eitaa logo
آدم و حوا 🍎
41.2هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
2.8هزار ویدیو
0 فایل
خاطره ها و دل نوشته های زیبای شما💕🥰 همسرداری خانه داری زندگی با عشق💕
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر آنها که شب ها دچار کابوس میشوند دعای زیر را نوشته همراه داشته باشند، در امان خواهند بود. " بسم اللّه الرحمن الرحیم یرسل علیکما شواظ من نار ونحاس فلا تنصران فبای آلاء ربکما تکذبان یا حنان یا منان یا سلطان یا برهان یا قدیم احسان ادعوک باللّه بهذه الاسماء العظام وبآیة شریفة من الفرقان تحفظ یا اللّه فلان ابن فلان عن ریح الاحر و ظلّ السوء وعین فاسد برحمتک یا ارحم الراحمین ولا حول ولا قوة الا باللّه العلی العظیم ." •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
⭕️یه وقتایی می بینید شوهرتون دمقِ و اخماش تو همه، یا زیاد توجهی نداره و مثلا سرش تو گوشی و تلویزیونه؛ 👈اصلا ندید بهش...👉 💯چون معمولا اینجور وقتا آقایون حتی اگه به زبونم نیارن، ولی نیاز به دارن.. چی بهتر از این که شما درکشون کنید👌 🔺اگر میخواید توجهتون رو نشون بدید، یه خوراکی ای چیزی واسش ببرید، بعدشم برید به کارتون برسید و خودتونو سرگرم کنید •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
⚠️هشدار 📛لطفا عیب های همسرتون رو با شخصی درمیون نذارید. اگر هم شخصی به عیب همسرتان از قبیل دست پخت، وضع ظاهری و... اشاره کرد ازش کنید ❌مثلا یه نفر به شما میگه: چرا کت همسرت چروکه! شما بهش نگید آره دیگه اینم شانس ماست!! 👈در عوض از همسرتون دفاع کنید. بگید: همیشه لباسش مرتبه، از سرکار اومده، خسته ست... •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
آدم و حوا 🍎
داستان زندگی گفتم شرمنده مامان سرزنشم نکن کاریه که کردم دارم تاوان پس میدم شما بیشتر عذابم ندید
داستان زندگی صاف در خونه رو زدم، اتفاقا خود مامانم درو باز کرد بهش دست دادم دستشو بوسیدم و گفتم دستت درد نکنه پیشونیمو ماچ کرد و به زور کشوندم تو خونه، نشستم رو تخت وسط حیاط، نرفتم داخل میدونستم حالم بد میشه اگه برم تو و یاد قدیم و خوشیای این خونه میفتم برام چایی اورد، قسمم داد که ناهار بمونم، گفتم نه آقاجون اینا بدشون میاد گفت نه یکمی نرم تر شدن روم نمیشد حال حمیدو بپرسم، نمیدونستم چجوری بپرسم، حرف تو حرف کشیدم گفتم عشرت دیگه آبروریزی راه ننداخته؟ گفت نه دیگه یبار سعید زبون درازی کرد توی کوچه نریمانم گرفت مثل سگ زدش، دیگه جرات نکردن چیزی بگن، تو زندگیت بدون مرد خوبه؟ گفتم حمید مرد نبود که، بود و نبودش فرق نمیکنه گفت اقاجونت اینا میگن زشته تنها بی شوهر اونجایی یا بیا با عشرت زندگی کن.... با این جملش عصبی شدم و گفتم مامان اون آرامشو ول کنم بیام با عشرت؟ گفت خب یا بیا تو همین دهات خودمون یه جا رو کرایه کن بشین توش تا شوهرت برگرده بهترین موقعیت بود که بپرسم چقد برای حمید بریدن گفتم عععع راسی حمید قراره چقد اون تو باشه؟ گفت ۴ سال البته میتونستن پول بدن و آزادش کنن که نداشتن.. گفتم خداروشکر که نداشتن خب حمید اقا الان توی زندان زن نداری و آزادی مجردی... چهار سال همینطور مجرد زندگی کن دلم اصلا براش نمیسوخت، عاشقش بودم هنوز ولی دلم نمیسوخت، نه بخاطر زحمت قالی ای که کشیدم و داد عشرت.. نه بخاطر اینکه مجبورم میکرد تو اون خونه صبح تا شب برای عشرت کار کنم نه اینا نبود.. از روزی ازش کینه به دل گرفتم که پشتمو خالی کرد و مدام ابراز پشیمونی میکرد که چرا توی این سن باید زن میگرفته، ما دو نفر باهم اینکارو انجام داده بودیم، دوتامون باهم اشتباه کرده بودیم و اینکه من تنها بخوام جورشو بکشم ناحقی تمام بود اون روز فهمیدم خانوادم همون خانوادن ترجیح میدن من پیش عشرت کتک بخورم ولی آبروشون نره! نگن بدون شوهر داره تنها زندگی میکنه ناهار نخورده برگشتم خونه ی خودم... تصمیمو گرفته بودم، کسی نبود راهنماییم کنه به صلاح دید خودم پاشدم رفتم زندان ملاقات حمید اول یکمی میترسیدم نکنه عشرت ببینتم، اما بعد فکر کردم عمرا عشرت سنگ دل بیاد ملاقاتی اونم این همه راه از واکنش حمید هم میترسیدم ولی هرچی بود اون پشت میله بود و نمیتونست بلایی سرم بیاره.. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ادامه دارد •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
🌺🌼🌺🌼🌺🌼 ✳️ خانما ایده متن خیلی تاثیرگذاره👌 اقایی من از اونایی نیست که نازمو بکشه اما من با پیامام کاری میکنم تا اخر شب کلی قربون صدقه م میره 😍 اینم چند نمونه از متن های خودم : ✅ دلگیرم از دلتنگی وقتی نمی بینمت که اروم نمیشم باید ببینم کره قهوه ای چشماتو تا کم کم ارامش تزریق بشه به کل وجودم ✅ نازنین یارم در سپیده دم عجیب دلم هوایت رو کرده تو نیستی اینجا عطر تو فضای اتاق رو پر کرده جای خالیت رو هر لحظه حس میکنم هر دم هوایت که جامانده را بو میکنم ✅ کسی نیست تو رو اندازه من دوست داشته باشه قلبی عاشق میخواد کسی مثل من پیدا نمیشه ✅ تو دلگرمی منی تو پاییزی ترین فصل و سرما بهترین همدمم، هم قدمم، دلیل عاشق بودنم جان جانانم، نفسم نفسم تویی، دلیل زنده بودنم ✅ حسی که من به تو دارم، میدونی.. یکم فراتر از عشقه با این شعرا هم اقایی شدم هم میکنم. 😍🙏 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام.. من یه چند وقت پیش موهامو هایلایت کرده بودم.. بعد رفتم خونه خواهرم اینا که مهمونی داشت و همه دعوت بودن اونجا.. یه خواهر زاده چهارساله دارم که دختره، نمیدونم چرا علاقه خاصی به گورخر داره.. همین که موهامو دید برگشت گفت خاله موهات خیلی خوشگل شده شبیه گور خر شدی.. 🤣🤣🤣🤣🤣 کل مهمونا از خنده روده بر شدن.. منم با این قیافه 😢 محو شدم •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی🌹 من با همسرم مشکل انچنانی ندارم اما تنها رفتاری که باعث میشه همه بعد از یک ماهی سرد بشن باهام: 👈 و توجه بی دریغ بی منت من بود. شاید براتون جای تعجب داشته باشه اما این واقعیته که محبت به اندازش خوبه. روزی نبود که پیام صبح بخیر ندم😒 یا حالشونو نپرسم. مدام محبت میکردم و وقت نمیذاشتم اونام محبت کنن. شوهرم عصبانی میشد که خسته شدم از محبت و توجه هات😔 حتی دوست صمیمیم یهو بلاکم کرد! 😔 منم خیلی ناراحت شدم اما یه تجربه شد برام که: در هرچیزی میانه رو باشم. نه زیاد سرد و نه اینقدر بامحبت! الانم دارم سعی میکنم رفتارمو اصلاح کنم و کم و بیش موفق شدم.👍❤️😍 ✍ وقتی محبت زیادتر از حد معمول شود، افراد احساس مادرانه نسبت به شما پیدا میکنند. برای انها همسر و رفیق باشید، نه مادر! •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام به همه مریمم اوایل کرونا بود منو مامانم مریض شدیم رفتیم دکتر خانوادگیمون منو دکتر ویزیت کرد رفت سراغ مامانم نور و گرفت رو صورت مامانم گفت باز کن مامانم با یه عشوه ی خاص چشماشو باز کرد 👀منو دکتر با هم زدیم زیر خنده گفتم مامان آقای دکتر میگه دهنتو باز کن مامانم تازه فهمید دکتر چی گفته بود🤣🤣🤣 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
