معرف حضور، نمونه کیک پسرامون قبل از انهدام🤭😅
#خلاقیت موج میزنه توشون.هزار ماشاالله
#خلاقیت
#اعتماد_بنفس
#اینجا_آیه_است
#گلستان_آیه
#خونهی_مادر
ما اینجا هستیم👇
https://eitaa.com/joinchat/2668298774C1710e0e686
ارتباط با ادمین
@AdabestaneAyeh
#قصه_ی_خونه_ی_مادر
#قسمت_دوم
یادم هست...
یادم هست یکبار دختر کوچولوم کار بانمکی کرد، سفت بوسیدمش و گفتم، فدااات بشم. مادر روکرد به من و گفت: "دخترم اینو نگو. تو فداش بشی، کی بزرگش کنه؟ بجاش بگو: صِدقِه سرت مَبایام، مَنوم گَپِت کنایام."
😍 ( فدای سرت نشم، بمونم،بزرگت کنم و بزرگ شدنتو ببینم)
تعریف میکردن که یک شب دوتا از نوهها به قصد شب نشینی و کیف و حال، به صرف خوراکیهای فراوان رفتن خونه مادر و شب هم قرار بود همونجا بمونن. یه خونه مادر بود و دوتا دختر ۱۶_۱۷ ساله، و کلی خوراک و خوراکی مادرپز.... چشمتون روز بد نبینه انگار دربهشت رو واسهشون باز کرده باشن، به خوراکیهای مادر که هیچ، به خودشونم رحمشون نیومده بود، و هرچی این وسط مادر گفته بود یواش، کمتر بخورین، اینا که تموم نمیشه، ولی حالتون بد میشه،کو گوش شنوا....😅
خلاصه که بعد از مرحله "بخور حال میده"، تازه فهمیدن ای داد بیداد انگار تکونم نمیتونن بخورن😂 و حالا مادر با عصاش وارد عمل شده بود. هر دوتا رو به خط کرده بود، یکی یه تسبیح داده بود دستشون، امر کرده بود دور هال و پذیرایی راه میرین و صلوات میفرستین. حق ندارین بشینین تا من بگم. خودشم با عصا روی مبل نشسته بود و نگهبانی، که یه وقت وسط،صلواتا زیر آبی نرن، ولو بشن رو زمین... تا حالشون سر جا بیاد و خوردنیهاشون هضم بشه😅
ساااالها از ذکر این خاطره میگذره ولی باااارهابا حال خوب تعریف شده و همه باهاش خندیدن... و چقددددر از این خاطره ها زیاد داریم. وای که چه مادری داشتیم ما....
مادر مهربون ما، خیلی صبور بود. و خدا امتحانهای زیادی براش رقم زده بود، آخه.... 😔 عمه خانم بیمار شد؛ و مادر، بیمار شدن و ذره ذره آب شدن دخترش رو هر روز جلوی چشم خودش دید. و صبوری کرد. بیمار شدن دختری که بعد از فوت پدربزرگ، و ازدواج همه فرزندان، تنها همدم شب و روزش بود.... با عمه خانم قران و دعا میخوندن. عمه خانم مشوق و کمک خیلی خوبی در حفظ قرآن و دعاها برای مادر بودند. خودشون هم خیلی مومن و دست و دل پاک بودن. تا آخرین لحظهی بودنشون لبشون خندون بود و دلشون پر امید. روزگار گشت و گشت.... عمه خانم هم مادر رو تنها گذاشت و گذشت....🥺
چقدر سخت بود این تنهایی برای مادر. همه فرزندانشون تلاش میکردن تا سختی این تنهایی کمتر روی دوش مادر سنگینی کنه.... اما برای مادرها، هر فرزندی جای خودش رو داره و هر گلی، بویی...
راستی این پیشنهاد عمه خانم بود که خونه مادر رو وقف امور قرآن و اهل بیت( ع) بکنن، و مادر هم با روی باز این پیشنهاد زیبا رو پذیرفت. پیشنهادی که بودن امروز بچههای آیه رو در خونه مادر رقم زد.
#اینجا_آیه_است
#گلستان_آیه
#خونهی_مادر
ما اینجا هستیم👇
https://eitaa.com/joinchat/2668298774C1710e0e686
ارتباط با ادمین
@AdabestaneAyeh
11.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گوشه ای از فعالیتهای یه روز معمولی تو ادبستان...
محبت برای بچه ها چی هست به جز بازی و آزادی؟😊
آزاد هستن، بازی میکنن وشادن🎊
آخرین گزارش تابستانی که گذشت☺️
#خلاقیت
#آزادی
#اعتماد_بنفس
#اینجا_آیه_است
#گلستان_آیه
#خونهی_مادر
ما اینجا هستیم👇
https://eitaa.com/joinchat/2668298774C1710e0e686
ارتباط با ادمین
@AdabestaneAyeh