eitaa logo
آدم و حوا 🍎
40.8هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
2.9هزار ویدیو
0 فایل
خاطره ها و دل نوشته های زیبای شما💕🥰 همسرداری خانه داری زندگی با عشق💕
مشاهده در ایتا
دانلود
آدم و حوا 🍎
داستان زندگی خواستم استراحت کنم و بخوابم که دیدم صدای پیام گوشیم بلند شد. لبخندی زدم می دونستم
داستان زندگی دل تو دلم نبود حالا دیگه اوضاع فرق می کرد تا قبل این مثل دو تا دوست با هم حرف میزدیم اما حالا بینمون یه رابطه ی عاشقانه داشت شکل می گرفت. دوست نداشتم اصلا به این فکر کنم که اون تک دختر یه خانواده است و شاید خانوادش به هیچ وجه قبول نکنن که با یه مرد ۴۰ ساله ی زن مرده ازدواج کنه. فقط دوست داشتم به این فکر کنم که شقایق منو دوست داره و من هم حاضرم تمام عمرم رو به پاش بریزم تا خوشبخت بشه. تصمیم گرفته بودم حداقل وضع مالیم انقدر خوب بشه تا خانواده‌اش بخاطر این مورد هم شده کمتر مخالفت کنن. بیخیال این چیزا رفتم سرکار اما نگاهم یکسره به گوشیم بود تا ازش پیامی برسه. نزدیکای ساعت ۱۰ صبح بود که پیام اومده بود روی گوشیم. همین که باز کردم دیدم شقایق نوشته ساعت ۵ غروب بیا همدیگه رو ببینیم.. با ذوق نوشتم: سلام عزیزم باشه حتما... تا ساعت ۵ رفتم خونه یه کم به خودم رسیدم درسته اولین قرارمون نبود اما تا قبل از این فکر نمیکردم به هم ابراز علاقه کنیم حالا وقتش بود که بهتر جلوش ظاهر بشم. اون دیگه عشقم بود و به خاطرش حاضر بودم هر کاری انجام بدم اما محتاط تر و بهتر از رابطه با یاسمن. ساعت ۵ شد رفتم سر قرار شقایق کنار خیابون ایستاده بود و لبخند میزد. از دور برام دست تکون داد رفتم جلو در رو از داخل ماشین براش باز کردم و گفتم: بفرمایید بالا خانم!.. همین که نشست گفت: سلام خوبی؟.. لبخند زدم و گفتم: خوبم تو چطوری؟ امروز حالم خیلی خوبه اصلا احساس می کنم تو کل زندگیم به خوبی امروز نبودم!.. خندید و سرشو تکون داد و گفت: منم خوبم اصلا نمیدونم چه بلایی سرم اومده باورم نمیشه این حرف‌ها رو من بهت گفته باشم!.. خنده ی بلندی سر دادم و گفتم: چرا یعنی پشیمون شدی؟.. گفت: نمیدونم. حتی قبل از این هم با کسی رابطه عاشقانه داشتم ولی اینطور درگیر نشده بودم به هر حال تبریک میگم موفق شدی دلمو ببری اونم چه جور!.. خندیدم و عاشقانه نگاهش کردم و گفتم: از همون روزی که تو بلوار دیدمت بدجور عاشقت شدم منتها میترسیدم بهت بگم فکر کنی دارم سوء استفاده میکنم.. خندید و گفت: یعنی میخوای بگی من اشاره نمیکردم اعتراف نمیکردی؟.. مظلومانه گفتم: نه حاضر بودم بدون هیچی باشم اما از دستت ندم.. همونطور بهم زل زد و چیزی نگفت. مثل دفعه های قبل رفتیم با هم شام خوردیم اما این بار فرق می کرد. این بار دیگه ببینمون عشق بود و شامو بیرون رفتن و ماشین سواری همه و همه یه حس و حال دیگه ای داشت. عید از راه رسیده بود و شقایق می‌خواست برگرده شهرشون. خودم بردم گذاشتمش ترمینال. حال هردومون حسابی گرفته بود.... ادامه دارد •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
