eitaa logo
آدم و حوا 🍎
37.8هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
3.2هزار ویدیو
0 فایل
خاطره ها و دل نوشته های زیبای شما💕🥰 همسرداری خانه داری زندگی با عشق💕
مشاهده در ایتا
دانلود
✳ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 😂 تو دوران عقد بودیم با شوهرم یه روز شوهرم واسه ناهار اومدن منزل پدری ام 😄 انقد ذوق زده شده بودم 😁 بعداز خوردن ناهار 😋 مشغول سفره جمع کردن و جمع کردن ظرفا شدم از اونجایی ک همیشه از زیر کار کردن تو خونه فرار میکردم 😌 زودی اومدم نشستم پیش شوهرم. بعداز گذشت یساعتی. مادرم ک ب اشپزخونه رفت دید چقد همجا تمیزو ظرفی در کار نیست. خلاصه ب محض باز کردن در یخچال میبینن ک تمام ظرفای نشسته ی ناهار رو گذاشتم تو یخچال... 😉🤣 کلی خندیدنو ابروم رفت. از بس ک عاشق شوهرم بودمو هستم 🥰 ک حواس نزاشته برام. الانم با گذشت 12سال خانه داری هرموقع یاد این خاطره میفتم کلی لذت میبریمو میخندیم 😇🥴 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 😂 سلام خداقوت منم یه سوتی دارم واسه همین دیشبه . به مامانم زنگ زده بودم و داشتم باهاش صحبت میکردم و سلام و علیک میکردم که گفتم مامان چیکار میکنی؟ مامانمم نه گذاشت نه ور داشت گفت: سلام میرسونم 😂😂😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 😂 یه بار گوشی همسرم خراب شده بود نمی دونست مشکل از سیمکارته یا گوشی اومد سیمکارتشو انداخت تو گوشی من و باهاشون ور رفت تا درست شد 😊 چند روز بعد گفتم زنگ بزنم داداشم گوشی رو که جواب داد گفتم امییییییییرررررر سللااااااااااممممم عششششقم بعد با صدای بچه گونه گفتم چه خبرا عنتر من 😂 (وقتی حرصم میگیره و می خوام قربون صدقه اش برم فحش میدم 😕) و خلاصه امون ندادم یارو نفس بیاد یهو دیدم یه صدای کلفتی گفت فلانی شمایی؟؟؟  و احوال شوهرمو گرفت 😨 دو زاری ام افتاد که پسر عمه ی شوهرمه که خیلی خیلی جدی و عصا قورت داده اس تو یه ثانیه گوشی رو قطع کردم و افتادم جون شوهرم که تقصیر توئه شماره هات کپی شدن رو خط من 🤨☹️ ✍ کلا ما ایرانیا خاص هستیم با فحش قربون صدقه میریم 😝 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام دوستان عزیز من و‌ همسرم عقدیم هنوز نرفتیم خونه خودمون☹️ یه مسئله ای راجب مهمونی رفتن و مهمون اومدن هست که فکر منو مشغول کرده خانواده همسر من تا دوتا مهمون میاد براشون فضا رو زنونه مردونه میکنن گاها شده خانما رفتن تو اتاق نشستن موقع خواب که ۱۰۰درصد خانم و اقایون جدا اما توی خانواده ما همچین چیزی وجود نداره ما حتی موقع خواب رخت خواب زن شوهر جدا نمیکنیم ۱۰تا زوج هم باشن با فاصله توی پذیرایی خونه میزبان میخوابن اخه ادم وقتی میره مهمونی یا مهمون میاد براش خب قطعا ی سری مسائل خصوصی رو رعایت میکنه نیاز نیست سریعا زنونه مردونه اش کنید بخاطر همین موضوع من دلم نمیخواد خیلی باهاشون رفت و امد کنم احساس غربت میکنم دور از همسرم تو جمع خانوادگی و فامیلاشون چون تازه عقد کردیم و خیلی نمیشناسمشون و اصلا با این فضا اشنا نیستم خواهش میکنم نکنید از اینکارا خیلیا اذیت میشن اومدیم مهمون از راه دور اومد سه روز موند خونه میزبان یعنی باید ۳روز زنونه مردونه باشه!! خیلی ممنونم از زحمات مسئولین کانال🌸 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
