6.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حلوا برشتوک نخودچی
مواد لازم
آرد نخودچی دو لیوان
روغن جامد سه ق غ (دو سوم لیوان کره آب شده)
پودر قند یا پودر شکر🍚 ( خودتون میتونید اسیاب کنید و از الک ریز رد کنید) شش ق غ_
پودر هل دو ق چ
شکلات تخته ای خرد شده نصف لیوان 🍫
🪷🪷🪷🪷🪷🪷🪷🪷🪷🪷🪷🪷
آرد نخودچی رو روی حرارت ده دقیقه تفت بدین بیشتر نشه نباید تغییر رنگبده بعد روغن رو اضافه میکنیم و مخلوط میکنیم بعد هم پودر قند🍚 و هل رو وقتی مخلوط شد خاموش میکنیم غلظت مواد باید مثل فیلم باشه که براتون گذاشتم نه شل باشه نه سفت مثل حلوا ولی کمی سفت تر . اینجا اگه دیدید مواد خیلی خشکه یکم دیگه روغن جامد بهش اضافه کنید فقط در حدی که یکم نرم بشه
#حلوا
#حلوا_برشتوک_نخودچی
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلامممم چندسال پیش برای اولین بار لنز گرفته بودم👁لنز عسلی خیلی دوسش داشتم😍🥺رفتم بازش کنم چاقو زدم یدونه از لنزهابه فنا رفت گوشه اش پاره شد😐خواهر زنداییم بهم گفت میای پشت چشممو
برام بند بندازی عروسی دعوتم👧آقا منم برداشتم با چه مصیبتی همون لنز پاره
رو کردم توچشمم ولی داشتم از ذوق هلاک میشدم که وای چقدرر من خوشگلتررررررر شدم😂😃رفتم بند بندازم حالا مگه چشام جایی رو میدید🤦♀لنزم پاره بود اذیت میشدم باهاش. دختره هم ۳۰ سالش بود هی بهم با حالت تعجب نگاه میکرد ، منم چشامو درشت
میکردم فکر میکردم چه جذابم😐😭😂
خیلی خیلی اذیت بودم
زدم نصف ابروی دختره رو کندم😐😂
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام
بازم من😐
خاطره ی عربی حرف زدن پسر کورد از کرمانشاه منو یاد یکی از سوتی های بزرگ خواهرم انداخت کلا درحالت عادی چیزی یادم نمیاد سوتی اهالی رو که میخونم ذهنم مرور خاطرات میکنه... 😏😏
خلاصه:
من برای اولین و آخرین بارم با خانواده و یه قافله از زائرین پاکستانی راهی کربلا شدیم😍
بین همشون بابام عربیش خوب بود ☺️
رسیدیم کوت مردای کاروان با یه ماشین دیگه رفته بودن 😐
ما با یه ماشین دیگه و فقط بابام باما بود همه ی زنای کاروان باما بودن
یجورایی گمشون کردیم مردا رو😱😱
داشت شب میشد میخواستیم بریم نجف ماشین گیر نمیومد یه مرد عراقی اومد گفت بیایید خونه☺️ ما فردا ماشین میگیرم واستون برید نجف😍😍 گفتیم باشه😊
رسیدیم خونشون😄
یکی از دخترای کاروان میخواست دعا بخونه تا مردای کاروان پیدا شن چون داداشش هم جزوشون بود😐😕
این دختر گفت شمع میخام😳😏
بعد ما به دختر خانواده به عربی گفتیم شمعع☺️ 🕯
گفت چی🧐
گفتیم شمعع🕯
گفت چی🧐🤨
بعد یکی از دخترای کاروان گفت candle 🕯🙂
باز اونا گفتن چی🧐🤨
(ما تو زبون سندی به شمع میگیم ميڻ بتي) 🙃
یکی از پیرزنا داشت میگفت:مِنو بَتی مِنو بَتی🕯😂😂😂
باز اونا متوجه نمیشدن😂😂
رفتیم از بابام پرسیدیم بابام گفت شمعع 🕯😊
اونا باز متوجه نشدن 😒😒
آخر نقاشی شمع کشیدیم 😂😂
🕯
بعد اونا گفتن آهان
شمعععععععععع 🕯😊😊😊(عین های زیاد اشاره به تلفظ غلیظ عین هست)
😒😂😂😂😒😂😂
باز نشستیم حرف بزنیم ازشون فامیلیشونو پرسیدیم متوجه نشدن
نمیدونستیم چی بگیم که بفهمن تو فکر بودیم🧐🤨
که آبجیم داد زد
لایلاف قریش😎🤓
نه تنها ما اون عرب ها هم خندیدن
😂😂😂😂😂😂😂😂
خیلی سفر خوبی بود
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سیبیل😌
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
#خانومها_بخوانند
🔴بعضی از ماها، البته فقط بعضی هامون، نمیدونم چرا اینقدر بد اخلاقیم؟؟؟؟
✔️یه چیزی بگم؟
🔴میدونی چرا شوهرت بعد از کار دیر میاد خونه؟!
