آدم و حوا 🍎
داستان زندگی🌱🌱 "عباس" از مریم که خداحافظی کردم دلم میخواست برگردم پیشش ولی کاری بود که شروع کرده ب
#داستان_زندگی 🌸🍃❤️
بیشتر از دو ماه از محرمیتمون گذشته بود که یک روز پیش نرگس رفتم ..
لباسهای خوشگل پوشیده بود و.. . همین که وارد شدم برگه ی آزمایش رو از پشتش آورد جلوی صورتم و گفت مژدگونی بده که داری بابا میشی..
از خوشحالی نمیدونستم چکار کنم ..
یادم افتاد که به مریم قول دادم که وقتی حامله شد دیگه بهش نزدیک نشم
ولی اون لحظه نرگس در نظرم خیلی جذاب اومد و با خودم گفتم امروز اومدم .. اما دیگه اینجا نمیام
اون روز بودن سعی کردم کنار نرگس سنگ تموم بذارم با گل شیرینی کادو و ... ، شاید چون فکر میکردم برای بار آخره...
برگه ی آزمایش رو ازش گرفتم و سفارشات لازم رو بهش دادم و گفتم که دیگه سرکار نمیره و خودم هر ماه خرجش رو میدم و ازش خداحافظی کردم ..
مستقیم به خونه ی مامان رفتم و خبر خوش رو بهش دادم .. مامان از خوشحالی به گریه افتاده بود .. بعد از این که آرومتر شد مقداری پول بهش دادم و گفتم فردا هر چی که برای زن باردار مفید ، بخر و براش ببر ..
مامان از خوشحالی حرفی نزد و منم یک ساعت دیگه به خونه برگشتم .
نمیدونستم این خبر رو چطور به مریم بگم .. هنوز باهام سرسنگین بود و ..
دلم براش تنگ شده بود .. تا موقع خواب هر کار کردم نتونستم این خبر رو بهش بگم ..
دو سه روز گذشته بود و من فقط از طریق پیامک از حال نرگس و وضعیتش خبردار میشدم و طبق قولی که به مریم داده بودم به دیدن نرگس نرفتم ..
اون شب طاقتم طاق شده بود و هر طور شده بود به مریم گفتم نرگس حامله است و منم الان سه روزه پیشش نرفتم و دیگه هم نمیرم ..
مریم ساکت شد و آروم نگاهم کرد..
بعد از اون شب دیگه نه مریم از بچه حرفی میزد نه من چیزی میگفتم ..
نرگس هر روز بهم پیام میداد و از حالاتش برام میگفت .. با اینکه اکثرا جوابش رو نمیدادم ولی نرگس دلسرد نمیشد و در روز تا ده تا هم پیام میفرستاد .. تا چهار ماهگی نرگس روی قولم مونده بودم و فقط مامان به دیدنش میرفت ..
ولی روزیکه قرار بود نرگس برای تعیین جنسیت بره، به اصرار مامان و البته میل قلبی خودم ، نرگس رو به مطب بردم ..
وقتی منتظر نشسته بودیم بارها نرگس دستم رو گرفت و کنار گوشم حرفهای عاشقانه زمزمه میکرد .. نوبتمون که شد دکتر تشخیص داد بچمون پسره ..
نرگس خیلی خوشحال بود و گفت دو تایی بریم یه جشن واسه پسرمون بگیریم ..
به یه کافی شاپ رفتیم و گفتم نرگس تو که میدونی قرار نیست بچه رو نگه داری چرا خوشحالی؟؟
نرگس دوباره گفت همین که تو خوشحالی و به آرزوت میرسی واسه خوشحالی من بسه ....
ادامه دارد
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
#صاحبخانه_شدن
♦️برای صاحب خانه شدن نیت کرده و بخوانید 🔻
💠ربِّ أَنْزِلْنِي مُنْزَلًا مُبَارَكًا وَأَنْتَ خَيْرُ الْمُنْزِلِين💠
🔶هر روز در حد توان و این عمل را ترک نکنید انشاءالله صاحب خانه میشوید🔸
⭕️صدقه و نذر یادتون نره
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی🌹
منم میخواستم یه تجربه رو بگم براتون.
شغل همسرم پرتنشه وقتی از سرکار میاد، میرم استقبالش.
یه روز اقایی رفتم استقبالش، یه سلام کرد و گفت: برو کنار!
