✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹
سلام و خسته نباشید ممنون بابت کانال خوبتون🙏
من خواستم از تجربه ای که داشتم بگم من 4سال عقد بودم و یک سال هستش که ازدواج کردم
من خیلی همسرم رو دوس داشتم اما تو دوران #عقد خیلی مشکلات داشتیم تازه یک ماه بود که اومده بودم سر زندگیم که متوجه شدم همسرم با یه خانوم شوهردار که 9سال از خودشون بزرگترن رابطه دارن و من متوجه شدم تا پای طلاق هم رفتیم ...
اما از اونجایی که #لطف_خداوند شامل حالمون شد دوباره برگشتیم و شاید باورتون نشه که من الان خیلی خوشبختم و خیلی همسرم #قدرمو میدونه و دوسم داره
و یه نصیحت به خانومای گل کانال خواهش میکنم زیاد به همسراتون #شک_نکنید یکی از دلایل اصلی خیانت همسرم شکاک بودنم بود😔
مراقب همسرتون باشید اما بهش #تهمت_نزنید و الکی شک نکنید من خداروشکر میکنم که برگشتم به زندگیم و قدره همسرمو میدونم و از قبل هم بیشتر بهش توجه میکنم و خیلی بهشون اطمینان دارم
خانوما اگه همسرتون خیانت کرده و دفعه اولش بوده از صمیم قلب ببخشیدش همه ادما اشتباه میکنن بهشون فرصت بدید🙏😌
ممنون از کانال خوبتون
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
#اعتراف
خدایی تاحالا به لحن اَلو گفتنه مامانا توجه کردین؟ یا مامانه من فقط اینجوریه؟
وقتی ابجیم زنگ میزنه الو گفتنش مهربونانه دلسوزانه اصن یجوریه ک درجا حدس میزنیم طرف کیه!
با بابام همیشه سررد خشن و منتظر دعواا
زنموم که🤦♀
لحنش خیلییی کشداار ناازک و ناز
اینا به کنار زنمو بزرگمو نگم
وقتی زنگ میزنه الووووو کَل اشررف...
حالا خوده اشرف خانم😳
ما😒😳
آخه مادره من تو رو در رو اشرف میگی بعد پشت تلفن کل اشرف؟
خوده اشرف برگاش ریخت موند😐😂
ولی خدایی مامانا و باباهاا ماهن اصن زندگی باهاشون یه پا فیلم کمدیهه خانه به دوشه..
مامانا هم تو اشپزی مهارت دارن، هم نشونه گیرِ خوب و دقیقین(منظورم دمپاییشه)
هم تو هر زمینه ای استعداد دارن، مچ گرفتن دوبله بازیگری طلبکار بدهکار.
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
#راندن_از_خود_یا_بیرون_کردن_مزاحم
♦️اگر شخصی مزاحم شماست و یا در جمعی و جایی کسی حضور دارد که باعث ایجاد مشکل ویا هر بدی میشود برای رفتن و راندن او از خود یا ان محل 3 مرتبه يا هفت مرتبه، اين دعا را به نيّت رفتن انشخص بخواند، موثر خواهد بود. ان شاء الله تعالي🔻
🌸 اِعْتَصَمْتُ بِكَ يا رَبِّ مَنْ شَرِّ ما اَجِدُ في نَفْسي فَاعْصِمْني مِنْ ذالِكَ.🌸
📚(گوهر شب چراغ، ج 2 ص 16)
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹
خیییییلی ممنون بابت کانال خوبتووون. عاشقشممممم
من زندگی پدرو مادرمم حتی #تغییر دادم با #ایده هاتون❤️💙
من و نامزدم هر وقت میریم رستوران یا بیرون وقتی یه #بچه کوچولو میبینم یواشکی برای بچه شکل در میارم زبون درازی میکنم البته این عادت همیشه ام بود 🙈
بعد شوهرم یواشکی هی منو نگا میکرد
یه بار گفت ببین داری یه کاری میکنی همین وسط بخوابونمت تا جا داره بزنمتا، این اداها چیه🤪🤪🤪
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
آدم و حوا 🍎
داستان زندگی خلاصه بار زدیم و رفتیم سمت اون شهر، از خیابونش رد شدیم، اونجا مثل روستای خودمون نبو
داستان زندگی
دوباره اونجا هم یه قالی زدم با اوستایی که حمید نشناسه و بخواد بره پولی بگیره..