کسی که تو عمرش گرسنگی نکشیده،کسی که از سرما نلرزیده،کسی که شب تا سحر بی خواب نمونده،چطوری ممکنه از سیری،از گرما،از پرتو آفتاب صبح لذت ببره؟؟ دقیقا زندگی همینه تا وقتی روزای غمگین رو تجربه نکنی روز های شاد رو احساس نمیکنی و به چشمت نمیاد تا وقتی تاریکی نباشه روشنایی معنایی نداره •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی🌹 دوستای گلممم! من بعد عروسیم داشتم افسرده میشدم. دلیلشم این بود که رفتار شوهرم بعد عروسی با زمان عقد خیلی فرق داشت. منم سعی کردم بجای توقع از اون، خودم حال خودم رو خوب کنم. برای بهتر شدن روحیه م، کارای انجام میدم. گل و گیاه نگهداری میکنم. و یادم نمیره چون روحیم رو خیلی خوب میکنه. 💃 من با تمیز کردن خونه و برق انداختن وسایل، حالم خوب میشه. با پختن انواع غذا، شیرینی و دسر انرژی مثبت وارد زندگیم میکنم. 😉🍩🍭🍮🍝 توی خونه به خودتون برسید و لباسای خوشگل تنتون کنید. 👗من دقت کردم که وقتی به خودم میرسم، همسریم بیشتر بهم محبت میکنه. سعی میکنه با لطافت باهام برخورد کنه. 🙈😜 سعی کنید به خدا نزدیک شین. بخونید و معجشرشو ببینید. من سوره رو چندبار خوندم، عالـــی بوده👌 در آخر برای خوشبختی هممون یه بفرستید. 🙏💖 🕊 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
درووووود✋ کوچه ما بن بسته و ته کوچه یه خونه س ما بهش میگیم خونه مرگ برشاهی...از بسکه قدیمیه..منم عاشق خونه های قدیمی ولی متروکه س و نمیشه توش رو ببینم .یه روز غروب با شوهرم تو کوچه بودیم گفتم دلم میخواد برم تو کابین این ماشینهای اداره برق منوببره بالا توی حیاط این خونه رو ببینم☺️ همسر محترمم ازاونجایی که منو میشناخت و حتی شده یه احتمال ضعیف میداد که این کار رو بکنم گفت بیا من قُفلَک( حالتی که انگشتهای دودست داخل هم قفل میشه و شخص دوم پاش رو روی اون میگذاره وازجایی بالا میره) میگیرم برو بالا ببین فقط زود بیا پایین تا کسی نیومده..منم ذوق کردم کفشهامو دراوردم رفتم بالا لب دیوار رو گرفتم و از منظره ای که سالها منتظرش دیدنش بودم کیف کردم.یهو شوهرم گفت سلام علیکم حاج آقا، منم هول کردم خواستم بیام پایین گفت الکی گفتم الکی گفتم یواش،هول نشو، زودتر بیا پایین، گفتم صبر کن یه کم دیگه...چند ثانیه بعد دوباره گفت سلام علیکم حاج آقا موحدی..گفتم برو بچه ،خودتو سرکار بزار دیگه گول نمیخورم خوده حاج آقا موحدی بیاد ضمانت کنه من بیام پایین😌 یهو شنیدم یکی با خنده گفت من ضامن، تشریف بیارید پایین تا خدایی نکرده حادثه ناگواری پیش نیومده🥶🥶🥶😰 یخ زدم.برگشتم دیدم حاج آقا موحدیه😱😭😭😭😭😭😭 آبرومون رفت 🤦 انگشتهام حس نداشت اومدم پایین خودم رو نباختم سلام کردم و گفتم بچه ها بازی میکردن توپشون رو انداختن تو این حیاط گفتم ببینم اگر دسترس هست یکی رو بفرستم بیاره🤦🤦 یه مدل خنده ای کرد که لازم نبود توضیح بده که ، آره تو راست میگی...یه نیشگون از شوهرم گرفتم گفتم درس چوپان دروغگو رو یادته؟،، از روی تو نوشتن 🤥 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
☯همیشه تو خلوت، همسرت رو با اسامی جالب و عشقولانه 😉 صدا کن! "گلم، جیگرم، عسل، عزیزم و..." و جلوی با پسوند و پیشوند های مناسب! "امیر آقا، امیر جان، و ..." نگو "عادت ندارم" "نمیتونم" "آخه یه جوریه"❗ 💟برای گرفتن امتیاز مثبت این خیلی که اسمش رو به تنهایی بکار نبری... •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•