👈چون حوصله غر زدن و اخم تو رو نداره!😳
🔴میدونی چرا شوهرت بد دهن میشه و سگرمه هاش همیشه تو همه؟؟
‼چون انرژی مثبت از صورت خندان تو نمیگیره!😳😳😳
🔴میدونی چرا همش سردرد میشی و باید واسه خوابیدنم قرص ارام بخش بخوری؟؟؟
👈چون به جای لبخند همیشه اخم تو صورتته!!!😳😳😳
⁉قبول نداری بیا یه ازمایش با هم انجام بدیم.
🔴 از همین الان فقط ده دقیقه اخم کن! غیر ممکنه سردرد نشی!!
🔴 حالا یه دقیقه با صدای بلند بخند ( نترس کسی بهت نمیگه دیوونه!😐)
حالا ببین چه انرژی مثبتی وجودت رو میگیره.
پس از امروز تصمیم بگیر خوش اخلاق بشی.🙏
‼😊لبخند 😊اجباری شد
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
#همسرانه
✅قهر و ترک منزل راه درستی برای مقابله با #خیانت نیست‼️
💚 به هیچ وجه ترک منزل نباید انجام شود. گاها برخی زنان با رفتار ناپخته ترک منزل، میخواهند اعتراض خود را نشان دهند در حالیکه این رفتار، چون باعث برملاشدن رفتار شریک زندگی و کاهش اعتبار او در بین فامیل و دوستان میشود.
💜 از طرفی باعث نزدیکی شریک زندگی به فرد ورود کرده به حیطه زناشویی بعنوان منبع دردل و حمایت میگردد روز به روز رابطه را در خطر بیشتر قرار میدهد.
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
آقا ما یه بار رفتیم خونه خالم اینا و من واقعا با شوهرخالم رودربایستی دارم🥲
بعد غذا چلوگوشت بود خالم گفت چی برات بِکِشم؟ (منم نمیدونم چی تو ذهنم گذشت فکر کردم مرغه) با یه حالت خاصی گفتم واااا خاله میدونی من رون دوست دارم دیگه؟ 😌😐
شوهرخالم خیلی اروم گفت چلوگوشته🙂😐
الان فکر میکنن من تاحالا چلوگوشت ندیدم😐😐😐😐😭😂
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
💞دعای مهر و محبت ، دعای جلب نظر ، دعای دوست داشتن
👇👇👇👇👇
🍃🍂روز یکشنبه هفت عدد سنگریزه بیاورد. این دعا را هفت مرتبه به هر سنگی بخواند و یک یک در آتش اندازد
🌻تبت یدا ابی لهب و تب ما اغنی عنه ماله و ما کسب سیصلی نارا ذات لهب (به اسم فلان بن فلان) حتی لا یکون صبر و لا قرار و لا اکل و لا نیام لمحبه (فلان بن فلان) و امراته حماله الحطب فی جیدها حبل من مسد.❤💙
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
آدم و حوا 🍎
داستان زندگی زیر مشت و لگدای نریمان حتی خجالت میکشیدم اخ هم بگم خدا خدا میکردم بزنه یه جاییم و ک
داستان زندگی
توی این فکرا بودم که صدای حرف از توی کوچه شنیدم
از پنجره نگاه کردم و خاله و عمو و عمه و کل فامیلو دیدم...