ما یه عروسی رفتیم مادر داماد با اعتماد بنفس مونده بود وسط سالن هرکی میرقصید بهش شاباش میداد ب منم دادن 😄 بعد که اومدیم نشستیم دیدم پوله تقلبیه از اینا ک تو فیلما هست ،بعد نگا کردم دیدم همه مهمونا ب نشانه اعتراض پولا رو همونجا انداختن کف سالن 😁 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام سلام سوتی تازه ازتنور دراومده اوردم. جاری خونم بود وب برادرشوهرگفته بود برای پسرش جدول ضرب بگیره از لوازم تحریر خلاصه برادرشوهرم رفت گرفت داد دست جاری. این جاری خانمم نگاه زد گف واااا این چ جدول ضربیه 1داره 2نداره 6داره7نداره😱🤔🤔🤔🤔🤔ببین چ مدلی خریدی زودببر پسش بده بگو اشتباه دادن بعدمن بلند‌شدم رفتم نگاه زدم ب جدول ضرب نگو پشت رو نوشته ی طرف1 طرف بعدی 2 وجاری خانوم فقط ی طرف نگاه زده😐😐😐🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣. وای غش کردم ازخنده گفتم ببین نگاه کن درسته توی طرفشو خوندی. بعد برادرشوهرم میگه ا 1داره 2نداره 7داره😂😂😂😂😂😂🤣🤣فقط اداشو درمیاورد. حالا جاری بای غرور تندی گف این چ جدول ضربیه😂😂😂😂😂😂😂😂. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام دوستای گلم ی تجربه تلخ و شیرین زندگیمو میخوام براتون تعریف کنم همسرم ی مدتی بود ک ب خاطر مشغله کاریش فکرش مشغول بود منم ک بعد ی مدت حسابی کلافه شدم بودم ی روز سر ی موضوع کوچولو بحثمون شد و همسرم ناخواسته گفت "زنگ میزنم کس و کارت بیان ببرنت " من اون لحظه خیلی خیلی ناراحت شدم و دیگه حرفی نزدم حتی بحثمونم ادامه ندادم اما ناراحتی تو صورتم موج میزد و همسرم چند ساعت بعد فقط ی معذرت خواهی کوچولو کرد و من بخشیدمش اما همون لحظه اسمشو تو گوشیم کس و کارم سیو کردم و بعدش ب جای عشقم و جونم همیشگیم تو پیامام و حرفام بهش میگفتم کس و کارم و حتی تو قربون صدقه هم بهش میگفتم تو همه کس منی چند روز این موضوع گذشت ی روز صدام کرد و من گفتم : جانم ، کس و کار من ، همسرم بغلم کرد و بوسم کرد و گفت ببخشید بابت حرفم خیلی پشیمونم و تو همه کس منی منم همه کس تو اگه همون روز سر این موضوع بحث میکردم همسرم اظهار پشیمونی نمیکرد ک هیچ حتی میدونستم تو بحث های بعدیمونم باز میخواد این جمله رو ب کار ببره 😘 Mahsa •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
مراسم پدربزرگم بود بعد زن عموم و.. همه بودن زن این عمومم دست کجه🙂😑بعد خانوادتن دست کجن بگم که زنش غریبس ینی فامیل نیس خلاصه بابام یه کارتون ابمیوه داد دست داداش زن عموم که بده بمن من پخش کنم بین خانوما خلاصه من از بالای پله ها که دید میزدم دیدم هول هولی لباسشو کرد تو شلوار و ابمیوه میکرد تو یقش😐 من😐😐😐😐😐 و همچنان من😐😐😐😐😐😐 در نهایت من😑😑😑😑 خب دیگه بسه😐😂 اقا خیلی خاک بر سرن بعد منم کارتون گرفتم و پخش کردم و.. بعد رفتم که به مامانم بگم چی دیدم اقا مامانم بود و زن عمومو خالم و هزاران زن دیگه که سر دیگ بودن یکی ظرف یبار مصرف میداد دست اون یکی یکی برنج میریخت میداد بعدی خورشت میریخت و... خلاصه جمعشون جم بود منم جوگیییر زن عمومو ندیدم و گفتم خو همه خودین😐 برگشتم گفتم مامان حمید(داداش زن عموم) یه کلییی ابمیوه دزدید 😐😐😐😐😐😐 مامانم😑🤦‍♀😐😳😑گف نه دخترم بروو چه حرفیه زحمت کشید سهم خودشو زنو بچشو برداشت😐(مامانم خواست خوبش کنه) من باز گفتممم نههه قایمکی داشت میکرد تو همه جاش😐🤦‍♀😂 زن عمومم گف چیییییی با داداش منی •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
