علیه السلام باید سراغ نابودی انجیل می رفتند. چراکه انجیل، سراسر مژده به آمدن موعود عهد با ذکر دقیق نشانه ها و ویژگی هایش بود. ✴️بدین ترتیب همان اتفاقی که برای تورات افتاد، به سر انجیل نیز آوردند و انجیل هم مانند تورات ناپدید شد! ✳️به دنبال این اتفاق عجیب، عده‌ای از شاگردان و پیروان حضرت عیسی تصمیم گرفتند آنچه از کلام عیسی مسیح به یاد دارند، بنویسند و به جای انجیل عیسی در اختیار مردم قرار دهند. حتی آنهایی که عیسی را از نزدیک ندیده بودند و فقط از این و آن حرفهایی از مسیح و آیینش شنیده بودند، قلم به دست گرفتند تا کتاب خدا را بازنویسی کنند. صدها انجیل نوشته شد که همه با هم متفاوت و حتی در تضاد بود. (سال ها بعد به تصمیم و سلیقه ی گروهی از کشیشان از میان همه ی اناجیل، ۴ انجیل به عنوان کتاب رسمی مسیحیان پذیرفته شد که هم اکنون در کتاب مقدس مسیحیان وجود دارد و مابقی نامعتبر خوانده شد) 🔵این اوضاع آشفته، فرصت مناسبی را در اختیار یهودیان قرار می‌داد تا هر آنچه از آموزه‌های عیسی باب میل‌شان نیست حذف یا تحریف کنند و به جای کلام خدای عیسی به خورد مردم بدهند. اما برای این کار، یهودیان باید ابتدا در میان مسیحیان نفوذ می‌کردند و مهره‌ای را بین ایشان قرار می‌دادند تا از طریق وی نقشه‌های خود را عملی سازند. ✅در هفته ی آینده به ادامه ی این موضوع خواهیم پرداخت. ✍آبنوس @Abnooss1 ┄┄┅═✧❁🌼🌹🌼❁✧═┅┄
آبنوس
❇️ #عهد_معهود ♦️پیام شماره ۵۴ 🌀گفتیم بزرگان یهود پس از دسیسه ی قتل حضرت عیسی علیه السلام باید سراغ
❇️ ♦️پیام شماره ۵۵ 🌀در پیام قبل گفتیم بزرگان یهود برای تحریف آموزه های حضرت عیسی تصمیم گرفتند یک نفر از بین خودشان را به عنوان نفوذی به جمع مسیحیان وارد کنند. برای این مأموریت حساس، یکی از یهودیانِ بسیار متعصب و ضد مسیح انتخاب شد. این فرد که «پولس» خوانده می‌شد، با ترفندی فریب آمیز به عنوان عامل نفوذی وارد گروه مبلغان مسیحی شد. ✴️پولس در حالی به تبلیغ و تعلیم آموزه‌های مسیح مشغول شد که نه در زمان حضور و حیات مسیح، او را دیده بود و نه نزد هیچ یک از حواریون عیسی تعلیم گرفته بود. ❌با این وجود، او توانست تحریفات زیادی وارد مسیحیت کند؛ از اینکه عیسی پسر خدا بوده (نه بنده‌ی خدا) تا اینکه پس از عیسی بکن نکن‌های شریعت منسوخ شده و نیازی به انجام اعمال شرعی نیست. او حتی ختنه کردن را که از زمان حضرت ابراهیم به عنوان نشان پذیرش عهد معهود در میان ایمان داران انجام می شد، از مسیحیت حذف کرد. ✅در پیام بعد، به تأثیرات این موضوع در اساس مسیحیت خواهیم پرداخت. ✍آبنوس @Abnooss1 ┄┄┅═✧❁🌼🌹🌼❁✧═┅┄
❇️ ♦️پیام شماره ۵۸ ⚪️شناسایی خاندانی که قرار بود پیغمبر آخرالزمان از دامان آنها متولد شود، با آن همه توصیفات دقیقی که پیامبران بنی اسراییل از جمله موسی و عیسی علیهماالسلام از نَسَب و قیافه و صفات و خُلقیات وی گفته بودند، کار دشواری نبود. ☘یهودیان به خوبی می‌دانستند موعود عهد (احمد از نسل اسماعیل) در کدام منطقه و از کدام خانواده به دنیا خواهد آمد. از این رو عده‌ای از یهودیان منطقه‌ی خوش آب و هوای اورشلیم را ترک کردند و به محل سکونت بنی اسماعیل در بیابان‌های عربستان کوچ کردند. برخی از این یهودیان به شوق دیدار و وصالِ موعودِ عهد، تن به چنین سفر سختی دادند و برخی دیگر به جهت مأموریتی که بزرگان یهود به آنها سپرده بودند! ✴️مأموریت ایشان (گروه دوم) این بود که از روی علم نَسَب شناسی و نشانه‌هایی که در کتب آسمانی‌شان داشتند، افرادی را که احتمال می‌دادند موعود عهد از نسل آنها به دنیا بیاید، شناسایی کرده، به قتل برسانند. یعنی ترور اجداد پیامبر خاتم! ✍آبنوس @Abnooss1 ┄┄┅═✧❁🌼🌹🌼❁✧═┅┄
