eitaa logo
آدم و حوا 🍎
40.8هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
2.9هزار ویدیو
0 فایل
خاطره ها و دل نوشته های زیبای شما💕🥰 همسرداری خانه داری زندگی با عشق💕
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️مردی شکایت کرد به امام حسن(ع) از همسایه بد که اذیت می‌کند. امام(ع) به او گفت: چون نماز مغرب و عشا را خواندی دو رکعت نماز بخوان و بعد از آن بگو🔻 🎗یا شَدیدَ الْمِحالِ یا عَزیزُ أَذْلَلْتَ بِعِزَّتِکَ جَمیعَ ما خَلَقْتَ إِکْفِنی شَرَّ (فُلان) بِما شِئْتَ.🎗 ◀️و به جای فلان نام همسایه را می‌بری▶️ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی 🌹 با سلام ب ادمینای محترم کانال و تشکر ویژه از شما و خانومای گل من دوساله ک ازدواج کردم و ی ازدواج کاملن احساسی بود نه با منطق ، بعد از مدتی متوجه شدم ک چ اشتباهی کردم. همسرم چون روستایی بود و من شهری جلوی دیگران خجالت میکشیدم. اولش عاشق همین حیا و مردونگیش شدم ولی بعدها دیدم ک خیلی چیزا رو بلد نیست مثل ابراز علاقه کردن. مثل رفتارش بعد رابطه و خیلی چیزای دیگ... منم از زندگی سرد شده بودم و اخلاقم هی بدتر میشد. همسرم ب فوتبال خیلی علاقه داشت و توش استعداد داشت اما من دوست نداشتم ک اون همش جمعه ها میره بازی و همش گریه میکردم ک تو منو دوست نداری. توافقی چند ماه جدا زندگی کردیم تا تصمیم قطعی برای جدایی رو بگیریم. ک متوجه شدم من بدون اون نمیتونم. اونم با وجود حرفایی ک پشت سرم و راجب شیطنت های گذشتم شنیده بود برگشت و گفت ک حرف هیچکسو جز من قبول نداره. حالا جمعه ها رو اختصاص دادیم ب تفریح با دوستامون و بعدازظهرش خودمون تنهایی میریم منم نسبت ب چیزایی ک ایشون علاقه دارن علاقه نشون میدم حالا شبا باهم فوتبال میبینیم و هیجانش خیلی بیشتره. با صحبت کردن بیشتر و بیشتر راجب رابطه و زندگیمون اختلاف و تفاوت هامونو حل کردیم و با اینکه خیلی تفاوت فکری و فرهنگی داشتیم هر روز بیشتر شبیه هم میشیم. و سعی داریم از خط قرمزای هم رد نشیم علایق همسرتون رو بشناسید و بهش علاقه نشون بدید. لطفا موقع بروز اختلاف از طرف خودتون قضاوت نکنید و رای صادر نکنید حتمن راجبش حرف بزنید و از همه مهم تر هیچوقت چیزایی ک براش مهمه فراموش نکنید و اگ چیزی میخاد چون دوس ندارید نگید باشه بعد کار خودتونو بکنید ب امید روزی ک دخترا بخاطر چیزای غلطی ک از بقیه یاد میگیرن اشتباهات منو تکرار نکنن زندگیتون آروم 😊🙏 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
☘🌸🌺🌼☘ ✳️ من وقتی مشکلی فکرم رو مشغول کنه به بهانه پیاده روی یا عصرونه شوهرمو میبرم پارک و درمورد موضوع صحبت میکنیم. هرگز از یه مشکل رد نمیشیم. حتما در موردش حرف میزنیم. نتیجه گیری و حلش میکنیم. هفته ای یک بار هم ۵شنبه ها داریم. درمورد اشتباهات و تجربه های مثبت حرف میزنیم. خیلی تاثیر داره. