وای وای وای وای گفتید زودپز یاد زود پز مامان بزرگم افتادم 🤦♀🤦♀ همه قابلمه ها کثیف بوده مادر بزرگ منم برمیدارع لبو رو میذاره تو زود پز درشم الکی میذاره روش نمیدونم چجوری در این زود پز قفل میشه منم تو خونه دارم درس مینویسم عیده دارن تو حیاط فرش میشورن فرشای آشپز خونه رو تازه خشک شده انداختن خب شد تو آشپز خانه هیشکی نبوده یدفعه دیدیم صدای بمب اومد در زودپز خود زود پز نمیدونم فکنم در زودپز بوده تو هوا میچرخیده رفت تو کابینت خورد به در یخچال یخچال کلا زخمی شد دیوار دیوار 😫😫😫 تمام لبو شده بود فرش هایی که تازه خشک شده بودن تمام لبو شده یعنی دیوار انگار یه سطل رنگ قرمز زده بودی کل دیوار لبو شد هعی 😕 به جون دیوار ها افتاده بودیم که رنگش خشک نشع بدتر نره
negin
#سوتی_های_زنونه
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
آدم و حوا 🍎
داستان زندگی وقتی از خونه اون اقا اومدیم بیرون انگار محمد نمیخواست قبول کنه خانوادش تا این حد پست
داستان زندگی
۳روز مونده بود به عید که محمد زنگ زد و گفت میخواد بره شهرشون
با تعجب گفتم برای چی مگه قرار نبود بیای شمال..؟
تو تمام این سالها یک بار هم محمد تنها بدون من نرفته بود اونجا حالا چرا باید میرفت؟!
تو این فکر بودم که گفت بابام سکته کرده و بیمارستانه میرم سر میزنم و میام
محمد اون روزا تو اوج بی پولی بود
درسته هنوز دوتا خونه و ویلا و مغازه و زمین اینا داشت ولی موقع رکود بازار بود هیچ خرید و فروشی نمیشد که لااقل یکی بفروشه تا از اون وضع خلاص بشیم
بیکاری و بی پولی دیگه کارد رو به استخوانمون رسونده بود
نه پولی داشتیم نه اینکه محمد کار میکرد حتی به اندازه کرایه تاکسی که تا مغازه بره پول درنمیاورد
بیشتر مواقع برای خورد و خوراکمون مامانم کمک میکرد یا غذا میپخت میاورد یا میرفتیم خونشون
بابام که چند سالی بود بخاطر دیابت بالا خونه نشین بود و از دست و پا افتاده بود و چشمهاش نابینا شده بودن و جز غصه خوردن کاری برام نمیتونست بکنه
به هرحال محمد با عباس و خواهرم راهی شهرشون شدن
و منم همش زنگ میزدم میگفتم اگر بابات حالش بده منم بیام
تو تمام این سالها من بودم که هر بار مریض میشدن یا کارشون به بیمارستان میکشید میبردم و می اوردم
ولی اون دفعه محمد گفت نه نیازی نیست تو خودتم مریضی بابا هم حالش زیاد بد نیست منم زود برمیگردم
روز قبل از عید بقیه خواهرام و مامان و بابام هم اومدن شمال پیش ما که محمد هم از شهرشون مستقیم بیاد اونجا
در اصل پیشنهاد محمد بوده که من دورم شلوغ بشه از فکرو خیال بیام بیرون
البته مهمون جیب خودشون بودن چون من دیگه حتی به اندازه خورد و خوراک خودمون هم پول نداشتم چه برسه به مهمون
ساعت ۷ صبح بود که باصدای گوشی بیدار شدم
محمد بود گفت تنبل خانم پاشو دست و صورتت و بشور ۱۰ دقیقه دیگه سال تحویل میشه
منم تند تند بلند شدم و با سر و صدای زیاد همه رو بیدار کردم
همونجور دست رو نشسته نشستیم سر سفره هفت سین و چشم مون به تلوزیون بود که اعلام کرد اغاز سال ۱۳۹۵ خورشیدی مبارک
کلی ذوق کردیم و روبوسی و بلافاصله زنگ زدم به محمد و تبریک گفتم وحال باباشو پرسیدم گفت خیلی بهتره منم برای عصر بلیط میگیرم مستقیم میام شمال
بعدم گوشی رو داد مادرش تا بهش تبریک بگم
عصر اون روز محمد رفت ملاقات و چون میبینه باباش حالش بهتره از بقیه خداحافظی میکنه و میاد ترمینال
ساعت ۷و نیم صبح بود که موبایلم زنگ خورد
گوشی رو برداشتم محمد گفت من رسیدم با شوهر ابجیت بیاید سرخیابون دنبالم (۳کیلومتری تا اول روستا فاصله داشت ویلا)
دامادمونو بیدارکردم و راه افتادیم هنوز ۵۰۰ متر نرفته بودیم که محمد باز زنگ زد
گفتم وای چقدر هول این مرد..!
