eitaa logo
آدم و حوا 🍎
40.9هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
2.8هزار ویدیو
0 فایل
خاطره ها و دل نوشته های زیبای شما💕🥰 همسرداری خانه داری زندگی با عشق💕
مشاهده در ایتا
دانلود
7.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خانه داری با این چربی زدا خونه زندگیت رو برق بنداز. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی 🌹 با سلام خدمت دوستای گلم. میخواستم یه ایده کارساز بهتون بدم،البته یه تغییر مثبت هم همراشه😜 همسر من تک پسر خانواده است و دو تا خواهر داره. از اونجایی که تو فامیل پدر شوهرم رسم اینه که اقایون جلو بزرگترا واسه احترام با همسرشون یا بچه هاشون حرف نزنن،و همینطور جلو بچه هاشون با همسرشون حرف نزنن... همسر منم یکم منزوی و گوشه گیر بزرگ شده ، و چون از خانواده کسی تشویقش نکرده بود ، همیشه خشن و یکم تند بود. تو خانواده منم بر عکس ، همیشه عشق پدر و مادرمون مشاهده میشد ، از جمله بوسه. وقتی ما ازدواج کردیم من کم کم رو اخلاق ایشون کار کردم و ایشون خیلی فرق کردن تا جایی که خانواده خودشم میگفتن چطور شده اینقد عوض شده.😄 یه چیزیم که یاد گرفتم،هر وقت یه کار مثبتی میکنه،چه تو خونه و چه بیرون و چه جمع،وقتی میایم خونه حتما میکنم، مثلا بوسش میکنم و میگم به خاطر اون حرکت یا رفتارت بود و ازش میکنم . خیلی هم خوشحال میشه و ذوق میکنه. میگه تو تنها کسی هستی که دوستم داری😍 ممنون از کانال خوبتون.💋 ✍🏼 مرد ۲ جا تربیت میشه : ۱ : پیش مادرش ۲ : پیش زنش خانمهای محترم اگه شوهر شما عادت های بدی داره ، شما با هنرت میتونی متحولش کنی •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
ســـــــ🙋‍♀ــــــــــلام ســـــــ🙋ـــــــــــلام اول از همه تشکر کنم از مامان کیان کوچولو که همیشه ازم یاد میکنه💋🌸و بعد هم بریم سراغ سوتی افتضاح من🤦‍♀ چند شب پیش که در حال پختن شام بودم...احساس کردم بوی گاز پیچیده توی خونه😰...سریع پریدم تو آشپزخونه و شروع کردم بو کشیدن که ببینم بوی گاز از کجا میاد؟!😷 هر چی بو کشیدم چیزی حس نکردم تا اینکه همسر جان از سرکار اومد..😍 (من توی یکی از فیلما دیده بودم وقتی بوی گاز میاد نباید چراغ روشن کنی)🔥💥 بعد اینکه در و باز کردم دوباره شروع کردم به بو کشیدن که همسرجان فرمودن:چی شده؟!🤔 گفتم:بوی گاز میاد فقط مراقب باش چراغو روشن نکنیا...😱 همسر جان که تعجب کرده بود گفت:چه ربطی داره به چراغ؟!خودِ گاز روشنه😳 (اینجا من فک میکردم منظورش فلکه گازه..)با یه اعتماد به سقفی گفتم:بله میدونم استاد به خاطر همینم میگم بو گاز میاد.😕😑 همسر جان که دید من هیچی حالیم نیس چندبار کوبید تو فرق سرش و وای وای کنان گفت:شما دخترا چرا انقدر خنگید؟!🤕آخه اگه گاز نشت کنه قبل اینکه چراغ و روشن کنی زیر اون گاز که روشنه(زیر قابلمه غذا)زودتر منفجر میشه...🙁 تازه جالبیش اینجاست که من بعد چند دقیقه متوجه منظورش شدم😐🤭بعد این ماجرا هم دیگه هیچوقت ادعای باهوش بودن نکردم🙄 شــــــــــــــــــــــــــاد باشید🥰 مصـوم بلا از تهـــــــــــــــــــــ😜ـــــــــــــــــــرون •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام 😊 میخوام یه خاطره از دوران بچگیم بگم من یادم نیست ولی برام تعریف کردن... اول بگم که زن عموم و عموم اون موقع تازه ازدواج کرده بودن و با مادربزرگ و پدربزرگم زندگی میکردن...مثل اینکه من به لوازم آرایش زن عموم خییلی علاقه داشتم یه میز بزرگ لوازم آرایش داشته و مامانم تهدیدم کرده بوده که دست نزنم😅یه روز که ما رفته بودیم خونه ی مامان بزرگم اینا من یواشکی رفتم تو اتاق خواب زن عموم اینا هرچی دم دستم اومده زدم بصورتم و مثلا خیییییلی خودمو خوشگل کردم😂 صورتم به طرز وحشتناکی خنده دار بوده چون بلدم نبودم آرایش کنم😂از اتاق که در اومدم بدو بدو رفتم نشستم روی پای بابابزرگم که بابام دعوام نکنه وقتی قیافمو دیدن کل خونه رفته رو هوا😂😂 بعدشم مامانم با چنگول و تهدید تو یکی از اتاقا به خدمتم رسیده😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