منم خیلی بهم برخورد ولی بروی خودم نیاوردم.😜
من و اقایی همیشه تو یه ظرف #غذا میخوریم. اون روز ناهار رو جدا کشیدم. تندتند لباس پوشیدم تا به کلاس برسم و برخلاف همیشه بدون خداحافظی رفتم. 😂
تا شب چند تا کار پیش اومد که باید بهش زنگ میزدم. خیلی سرسنگین #صحبت کردم.
شب که اومد رفتارم #سرسنگین بود ولی #قهر نکردم. ❌
شام که خوردیم من رفتم سرجام خوابیدم و اقایی هم متوجه اشتباهش شده بود و اومد معذرت خواهی.☺️ منم گفتم: سزای ادم بداخلاق اینه که منت کشی کنه و سفر ببره😂👍
✍ این خانم با استفاده از #سیاست های زنانه مردشون رو تحت تاثیر قرار دادند و متوجه اشتباهشون کردن بدون اینکه قهر کنن
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینم ساده ترین روش برای باز کردن درب کنسرو
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
تجربه خواستگاری:
سلام دوستان عزیز.من مجردم ۳۸ سالمه معلم هستم.توزندگی خیلی سختی کشیدم تا حدودی میشه گفت مسئولیت زندگی به عهده من بود تا پدرم بازنشسته شد چون مریض بودن الان خداروشکر ازلحاظ مالی مشکلی نداریم من تو شرایط سخت نتونستم پدرو مادرم رو تنها بزارم الان از نظر وجدانی خیالم راحته درسته ازدواجم دیر شد. میخوام تجربه خودمو دراختیار عزیزان قرار بدم.یه خواهشی دارم ازآقایون که میرن خواستگاری قبلش از مادراشون اجازه بگیرن چند روز پیش خواستگاربرام اومد مهندس بود هم سن خودم بود اول کلی تعریف وتمجید به همکارم گفته بود این خانم رو میخوام چند وقته زیر نظر دارم بعدش رفته بود به مادرش گفته بود مادرش برگشته گفته سن دختره بالا حالا خوب بود هم سن بودیم برگشته پیام داده به معرف که مناسب هم نیستیم خیلی ناراحت شدم.لطفا آقایونی که میرین خواستگاری اول ازمادراتون اجازه بگیرین وبه سن مردم ایراد نگیرین.ممنون از شما دوستان عزیز 🙏🌹
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
به وقت #خاطرات خواستگاری
ابجیه من برای اولین بار میخواست چایی ببره بعد جوابشم به این خاستگارش مثبت بود قبلشم تمرین کرده بود وسطش رفت سینی رو داد به بابام قشنگ چادرشو درست کرد دوباره سینی رو از بابام گرفت ادامهشو رفت😂😂
بله برونم نشست اصلا هیچ کاری نکرد، آنقدر کار کردم دستم پینه بست، اما نوبت منم میشه😂 انتقام در راه است
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی🌹
سلام به همه کسایی که واسه این کانال زحمت میکشن.🙏 ممنون بابت کانال تون که هر تغییر مثبتی که تو زندگیم بعد چند سال ایجاد شده مدیون تون هستم. اجرتون با خدا.☺️
من اول زندگیم #ساده بودم. هرکس کوچک ترین محبتی میکرد، بهش #اعتماد میکردم و همه چیز رو بهش میگفتم. این باعث شد خیلیا ازم سو استفاده کنن.
الان با تجربه هاتون فهمیدم هر چیزی تو چهار دیواری زندگیمون به خودمون ربط داره و باید بین خودمون حلش کنیم.
یه تجربه تلخ دیگه اینکه شوهرم بهم #خیانت کرد وقتی #حامله بودم. حتی بعد زایمان شام دعوت شدیم خونه همون دوست شوهرم که خانمش با شوهرم رابطه داشت. همون شب غیرمسقیم به خانمه گفتم اگه شوهرم بهم خیانت کنه اون کسی که باهاش رابطه داره رو نابود میکنم.😡 اون زن ناخواسته حرفی زد که خیلی بهش فکر کردم. گفت: وقتی خیانت تو زندگی باشه باید بدونی یجا تو زندگیت کم گذاشتی. رفتم مشاوره. بهش گفتم خانمه اصلا زبیایی نداشت. من خیلی از اون زیباتر بودم.😍 بهم گفت: شوهرم جذب #محبت شده.
پس تو زندگی علاوه بر زیبایی ظاهری، محبت رو هم زیاد کنید.