7.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ترفندآشپزی بادمجوناتو اینجوری سرخ کن •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
یاد سوتی مامانم و داداشم افتادم😅 مامانم اینا بخاطر موقعیت شغلی داداشم مجبور شدن که بیان تهران زندگی کنن ، موقع اسباب کشی منم باهاشون اومدم داداشم چون به خیابونا وارد نبود زیاد از برنامه مسیریابی کمک می گرفت این برنامه گویا بود و هی میگفت که چندمتر مونده و به چپ بپیچید و چند ثانیه یه بار تکرار میکرد.چون ترافیک بود داداشم تمام حواسش به رانندگی بود و این برنامه رو مخش بود یهو عصبی شد و داد زد بسه بابا بزار برسم میپیچم😡 مامانم اینطوری 😳گفت با کی بودی ماهم گفتیم با برنامه بود ، طفلک ناراحت شد و به داداشم تشر زد ، سرش داد نزن بهت میگه داره کمکت میکنه گم‌نشی😒حقته که دیگه قهر کنه و چیزی نگه تا ببینم بلدی خودت راهو پیدا کنی😏 حالا داداشم😳😳 ما😂🤣🤣 مامانم 🤔🙄😐🤦‍♀ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
عروسی پسر عموم چون من دانشگاه امتحان داشتم آرایشگاه نتونستم برم و گفتم تو خونه آماده میشم.. از اونجاییم که موهام فرفری هست خیلی وزه... منم نمیدونم یه ویدیو رو کجا دیده بودم که موهاشو می‌پیچد وبعدا با شمع میسوزوند و موها صاف میشد... منه دیونه م به داداش از خودم دیونه تر گفتم موهامو بپیچ و با فندک موهای وزو بسوزون.. خلاصه یه دسته از موهامو دستش گرفت وبا فندک آتیشش زد که یهو موهام شعله ور شد هردو تا مون خیلی دست پاچه شده بودیم و میخواست خاموشش کنه با ماهی تابه زد پس کلم :/ آخرش هم سفت سرمو تو بغلش گرفت تا آتش خاموش شد... نصف موهای بلندم سوخت تا یه ساعت هم سرم بخاطر ضربه ماهیتابه گیج میرفت هم بخاطر موهام گریه میکردم.. خلاصه کل عروسیو من با حجاب کامل کامل سپری کردم •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
از این رشته‌های لامپ رنگی که باطری سرخود دارن گرفتم پیچیدم دور کالسکه‌ دخترم که تو شب بیرون می‌برمش، ماشینا ما رو ببینن. یارو دیشب از کنارم رد شد گفت: راننده کامیونه مناطق محروم😂😂😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام به همگی. ممنون از ادمین محترم کانال بابت چالش ها. من چند ماهی هست عضو کانالم و تا حالا تجربه ای نذاشتم. ولی حالا که چالش پیش اومده به نظرم فرصت خوبی بود تا من هم نظرم رو بگم. به نظر من مهمونی رفتن و مهمونی دادن دیگه اصلا مثل قدیما لذت بخش نیست. من خودم جز با چند تا خانواده که باهاشون راحت هستم و اهل تشریفات نیستیم تقریبا با کس دیگه رابطه ندارم. وقتی میرم خونه کسی میبینم چه سفره رنگینی پهن شده اشتهام کور میشه. اصلا معنی اینکه یه نفر باید چند روز خودش رو به زحمت بندازه تا یه مهمونی تدارک ببینه رو نمیفهمم. چی شده واقعا؟ میخوایم نمایش هنرهامون رو بدیم؟ نمایش ثروتمون رو بدیم؟ مهمونی ها شده بساط فخر فروشی. به چه قیمتی؟ اگر خیلی هم هنرمندیم و آشپزی مون خوبه با یکی دو تا غذا هم میتونیم طعم خوش دستپختمون رو در خاطر مهمونامون ثبت کنیم. بقیه اش اسرافه. فخر فروشیه. شاید یکی نداشته باشه چنین سفره ای پهن کنه. شاید یکی اصلا از نظر جسمی توان این همه تدارکات رو نداشته باشه. هیچ چیز دلچسب تر از سادگی نیست به نظرم. تو مملکتی که صد متر اون ور تر از خونه ما یکی داره تو سطل آشغال دنبال غذا میگرده پهن کردن همچین سفره هایی معنی نداره. تنتون سالم و دلتون خوش انشالا😘 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
اینم بگم ما چون ۱۲هستیم شنبه رفتیم مدرسه و دیگ‌همون روز جشن معلم گرفتیم که دیگ‌نریم مدرسه و خیر سرمون بشینیم بخونیم (دعا یادتون نره ) بعد منم با معلم ادبیاتمون رابطمون خیلی خوبه و من تصمیم گرفتم براش به چیزی بخرم و از اونجایی که روز قبلش جمعه بود از مغازه به باکس شکلات 🍫 گرفتم و بردم رفتم که بهش بدم گفتم ببخشید من نتونستم جایی برم‌چیزی در شأن شما بخرم اینو از من بپذیرید تا اینجای خوب پیش رفت که ناگهان بجای امیدوارم هیچ سالی درد نبینین گفتم امیدوارم صد سال سیاه نبینمتون 😐😂 اولش بد قاطی کرد ، اما ی مکث کوچیک بعد انفجار کلاس و معلم •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
یه بار چندسال پیش برای اولین بار با دختر خالم👭 می‌خواستیم خودمون بریم لوازم التحریر بخریم ☺️ ماهم خوشحال و خندان از خونه زدیم بیرون... یعنی همچنین ژست آدم حسابی هارو گرفته بودیم که بیا و ببین😁😜 تو راه دختر خالم بهم گفت اسم ماژیکی که می‌خواستی چی بود؟؟؟ منم گفتم فکر کنم ماژیک پروفسوری بود☺️😌 دختر خالمم گفت مطمئنی؟! 😳 منم گفتم آره بابا همینه 😌 چشمتون روز بد نبینه... 😖 رفتیم تو مغازه یه پسر جوون بود با یه خانم جوون..... خانمه گفت بفرمایید منم به دختر خالم گفتم تو بگو اونم گفت ببخشید ماژیک پروفسوری دارین؟؟ 😊 خانمه یه لبخند زد گفت چی؟؟ 🤯 منم با اعتماد به نفس گفتم ماژیک پروفسوری میخوایم ☺️😌 خوش رنگم باشه ☺️😁 یهو دیدیم پسره منفجر شد از خنده 😒🙁 ماهم این شکلی بودیم⁉️😳 خانمه خیلی خوش برخورد بود با لبخند بهمون گفت خانمی اونی که شما میگید اسمش ماژیک فسفریه😊 ولی شک نداشتم تو دلش میگفت هدف از خلقت اینا چی بوده 🤦‍♀🥴🥴 بماند که چقدر تو راه دختر خالم برخورد زبانی کرد... همون فوش خودمون 😂 خوش‌شانسی تو خیابون بودیم وگرنه برخورد فیزیکی هم میکرد 😐😂😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
10.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صبحانه صبحونه خاص به این میگن😋🎁 مواد لازم: نون هر مدلی دوست داری اسفناج یک پیمانه تخم مرغ به تعداد نفرات🥚 گوجه یک عدد🍅 زیتون ده عدد🫒 پنیر فتا ۲۰ گرم🧀 نمک فلفل 🧂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•