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✅زن زندگی باشید تا حسش را به شما بگوید 💥یڪ راز بزرگ را برایتان فاش میڪنم👇 مرد‌ها نه دوست دارند خیلی‌خیلی رمانتیڪ و احساساتی باشند و نه اینڪه احساسات‌شان را ڪاملا پنهان و سرڪوب ڪنند. یڪ مرد برای اینڪه از احساساتش حرف بزند، باید در مقابل همسرش احساس ڪند 💓او باید فڪر ڪند احساساتش برای شما ملموس و قابل‌پذیرش است و بدون اینڪه در موردشان قضاوت ڪنید آن‌ها را می‌شنوید. ⬅️در بسیاری مواقع مرد‌ها فڪر می‌ڪنند، با همسرشان زبان مشترڪی ندارند و حرف زدن از احساسات‌شان به قیمت یڪ سوء تفاهم بزرگ تمام می‌شود.😳 👈به‌همین دلیل آن‌ها تا نشانه‌های درست نبودن این موضوع را در شما و زندگی‌شان نبینند، از آنچه درون‌شان می‌گذرد حرف نمی‌زنند. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیزاین طالبی🍈 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام خوبید ادمین جان این جایی خوندم 😂 یه بار یکی از دوستام زنگ زد گوشیو برداشتم دیدم از خنده داره نفسش بند میاد. هی گفتم الو الو چی شده فلان . گفت دزد بهم زده. من نگران شدم فکر کردم طوریش شده اینجوری میخنده.تا گفت اخه نمیدونی چی ازم زدن. گفتم چی زدن ؟ گفت ببین من ظرف ازمایش گرفته بودم بردم خونه ازمایش مدفوع داشتم. بعد اینو گذاشته بودم تو مشمای مشکی موتوری از دستم زد برد 🤣🤣🤣 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
چن سال پیش کارتونی بود به اسم شهر آجیلی. یه بار با دخترم داشتیم میدیدم ، شخصیت هاشو با هم میگفتیم که این کدوم خوراکیه. گذشت تا یه روز پلنگ صورتی پخش میشد با یه حس قدرتمندانه و هوش نابغه‌ای که توی خودم میدیدم یه دفه گفتم این شخصیت، یه پلنگه . اما چون صورتیه بش میگن پلنگ صورتی. دخترم نگاهم میکرد میگفت خوب اسمش که روشه . اما من فکر کردم من خودم کشفش کردم😅😅 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی 🌹 با سلام خدمت همه ی شما منم میخواستم یکی از تجربه هامو در زندگی مشترکم بگم البته با یه تغییر مثبت در زندگیم من چهارماه میشه که عروسی کردم... به خاطر سن کم و تجربه ی خیلی کمم باعث شد زندگیم از شیرینی عسل دربیاد و بره تو زهرمار... شاید باورتون نشه اما به حدی رسید که دوبار اقدام به خودکشی کردم متاسفانه هر دوبار هم موفق نشدم... نمیدونستم و همین ندونستن و نداشتن تجربه منو از همسرم روز به روز دور میکرد به حدی که صدبار تا حد طلاق هم رفتیم . شوهرم دست بزن داشت اما من هیچ وقت به جدایی و دور بودن از اون نتونستم فکرکنم چون حتی نبودنشم منو آزار میداد چه برسه به جدایی... نه عشوه ای بلد بودم که دلبری کنم و دلشو بدست بیارم ، فقط با تمام وجودم دوسش داشتم انقدر خام و ناپخته بودم که تحت تاثیر حرفای پوچ اینو اون زندگیمو خراب میکردم یک آن به خودم اومدم دیدم چه بلایی داره سر زندگیم میاد.. تصمیم گرفتم شک رو از زندگیم حذف کنم در نگاه اول بیشتر محبت کنم و کمتر گیر بدم همین چیزا باعث شد کم کم حتی خودمم دوست داشته باشم از اینکه کنار همسرم هستم شکر گذار خدا باشم و ؛ این دو هیچ وقت نمیتونن کنار هم باشن، پس سعی کنین عینک بدبینی رو از چشمتون دربیارین و به جاش ذهنتونو رو چیزای مثبت وفق بدین... منو همسرم هر دو خودمونو تغییر دادیم و الان به لطف خدای عزیزم داریم عاشقانه و صادقانه کنار هم زندگی میکنیم •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