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
هدایت شده از شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♻️علت سفیدی مو از زبان دکتر سلامت با این روش شگفت انگیز♻️
❌دیگه دوره ی رنگ موهای شیمیایی پرعوارض و پر هزینه تموم شده ❌
👈جدیدترین شگرد تقویت ملانین سر به صورت کاملا طبیعی , تخصصی و تضمینی 👇👇
https://1ta100.ir/qu-ads/3820
https://1ta100.ir/qu-ads/3820
✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی🌹
سلام به بهترین های خدا که مسبب این امر خیر شدید. خواستم یه تجربه متفاوت بگم.
من از بچگی پدرم رو از دست دادم و تو #فقر کامل بزرگ شدم. مادرم با اینکه تو جوانی #بیوه شد و #زیبا بود ولی ازدواج نکرد. یه مغازه کوچیک باز کرد و #کار کرد. بزرگتر شدم و باید #ازدواج میکردم. پسری غریبه وقتی برای خرید به مغازه اومد از من خوشش اومد.
مادر شوهرم از وضع زندگی ما خوشش نیومد. چون #ثروتمند بودن. خودش رو میگرفت.
من از نظر #سرمایه کمتر بودم ولی زیباتر، باهوشتر و فعالتر بودم. با اصرار همسرم ازدواج کردیم. اما مادر شوهرم برام خیلی کم گذاشت. بین من و جاری هام فرق میگذاشت.
مادرم با تمام نداریش من رو 7 سال #تکواندو فرستاد تا کمربند مشکی رفتم. انقدر قشنگ شعر میگفتم که معلمم برام چاپ میکرد. درسم خوب بود و تو نامزدی دانشگاه رفتم بدون هیچ کلاس کنکوری. اصلا عقده ای نبوده و نیستم. اما مادر شوهرم با باشگاه، شعر و تکواندو #مخالفت کرد و از اونجایی که خیلی #سیاست داشت همه اطاعت میکردن.
منم با همه سختی هایی که واسه این هنرها کشیدم کوتاه اومدم و #تحمل کردم.
چه گریه ها که نکردم ولی خدا جای حق نشسته، الان 13 سال از اون روزها میگذره و من یه دختر 10 ساله دارم. حالا مادر و برادرم یه خونه چند طبقه ساختن و برادرم یه سوله مرکبات و مادرم یه سوپر مارکت توپ داره.
من و همسرم با کمک هم یه #باغ بزرگ، #خونه، #ماشین و #مغازه داریم. اولین کتابم امسال چاپ شد و دومین کتابم در حال چاپه.
و البته حالا وضع مادر شوهرم بخاطر بعضی مسائل متاسفانه از نظر مالی خیلی ضعیف شده و الان خانواده من ثروتمندترن و همسرم یه باغ 1000 متری به نامم زد.
من مادرم بهم یاد داد فقط به خدا توکل کنم. الان حقوق ماهیانه م ۲۰ میلیون میشه و به بالاتر از این فکر میکنم و گاهی همون مادرشوهر از من و همسرم پول #قرض میگیره.
خواستم بگم اول به خدا #توکل کنین. دوم تو هر کاری #پشتکار داشته باشین وسوم #ناامید نشین.
با خدا باش و پادشاهی کن.
✍ پیامبر اکرم (ص) :
هر کس مومنی را تحقیر و مسخره کند ، نمیرد تا به وضعیت او دچار شود
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
#اعتراف
سلام
ما دو تا همکاره دوقلو داشیم یه روز اینا با جعبه شیرینی اومدن کارگاه و شیرینی تعارف کردن
به من که رسیدن و شیرینی رو گرفتن جلوم در حین برداشتن شیرینی با ذوق تشکر کردم و پرسیدم مناسبتش چیه ؟ 😍
گفتن تولدمون 😍😌
گفتم مبارکه تولده کدومتونه ؟ 😍
دوقلوها به همدیگه اینطوری 😐 نیگا کردن و یه خاک تو سرت خاصی همتوچشماشون موج زد و رفتن 😅😅
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
هدایت شده از شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
❗️خبری فوق العاده برای دیابتی ها❗️
🍎دیابتیهای عزیزم....
🚫اگر شما هم آرزوی دیدن قندخون پایین ۱۰۰ رو دارید و باور درمان شدنتون سخته بیا تو کانال زیر تا به آرزوت برسی👇👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2133328638Ccaea0d7874
اتصال مستقیم به فرم ویزیت 👇🏻
https://formafzar.com/form/ikd7q