اینم نمیشه سوتی ولی بزارید بگم. من شوهرم رفته شهرستان منم تنهابودم جاری اومدخونمون گفتم بمون باهم خونه ی مابخوابیم منو بچه هام تنهاییم. خلاصه قرار براین شد جاری بمونه.. بعد تصمیم گرفتیم مجردی غذا ازبیرون سفارش بدیم اول بنا ب پیتزا بعدگفتم ن کوبیده خلاصه پول اوردیم شمردیم شماره رستوران گرفتیم. جاریم ب شوهرش زنگ زد گف شب بمونم گفت راحت باش. چقدربرنامه ریزی کردیما حسابی. بچه هارو گفتیم بخوابید. دیگه خلاصه همه چی مهیا برای ی شب مجردی.تااینکه برادرشوهرم اومد و ب جاری گف حاصرشو بریم🥲🥲🥲مام شام نخورده ک بیرون سفارش بدیم اخرمجبورشدیم ناهارظهرک مونده بودبخوریم وجاری رفت خونش. من موندم تنها☹️☹️☹️😂😂😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
شنیدن جمله ی دوستت دارم برای زنها کولاک میکنه ولی این جمله اونقدرها یه مرد رو خوشحال نمیکنه به جاش جمله ای که خییییلی رو همسری تاثیر مثبت داره و خوشحالش میکنه اینهم "بهت افتخار میکنم" به وجودت می بالم باعث افتخارمه که همسر توام.. یا جملاتی که احساس قدرت بهشون میدن؛ مثلا کلمه ی جادویی ای به نام: چششششم ! یا مثلا کلماتی مثل 👈🏻سرورم،آقای من 👈🏻مرد قدرتمند من 👈🏻تو چقدر زور داری ماشاالله 👈🏻قوی هیکل من 👈🏻رویین تن من 👈🏻تکیه گاه من 👈🏻امنیتم 👈🏻تنها پناهم 👈🏻امیدم 👈🏻آرامشم و ... •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام به همه ی خانومای قرررری و سیاستمدار کانال 😉 من 21 و همسر عزیزتر از جانم 29سالشونه سه ساله از زندگی مشترکمون میگذره 💏 آقاییم اولا خیلی اخلاقش تند بود و من هر چی کوتاه می اومدم اون بدتر میشد ، اینقد بد شده بود که حتی قدرت اعتراض به رفتارشم نداشتم☹️ هر وقت میگفتم آقاییه من ، مهربونم ، عزیزم ، یکم رفتارتو بهترکن ، جلو خونوادت احترام منو نگهدار ، اصلا به خرجش نمیرفت . با اینکه من خیلی از اون خوشگلترم و اینو همه میگن حتی خواهرشوهرام میگن که تو از همه طایفه خوشگل تر و خوش اندام تری😍 البته من همیشه تروتمیزم و باشخصیت رفتار میکنم ، اما چه فایده وقتی شوهرم اصلا بهم توجه نداشت هر چی براش آرایش میکردم💄لباسایه شیک و مجلسی میپوشیدم ، تو جمع همش جانم عزیزم و... صداش میزدم درست نمیشد که هیچ بدترم میشد تا اینکه تصمیم گرفتم اخلاقمو عوض کنم بشم یکی عین خودش ... اصلا به خودم نمیرسیدم و هرجور که باهام صحبت میکرد جوابشو میدادم به خودشم گفتم که یکی شدم عین خودت ، ببین چقد بده تااینکه آقاییم عوض شدم و کم کم رفتارش باهام خوب شد ، الان جوری شده که میگه عزیزم تو مهربونترین زنی هستی که تا حالا دیدم و برام لباس خواب و لوازم ارایشی بیشتر میخره ، میگه دوست دارم هرشب تو خونه یه فرشته ببینم 👙👗 خواستم بگم خانومایه عزیزی که هر کار میکنین شوهرتون خوب نمیشه چون خوبیها و محبتای ما زنها گاهی اوقات واسه شوهرامون عادی میشه خوبه که چند روزی هم مثل خودشون رفتار کنیم تا قدرخوبی هارو بدونن😜 تابدی نباشه خوب بودن مشخص نمیشه همونجور که تا سیاهی نباشه سفیدی معلوم نمیشه با ارزوی خوشبختی واسه خانومهای قررری و مهربووون💋 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