و با دامادمون زدیم زیر خنده...
ادامه دارد
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی🌹
من روی صحبتم با خانومیه که گفتن بخاطر خوشبختی شون، اطرافیان بهشون تهمت زدن و شوهرشون هم باور کرده و ایشونو کتک زده و بچه 7ماهش سقط شده: 😶😶
خانوم عزیز!
خواهش میکنم طلاق نگیر.
همسرت یه اشتباهی کرده. شما بزرگی کن و ببخش.
هر کسی ممکنه تو زندگیش اشتباه کنه.
اگه طلاق بگیری اون آدمایی که میخواستن زندگیتونو از هم بپاشن خوشحال میشن و به هدفشون میرسن.
ولی اگه دوباره به زندگیت برگردی و همسرتو ببخشی اونام میفهمن که شما از اوناش نیستین که با حرف مردم زندگیتونو نابود کنید. شوهرتون هم بخاطر این بزرگواری، بیشتر قدرتون رو میدونه.
شما دوباره میتونید باردار بشید. یه زندگی واسه خودتون بسازید که میتونه خیلیییییی بهتر از قبل باشه. 😀😀
من میفهمم شما چه احساسی دارین پس فقط خواهش میکنم زندگیتونو نابود نکنید.
✍ بخشش، ماندن و ساختن
یا رفتن ، خراب کردن و انتقام؟
انتخاب با شماست.
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
11.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چطور به عقل من نرسیده
#ایده_های_کاربردی_جذاب
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
درخواستی/
🌹 #درمـان_مشروب_خواری 🌹
🍃🌸 اگر كسي مشروب خوار باشد و نتواند آن را ترک كند، مؤمني اين آيات را بر ظرفی پاک و پاكيزه كه هنوز مصرف نشده باشد، با نيتي خالص و توجه به خدا و معنيِ آن بنويسد و سپس آن نوشته ها را شسته و آب آن را به شراب خوار دهد، 💫به گونه اي كه نداند💫 محبت مشروب از دل او بيرون رود و در تمام مدت عمر به سمت آن نرود.
بسم الله الرحمن الرحيم؛ يا ايُّها المُدّثّر قُمْ فَانْذِرْ وَ رَبُّكَ فَكَبّرْ وَ ثِيابَكَ فَطَهِّرْ وَ الرُّجْزَ فاهجُرْ وَ لا تَمْنُنْ تَسْتكثر وَ لِرَبِّكَ فَاصْبِر.
📚نسخه شفاء
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
#اعتراف
دوران ابتدایی یه همکلاسی داشتم اونقدرررررررررر گیج بود که
معلممون هرروز عین سگ میزدش منم باهوش و افتخار کلاس و مدرسه بودم و عین خر درس میخوندم، الان که بیکار تو تلگرام گشت میزدم پروفایلشو دیدم که با شوهرش داره دنیارو میگرده با لباسای گرون و شیک ولی من همچنان پامو از شهرمونم نزاشتم بیرون...
الان که یهویی دیدم انقدر بغضم گرفت که دلم خواست به یکی بگم و اینجا گفتم هعی..
