eitaa logo
آدم و حوا 🍎
40.6هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
3هزار ویدیو
0 فایل
خاطره ها و دل نوشته های زیبای شما💕🥰 همسرداری خانه داری زندگی با عشق💕
مشاهده در ایتا
دانلود
یه بخشی از وجودمون می خواد زندگی کنه، می خواد تلاش کنه، می خواد کم نیاره، می خواد خوش بین باشه، انرژی مثبت بده، قشنگیارو ببینه... ولی یه بخشی از جامعه و فشارهای اطرافیان همیشه میخواد بگه به این سادگیا نیست؛ نمیتونی، نمیشه، الکی داری زور میزنی، تلاشت بیهوده است و... فراموش نکن همه چیز وقتی شروع میشه که ما قلبا تصمیم میگریم که برای چیزی که میخوایم تلاش کنیم... مهم نيست چقدر آروم پيشرفت ميكنى تو هنوز از خيلى ها كه تلاش نمى كنن جلوترى •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
💎با یکی از دوستانم سوار تاکسی شدیم.هنگام پیاده شدن دوستم به راننده تاکسی گفت: ممنون آقا،واقعا که رانندگی شما عالی است. راننده با تعجب گفت:جدی میگویید یا اینکه داری مرا دست می اندازی؟! دوستم گفت:نه جدی گفتم . خونسردی شما در رانندگی در چنین خیابان های شلوعی قابل تحسین است.شما بسیار خوب رانندگی نموده و قوانین را رعایت میکنید. راننده لبخند رضایت بخشی زد و دور شد از دوستم پرسیدم : موضوع چی بود؟! گفت سعی دارم " عشق " را به مردم شهر هدیه کنم! با صحبت های من آن راننده تاکسی روز خوشی را پیش رو خواهد داشت . رفتار او با مسافرانش خوب تر از قبل خواهد بود،مسافران نیز از رفتار خوب راننده انرژی میگیرند و رفتارشان با زیر دستان،فروشندگان ، همکاران و اعضای خانواده خوب خواهد بود. به همین ترتیب خوش نیتی و خوش خلقی میان حداقل هزار نفر پخش خواهد شد. من هر روز با افراد زیادی روبرو میشم اگر بتوانم فقط 3 نفر را خوشحال کنم،بر رفتار 3 هزار نفر تاثیر گذاشته ام گفتن آن جملات به راننده تاکسی هیچ زحمتی نداشت . اگر با راننده دیگری برخورد کنم او را نیز خوشحال خواهم کرد . خوشحال کردن مردم یک شهر کار ساده ای نیست اما اگر بتوانیم چند نفر را خوشحال کنیم کار بزرگی انجام داده ایم روح زندگي ما همين عشق است. حال آنكه برخي از ما با يك ادبيات ناپسند در پي فرصتي هستیم كه همديگر را تحقیر كنيم؛ واااي چقدرر چاق شدي! موهاي سفيدتم كه كم كم در اومد اينهمه كار ميكني براي اينقدرر در آمد؟! تو واقعاً فكر ميكني در اين امتحان قبول ميشي؟! و.... اين جملات و امثال آنها كاملاً مخرب نيروي عشق هستند و عشق را از رابطه ها گريزان مي كنند. اگر بتوانيم زيبايي را در نگاه خودمان جاي دهيم اصولاً عشق است كه از وجود ما ساطع ميشود. بياييم جريان عشق را در زندگي خود جاري کنیم🌷🍃 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
زندگی گاهی دم کردن چای با آلبالوست؛ یا چیدن چند میوه از درخت که تو را به ماندن پیوند می دهد... زندگی همین لحظه ایست که من تو را نفس می کشم، برایت چای می ریزم وَ تمام اندوه جهان را در آن حل می کنم... صبحتون بخیر🌻 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
when you're writing the story of your life don't let anyone else hold the pen . وقتی که داری داستان زندگیت و مینویسی نزار هیچکس دیگه‌ایی خودکار و به دست بگیره . •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
😂 سلام عشقا دیدم بحث سوتی موقع گواهینامه گرفت گرمه گفتم منم سوتیمو بگم من اولین بار بود که برای امتحان شهر رفته بودم افسر به هر کسی که می‌نشست میگفت که باید پارک دوبل برین 😒آقا منم زود رفتم نشستم تو ماشین که امتحانمو بدم برگه قبولی ر‌و بگیرم خلاص شم ؛ همین که نشستم تو ماشین گوشی افسر زنگ خورد منم با اعتماد به نفس کامل پیش خودم گفتم به خاطر اینکه وقت کلاسو نگیرم و افسر بهم افتخار کنه منتظر نشدم بهم بگه حرکت خودم ماشینو روشن کردم به خیال خودم یه پارک دوبل توپ رفتم کارم که تمام شد افسر گوشی رو قطع کرده بود برگه رو داد دستمو گفت خانم برو پایین😳 اومدم پایین دیدم ماشین نصفش داره میره تو جوب 😂اومدم خونه برآی خانواده از زرنگ بازیم تعریف کردم کلی خندیدند و مسخرم کردن که چرا وقتی داشت تلفن صحبت می‌کرد تو حرکت کردی دیگه خلاصه چهارمین جلسه بود که اینجانب موفق به قبولی در امتحان شدم😜 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
