eitaa logo
آدم و حوا 🍎
41.1هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
2.8هزار ویدیو
0 فایل
خاطره ها و دل نوشته های زیبای شما💕🥰 همسرداری خانه داری زندگی با عشق💕
مشاهده در ایتا
دانلود
یه بار خواست مامانم رو سوپرایزیش کنم گفتم بزار براش ساندویچ بخرم رفتم در ی مغازه گفتم آقا من خیلی گشنه ام چند روزه غذا نخوردم ی ساندویچ میشه بهم بدی بعد کادوش کردم بردم دادم به مامانم 😂  مامانم گفت تو که پول نداشتی از کجا خریدی وقتی گفتم اینجوری کردم با همون ساندویچ زد تو سرم از اون موقع ساندویچ میبینم جیغ میزنم     مامانم دستم رو گرفت برد در مغازه پول مرده رو داد کلی هم اون روز دعوام کرد  •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
وضعیت زندگیم جوری شده که چند روز پیش‌ رفتم چندتا بسته کاپوچینو گرفتم بعد دیدم حال و حوصله اینکه کتری روشن کنم و صبر کنم جوش بیاد ندارم همینجوری خشک و خالی خوردمشون :)) الان هر پنج دقیقه یکبار می‌رم دستشویی، حس می‌کنم معده‌ام داغون شد •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
یه بارم کلاس چهار و پنج بودم اومدم توو جمع لاکچری بازی دربیارم گفتم من همه چیو با سس خردل میخورم😐 شوهر دخترخالم خندید گفت بچه جون تو اصلا میدونی سس خردل چیه ؟ با چی درست میشه؟؟؟😄 منم با اعتماد به سقف کامل گفتم : بله که میدونم، با هورمون گاو و جاذبه ی زمین😲😲😲😲😲 به این برکت هنوز که هنوزه و دخترم دیگه وقت ِشوهرشه، توو فامیل این حرف من سوژه اس😁😁😁😁 تازه به دخترمم گفتن که چه مادرِ دانشمندی داره😄😄😄 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
آدم و حوا 🍎
داستان زندگی آروم گفت به کسی نگیا بخدا کسی بفهمه سرتو به باد دادی، حالام زیاد فضولی نکن. خودمو چس
داستان زندگی با تعجب نگاهش کردم، گفتم انگار دیشب خیلی خوش گذشته، تو رو چه به ماسک؟ گفت این ماسک خیاره، میگن پوستو شفاف میکنه. گفتم نه درحالی که سیگار میکشی، اون باعث میشه پوستت خراب شه. گفت سطل آشغالو نگاه کن.. سطلو نگاه کردم، تمام پاکتای سیگار شقایق افتاده بود تو سطل زباله. گفت ببین ستاره من میخوام تغییر کنم، راستی آخر این هفته میخوام برم کوه تو میای..؟ چشمامو از تعجب باز کردم و گفتم کوه؟ گفت آره پرهامم میاد، اون گفت بریم. گفتم آهان نه بدم میاد تو کوه با سهیل آشنا شدم، بدم میاد بیام کوه.. گفت حالا من تو کوه میخوام با پرهام آشنا شم دیگه توروخدا بیا بخدا میترسم سوتی بدم، باید یاد بگیرم درست صحبت کنم لفظ قلم شم. دستاشو گرفتم و گفتم شقایق من خیلی دوست دارم تو با پرهام اشنا شی و خوشبخت شی، حداقلش اینه که مهسا از حسادت میمیره ولی خودت باش شقایق، خود خودت اینجوری بهتره راحت تری، بعدا با طرفت دچار مشکل میشی بزار اول کاری خود واقعیتو قبول کنه، تو اهل ناز و کرشمه نیستی تو اهل آرایش نیستی، الانم آخر هفته بیا ساده بریم همونجور که هستی. قبول کردم آخر هفته باهاش برم کوه، این چند وقتم شقایق همیشه سرش توی گوشی بود، گفتم مطمئن شه سهیل یه وقت توی اون گروه نباشه. گفت نه نیست پرسیدم پرهام سر خیابون اومد دنبالمون. یه اکیپ ده نفره بودن، به شقایق گفتم هیچ میدونی اگه تو زن این شی خواهرشوهرت میشه هووی من؟ گفت آره راست میگی ولی خب من کاری با خواهرش ندارم من خودشو میخوام، میخوام با خودش زندگی کنم. گفتم اینا خیلی عوضین. توی راه پرهام و شقایق کلا همش باهم بودن، همه دیگه مطمئن شدن که این با پرهامه، به پرهام گفتم الان مهسا بفهمه برات دردسر نشه؟ گفت دردسر؟ چه دردسری مگه مهسا به من نون میده؟ گفتم من خواهرتو چندباری ترسوندم و تهدیدش کردم وقتی که فهمیدم با شوهرم دوسته! لبخندی زد و گفت خوب کاری کردی سزای آدمی که با مرد متاهل میریزه روهم همینه. نمیدونم از ته قلبش میگفت یا برای خودشیرینی که بگه با باقی مردا فرق داره.. بهم گفت من کوچیکتر از اینم که نصیحتت کنم ولی به نظرم بیخیال مهریت شو و خودتو نجات بده، تا کی میخوای فشار عصبی متحمل شی؟ سهیلو بسپار به کارما و چوب روزگار که دمارشو درمیاره. گفتم نه آقا پرهام اتفاقا به نظر من حق دادنی نیست گرفتنیه، منم حقمو میخوام از سهیل بگیرم و درگیر دادگاهشم. ادامه دارد •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ سالگردمون بود. علی بعد دوازده شب با کلی پیام سوپرایزم کرد. من که هنگ بودم بعد با این متن قشنگ بهش تبریک گفتم. ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ امروز دومین سالمون مبارک. 😍❤️بهترین همسر دنیا من در کنار تو انقددددر مسخ عشقت شدم که دیگر نه زمان، نه مکان برایم ارزشی ندارد. در این واپسین لحظات انتظار برای رسیدن به تو و برای داشتن تو برای تا ابد، خودم را لای تمام عشق و احساست پناهنده کرده ام، تا این روز و شب های سرد و غم بار دوریت کمتر دلم را چنگ بزنند و زبان تکان دهند که تو را دارند و من ندارمت. اما میبینم روزی رو که در میان اغوشت پناهنده هستم و به تمام عالم برای داشتنت زبان درازی میکنم. ❤️❤️❤️ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام منم میخوام تجربه مو بگم ☺️ راستش من اوایل زندگیمون حدوده یک سال خیلی زودرنج و حساس و بدبین بودم اما بعدش تصمیم گرفتم خوش بین باشم و مثبت بودن رو تمرین کردم ... کم کم فهمیدم میشه رو ب تبدیل کرد و با خنده و ارامش ناراحتی هارو از بین برد و به کوچکترین شادی در زندگی با دقت نگریست و احساس خوشبختی کرد وقتی اتفاقات قشنگ زندگی رو ببینی و با مشکلات زیبا و ارام برخورد کنی ، هم خودت ب زندگی بیشتر امیدوار میشی هم شوهرت کم کم ارامش میگیره ، درغیر اینصورت کم کم هم اون ازت خسته میشه و خودت ب مرحله ای میرسی که از فشار و ناراحتی نمیتونی زندگی کنی و کارهرشبتون به دعوا ختم میشه راستی من خانوم هستم24ساله و شوهرم 34ساله مردها توی سن سی و چارسالگی دنبال ارامش و سکون هستن و دلشون میخاد زنشون اینو براشون تامین کنه •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
7.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ترفند تمیز کردن دستمال های آشپزخونه 👌🏻 سرکه وجوش شیرین قابلیت ضد باکتریایی داره و اینکار باعث میشه چربی ها جدا بشن نه اینکه سفید بشن ❗️ برای همین بعد از جوشاندن حتما با مایع یا صابون حتما بشورید. هفته ای یکبار اینکارو انجام بدین حتما یک روز کامل جلو آفتاب بذارین تا خشک بشه •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی🌹 با تشکر از کانال خوبتون 🎞 خانما! هرکدوم از ما نقش های کوتاهی تو زندگی هم داریم. تلاش کنیم تو اون نقش کوتاه، بهترین حرکت