✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹
سلام و خداقوت به خانوماى قرى💃🏻 و خانوم ادمین عزيز❤️
من يك ساله كه تو دوران عقدم. خانوماااا👇🏻
١- هركارى كه بكنيم خوب يا بد به خودمون برميگرده
۲. از كلمه ى ( چرا) استفاده نكنيد. مثلا وقتيكه عصبانيه، بهش نگيد : چرا عصبانى هستى؟ اون از حرف شما اين برداشتو ميكنه كه تو حق ندارى عصبانى باشى.
به جاش بگيد: چى تورو عصبانى كرده عشقم؟! يعنى اشكال نداره عصبانى شدى، من قصد كمك كردن و آروم كردنتو دارم.
٤- خودتونو دوس داشته باشيد و به خودتون برسيد.
٥- هميشه مراقب حريم بينتون باشيد. چه حريم بين خودتون و همسرتون، چه حريم بين خودتون و خانواده هاتون
٦- همه تو زندگيشون سختى دارن. من هروقت سختىِ زندگى بهم فشار مياره، تو دلم ميگم خدايا خودم و شوهرم و عشق بينمونو به تو ميسپارم. همه رو به خودت امانت ميسپارم. تو بهترين امانتدارى. مراقب ما و رابطمون باش.
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
#اعتراف
سلام
الان مادرم حدود ۴ ساله که فلج شده و زمین گیره،سال اول که دیگه نمیتونست راه بره و تازه مریضیش شروع شده بود برای دوا و دکتر اومدن یزد خونه من،مادرم تو خودش دستشویی کرد و ریخت روی فرش و تخت ،اون شب خانمم ناراحت شد و با من دعوا کرد و بداخلاقی کردو صبحش هم با قهر رفت سرکارش ،همون شب خانمم دعا کرد : "الهی مادرت به جایی برسه که تو خودش برینه و تو گه خودش غلت بزنه تا بمیره " ،خواسم بگم سمیه دعات داره مستجاب میشه و الان مادرم و از بس پوشکش کردیم و نمیتونه بچرخه زخم بستر گرفته و نمیشه راحت بردش حمام و شده یه تکه پوست و استخون...
اما همسر عزیزم فقط نگرانیم از اینه که منو تو هم روزی پیر میشیم، خدا کنه دنیا دار مکافات نباشه
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
#دعای_فرزند_دار_شدن
❤️امام صادق(ع)فرمودند❤️
برای فرزند دار شدن در سجده،این دو آیه خوانده شود:
«رَبِّ هَب لِي مَن لَدُنکَ ذُرِیَّةً طَیّبَةً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعاءِ،رَبِّ لا تَذَرنِی فَرداً وَ أَنتَ خَیرُ الوَارِثِینَ.»
(حلیة المتقین.101)
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
#اعتراف
من داییم رو اولین بار ۹ سالگی دیدمش، از خارج برگشته بود، انقد هیجان زده بودم تو فرودگاه براش ادابازی درآوردم، بغلم کرد کلی گریه کرد :) بعدا گف فک کرده بوده معلول ذهنی ام :))
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام به همه دوستان ❤😍
اولا خاطرات در مورد خواستگاری و ازدواجتون خیلی قشنگه....
دوما برم سراغ سوتی خودم
من شب قدر امسال با مامانم رفته بودیم مسجد برای احیا
بعد از اول تا آخر مراسم یه خانومی هی به من نگاه میکرد بعد حدس زدم که خواستگاره
واقعا هم بود آخر مجلس اومد خواستگاری کرد و مامانم گفت سنش کمه
منم عصبی شده بودم که آخه شب احیا موقع خواستگاری....
تا اینکه شب عید فطر تو خواب داشتم هذیون میگفتم که داداشم صدام زد بعد بهم گفتم آبجی داشتی هذیون میگفتی...
گفتم چی میگفتم😳🥴؟؟
گفت میگفتی این پسره نباید بیاد خواستگاری عین مایع دستشویی میمونه😂😂😂
شرفم رفت...🤣
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام
من بچه بودم یک شیشه پر زردچوبه دستم خورد افتاد شیشه شکست و زردچوبه پخش زمین شد
منم همه رو جمع کردم توی یک شیشه دیگه ریختم زردچوبه با خرده شیشه ها باهم تو اون و گذاشتم کابینت و به کسی چیزی نگفتم و مادرم بعد برا غذا استفاده کرده بود وغذا پر خرده شیشه بود و نشد بخوری و من اصلا لو ندادم که کار من بوده🙈🙈
برا همه سوال بود چرا زردچوبه ش شیشه داره🤪
از اون سال به بعد من یکم جنسم خرده شیشه داره😁و هنوزم کسی نمیدونه😂😂🤣
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی🌹
عروسای خوشگل! منم یه مادر شوهرم. به هیچوجه بدی و ناراحتی عروسم رو نخواسته و نمیخوام.