که حرف زنان دارن وارد کوچه میشن که بیان و بفهمن چه اتفاقی افتاده..!
بدون اینکه در بزنن نخ در و کشیدن و وارد شدن،
توی حیاط غلغله بود، عموی بزرگم رو به اقاجونم گفت صد بار بهت نگفتم شوهرش بده؟
نگفتم این دخترت با بقیه دخترات فرق داره؟ سر و گوشش میجنبه؟
الان ما با چه رویی سرمونو بالا بگیریم...؟
این اولین بار بود که اشک اقاجونم رو میدیدم...
عمه بزرگم هم گفت دختر خودت به درک داداش... ما چه گناهی کردیم که دختر دم بخت داریم و حالا سگم دیگه در خونمونو نمیزنه؟ کل شهر از این رسوایی میگن...
از گوشه در داشتم تماشا میکردم که یکی از عمه هام گفت دلم میخواد جرش بدم
و دوید سمت اتاق و داد زد نازی کدوم گوری هستی..؟
مادرم که همیشه در برابر عمه هام بلبل زبون بود، الان یه گوشه ایستاده بود و تماشاگر بود..!
عمه حمله کرد سمتم و با ناخون کشید توی صورتم و هولم داد عقب، موهامو که تا روی کمرم میومد محکم گرفت،
قیچی رو از تاقچه برداشت و گذاشت تنگشون و از ته کوتاهشون کرد...
هر روز وضعیت همین بود، هر کسی میرسید یه فحشی بد و بیراهی کتکی چیزی میزد و میرفت...
تا اینکه روز دادگاهمون رسید و قاضی طبق پیش بینی،
دستور ازدواج من با حمید رو صادر کرد....
من عاشق حمید بودم و همیشه آرزوم بود که زنش بشم اما نه الان که حمید یه پسر بچه هفده ساله ست...! خدمت نرفته و کاری هم نداره، یه جورایی آس و پاسه...
ما و حمید توی یک محله بودیم و عاشق و معشوق...
اما وضع مالی ما خیلی از حمید و خانوادش بهتر بود،
خانوادش بی بند و بار بودن و یکی از برادراش بخاطر مواد اعدام شده بود، دیگری هم انقد کشیده بود که جنازش رو از توی جوب جمع کردن...!
ادامه دارد
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
خب دوستمون گفتن بین خودمون وهمسرامون ازاین عادتاهست یانه
خب جونم براتون بگه کهههههه
اه راستی سلام😂😂😂😂
#پریشیطونکم 😎
آهاااا داشتم میگفتم
جونم براتون بگه که نه جانم😂 ماازاین کارهانداریم🤣🤣🤣🤣
ماتاقبل بچه دارشدن همیشه بهترینش براخودم بوده😂😂
مثلاگوشت خورش شوهرم بیشترمینداخت جلومن
میوه بیشتربرامن😂😂😂
شکموهم اصلانیستم🤣🤣🤣
الانم که بچه داریم گوشت هابه تعدادمیزارم روبرنجاشون وگرنه شوهرم یامیندازه برامن یابچه😍😍😍
امااااا این پدروپسر هرررررشبی که میوه بیارم حتمااااا دعواشون میفته🤣🤣🤣
چرا؟؟؟؟
چون پسرم عااااشق میوس ودرعرض۵دقیقه ظرف میوه روخالی میکنه😂😂😂
لواشک،برگه زردالو،آلوخشک هم که دیگه جزو اموال پسرمه به زوربهمون میده😂😂😂😂
امادرکل تاقبل پسرم هرچی چیزخوب بود همه نوبرانه ها و... همه چی برامن بود😍😍😍
اما الان اول پسرمونه😐😐😐😐
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
#اعتراف
آقا من خیلی دلم میخواست مژه مصنوعی رو امتحان کنم حالا با25سال سن
