✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی🌹
قصد داشتم به اون خانمی که ناامید و ناراحت بودن و از والدین خواسته بودن بچه هاشون رو مجبور به ازدواج نکنن، نکته ای رو بگم.
عزیزم! اینطوری که داری پیش میری، خدایی نکرده پژمرده میشی. یعنی همسرت هیچ نکته ی مثبتی نداره که دوسش داشته باشی؟ همسرت چه گناهی کرده که تو اون رو نمیخواستی؟
اون حتما تو رو میخواسته که اومده خواستگاری. چرا نباید یه زندگی آرام و بامحبت داشته باشه؟
من درکتون میکنم. چون دقیقا مثل شما بودم. (پدر و مادرم اصرار داشتن پسر خوبیه) و من اصرار که نمیخوام ازدواج کنم!😔 روزای سختی بود.
یه سال نامزدی انقدر بد بودم که شوهرم همیشه میگه: روزایی که میتونست بهترین باشه، زهرشون کردی.
حتی یه سال بعد زندگی خیلی تنش داشتیم.
وقتی حال بدش رو میدیدم دلم میسوخت و به خودم میگفتم پدر و مادرم به من ظلم کردن. این طفلک چه گناهی داره؟
بالاخره #محبتاش #جواب داد و علاقم بیشتر شد. حالا خدا رو شکر زندگی خوبی داریم و واقعا دوسش دارم.
البته آقایون هم باید به خانم #محبت کنن و فرصت بدن.
حالا تو دوست عزیز کمی تلاش کن برا بهتر شدن زندگیت. ان شاءالله خوشبخت باشی.
یا علی
✍ محبت ، دل دشمن رو هم نرم میکنه
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی🌹
من و اقاییم پنج ساله عروسی کردیم. سه سال اول خانواده همسرم شهر خودشون بودن، بعد اومدن شهر ما.
کم کم من درس گرفتم که #جواب خانواده شوهر رو دادن و #دردل با همسر درباره اونا فایده نداره.
من باید جایگاه خودم را خاصتر از این که هست بکنم. خانواده شوهرم یه اخلاقی دارن که از شوهرم جلوی من خیلی #تعریف میکنن.
من خیلی ناراحت میشم که چرا هیچکس هوای من رو نداره تا اینکه تصمیم گرفتم خودم هوای خودم رو داشته باشم.☺️
به شوهرم بیشتر از قبل #محبت کردم.
خانواده شوهرم که می گفتن هوای شوهرت رو داشته باش! خودم رو میزدم به کوچه علی چپ. پا میشدم مشغول یه کار دیگه میشدم و خودم رو با گوشی سر گرم میکردم و حرف نمی زدم.
تصمیم گرفتم خودم هرکاری که میدونم درسته انجام بدم و رو #اعصاب خودم و شوهرم راه نرم.
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹
سلام دوستان عزیزم
امیدوارم همیشه خوشحال و شاد کنار خانوادتون باشین و از این کانال عالی هم استفاده کنین حتما 😘😘😘
دوستای گلم من و شوهری با رضایت هر دو خانواده ازدواج کردیم
از اوایل ازدواج تا یکی دو سال بعد موقعی ک خونه مادرشوهری بودیم حرف یا چیزی به کنایه میگفتن چون من به قول خودشون پررو نشم چون از هر نظر من خوب و کاملم و اونا خیلی خوشحال شدن ک من جواب مثبت دادم
چیزی میگفتن که مثلا من حواسمو جمع کنم نمیتونم پسرشو بگیرم و این حرفا... من چیزی نمیگفتم و اعصابم خورد میشد و بعدش میومدم خونه و با شوهری دعوا که خواهرت اینو گفت و مادرت اینو و چون با #ارامش و #شوخی میگفتن..
شوهری میگفت تو همه چیز رو بد برداشت میکنی تو طرز فکرت خرابه...
با خودم غر میزدم چرا جوابشونو نگفتم...
اما بعد کلی اذییت فهمیدم که باید #جواب هر کسی رو #محترمانه و به #شوخی و #طنز بهش بگیم اینجوری هم خودمون راحت میشیم و دیگ شوهری رو اذییت نمیکنیم و اگ جلوشون ساکت باشیم حق رو به اونا دادیم و شوهری هم باور میکنه که اره درست گفتن که خانومم ساکته و جوابی نداره...
درضمن هیچ وقت از خانوادش #جلوش ، #بد_نگین اینجوری طرف اونارو میگیره و میگ حق با اوناس تو خیلی کلاس میزاری یا خیلی بداخلاقی یا اصلا اهل رفت و امد نیستی....درکل حواستون باشه...
من بعد کلی دعوا و اذییت این نصیحت رو از بابام شنیدم و اویزه گوشم کردم...البته اگه میخواین در #ارامش باشین😉
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•