از خودم و خواسته ام میگذرم ولی دوست دارم زندگی پسر و عروسم خوب و شاد باشه. از عروسمم راضیم و دوستش دارم.
تمام سعیمم آینه که زندگیشون شاد و خوش باشه. همه مادر شوهر ها رو به یک چشم نبینید. انشالله همه جوونها خوشبخت بشند و خدا به همه آگاهی بده.
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
#رضایت_زن_مرد_از_هم
♦️جهت زنی که شوهرش از او راضی نیست این آیه را بر شیرینی بخواند و بدمد و به شوهرش بدهد شوهرش رضایتمند میشود🔻
آیه ١۶۵ سوره بقره 💠 وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللّهِ أَندَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللّهِ وَالَّذِينَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلّهِ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُواْ إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلّهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ💠
✅همين عمل را مرد نسبت به زن می تواند انجام دهد
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
آدم و حوا 🍎
داستان زندگی دیدیم وا مصیبتا حتی باباش به خودش زحمت نداده یه خونه پیدا کنه!! ماشین اساس و یک روز ن
داستان زندگی
یادم اومد روز خرید خودمو که محمد حتی یه حلقه برای من نخرید...
یادم اومد دو ماه پیش رفتیم یک کفاشی بابام برام پوتین بخره (گفتم که تودوران عقد تمام مخارجم با بابام بود)
تو مغازه کفاشی تو طبقه بالا قفسه یه آینه شعمدون سنگی گذاشته بود روش زده بود فروشی
که محمد زرنگی
کرد و اون رو برای من خرید
خدا میدونه چه اتفاقی سر صاحبش اومده بود که آینه شو تو کفاشی حراج گذاشته بودن
وقتی که آینه نقره برای زنداداشش میخرد تمام مغازه داشت دور سرم میچرخید ولی بازم صبوری کردم و حرف نزدم
غافل از اینکه لطف مکرر میشه حق مسلم
عقد هم گذشت و باز طبق معمول با جیب خالی راهی تهران شدیم باز روز از نو روزی از نو
یه چهار دیواری بود و یکم مصالح و کلی آرزو که تو دل من بود و زبونم کوتاه بود
اینقدر احمق بودم که فکر میکردم باید اینجور باشه دیگه .
پدرشوهرم به اسم پدر بود وفقط زحمت پس انداختن ۶تا بچه رو کشیده بود و از ۸ سالگی همه مسئولیت هارو انداخته بود رو دوش محمد
با اینکه دائم کار میکرد ولی یک نفر آدم بود و کلی هزینه که براش میتراشیدن تامین کردنش سخت بود
داستان و کوتاه کنم که به بدترین شکل ممکن روزها میگذشت و تونسته بودیم تو اون چهاردیواری یه اتاق و یه آشپزخونه بسازیم ولی من دیگه داشتم افسرده میشدم از بلاتکلیفی زندگیم و راضی شدم تو همون یه اتاق زندگی کنم.
بماند که بازم محمد نتونسته بود برای من خرید کنه و هربار هرجا یه چیزی دیده بود خریده بود بعنوان خرید بازار عروس .
حالا کم و بیش چند تا تیکه خریده بود ولی حسرت یه خریدی که با عزت و احترام عروس میبرن به دلم مونده بود
۵ سال و ۸ ماه با سختی های زیاد گذشت و بلاخره موفق شدیم کارهارو ردیف کنیم و عروسی کنیم
خانواده ش حتی پول کرایه اتوبوسی که به تهران بیان هم از محمد گرفتن و اومدن باهزار منت
ازکادو و شاباش و اینها هم که اصلا خبری نبود و محمد برای اینکه جلوی مهمونا آبروش نره خودش پول تو جیبشون گذاشت که کادو و شاباش بدن
تو یه سالن که اونموقع برای خودش درجه ۲ حساب میشد محمد عروسی گرفت الحق عروسی خوبی بود
ولی یکبار روز حنابندون که منو به آرایشگاه برده بودن مادرش دعوا راه انداخته بود و تو خونه بابام داییم و برادرشوهرمو محمد کتک کاری کرده بودن و دوبار هم روز و شب عروسی
از دعوای روزش که بگذریم شب موقعی که عروس در خونه آورده بودن گیر داد به یه رسمی که تو تهران واقعا مسخره میدونستن و مختص شهرستانشون بود و محمد گفت اینا از این کارا نمیکنن ولش کن
مادرش زد به کولی بازی و خونه خواهرم روبروی خونه ما بود جلوی ۳۰۰ نفر مهمون رفت چمدونش و از خونه خواهرم برداشت که برگرده شهرشون، حساب کنید ....