آدم و حوا 🍎
داستان زندگی از خونه در اومدن تا برن محمدرضا رو کتک بزنن ، دلم برای خودم می‌سوخت واسه زندگی که ه
داستان زندگی با ناراحتی نگاهش کردم و گفتم خیلی پستی ، آشغال تر از اون چیزی هستی که فکرشو میکردم ، خاک بر سر من که شماره شوهرمو دادم بهت امتحان کنی . نمی‌دونستم جفتتون دو تا هرزه به تمام معنایید. فائزه و مادرش به سر و صدا گذاشتن ، جیغ و داد می‌کردن و میگفتن تو آبروی دختر ما رو بردی ، مادر فائزه می‌گفت ازت شکایت میکنم و هر کسی یه چیزی می‌گفت . دوباره محمدرضا اومد خونمون ، گفت بیا بریم پرینت مکالمه های منو بگیریم تا خیالت راحت بشه ، گفتم نمیام . با ناراحتی گفت انقد به اون دو تا چت فتوشاپ اعتماد داری ؟ تو اگر خودت ریگی به کفشت نیست بیا بریم دیگه. گفتم من ریگی به کفشمه؟ حالا کارت بجایی رسیده که داری به من تهمت می‌زنی؟ خاک بر سرت که هرزه بازیات با فائزه می‌کنی و الان از من طلبکاری . محمدرضا با ناراحتی بهم نگاه کرد و گفت دارم بهت می‌گم من کاری نکردم اون همش فتوشاپ بوده بیا بریم پرینت مکالمه ها رو بگیر، بیا بریم سر کار من ببین من غیر از سرکار جای دیگه‌ای رفتم یا نه . خاک بر سر من که زنم به دو تا فتوشاپ اعتماد داره به من گوه اعتماد نداره . محمد رضا بغض گلوشو گرفته بود گفت ببین ساره مادر من مریضه تا الانم ازش پنهون کردیم که ما با همدیگه قهریم اگر به گوشش برسه حالش بد میشه خودت می‌دونی قلبش چقدر مریضه نذارین قضیه بین درو همسایه و کوچه بپیچه. با عصبانیت نگاش کردم و گفتم بذار بپیچه وقتی آدم کاری رو می‌کنه باید فکر بی‌آبرویی شم بکنه . محمدرضا با ناراحتی از خونه بیرون رفت و موقع رفتن بهم گفت ساره یادت نره که من چقدر التماست کردم دارم بهت می‌گم من تقصیری ندارم ولی با این ‌حال وقتی‌ که نمی‌خوای قبول کنی من دیگه حرفی ندارم ولی دیگه قرار نیست ببخشمت. محمدرضا بیرون رفت و روز بعد صدای سروصدا توی کوچه می‌شنیدم مادر فائزه رفته بود با مادر محمدرضا دعوا کرده بود . توی کوچه آمبولانس خبر کرده بودند و همه داشتن پرس‌وجو می‌کردن تا ببینن چه خبره سرمو از پنجره بیرون آوردم و دیدم مادر محمدرضا را گذاشتن توی آمبولانس… ادامه دارد •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام دخترم 18 بابای من یه کسب و کاری راه انداخته که نیاز به سرمایه زیادی داشت و بخاطرش رفتیم زیر قسط و وام و قرض(بخاطره اوضاع جسمانیش نمیتونه کار سنگین کنه ) خلاصه چندروز پیشا یکی از اینایی که طلبکاره اومده بود دم خونمون ، پدر منم یادش رفته به ایشون بدهکاریم منم میدونستم بابام پولی نداره ، رفتم پلاک زنجیرمو گوشواره هامو فروختم🫠 بابتشم اصلا پشیمون نیستم مهم بابامه خلاصه پولو بهش دادم و حل شد امروز بابام رفته بود پیشش ک پول بده بهش اونم گفت که حساب کردن نمیدونم به بابام چجوری بگم اخه ناراحت میشه بفهمه طلاهامو فروختم :))) 🥲🥺 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
یه بارم وسط بحث میخاسم بگم من یه بابا و هفت تا عمو دارم با اعتماد به نفس زیاد و بادی در غبغب و سری برافروخته از غرور گفتم من یه عمو  و هفت تا بابا دارم ..اونم کجا وسط جمع خونواده شوهر ....خیلی هم تاکید داشتم رو این موضوع اونا میگفتن مطمئنی من جاهل هم با اطمینان زیاد میگفتم بله  ...هنوزم ک هنوزه از سرگذشت شش تا بابای بعدیم بی خبرم ...