حالا اگر هم کار میکردم و پول رهن میدادم زورم نمی اومد، به دور بودن از عشرت می ارزید
آدرسی ازمون نداشت و حتی نمیدونست ما سر خود یدفعه اومدیم اینجا و به این نگفتیم..
امیر و میخوابوندم توی گهواره ای که از سمساری خریده بودیم، بعد یه نخ خیلی بلند میبستم به گهواره و سر دیگه نخ به دست خودم، وقتی قالی میبافتم دستم که حرکت میکرد اون قالیم حرکت میکرد..
حمید چند وقتی بود که دیر میومد و وقتی ازش میپرسیدم کجا بودی رو ترش میکرد و میگفت مشتری داشتیم، ولی کدوم آدم عاقلی یازده دوازده شب میره گوجه بخره که تو با مشتری سرت شلوغه!
و این شد که بهش شک کردم که کارای زیر زیرکی میکنه..
داشتم فکر میکردم خب از کجا بفهمم داره چیکار میکنه،
انقد به فقدان خانوادم فکر میکردم که حتی الان هم فکر میکردم حتما اگه با نریمان خوب بودم میرفت ببینه داره چیکار میکنه... ولی نریمان نبود.. هیچکس نبود..
تمام دلخوشیم قالی ای که تازه زده بودم و امیرم بود.
حمید کار میکرد از صبح میرفت تا نصفه شب، ولی آخر برج از یه عمله بنا هم که روزی هشت ساعت کار میکرد حقوقش کمتر بود و به هیچ جامون نمیرسید،
من نازک نارنجی خونه آقام، حالا ترشی انداختن یاد گرفته بودم، یاد گرفتم رب گوجه درست کنم و با سود خیلی خیلی کم بفروشم تا طالبم شن، سبزی پاک میکردم، تا بتونیم خرج امیر و دراریم..
هر ماه هم که به حمید میگفتم چرا انقد حقوقت کمه هربار یه چیزی میگفت، یبار میگفت مال همه ست یبار میگفت بام لج کردن..
میگفتم اخه مرد لااقل از اینجا بیا بیرون برو یجا دیگه کار کن، خب وقتی بهت زور میگن نرو اینجا..
ولی زیر بار نمیرفت و میگفت دیگه کجا کار پیدا کنم؟
اما یه چیزی خیلی خوب بود، ندیدن عشرت.. نبود عشرت..
حقوق حمید کم بود نصف شب برمیگشت از بیرون، ولی همینکه عشرتو نمیدید باعث میشد به من محبت کنه دوسم داشته باشه باهام مهربون باشه، هیچوقتم با وجود تمام غرغرام دست روم بلند نکنه یا صداشو بالا نبره
انقد از نبود عشرت و اخلاق بهتر شده ی حمید ذوق زده بودم که زیاد به علت اینکه چرا دیر میاد یا اینکه چرا حقوقش انقد کمتر شده فکر نمیکردم...
ادامه دارد
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹
سلام روزتون بخیر
ممنون از زحمات بی دریغ شما ، خسته نباشین ازصمیم قلب🌹
من میخواستم برای اون خانمی که گفته بودن چهارساله خونه پدرشون هستن و آرزوی خیلی چیزها به دلشون هست بگم ؛ عزیزم منم 10ساله توی این وضعیتم با کلی مشکلات و سختیها😔چقدر #حرف شنیدم از همه...
از هر کس فکرشو میکردم و نمیکردم #متلک شنیدم چون شوهرمم بیکاره و دستمون حسابی تنگ...
سالهای اولی که اومده بودم خونه پدرم اجازه دادم #هرکس هرچی میخواد درباره زندگیم بگه در واقع #اجازه #دخالت به همه دادم و شوهرم رو هر روز بیشتر از قبل از خودم دور کردم
ولی الان چندماهه که دیگه اجازه نمیدم کسی به شوهرم #بی_احترامی کنه و متلک بارمون کنه خیلی سخته ولی تمام تلاشم رومیکنم.
به امید خدا خونمون ساختش داره تموم میشه و همین روزها میریم سرخونه و زندگی خودمون🙌.