ادامه دارد
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
#اعتراف
میگم شما هم اون ماهی که بیمه ماشین رو باید تمدید کنید، لنت و دیسک و باتری ماشینتون هم خراب میشن بعد دکتر لازم میشید و آزمایش باید بدین بعد تولد و عروسی هم دعوت میشید بعد باتری موبایل هم خراب میشه بعد هندزفری و شارژر رو هم گم میکنید بعد...
این حجم از یکباره به فنا رفتن نرمال نیست
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سال ۸۲ برای گرفتن گواهی نامه رانندگی اقدام کردم .
برای امتحان ۳تا آقا بودن و من تنها خانم بودم .
افسر گفت خانم بیاد امتحان آقایون عقب بشینید.
افسر گفت پارک دوبل بزن پشت ماشین نگاه کردم آقایون عقب بودن خجالت کشیدم .
افسر گفت برو پایین ردی.
خجالت زده گفتم آقایون عقب بودن دنده عقب میخاستم برم نتونستم پشت رو نگاه کنم.
خداخیر بده افسر رو گفت آقایون سر خم کنید پشت صندلی و منم یه پارک دوبل عالی زدم😎👌.
در ضمن پسرم پزشکی میخونه رفته بود امتحان رانندگی افسر کلی بهش سخت گرفته بود اسمش رو هم به پسرم گفته بود و تاکید کرده بود اسم آقای افسر رو فراموش نکنه.
گفته بود دکتر باید خیلی درست رانندگی کنه.
🙄🙄🙄😁
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی🌹
من طرف صحبتم خانم و آقایونی هستن که میگن حتما قبل ازدواج پیش #مشاور برید.
من نظرم اینه هر انسانی بایددد یه مشاور داشته باشه و برای هر فردی نیازه
ولی مشاور ازدواج هر فرد خودشه.
افرادی که به هر دلیلی شکست خوردن ربطی به مشاوره نرفتن نداره. خیلیا رو میشناسم که مشاوره قبل ازدواج رفتن و الان طلاق گرفتن یا دارن میگیرن.
راه دوری نمیرم خواهر بنده ۵سال پیش، یک و نیم میلیون پول مشاوره قبل ازدواج داد و الان هر مشکلی تو زندگیشون دارن فقط طلاق مونده بگیرن!
این خیلی عالیه که برای مشکلات پیش مشاور میرید و کمک میگیرید ولی قبل ازدواج فقط ۳ روز به خودتون فرصت بدید و راجب انتخابتون فکر کنید.
✍ #مشاور معجزه نمیکند. او فقط گفتنی و راهنمایی ها را می گوید. #عمل به این حرف ها بعهده خود شماست.
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹
سلام.
من ۳۰ و همسرم ۳۵ سالشونه.یه بچه ۸ ساله دارم.
من بدون #آگاهی از همسرم جواب بله دادم.
میدونستم خانوادگی خیلی بد دل هستن (حتی مادر شوهرم و خواهرشوهرام ) ولی نمیدونم چرا بله دادم.
هر دویه ما #لجباز بودیم. قهرهامون ۲ یا ۳ ماهم طول میکشید.
ولی بعد از بچه مون کمی اروم شدیم.
شوهرم به همه چیز گیر میداد. چرا اینطوری راه میری، چرا با پدرم حرف میزنی و چراهای که قابل تحمل نبود .ولی من فقط قهر میکردم. #اشتباهمون این بود #صحبت_نمیکردیم.
بعد از چند سال خودش تغییر کرد. تغییری که همه میگفتن مواظب باش.
بعداز چند وقت فهمیدم با زنی رابطه داره.
میگفت فقط در حد صحبت و بیرون رفتن بود.
من بعد از اشنایی با این کانال متوجه ایرادهای خودمم شدم.
خیلی تغییر کردم.می خندم ولی ظاهری.
هر لحظه به فکرشم با اون خانم چیکارا میکردن.
خانمای گل اگر ناراحتید یا با کارای همسرتون مشکل دارید، خواهشا با #صحبت بهش بگید.
نذارید کار از کار بگذره، اونوقت باید حسرت بخورید.
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•