همسر من دوست داییم بود و خواستگار هایی که برام میومد مادرم به داییم می گفت تحقیق کنه اونم به دوستش( همسرحال حاضرم ) می سپرد.. دوست داییمم وقتی متوجه شد من با هیچ کدومشون ازدواج نکردم از داییم می خواد معرفیش کنه، داییمم با ما درمیون گذاشت منم که دیگه خسته شده بودم اول مخالفت کردم ولی با اصرار مادرم پذیرفتم که بیان اومدنش همانا و.... طرف خانواده همسرم هم  مادرش راضی نبوده چون معتقد بود باید با فامیل و آشنا ازدواج کرد کلی تو خونشون دعوا بوده که مادرش رو راضی کنه ولی روز اولی که اومد تا منو دید برگشته بود به همسرم گفته بود تو برو جلو من پشتتم.. کلا وقتی قراره یه امر اتفاق بیفته میفته و همه دهان ها بسته میشه.. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایده جذاب سرو بستنی با کاسه هایی از جنس کوکی🥛🍧 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
5.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مامانم واسه سفره عقدم درست کرده بود❤️😍 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 با سلام به خانوماي عزيز كانال 😘 من قبلا هم تو كانال تجربه خودمو گذاشتم اميد وارم به دردتون خورده باشه 😍 امروز ميخوام درباره ارتباطمون با مادر شوهر و خواهر شوهر بگم خواهراي گلم هر كس تو زندگيتون شما با اون هم عقيده نبوديد دليل بد بودنش نيست شمايي كه از مادر شوهرتون پيش شوهرتون بد ميگيد كه خودمم يكي از اون خانوما بودم هرچي باشه اون مادر همسر گرامي هستش و روش تعصب داره ، اگه حتي حق با شما هم باشه ولي چون داريد بد مادرشو ميگيد اصلا متوجه حرف شما نميشه و فقط ميخواد مقابل شما موضع بگيره بزاريد خودش متوجه اشتباهات بشه شايد بهتون نگه مقصر مادرم بود ولي حتما از شما دفاع ميكنه 😌 ولي بيايید اين ذهنيت بد از خانواده شوهر رر كنار بزاريم تا خودمون در ارامش باشيم چون خانواده شوهر بخش جدا نشدنيه زندگي شما هستن من وقتي بعضي از تجربه هاي كانال رو كه ميخونم كه ميگن رابطه خوبي با مادر شوهر برقرار كرديم خيلي از رفتار خودم پشيمون ميشم ميگم اي كاش ماهم يه راهنما داشتيم 😔 من هيچ وقت به مادر شوهرم بي احترامي نكردم اصلا باهاشون تاحالا بحث نكردم ولي وقتي خونه ميومديم مخ شوهري رو ميخوردم و اين باعث بزرگترين اختلاف زندگيم خانوماي گل با غر غراي بيجا روزاي خوب زندگيتونو خراب نكنيد به قول قديميا يه گوش رو در كنيد يه گوش رو دروازه تا انشالله هميشه خوشبخت باشيد 🌸 براي خوشبختي همديگر هم دعا كنيد تا بازتابش به زندگي خودتون برگرده 😘 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•