eitaa logo
آدم و حوا 🍎
41.1هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
2.8هزار ویدیو
0 فایل
خاطره ها و دل نوشته های زیبای شما💕🥰 همسرداری خانه داری زندگی با عشق💕
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام صبح زیباتون بخیر 🌸✨الهی تکیه بر لطف تو کردم 🍃✨بجز لطفت ندارم تکیه گاهی 🌸✨دل سرگشته ام را راهنما باش 🍃✨که دل بی رهنما افتد به چاهی 🌸✨خــــــدایــــــا " 🍃✨امروزمان را با نام و یاد تو، 🌸✨و به امید لطف و کرمت، 🍃✨و لحظاتی سرشار از معجزه، 🌸✨و اتفاقات خوب آغاز می‌کنیم ... 🌸✨بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ 🍃✨الـــهــی بــه امــیــد تـــو 🕊🕊🌾🌸🌾🕊🕊
🌺🌼🌺🌼🌺🌼 ✳️ ⛔️با مچگیری همسرتون،اونو راستگو نمیکنید بلکه او دروغگوی ای میشه با: ❌کیف و جیب گشتن ❌گوشی چک کردن ❌هی کجایی،کجا میری،کی میای گفتن ❌مثل کارآگاها رفتار کردن ⚜امنیت برقرار نمیشه بدتر باعث میشه اون به دروغ گفتن تر بشه چون ممکنه با این رفتارای شما همسرتون فکر کنه غرورش داره شکسته میشه ⚜عاقلانه رفتار کنیم کارآگاه بازی رو بذاریم کنار اگرم مشکلی هست با و کردن حلش کنیم •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
18.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آموزش جاسوزنی •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی🌹 سلام به همه ی عزیزان! من و آقاییم 4 ساله با همیم. 😊 ما خیلی همو دوست داشتیم وخدا رو شکر بهم رسیدیم. 💍 🔴 من اوایل عقد بخاطر بی تجربگی هر وقت از دست شوهرم ناراحت میشدم، میکردم و بهش نمیگفتم چرا!!! ⚪️ روز به روز رابطمون بدتر میشد تا یه روز با شوهرم حرف زدم و گفتم از این به بعد هروقت از دستت ناراحت شدم باهم کنیم و قهری در کار نیست. خدارو شکر این مشکلمون حل شد. 🔴 مشکل دیگه ی ما خانوادشن. با این که خیلی مهربون و دلسوزن ولی بهم تیکه میندازن منم به شوهرم میگفتم ⚪️ ولی الان سعی میکنم به اون نگم و خودم جوابشون رو میدم. با هر کی باید مثل خودش باشی. ✍ تجربه و تغییرات مثبت زندگیتان را بنویسید. و مثبت خودتان را به دوستانتان در سراسر ایران آموزش دهید. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
ی سوتی یادم اومد ازشوهری.نه سال پیش که عقد کرده بودیم شوهرم از شهرشون اومده بودخونمون وبرای مامانم اینا بامیه اورده بود.خلاصه مامانم یروز ناهار بامیه درست کرده بود سرسفره بودیم شوهرم گفت ا چرا بامیه ها سفته لابد بامیه هاش پیرشدن تازه نبودن اینجوریه بعدمامانم گفت نمیدونم بامیه هایی که خودت اوردی😂😂😂😂😂😂😂🤣.ولی عجب صحنه ای بود شوهرم هنگ کرد دیگه چیزی نگفت. شوهرم😢😞😱🤯😥🫣 من🤣🤣🤣😂😂😂 مامانم😂😂😜😝😝 بامیه ها😏😏😂😂🤣 دختر خراسانی •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
هفته‌ی پیش‌‌ مامانم‌ گوشی‌ جدید‌ خرید‌ از اونطرف‌ خواهرم‌ گلس‌ و قاب‌ گوشی‌ واسه مامانم‌ گرفت‌ گلسش از این‌ مشکی‌ ها‌ بود دو شب ‌پیش‌ مامانم‌ گوشی‌ رو دراورد‌ که زنگ بزنه به داداشم‌ ؛ دیدم‌ صفحش خیلی کم‌ نور‌ و سیاهه‌ ازش‌ پرسیدم‌ مامان‌ چرا‌ گوشیت‌ اینجوریه😳 گفت‌ :اخه‌ ابجی‌ گلس‌ مشکی خریده‌ اینم‌ صفحش تاریکه🤦‍♀ گوشیو گرفتم‌ نگاه کردم‌ دیدم‌ نورش‌ از صد‌ روی‌ دو هستش😐😩 🤣 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