❇️ ♦️پیام شماره ۵۹ ✴️تاریخ را که مرور می‌کنیم متوجه می‌شویم اجداد پیامبر رحمت، یکی پس از دیگری به مرگی مشکوک و عجیب از دنیا رفته‌اند! اما از آنجا که خداوند اراده کرده بود تا برترین بنده‌اش - محمّد مصطفی صلّی الله علیه و آله وسلم - به دنیا بیاید، همواره تیر یهود دیر به هدف می‌خورد. 🔵به عنوان نمونه جناب هاشم جدّ دوم پیامبر در سفری تجاری به شام به طرز مرموزی از دنیا می‌رود. شیرمردی تنومند و سالم که یکباره در شبی که می‌خواهد از سفر بازگردد در نزدیکی مقرّ یهودیان مسموم می‌شود و از دنیا می‌رود! ❓اما دلیل این اتفاق چیست؟ یهودیان از روی پیش گویی‌های تورات و همچنین علم نَسَب شناسی و چهره شناسی، می‌دانستند پیامبر خاتم از نسل هاشم به دنیا می‌آید. پس دو راه پیش پای‌شان بود: -   یا باید با هاشم وصلت می‌کردند تا نور نبوت از صلب هاشم به زنی یهودی انتقال می‌یافت و بدین ترتیب یهودیان نیز در شرافتِ به دنیا آمدن آن ۱۴ برگزیده از نسل‌شان و همچنین سروَری و مهتری در آخرالزمان شریک می‌شدند. -   و یا اینکه هاشم را می‌کشتند و برای همیشه خیال‌شان از به دنیا آمدن احمد و خاندانش راحت می‌شد. 💠هاشم تن به ازدواج با دختران یهودی نداد. حتی نجاشی (پادشاه حبشه) و قیصر (پادشاه روم) که وصف هاشم و گوهری که در صلبش بود را از کاهنان و آگاهان به کتب آسمانی شنیده بودند، از هاشم درخواست کردند تا با دختران‌شان ازدواج کند؛ اما هاشم با آنها وصلت نکرد. 🔸پس یهود سراغ راه دوم رفت و دست به ترور هاشم زد. ✅ در آینده به ادامه‌ی ماجرا خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید🌸 ✍آبنوس @Abnooss1 ┄┄┅═✧❁🌼🌹🌼❁✧═┅┄
♦️پیام شماره ۶۰ 🌀 خواندید، هاشم جد اعلای رسول خاتم تن به ازدواج با دختران یهود نداد. لذا بزرگان یهود برای آنکه آن ۱۴ برگزیده ی موعود از نسل بنی اسماعیل به دنیا نیاید، دست به ترور هاشم زد. غافل از اینکه هاشم مدتی پیش با سلما - دختر یکی از بزرگان مدینه که در جمال و کمال و عفاف از همه‌ی زنان هم عصرش برتر بود – ازدواج کرده بود و آنها در انتظار فرزندی مبارک بودند. هاشم از ارزش و اهمیت گوهری که در صلبش بود و اکنون به وجود سلما انتقال یافته بود، آگاه بود. این را نیز به خوبی می‌دانست ک یهود مترصّد نشسته تا مانعِ به بار نشستن این گوهر بی همتا شود. به همین دلیل هنگامی که می‌خواست برای سفری تجاری به شام برود به همسرش سلما گفت: "من امانتی را نزد تو می‌گذارم که خداوند تعالی آن را نزد آدم علیه السلام به ودیعه گذاشت. و آدم هم آن را به فرزندش شیث سپرد و همین طور از فردی [از میان برگزیدگان الهی] به فرد دیگر به ارث رسید تا آنکه به دست ما رسید و خداوند به سبب این نور به ما شرافت بخشید. و اکنون من آن را به تو می‌سپارم و از تو عهد و پیمان می‌گیرم تا در مراقبت و حفظ او بکوشی و اگر به دنیا آمد و من در کنارت نبودم او را همچون تخم چشمانت و روح و جانت بدانی. و اگر تقدیر چنین بود که چشمانم از دیدارش محروم شوند، مراقب باش که حسودان و دشمنان زیادی دارد که بدترین‌شان یهود است. هاشم پس از آنکه به سلما بشارت داد پیامبر آخرالزمان از نسل فرزند ایشان به دنیا خواهد آمد؛ و از همسرش برای محافظت از امانت مهم الهی پیمان گرفت، راهیِ سفر شد.      ٠        ✍آبنوس @Abnooss1 ┄┄┅═✧❁🌼🌹🌼❁✧═┅┄
