یه روز با شوهرم و دخترم لب ساحل نشسته بودیم از این موتور چهار چرخا رد میشد که مال رفیق شوهرم بود رفیق که نمیشه گفت یعنی سلام علیک داشت دخترم گفت دوستدارم سوار موتور شم شوهرم صداش زد مرتضی داداش اگه میشه دخترمم سوار کن یه دوری بزنه اونم یکم برگشت عقب نگاهی کرد و گفت کدوم😳😂😂 من بیبی فیس هستم نه آنقدر منم خوشحال😜😜 خودتون میدونید خانما عاشق اینن یکی سن شون کمتر از چیزی که هست بگن اینم بگم تفاوت سنی ما چهار ساله .ساحل
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹
سلام .
من شوهرم یه آدم خیلی اقتصادی بودند که خیلی سخت خرید میکردن .
من هم از این موضوع خوشم نمیاومد😐😞😒
مدیر محترم کانال گفته بودند که از کار هایی که شوهرتون براتون میکنه حتما تشکر کنید.
من هم از این روش استفاده کردم .
مثلا یه بار رفتیم شلوار بخریم مد نظرش بود که یه شلوار با قیمت مناسب بخریم منم هی میگفتم دست آقام درد نکنه منو آورده خرید 😁
بعد رفتیم که شلوار بخریم انقدر که ذوق کرده بود شلوار گرون برام خرید 😉
بعد باز تو پاساژ هی میگفتم دست آقای گلم درد نکنه واسم شلوار خریده شلوار خوب خریده 😁
باز ذوق کرد گفت بریم برات کفشم بخریم پس
رفتیم کفش هم خریدیم .
تو ماشین که نشستیم هی تعریف میکردم که چقدر خوشحالم از خرید امروزمون مثلا چقدر شلوارمو کفشم به هم میان فک کنم این سلیقه شماست که انقدر خوبه...❤️
البته این روش معمولا برای بار اول و دوم و سوم جواب نمیده ولی از دفعات بعدی خیلی خوب جواب میده. ❤️
براش شیرین شدن زندگی همه مون و ظهور اقامون صلوات
✍ موفقیت این خانم در دو چیز :
۱) تشکر حتی از چیزهای کوچیک
۲) نشون دادن ذوق و شوق
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🍂🍃
🌸
💃💃
#خانمها_بدانند
"با آغـوش گـرم از شـوهرت استقبال کـن...!"
🍃 برای اغلب آقایان، #یادبود و #آغوش گرم، بیش از #کادو مهمه. چون اکثر آقایون مثل خانومها نیستن که منتظر کادوی روبان شده باشن.
👈 وقتی شوهرتون از سرکار خسته میاد خونه، خسته نباشید گفتن شما از ته دل و البته هرچند وقت یکباری بوسیدن و گرفتن دستش و گفتن اینکه از ته دل بهت میگم تو مرد زندگیم هستی و با همه وجودم دوستت دارم میتونه خیلی روی مردان تاثیرگذار باشه.
✅ همیشه زیباترین آرایش و نازترین رفتارو تو برخورد با #همسرتون داشته باشین.
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
⭕️اهل شدن فرزند سرکش⭕️
از حضرت امام صادق (ع) نقل است
که اگر فرزندتان سرکش شده
اخلاق و رفتارش تغییر کرده و به حرف شما گوش نمیدهد
با اعتقاد تام و باور کامل ،
این سوره مبارکه را(107) مرتبه
با نیت خالص و توجه به خدا بخواند
فرزندان وی مطیع و فرمان بردار آنها میشوند👇👇💯
https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0
کمتر از۲۴ساعت اثرشو میبینید😳👆خیلیا باهاش حاجت گرفتن🤲
هدایت شده از شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
آدم و حوا 🍎
داستان زندگی این فکرا توی سرم میپیچید، مامانم اومد در نمازخونه و گفت جمع کن بریم خونه. از جام ن
داستان زندگی
حالا قرار بود که بابام بیاد، هم خوشحال بودم که پشتیبانم داره میاد هم ناراحت
چون مطمئنا هرجور بود حکم میکرد باید جدا شم،
شاید احمقانه به نظر بیاد ولی من اون موقع هنوز عاشق سهیل بودم،
از طرفی مهسا تند تند پیام میداد آره رفتی با بهنام داری چه غلطی میکنی؟ کجایی؟
حتی یبار پیام داد سهیل رفت که بهنامو بکشه…
و چقدر خوبه که تو میدونی طرفت داره دروغ میگه،
این یعنی مهسا تو این نقشه ها دخیل بوده اونم میدونسته،
ولی مادرم گفت جوابشو نده بهتره.