یه بار یکی زنگ زد به بابام کللللللی سلام و احوال پرسی و.... هردو طرف به این صورت:سلام احوال شما قربان شما خانواده چطورن ممنونم قربان سلام دارن مرسی عزیزین فداتون بشم وکلللللللی ازین حرفا..... اخرش بابام گف ببخشید نشناختم اون طرف اون اقاهه هم گف اقای فلانی؟؟؟ بعد بابام گف نه اونم گف پس باشه 🙏خدافس بابامم گف خدافس خخخخخیلی ریلکس تلفن و قطع کردن من😐 بازم من😐 مجددامن😐 همچنان من😐 ودرنهایت🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣 🤣 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
را به خود زیاد کن 🔰برروی یک سیب این دعارا بیست مرتبه بخواند و به معشوق خویش بخوراند دیوانه وار عاشقش شود: 🌛بسم الله الرحمن الرحیم سبحانک لااله الا انت یارب کل شئ ووارثه🌜 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام نظر من اینه که خاصیت زن عشوه و ناز و دلبری کردنه یعنی اگه اینا نباشه هویت زنانه ای دیگه وجود نداره جالبه که مردا به طور ذاتی و ناخوداگاه همچین حالتی رو از زن خواستارن . کمتر مردی میتونه در مقابل ناز و کرشمه و مهربونی و عطوفت زن دووم بیاره این یه نعمت خیلی بزرگیه که خدا در وجود زن به امانت گذاشته بایدخیلی مراقب بود که از این نعمت به درستی استفاده کنیم و فقط در مقابل همسر ازش بهره ببریم . از نظر من هر زنی دلبری های مخصوص به خودش رو داره همینطور با شناختی که از شخصیت همسرتون دارین میتونین با رفتارهای دلبرانه زندگی خیلی شیرینی رو تجربه کنین به عنوان نمونه چند تا مثال میگم در برخورد با آقامون سعی میکنم که همیشه مرتب و آراسته و معطر باشم بنظر شما یه زن که بدنش بوی عرق میده 😖 یا بوی غذا میتونه واسه شوهرش عشوه بیاد؟طبیعتا نه ، حتی اگه با عشوه هم رفتار کنه خیلی چندش آور میشه پس در درجه اول همیشه تمییز و مرتب و آراسته دومین قدم اینه که سعی میکنم اخلاق مردونه نداشته باشم مثلا وسایل خونه رو به هیچ عنوان تعمیر نمیکنم میدم همسرم انجام میده هیچوقت بار سنگین بلند نمیکنم خشمم رو کنترل میکنم سعی میکنم تند راه نرم بلکه با ناز و عشوه راه برم ابراز میکنم که مثلا از تنهایی میترسم یا از هر جک و جونوری که باشه😁 در بیان کلمات سعی میکنم لطیف باشم کلمات کوچه و بازاری رو حذف میکنم از صحبتام به جاش خیلی قربون صدقه شوهرم میرم همیشه آویزون شوهرم نیستم بعضی جاها مستقل رفتار میکنم که فک نکنه خیلی وابسته اش هستم چون مردا از زن های خیلی وابسته و آیزون متنفرن یعنی احساس میکنن که یه چیزی همش دست و پاگیرشونه توی مسائل مالی خیلی دخالت نمیکنم مگه در مواقع ضروری که واقعا نیاز به مشورت هست کارهای شیطوونی و بامزه هم داشته باشین عین دختر بچه ها مردا عاشق همچین رفتارهایین •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
آدم و حوا 🍎
داستان زندگی ترس رو از تو چشمای سهیل میتونستم بخونم از سکوتی که کرده بود رسما خودشو کثیف کرده بو