♦️پیام شماره ۶۱ 🍃بزرگان یهود به هدف جلوگیری از تولد موعود معهود که بر طبق بشارتهای انبیاء بنی اسراییل از نسل هاشم به دنیا می آمد، هاشم را ترور کردند. غافل از آنکه سلما (همسر هاشم) باردار بود. سلما پسری به دنیا آورد به نام «شیبه». او طبق قولی که به شوهرش داده بود، به شدت از «شیبه» مراقبت می‌کرد و نمی‌گذاشت غریبه‌ای به او نزدیک شود. 🌀سالها گذشت تا اینکه یهودیان به وجود «شیبه» پی بردند و تصمیم گرفتند او را هم مانند پدرش بکشند. اما هربار دایی‌های شیبه، جانش را نجات دادند. «مُطلِّب» برادر هاشم که در مکه زندگی می‌کرد متوجه خطری که جان برادرزاده‌اش را تهدید می‌نمود شد و سریعا خود را به مدینه رساند. او از سلما خواست تا برای حفظ جان شیبه، اجازه دهد تا او را با خود به مکه ببرد؛ چرا که مطلّب و خانواده‌اش از افراد قدرتمند مکه بودند و کسی نمی‌توانست به راحتی به حریم آنها نزدیک شود. سلما که جان فرزندش را در کنار خانواده‌ی پدری در امنیت بیشتری می‌دید، شیبه را به مطلّب سپرد. ⚪️مردم مکه با دیدن پسر بچه‌ای همراه مطلّب، گمان کردند آن پسر، غلامی است که مطلّب در راه سفرش آن را خریده؛ لذا شیبه را عبدالمطلّب (یعنی بنده‌ی مطلّب) خطاب کردند. مطلّب هم که ترجیح می‌داد کسی از شخصیت واقعیِ برادرزاده‌اش آگاه نشود، اجازه داد تا مردم او را با همین عنوانِ «عبدالمطلّب» صدا کنند. اینگونه بود که نام «عبدالمطلّب» روی «شیبه» باقی ماند. ✍آبنوس @Abnooss1 ┄┄┅═✧❁🌼🌹🌼❁✧═┅┄
پیام شماره ۶۲ گفتیم "مطلّب" (برادر هاشم) برای مراقبت از برادرزاده‌اش "شیبه" او را به مکه برد. مردم که نمی دانستند آن پسر، پسر هاشم است، او را "عبدالمطلب" یعنی غلام مطلب صدا می کردند. مطلّب نیز برای حفظ جان شیبه، با این موضوع برخوردی نکرد. عبدالمطلّب (یا همان شیبه) ازدواج کرد. خداوند به او ده پسر عطا فرمود که نام عزیزترین‌شان را «عبدالله» گذاشت. 🔶دوباره سر و کله‌ی یهود پیدا شد. این بار بیشتر از پیش مصمّم بودند. چون می‌دانستند دیگر فرصت زیادی برای‌شان باقی نمانده و عبدالله اگر زنده بماند، پدر فرخنده ترین، عزیزترین، برترین و شریف‌ترین بنده‌ی خدا یعنی «محمد» خواهد شد. هرچه ترفند داشتند به کار بستند. آنها دختران زیبارویی از میان یهود انتخاب نمودند و سراغ عبدالله فرستادند تا شاید نقشه‌شان کارساز افتد. همچنانکه در ماجرای هاشم هم اشاره گردید، اگر چنین اتفاقی رخ می‌داد (یعنی عبدالله با زنی یهودی ازدواج می‌کرد) موعود عهد، تنها از نسل بنی اسماعیل نمی‌شد؛ بلکه بنی اسراییلیان نیز در این ولادت مبارک سهم پیدا می‌کردند و البته در آنچه به او و خاندان پاکش به نقل از زبور به ارث می‌رسید: وَ لَقَدْ كَتَبْنَا فىِ الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِىَ الصَّلِحُون و همانا ما در زبور پس از ذکر نوشتیم که زمین به بندگان صالح به ارث می‌رسد. اما خداوند، برترین زن دوران را برای همسریِ عبدالله و حمل پیامبر خاتم برگزیده بود. ماه پاره‌ای به نام آمنه که در زیبایی و نجابت و ایمان بی همتا بود. ✍آبنوس @Abnooss1 ┄┄┅═✧❁🌼🌹🌼❁✧═┅┄