رو از خودمون نشون بدیم. کاری رو که باید انجام بدی، به نحو انجام بده. اگر باید رها کنی، به موقع رها کن. وقتی قراره برید جایی، بروید... وقتی قراره حرفی بزنی، بزن... کارها رو به وقتش، بدون کم و زیاد انجام بدیم. اینجوری هم و مرز رعایت شده. هم بین شما و همسری. هم برای خودتون و جایگاه قرار دادین و اینکه همه متوجه میشن که بسیار هستید. ✍ کار امروز را به فردا مگذار. امام علی (ع) ✍ اگر کرده اید، دیگر با زدن، اما و اگر اتفاقی نمی افتد. استین ها را بالا بزن و زندگیت را بساز. سخته ولی شدنیه. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام پارسال همسری کارتتشو داد گفت برو گوشت گوسفندی بخر( قصابی محلمون هفته ای یبار قصابی میکنه و گوشت تازس) گفتم ن من نمیتونم بلد نیستم خودت برو گفت ن باید بری کاری نداره یکم اسخونی ابگوشتی بگیر یکمم گوشت خالص بگیر بزور مارو فرستاد رفتیم خیلی سرش شلوغ بود تندتند راه می نداخت رسید ب من گفت چی میخوای گفتم چی میخوام... گفت خب دخترم ی راسه گوساله بگیر همه چی داره گفتم اره بزار گذاشت شد ۱و۷۰۰ منم کارت و دادم اومدم خونه حالا قیافه همسر مگه چی خریدی گفتم چند بار بگم منو نفرست بیا ی نصف گوساله گرفتم قیافش😳😳😳 من😜😍😌💪 اسمم باشه دختر لک lak لک ی نوع گویش زبان محلی کردای کرمانشاه س. ریاح نباشه چندبار اسم گذاشتم ولی تکراری بود توکانال😘 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام ممنون از کانال قشنگتون❤️ میخواستم یه اعترافی بکنم که همه خواستگارای من از ترس اینکه نمیتونن من رو از نظر مالی تامین کنن میرن😂🤦🏻‍♀💔 خدارو شکر وضع مالی خانواده من خوبه خودمم خوشگلم و آشپزیمم خوبه خونه داری بلدم و .. ینی کلا مشکل خاصی ندارم ولی هرچی خواستگار میاد چون میبینن بابام پولداره میرن فک میکنن من از اول می‌خوام اونام پولدار باشن و اگه وضع مالی شون خیلی خوب نباشه ولشون می‌کنم🤦🏻‍♀😐💔 در صورتی که واقعا اینطور نیست من می‌خوام که کنار هم زندگی رو بسازیم . پسرای کانال فکر نکنین نسل دخترای بساز و مهربون تموم شده اصلا اینطور نیست اگه جایی رفتین خواستگاری نترسین😂🙄🤦🏻‍♀ هنوزم کسایی هستن که باهاتون بسازن و واقعا پولکی نباشن •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✍در روایتی آمده است : چون کسی را چشم زده اند سوره مبارکه حمزه را با نیت خالص و توجه به خدا بخواند عافیت یابد. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ(1) الَّذِی جَمَعَ مَالا وَعَدَّدَهُ(2) یَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ (3) کَلا لَیُنْبَذَنَّ فِی الْحُطَمَةِ ﴿٤` وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْحُطَمَةُ (5)نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ (6)الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَى الأفْئِدَةِ (7)إِنَّهَا عَلَیْهِمْ مُؤْصَدَة(ٌ8)فِی عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ(9) 📚خواص آیات قرآن کریم ص 224 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
😍😍😍 من هم رفتم پای صندوق وبه سیاست برق چشمهایت رای دادم! حالا بیا رئیس قلبم دنیایم را در مشتت بگیر... اداره اش کن •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•