داستان زندگی از اون التماس که نه دیگه نقشه نیست و از من فحش و انکار... موضوعو سریع به بابام گفتم، گفت بهش زنگ بزن بگو بیاد حضوری خونمون تا ببینم حرف حسابش چیه؟ گفتم فکر نکنم جرات کنه بیاد اینجا، گفت از این بی همه چیز برمیاد بخواد صدایی چیزی ضبط کنه باباجون ما ساده ایم ما فقط لب و دهنیم اینا خیلی ترسناک و گرگ تر از این حرفان بهش فقط یه پیام بده و بگو به نفعشه که پاشه بیاد اینجا بدون گوشی بدون هیچی بدون صدا ضبط کن فهمیدی؟ خلاصه همه رو بهش گفتم، گفت از جونم میترسم گفتم خیالت جمع تو بیا نترس. خلاصه طرفای پنج غروب بود که آیفون صدا کرد، در حیاطو باز کردیم، بهنام تو حیاط وایساده بود و جرات نمیکرد بیاد بالا، بابام خودش رفت توی حیاط، بهنام انقدر ترسیده بود که دوتا از دوستاش رو توی کوچه به بابام نشون داد گفت ببین آقا دوستامن اگه برنگشتم از این خونه بیرون نیومدم به پلیس زنگ بزنن. کلی به این رفتارش خندیدیم، من نمیدونم با این میزان جرات چجور تونسته بود این بازی رو بخاطر پول شروع کنه؟.. بابام تعرفش کرد اومد بالا، نشست رو صندلی، بابام گفت جیبتو خالی کن. جیبشو خالی کرد گوشیش و سوییچ همراهش بود، بابام گفت مگه بهت نگفتم بدون گوشی بیا؟ گوشی و سوییچو داد به مامانم که بذاره توی اون اتاق، گفت معلوم نیست جای دیگتم شنود باشه، نقشه نداشته باشی ولی بنال ببینم چی میگی. بهنام گفت ببینید بخدا قسم من فقط پول گرفتم از سهیل، شش ماه بعد عروسی دخترتون با سهیل، دوس دختر قبلی سهیل که همکار مهسا بود سرو کلش پیدا شد، دختره دیوونه بود، سهیلو تعقیب میکرد، مدام گریه میکرد، انقد گریه کرد و حتی یبار خودکشی کرد که به سهیل ثابت کرد خودش بهتر از دختر شماست. سهیلو پشیمون کرد از اینکه سریع بعد اتمام رابطشون با دختر شما ازدواج کرده، این وسط مهسا هم به دختره خیلی کمک میکرد، که بعدا کاشف به عمل اومد مهسا عاشق و شیفته برادر دختره ست!! برای همین انقدر داره کمکش میکنه خودشو تو خانواده جا کنه، اما داداشه محل سگ به مهسا نمیده.. خلاصه که سهیل به من گفت میخوام مهریه ندم از زنم جداشم بیام این دختره رو بگیرم. من کلی نصیحتش کردم بخدا گفتم نکن این کارو، بابام گفت زر نزن لازم نکرده خودتو بی گناه و آدم خوبه جلوه بدی فقط حرفای مهمو به من بزن، بهنام گفت تو رو خدا کاری به کار من نداشته باش، من تازه به بدبختی این ماشینو خریدم که شما روش خط انداختی و شیشه شو آوردی پایین… ادامه دارد •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
ما برای عید خونمونو تغییر داده بودیم و کل خونه رو ب سلیقه مامانم سفید و‌کرمی کردیم فرشامونم سفید کرمی ‌و خاکستری بود ی بار ک کسی خونه نبود ابجی کوچیکم ی کوچولو‌ لاک ریخت رو فرش  برا اینک مامانمم نفهمه ی کرم سفید کننده رو کامل رو اون تیکه خالی کرده بود ک سفید بشه و کسی نفهمه 😂😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
امروز سوار یه اسنپ محترم شدم بنده خدا بهم گفت میخوام سیگار بکشم اذیت میشید!؟ +گفتم بله -گفت پس پیاده شید:))))))))))))))) گفتم آقا دیرم شده، امتحان دارم، گفت سریع پیدا شو وگرنه پرتت میکنم بیرون :) •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•