همون روز رفتم پزشک قانونی تا جای خفه شدن و جای چنگای سهیلو نشون بدم و بگم که منو میزنه،
رفتم ازش شکایت کردم تا ببینم بعدش چی میشه،
خلاصه که تو همین مابین ها بابامم اومد، وضعیتمو دید،
فکر کرد نرفتم دکتر واسه پاهام و کلی غر زد،
اولش روم نمیشد ولی آروم آروم کل قضیه رو به بابام گفتم، انقدر عصبی شد که گوشی تو دستشو محکم زد تو دیوار
و گفت چرا زنگ نزدید من خودمو میرسوندم،
من به تو اعتماد دارم مثه دسته گل بزرگت کردم به من میگفتی یه راهی جلو پات میذاشتم،
دختر خودسر فکر کردی خیلی حالیته میخوای مشکلاتتو خودت حل کنی؟..
کاش دستشو گرفته بودم و نمیذاشتم بره بیرون ولی از خونه با عصبانیت شدید زد بیرون…
مامانم تا وسط کوچه دنبالش دوید ولی نتونست حریفش بشه و برش گردونه، میدونستم اتفاق بدی در انتظار تک تکمونه،
تر و خشک قراره با هم بسوزن،
دل مادرم شور میزد، آخرش گفت بذار زنگ بزنیم سهیل بگیم هرچی بابات در زد درو باز نکنه.
سهیل خیلی ترسو بود و مطمئن بودم بهش بگم بابام داره میاد سراغت درو باز نمیکنه،
اما هرچی بهش زنگ زدم جواب نداد، هرچی پیام دادم که بحث مهمیه بخدا بحث مرگ و زندگیه فایده نداشت اصلا جواب نمیداد،
شقایق اونجا بود آخرش گفت به درک که جواب نمیده همون بهتر که بابات بکشتش بی لیاقتو، یه نگاه به پاهای افلیجت بکن..
بهش چشم غره ای رفتم و گفتم شقایق بخدا نگرانی من بخاطر بابامه نه اون الدنگ بی همه چیز،
اگه بابام بلایی سرش بیاره باید تاوانشو بده، نمیخوام تاوان بده.
گفت اها از اون لحاظ…
یک ساعتی شده بود مامانم گفت دلم طاقت نمیاره، شقایق پاشو باهم بریم دنبالش ببینیم چی شده؟؟...
ادامه دارد
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
دبیرستانمون قدیمی بود خونه اطرافشم.همینطور از پشت پنجره کلاسمون.کل پشت بوم ها پیدا بود. بعد ی پسرجوون اومده بود برف بروبه من و چندتا از دوستام دست و هورا و جیغ براش میزدیم. مامانش با دادو فریاد اومد سراقمون منم از ترس رفتم ی کلاس دیگه زنگ تفریح بود. بعد من از دوردیدم مدیرمون دم در کلاس یکی از بچه هارو کشید بیرون و گفت زود بگو کیه گفت سحر بود خانوم حالا من داشتم میدیدم. بعدمن رو بردن و کلی من رو دعوا کردن .بماند اون دوستم همیشه قسم میخورد ک خودش دیگه فلانی لود داده . منم رفتم زنگ زدم خونه مامانش بعشون گفتم با پسرهمسایشون دوسته. همان شد ک باهم ازدواج کردن.😶😶😶😶😶
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
ما ی باغ پدری داریمتوی روستای خوش اب و هوا ک تابستونا میریم اونجا. بعد یکی از فامیلامون مثلا برا ناه عسل میامدن اونجا. اینا هرجا میرفتن منم میرفتم دنبلشون جالبه ک مرده میگفت فکر کن وجود نداره اونام دست هم رو میگرفتن و فکرمیکردن وجود ندارم با تمام وجودم میدونم زنه ازم متنفره😂😂😂😂😂😂
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