یه امشب خیر سرم اومدم مژه چسبوندم و از قضااا میخواستم برم دندونپزشکی و مامانم هی تذکر میداد دندونپزشکی جا این کاراست؟
خلاصه آخرش با دومتر مژه رفتم دندونپزشکی.. و وسطای راه حس میکردم یکم شل شده ،تا اومدم رو صندلی نشستم ،چشمتون روز بد نبینه دکتره خم شد گفت این چیه آویزونه؟
مامانم سرخ شده بود دست برد مژم رو کند گفت عه مژشه
دکتره اینقدر جلوی خندش رو گرفته بود صورتش عرق کرده بود بنده خدا
آخری هم که ازش تشکر کردم نگاه به صورتم ننداخت قشنگ مشخص بود منتظر بود بریم بیرون منفجر شه
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
#اعتراف
شما يادتون نمياد، تاریخ ٨٨/٨/٨ خیلی روز عجیبی بود تولد امام رضا هم بود صدا و سیما دیگه نمیدونست اون روز چی کار کنه😅 ممکن بود به مناسب اون روز هممون رو به ٨ قسمت مساوی تقسیم کنن😂
نصف ایران مشهد بودن اون روز
نصف دیگشونم عقد و عروسی داشتن
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
#سیاست_زنانه
👈خيلي ساده و تضميني با گفتن و تكرار اين عبارات :
♦️"تو بايد...
♦️من منتظرم...
♦️كجاااا بودي؟!
♦️انجام دادي يا نه؟"
😏از چشم و دل همسرتان مي افتيد..
مرد ،مرد است، ذاتا عاشق تحكم و قدرت..
نرم و زنانه با همسرتان همراه شويد و فراموش نكنيد كه يك ملكه هيچ گاه نياز به دعوا و شلوغ كاري ندارد.
👇👇👇
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی🌹
من میخوام به همه زوج ها بگم زندگیتون رو با زوج دیگه ای #مقایسه نکنید. چون هرکسی یه سبک فکری و سلیقه برا زندگیش داره.
نمیشه گفت که افراد درست مطلق یا غلط مطلق هستند چون از دید شما مسایل رو نمیبینن.
زوجهایی رو دیدم که از مبلمان خونه و طلای خانم گرفته تا نحوه ی معاشرت و حتی عشق ورزیشون رو با زوج دیگه مقایسه میکنن و وحشتناکه.
سعی کنید بجای تقلید صرف، یه مقدار دیدگاه تونو روشن کنید درباره همه چی. تا بتونید مطابق میل تون زندگی بسازید.
🌸🌼🌸🌼
میخوام از اینجا از همسر بی نظیرم تشکر کنم☺️
عشق ِزندگی من خییییییلی مردی
😘❤️
✍ الهی همه خوشبخت بشن ☺️
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
#اعتراف
سلام کانال قشنگیه پر از خنده و هیجان
ممنونم ازتون
همیشه آرزو میکنم کاش ی خانواده دیگه ای داشتم
کاش یکم خوشبختر بودم
کاش یکم پول دار تر بودم
کاش اینقدر خانوادم اذیتم نمیکردن
کاش یکم ب منم اهمیت میدادن به افکارم به آرزوهام به علایقم به ظرفیتم و...
ولی متاسفانه همیشه بین منو خواهر و برادرم فرق میزارن
خواستم بگم هیچ وقت حتی اگه مجبور بودین از خودتون بزنین ولی بین بچه هاتون فرق نزارین
چون بعدش میشن یکی مثل من
که با کمبود محبت کمبود اعتماد ب نفس مواجهه..
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•