شوهرم داشت شکمه دخترمونو که ۲ سالشه قلقلک میداد، یکدفعه دخترم گفت مامان تومک😂😍 من گفتم میرم نجاتش میدم اینجوری تو ذهنش تبدیل میشم به یک قهرمان😂 رفتم جلو یکدفعه شوهرم پرید منم گرفت هردومونو قلقلک داد😐😂🤦‍♀ ‌ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
🔴 تعادل را حفظ کنید 🔴 بعضی از خانوم ها متاسفانه از این ور بوم فاصله میگیرن و از اون ور بوم میفتن❗ اصلا بعضی ها انقدر افراط میکنن که "فرصت" رو از شوهرشون میگیرن مثلا انقدر هرروز صبح پیام صبح بخیر به شوهرش میده که اصلا به شوهرش فرصت نمیده که یه بارم اون یه پیام واسش بفرسته🤔 یا هرروز غذاهاش تزئین های آنچنانی دارن🙄 یا تندتند کادو میخره واسه شوهرش😕 یا هرثانیه قربون صدقه ی شوهرش میره😅 (درسته اینا از دوست داشتن زیاده) امااا خانوم گلم مواظب باش هرچیزی باید در حد تعادل باشه کاری نکن که این اینکارا دل شوهرتو بزنن... یا براش عادی بشن ، یا فرصت رو از اون بگیری... زن باید یه مدت پایه ی زندگیش رو با محبت بدون چشم داشت شروع کنه بعدش به شوهرش هم اجازه ی پارو زدن بده...✅ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
24.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ترفندآشپزی بادمجون رو اینجوری سرخ کن👌 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام عزیزم. سوتی قبلی مو ک نذاشتی تو رو خدا اینو بذار و جون قضیه مال ۱۰ سال پیش ک من یادمه سال دوم دانشگاه بودم . با چندنفر خیلی دوست شده بودم و باهم گروهی بودیم تو دانشگاه . ی دختر دیگه هم تو ترم جدید ب ما اضافه شده بود کافی بود ی سوژه گیرمون بیاد کلی میخندیدیم . ی روز ‌ک طبق معمول سوژه میکردیم و میخندیدیم بحث کشید ب چندتا از پسرای دانشگاه ک سوگلی بودن و معدل بالا و از این حرفا . دوستم گف فلانی ک خیلی خودشو میگیره انگار کی هست با اون قیافش . یکی دیگه گف اره بابا لنگ دراز منم اومدم وسط گفتم آره باز با اون قیافش ریش بزی هم گذاشته بزی هم هست و همه میخندیدیم . حالا این وسط یکی از بچه ها هی چشم و ابرو میومد و سرفه میکرد و ما هم مث منگلا فقط مسخره بازی در میاوردیم ک این رفیق ما گف ما میریم سلف و با اون دختری ک تازه وارد گروهمون شده بود رفت . چند دقیقه بعد برگشت و گفت خاک تو مخ همه تون . اسکلا این دختره خواهر همون پسریه ک اسکلش کردین . حالا مارو میگی انگار اب یخ ریختن رومون . تا چندوقت هروقت خودشو داداشش رو میدیدم مسیرمو عوض میکردم . البته ک این آقا پسر ریش بزی تا چندوقت خواستگار سمج من بود . هر جا هستی خوشبخت باشی ریش بزی 😉😁😀😎 🌸🌸❤️❤️🌸🌸❤️❤️ بازم سلام زمستون بود و خواهرمو و بچه هاش خونمون بودن مشغول آشپزی بودم که دوماد ابجیم اومد آشپز خونه یه لیوان آب برداره بعد دید رو اجاق قابلمه در حال جوش گفت خاله چرا آنقدر به خودت زحمت میدی یه سوپم بار میذاشتی خوب بود غریبه که نیستیم چرا ابگوشت؟ طفلک داشت تعارف میکرد و معلوم بود آبگوشت دوست داره ذوق تو چشاش بود چون فکر میکرد ابگوشت ولی انگاری آب یخ ریختن رومن🙈🙈 چون زمستون بود منم طبابتم گل کرد سوپ بار گذاشتم ولی هنوزم که هست با خودم میگم کاشکی اونروز رو اجاق آبگوشت بود. ساحل •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•