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی🌹
سلام🌺 اگه مثل بقیه بخوام از کانالتون تعریف کنم اغراق نیست. اما آن چیز که عیان است، چه حاجت به بیان است؟ 🌞
من زنم و با اینکه زندگی قبلیم به جدایی کشید ولی نمیخوام یکطرفه به قاضی برم. 😔 تو زندگی وقتی مشکلی پیش میاد خانومها دنبال راحت ترین راه حل میگردن. #طلاق.
طلاق، حلالترین حرام خداست پس انتقام شخصی رو قاطی ماجرا نکنید. خیلی چیزها باعث طلاق میشه پس با گرفتن مهریه سنگین، اقا رو به نابودی نکشید.
☘🍀☘
مهریه و #نفقه حق خانمه و از شیر مادر حلال تر اما بعضی خانمها وضع اقتصادی مملکت رو میببنن 😱وضع مالی شوهر رو میدونن ولی هم کمر به نابودی مرد میبندن. 😢
وقتی تو زندگی به جدایی فکر میکنید. فقط روزهای تلخ زندگی جلوی چشماتون نیاد. یک لحظه به خوبیهای زندگی هم فکر کنید. 😍 شما مدتها با اون اقا زندگی کردید و خاطره دارید. این یعنی عزیزترین کس برای شما. در زندگی هردو کاستیهایی دارید.
مسئولین محترم! کسانی که واسه طلاق میان پیش شما قاتل نیستن. 😡 اختلاسگر و مال مردم خور نیستن. این رفتار توهین امیز حق هیچکس نیست. 😰 شما مسئولین رازدار مردمید پس بیطرفانه برخورد کنید. مشکل رو برطرف کنید.
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
#ایده_متن
#ارسالی_اعضا
ویژه آشتی کنون
من دیروز با اقایی دعوام شد و میدونستم مقصرم. ایشونم باهام اشتی نمیکردن. این متنو فرستادم. وقتی پیام رو دید، ذوق کرد بعدشم ...
اینجاب شیرین ...
دختر اخمو 🤨😡
بداخلاق 😤
و نا مهربون
جناب آقای مهربون ❤️😇❤️
بلند بالای🧔
صبور
علی آقای ...
متن اشتی خود را به شخص آقای ... ارسال میکنم.
باشد که مورد بخشش الهی 😇 قرار گرفته و بنده لوس را مورد لطف و مرحمت همیشگی خود قرار بدهید.
هو الله الذی لا اله الا هو عالم الغیب و الشهاده و هو الرحمن الرحیم
هو الله الذی لا اله الا هو عالم الغیب و الشهاده و هو الرحمن الرحیم
هو الله الذی لا اله الا هو عالم الغیب و الشهاده و هو الرحمن الرحیم
اینو نوشته بود اگه با کسی قهری سه مرتبه بخونی اون شخص باهات اشتی میکنه.
لطفا بعد از خواندن این متن و آیه منو بغل کنین.
اینجاب اگه چشماتون ازم کم شه، ارامشم به باد میره.
امضا شیرین ...