😂😂😂😂😂😂😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام سلام بازم یه خاطره خوندم خیلی باحال بود همون که عروسه به پدر بزرگ بچهاش گفت پسرم و هفت جدو آبادش غلط میکنن بهت بی احترامی کنن منم یاده یه سوتی افتادم اوایل امسال بود خواهرشوهرمو شوهرش و بچهاش اومدن خونم و منم حسابی تهیه گرفتم و خلاصه خستع شدم سر سفره یه دفعه شوهر خواهر شوهرم بنده خدا یکم شوخ طبع خواست مزاح کنه گفت من چند شب پیش خواب دیدم یه عالمی اومد به خوابم که گفت باید به نفر ۲ملیون عیدی بدی ،ایشون دستشون به دهنشون میرسه و خیلی از این کارا میکنن ولی من نمیدونم چه فعل انفعال تو مغزم اتفاق افتاد باهاشون رودربایسی هم دارم یه دفعه گفتم چه خوابه مزخرفی دیدی این چه خواب بود تو این گرونی ها دیدین شما حالاولم نمیکردم این بنده خدا حرفشو بزنه بعد همین طور که غذامو میخوردم به شوهرم گفتم چه خوابه بیخودی نه؟؟ یه دفعه دیدم شوهرم بهم اشاره میزنه ساکت شدم🤪 بعدم این بنده خدا گفت تو خواب به من گفتن برای زندایی بچهها ۲تومن عیدی بزن خیلی زندایی مهربونیه من خشکم زد😫😫 موزیرجی ام♥️ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام تشکر از کانال خوبتون که خیلی نکته هارو بهمون گوشزد میکنید من در دوران عقد هستم تا قبل این یه خانم غرررررری بودم البته الانم هستم اما واقعا تصمیم گرفتم دیگه نباشم با کمک کانال خوبتون من چندین بار تصمیم گرفتم که دیگه غررری نباشم اما دوباره تکرار میکردم انگار که یادم میرفت که ایده هاتون رو انجام بدم 💎 فقط میخوندم و لذت میبردم و عمل نمیکردم❗️ به نظر من خانم هایی که غررری هستند شبیه بیمارانی که مواد مخدر استفاده میکنند، هستند. چون تا موقعی که کاملا قرررررری بشن زمان میبره انگار عادت کردیم غررررری باشیم. اما واقعا از دیشب با توسل به امام رضا(ع) و مادرم خانم فاطمه زهرا(س) میخوام قررررریه قررررررری باشم. بخاطر همین فکر کردم گفتم بهتره که مطالب کانالتون رو به دفتر منتقل کنم و در زمان بیکاری مطالعه کنم و هم اینکه وقتی بنویسمش میتونم بعدها که بچه دار شدم ، زمان ازدواج هدیه کنم به دخترم و ازش استفاده کنه چون من نه خواهرام نه مادرم به من قررررری بودن رو یاد ندادن پاینده باشید خانمای قرررری🌹 غررررری نباش ( غر نزن ) قرررررری باش ( قر بده و شاد باش ) ✍ مهم نیست چقدر میدانید ! مهم اینست چقدر به دانسته های خود عمل میکنید •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
. 🎗سوره تبت یدا ابی لهب را کامل نوشته زن همراهش نگهداردشوهر میل به هیچ زنی نکند.🎗 👍مجرب است ازموده است. •┈┈••✾🍀🎗🌹🎗🍀✾••┈┈• •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام دخترم دیدم ایام محرمه یاد این خاطره افتادم. تو دوران دبیرستان خیلی شیطونو شر بودم تو مدرسه، همش میدویدمو از دیوار بالا میرفتم اوایل محرم بود معاونمون اومد گفت بچه هایی ک شیطوون ازشون نمره انضباط کم شده و اگه بیان سر صف مداحی بخونن نمرشونو درست میکنم.. منم خو اوضاع انضباطم داغون بود یه مداحیم بود خیلی دوسش داشتم گفتم به به همینو بخونم، هم نمرم درس میشه هم بچها میفهمن من بجز شیطوونی هنرای دیگم دارم😂 خلاصه مداحی(تو شهریاری فاطمه تباری)و نوشتم تو برگه، بعد صدای این مداح اگ گوش داده باشین خیلی بمو کلفته اقا ما رفتیم سر صف شروع کردیم با صدای اون بنده خدا نوحه رو خوندن خوندن با سوز من همانا جرواجر شدن معلما معاون مدیروبچه ها همانا بچهای صر صف انگار تیر خورده بودن اخرای جونشون بود😂🤕 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ من وقتی با همسرم میکنم اگه همان روز کسی به منزل ما بیاد یا مجبور شدیم جایی بریم. جلوی جمع اصلا قهر بودن خودمو نشون نمیدم. با همسرم میخندم. صحبت میکنم و کنارش میشینم تا کسی حتی ذره ای شک نکنه. چون من بالاخره دیر یا زود با همسرم آشتی میکنم اما تصور بدی که یه عده از قهر بودن ما دارم تا همیشه در ذهنشان میمونه. علاوه بر اون با این کارم همسرم خوشحال میشه و قدر منو بیشتر میدونه و وقتی هم خونه بیایم از دلم در میاره و عذر خواهی میکنه. اینجوری با یه تیر سه تا نشون میزنم. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•