یبار معلم قرانمون بهمون گفت ی خاطره از معجزه های خدا ک فک.میکنید اتفاق افتاده بگید .راهنمای بودم. هرکی ی چی میگفت مثلا خوب شدن بابام جون سالم ب دربردن داداشم از تصادف بد و اینا. منم اومدم مثلا خیلی خاص باشه داشتم توضیح میدادم ی اقای نورانی اومد در خونمون و گفت من از طرف خدا اومدم و خیلی نورانی بود و اینا بعد یکدفعه از اسمون نور اومد و تابید روش رو اروم اروم رفت توی هوا. خداروشکر بقیه دروغم ک میخاستم بگم زنگ خوردو معلممون برااینکه ضایع نشم.گفت بقیش رو فردا بگو. چ خالی یندی بودم😂😂😂😂😂😂😂😂
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه ترفند جالب با چوب لباسی 👆👆👆😍
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹
سلام خدا قوت
بابت کانال فوق العاده تون ممنونمم
می خواستم یه تجربه ام بر اتون بگم من ۸سال پیشه برا وزن کم کردن رژیم گرفتم و ورزش و شروع کردم چای سبز خوردن که بعد که وزنم امد پایین ، روده هام دیگه خیلی حساس شدن به خیلی مواد غذایی مثلا جو ماست بستنی فلفل و خیلی در دفع اذیتم کردن ...
وزنم برگشت بخاطره پرخوری عصبی که داشتم و اما الان که طب سنتی رفتم نبضم گرف گف پرز روده هات از بین رفته اونم بخاطره چای سبز بود که استفاده می کردم .
بی رویه چای سبز هم سوچشم کم می کنه هم پرز روده ها را ازبین می بره ، اگه می خوایین استفاده کنید حتما با زیره و برگ زیتون خشک استفاده کنید همش باهم یه قاشق مربا خوری باهم دم کنید و یه فنجون اون در روز استفاده کنید نه بیشتر ، ناشتا هم استفاده نکنید که به روز من دچار نشید
خیلی بده واقعا تو مهمونیا خیلییی سختمه و روش لاغری اصولی هم براتون بگم کسایی که چاق هستن اکثرا بلغم هستن طبعشون سرد و تره این افراد هرچی هم ورزش کنن ببین بگیرن وزنشون بیاد پایین بازم سریع بالا می ره بهترین کارا اینه به یه دکتر طب سنتی مراجعه کنید که با دارو گیاهی بلغمتون بر طرف بشه و راحت وزنتون بیاد پایین
شاد و سلامت و پیروز باشید
یا علی
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
#ایده_آشتی_کنون
#جهت_ارسال_به_همسر
#ایده_متن
💘باید قهر کردنمان تازه باشد
من خستهام از قهرهای تکراری🙅
از این قهرهایی باشد که من
با اخم ، 🙍یقهی پیراهنت را صاف میکنم👔
تو با لبخند نگاهم میکنی👱
و یواش درِ گوشم میگویی :
یقه که کج شد هیچ
این دل هم ، از این همه اخم
تکه تکه شد💑
می شود آشتی کنی؟😍
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
#بد_دهنی_بداخلاقی_همسر
♦️برای رفع بد دهنی و بدرفتاری همسرتون دعای قرآنی زیر را در کاغذ بدون خط و با گلاب و زعفران بنویسید و در منزل نگهدارید. همسرتان مهربان و خوش رفتار خواهد شد 🔻
💠 بسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرّحیم 💠 و اِنِ امْرَاَتُ خٰافَتْ مِنْ بَعْلِها نُشُوزاً اَوْ اِعْراضاً فَلا جُناحَ عَلَیهِما اَنْ یُصْلِحا بَیْنَهُما صُلْحًا وَ الصُّلْحُ خَیْرٌ اَللّٰهُمَّ اَصْلِحْ بَیْن (در اینجا نام مرد و نام مادرش را بنویسید) بِحُبِ (نام زن و مادرش را در اینجا بنویسید) یا اَللّٰهُ یٰا اَللّٰهُ بِحَقِّ هٰذِهِ الْحُرُوفِ بِرَحْمَتِکَ یٰا اَرْحَمُ الراحمین💠
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•