خواستم بگم #صبرکن عزیزدلم من میفهمم که چقدرسخته حتی ادم از نزدیکترین کسش حرف بشنوه و چاره ای نداشته باشه😢
ولی خدا با صابرین است مطمئن باش همین روزها جواب دلت رو میده و به آرامش میرسی😘
از همه میخوام برای آرامش هم دعاکنیم🌹
✍ در شرایط سخت هوای همسرتون رو داشته باشید اجازه ندید کسی بهش بی احترامی کنه
✍ شما تعیین میکنید که دیگران چه برخوردی با شما داشته باشند
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
#سیاست_های_زنانه
برای اینکه احترامتون توی خانواده همسرتون بره بالا کلا بی دعوت خونشون نرین ،همه جا رو بزارین دعوتتون کنن💓
.
. وقتی بی دعوت برین خونشون اونام با خودشون فک میکنن که 👈فلانی که کلا بی دعوت همه جا میره، .
دیگه موقعه مهمونی با احترام زنگ نمیزنن بیایین.😊
حتی این انتظار رو داشته باشین که برای هر مهمونی به خودتون زنگ بزنن و با احترام دعوتتون کنن.😉😉
.
مثلا اگر با واسطه بهتون رسوندن که شمام بیا👈 با لبخند و احترام به واسطه بگین ."نه اینطوری من راحت نیستم بیام ..😃😊
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
#اعتراف
سلامم دخترم 🙋♀
یه شب خواهر و برادرم و یکسری فامیل خونمون بودن
من پاشدم رفتم دستشویی
چند دقیقه بعد برگشتم دیدم همه دارن منو نگاه میکنن (هیچ صدایی از دستشویی نیومده بود فقط مونده بودم چرا همه به من خیره بوده )
یهو هول شدم گفتم سلام 😁😂
همه زدن زیر خنده
از اون روز تا از دستشویی میام همه بم سلام میدن شدم سوژه 😕😂😂
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
#اعتراف
مدتی قبل با یه خانمی آشنا شدم تصمیم گرفتم برم خواستگاری ، بعد مدتی شک کردم بهم خیانت میکنه رفتم بهش گفتم ببین من آدم بالغیام، اگه از یکیدیگه خوشت میاد کافیه بهم بگی تااز زندگیت برم بیرون،
گفت بخداتو الکی نگرانی، من عاشق توام مجید، عذاب وجدان گرفتم، این دخترمثل آب روون پاکه، چی باخودت فکرکردی که همچین چیزی به ذهنت خطورکرد اخه سیامک؟😑
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اسباب بازی کاغذی کودکانه
👈فقط عضو شو
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹
سلام خسته نباشید 😍😁 اول از همه میخوام بابت کانال خیلی خوبتون تشکر کنم ک ایده های خوبی بهمون یاد میده 😁
من 3 ساله ازدواج کردم ، من خیلی شیطونم جوری ک باعث شده شوهرم بعضی وقتا عصبی بشه ولی تظاهر میکنه ک عصبی شده چشماش می خنده نمیتونه جلوی خودش رو بگیره شروع میکنه ب خندیدن میگه دنیا یه طرف تو یه طرف😎
یه روز اقام قرار بود بره #باشگاه منم ک #شیطون نقشه تو سرم میکشیدم 🤕
تا اینکه یاد این کانال افتادم ک منم یه ایده بدم😑 رفتم آقامو از پشت بغل کردم و گفتم ک نرو باشگاه امروز ، اونم گفت در ازاش چیکار میکنی 😕 گفتم من بهت تمرین میدم😎 خندید گفت حله 😂
منم لباسای خوشگل تنم کردم و اومدم شروع کردم ب ورزش 😅 اونم چ ورزشی 🤪
من دراز کشیدم شوهرم شروع کرد ب دراز و نشست 😋 و کلی ورزشای دیگه ک همراه شوخی و خنده بود😅
وقتی ورزشمون تموم شد گفت بهترین ورزش عمرم بود😍
ب خانمای عزیز پیشنهاد میکنم حتما با اقاتون از این ورزشا کنید مخصوصا اونایی ک شوهرشون ورزشکاره😎🖐 و سعی کنید پیش شوهرتون شاد باشید😍
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
#اعتراف
بابام رفته بود هندونه بخره فروشنده هم زن بود، بابامم در حین هندونه جدا کردن رو به زنه میگه میشناسی؟زنه هم میگه نه😕
بعد یکم با خودش فکر میکنه و میگه شمارو؟
بابامم میگه منو میخوای از کجا بشناسی هندونه رو میگم هندونه😂😂
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•