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام به همه
مخصوصا ازدوستان که سوتی مینويسن
حرف زود پز شد یادم اومد به سوتی از آشنایان
دو فامیل دور ما ی خروس داشتن وقت بی وقت میخوند کلا آسایش را ازشون گرفته بود ی سال تابستان که مصادف بود با ماه مبارک رمضان چن روزی بعد از ظهر شوهرش میخواسته بخوابه که این آقا خروسه بی محل شروع میکنه به خوندن دیگه آقای خونه کفری میشه و خروسو میگیره میبره سرشو میبرن و میاره خونه خانم خونه با دقت پر هاشو میکنه میشوره و (خونه قدیمی بوده و تو حیاط کنار حوض بوده ) میندازه تو زودپز آبش میکنه و میره که نمک ادویه و فلفل پیاز و بقیه چاشنی ها میاره میریزه تو زود پز و درب زود پزو میبنده میزاره بار تا برا افطار پخته بشه
خلاصه وقت افطار آقای خونه خسته گشنه میاد میپرسه چی درست کرده خانم با افتخار میگه خروس بشین برم بیارم قبلا که شعله را خاموش کرده بود و باد اضافه زود پز رفته بود
صفره را پهن میکنه کاسه نون و همه چی آماده فقط جای آقا خروسه خالی بود
همه دور سفره نشسته تا خانم خونه غذا را بکشه خانم خونه هر چی ملاقه دور زودپز تاب میده تا گوشت بکشه بیرون میبینه هیچی نیست و غیر از آب و پیاز هیچی نیست میدونید چرا و چی شده بود
اون موقعه که رفته بود نمک ادویه پیاز بیاره آقا گربه زنگی کرده بود و خروس برده بود و خانم هم بدون اینکه نگاه کنه چاشنی را اضافه کرده بود و درب زود پز بسته بود 😂😂😂
#سوتی_های_زنونه
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
#تقویت_حافظه
1. آیت الله کشمیری (رحمه الله علیه) فرمود : روزی 21 مرتبه آیت الکرسی برای تقویت حافظه بسیار نافع است
2. آیت الله العظمی بهجت (رحمه الله علیه) فرمود:
برای نیرومند کردن فهم و نورانیت ادراک و حافظه بعد از اتمام نمازها بخوانید:
سُبْحَانَ مَنْ لاَ يَعْتَدِي عَلَى أَهْلِ مَمْلَكَتِهِ سُبْحَانَ مَنْ لاَ يَأْخُذُ أَهْلَ الْأَرْضِ بِأَلْوَانِ الْعَذَابِ ، سُبْحَانَ الرَّئوفِ الرَّحِيمِ ، اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِي فِي قَلْبِي نُوراً وَ بَصَراً وَ فَهْماً وَ عِلْماً إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ»
📓 داروخانه معنوی
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹
ممنون از کانالتون که دیر دیدمش ولی بازم زندگیمو نجات دادم.
من ۱۲ ساله ازدواج کردم.
همسرم خیلی گیر میداد: چرا تو جمع صحبت کردی؟ چرا میخندی؟ چرا و چرا و چرا؟ من #سکوت میکردم.
من دختر شیطونی بودم. هر جا میرفتم اون مکان شاد میشد ولی بعد از چند ماه نامزدی، شدم گوشه گیر.
وقتی با هیجان حرف میزدم، میزد تو برجکم که: میشه سکوت کنی؟
بعد از ۱۰ سال همسرم خودش به نتیجه رسید که دیدش رو نسبت به زن و زندگی تغییر بده ولی افسوس که من دیگه سرحال نبودم.
تا چند ماه پیش بهش شک کردم، چیزی نگفتم تا مدرک پیدا کنم. با خودم میگفتم شکم بی مورده، ولی نبود.
اولش با داد، منکر شد. هزار و یک دلیل آوردم تا بهش فهموندم صحبت با خانم غریبه، خیانته. کانال شما رو پیدا کردم و تجربیات رو خوندم. فهمیدم کم گذاشتم براش. روش زندگیمو عوض کردم. اونم تغییر کرد. خیلی هم معذرت خواست.
دوستان عزیز! خواهشا اگر از هم ناراحتید بگید، نذارید جمع بشه و از هم دور شید تا مثل من یکدفعه به خودتون نیایید.
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
#آموزش_عشوه_گری
یه جورایی اینا نقطه ضعف های مردهاست👇
⭕️ پیش همه ازش تعریف کنیم، مردا خیلی دوست دارن پیش مردم خانومشون ازشون تعریف کنه☺️😜
⭕️ ازش دفاع کنید، پیش همه نزارید مورد توهین❌
تمسخر❌
قرار بگیره پیشتون😊
⭕️ از هیکلش تعریف کنید،مثلا بگیید
قربووووون اون هیکل خوشگلت برم😍😍فداااای اون بازوهای مردونت مرد من💪😍
و....... مردا به هیکلشون خیلی حساسن☺️
✨این یدونه خیلی جواب میده✨
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•