✅ برای ثبت در تاریخ میگویم...
🔸 وقتی در سال ۱۳۳۷ به قم رفتم، افکار مربوط به ایجد #دگرگونی_اجتماعی در ذهنم موج می زد؛ و چون من در حوزهی علمیه بودم، لذا طبیعی بود که کار #نوسازی حوزه بخش اعظم توجه مرا به خود معطوف میداشت.
🔸 در اینجا باید یکی از مشخصه های مهم #نهضت_اسلامی ایران را بیان کنم. این مشخصه عبارت است از وجود دو خط در این نهضت، که تعامل میان این دو خط، تشکیل دهندهی روند تکاملی حرکت به سمت اسلام در این کشور بوده:
◀️ نخست، خط مقابله دینی با دستگاه حاکم، که برخاسته از عقیدهی دینی بود.
◀️ دوم، خط بیدارگری فکری و ارائهی برنامهی اسلامی برای زندگی، با گفتمانی نو. یا به عبارت دیگر: خط #نوسازی_اندیشه_دینی
🔸 از یک سو، کسانی بودند که خط مقابله با دستگاه حاکم را در پیش گرفتند، ولی از یک اندیشه ی مترقی اسلامی برخوردار نبودند، بلکه دچار تحجر و جمود فکری بودند. آنها به انگیزه ی غیرت اسلامی شان به مقابله با قدرت حاکمه ای برخاسته بودند که حریم مقدسات مسلمانان را مورد اهانت قرار داده بود.
🔸 از سوی دیگر، کسانی هم بودند که در خط بیدارگری حرکت می کردند و افکار روشنی در زمینه ی اسلام داشتند؛ می کوشیدند دین را با زبان روز به جامعه عرضه کنند، با کج روی های فکری هم مبارزه می کردند، اما در خط مقابله با قدرت حاکمه حرکت نمی کردند.
🔸 در اینجا باید برای ثبت در #تاریخ بگویم که من از اندک افراد معدودی بودم که در همه لحظات نهضت، در دو خط را با هم آمیختم و به این ویژگی معروف بودم. در تمام زندگی مبازاتی خود، همواره هر دو خط #مقاومت و #روشنگری را با هم ادامه دادم و معتقدم این دو را کاملا باهم درآمیختم.
🔸 نهایت سعی من این بود که دین را چنان که خدای متعال خواسته، به عنوان روشی برای رفتار عملی، و برنامهای برای زندگی، و تغییری مستمر به سوی کمال مطلوب بفهمم و ارائه کنم. در همه ی کارهای فکری و عملیام، و در سخنرانی ها و درس هایم، روی این خط تمرکز داشتم.
🔸 همین گرایش به درک آگاهانه و روشن از اسلام، مرا واداشت تا به کتاب های اسلام گرایان عرب روی بیاورم. در کنار این، به هر فعالیتی که می توانست مردم را علیه قدرت حاکم بسیج کند و به صورت هستهای برای رهبری مردم به سوی برپایی #حکومت_اسلامی درآید، دست می زدم.
🗓 کتاب خون دلی که لعل شد
#مکتب_امام
🆔@Temod_uni