کسی به اسم بیمار روانی وجود ندارد و این افراد در واقع دنیا رو همون طور که هست میبینن😶 اگه ده دقیقه به آینه خیره بشیم به جای خودمون موجود عجیبی میبینیم 🤯 + این ثابت شده هست و وقتی که شما بیشتر از 10 دقیقه تو آینه به خودتون خیره بشید مغز خسته میشه و یه موجود دیگه میسازه آینه ها دروازه هایی برای ورود به دنیاهای موازین ☠ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
🌤 در ابتدا وضو گرفته و دو ركعت نماز به نيت جذب و تسخير قلب محبوب ميخوانيم. بعد از سلام نماز يكصد مرتبه ذكر زير را تكرار مينمائيم: لا اله الا اللهُ مُحَمَّدٍ شَفيعِ اللهِ پس از قرائت صد مرتبه ذكر فوق، دعای ذيل را ميخوانيم: اللهُمَّ بِحَقِّ حُرمَةِ لا اله الا اللهُ مُحَمَّدٍ شَفيعِ اللهِ اِنْ تَجْذَبَ لى قُلوبِ عِبادِكَ اَجمَعينَ حَتّى يَنْقادوا وَ يَخْضَعُوا لى بِالمُحَبَّةِ وَ المَوَّدَةِ وَ العَطْفِ بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ و صَلّى اللهُ عَلى سَيِّدَنا مُحَمَّدٍ و على آلهِ و سَلَّمَ. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
کسی را دوست بدار که دوستت دارد حتی اگر غلام درگاهت باشد ودست بکش از دوست داشتن کسی که دوستت ندارد حتی اگر سلطان قلبت باشد... دریا برای مرغابی تفریحی بیش نیست اما برای ماهی زندگیست... برای کسیکه دوستت دارد"زندگی"باش نه"تفریح"...!!! «الهی قمشه ای» •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
😂 سلام خوب هستین یاد یه خاطره افتادم گفتم واسه شمام تعریف کنم یک روز همسرم میره خیابون از این بساطیا واسم چند جفت جوراب می‌گیره از این بوکله های گرم ساق بلند 🧦یه روز از همین جورابا 🧦یکی برداشتم 🦶پام کردم بعد چند ساعت دیدم🦶پام یخ کرد نگاه کردم دیدم یه پام جوراب نداره خلاصه انقددی مونده بود رو دست فروشنده کلاً کشش فاسد شده بود گفتم اگه بهش بگم کشش فاسد شده بهش برمی‌خوره ناراحت میشه نگفتم اون یکی جوراب و برداشتم به شوهرم گفتم بده به مادرت اونم خوشحال شد ک از هدیای خودم میدم ب مادرش چند روز بعد رفتیم خونه مادرشوهرم مادرش گفت ننه این چی بود برام آوردی یه وقت دیدم پام یخ کرده جورابا از پام در اومده بود خلاصه کلی خندیدیم😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
مادر واسه بچه‌هاش گربه خریده که کمتر سرشون تو گوشی باشه؛ نتیجه رو می بینید: 😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
😂 سلام یه خاطره بگم از زبون دوستم می‌گفت تقریباً ۴۵ سال پیش یکی از اقوامامون از روستا بعد از اخذ دیپلم با چند تا جوون دیگه راهی تهران میشن برای کار کردن خلاصه بعد از چند روز کار یه روز تصمیم می‌گیرند برن دور بزنن و تفریح کنن خلاصه هرکی برای خودش میره می‌گرده شب میان تو مسافرخونه هر کی از شاهکاراش که امروز چیکار کرده تعریف می‌کنه این بنده خدا دوست ما هم که خیلی ساده بوده سر به زیر رفته و برگشته بقیه دست میندازن این بنده خدا میگه باید چیکار می‌کردم میگن تو خیابون این همه دختر💃 حتی متلکم به اونا ننداختی میگه نه🤷‍♂️ خلاصه فردا میره خیابون اولین دختری💃 که می‌بینه میگه ،هو هو خانم ،خانم متلک و اینجوری میشه که این بنده خدا رو هنوز بعد از ۴۵ سال مسخره اش می‌کنن و اسمشو گذاشتن خانم ،خانم، متلک😂 خلاصه بعد از چند ماه تو تهران موندن یه روز مریض🤕 میشه میره بیمارستان اونجا عاشق یک دکتره 👩‍🍳میشه هر روز به یه بهانه‌ای پا میشه میره بیمارستان تا دکتره👩‍🍳 رو ببینه همه پرستارم فهمیده بودن 😊این بنده خدا خیلی ساده بود مثلاً هوا سرد بوده نمی‌رفته یه لباس گرم 🧥واسه خودش بگیره دو تا پیرهن👚 رو هم می‌پوشید اسمشو پرستارا گذاشته بودن دو یقه خلاصه این دو یقه ما عاشق دکتره👩‍🍳 که بود دکترم 👩‍🍳دستش انداخته بودوبازیش داده بود بعداً فهمید که گول خورده خیلی ناراحت شد😔😔 و برگشت ولایتشون دیگه تهران نرفت بعدها همین آقای ساده و مهربون شد رئیس یکی از ادارات و اون موقع برای حج تمتع🕋 قرعه کشی می کردن و این از دل پاکش اولین نفر بود که تو شهرستان اسمش واسه حج تمتع🕋 درآمد و تو اوج جوانی به خانه خدا 🕋مشرف شد خوش به سعادتش •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
💎میگویند که در زمان موسی خشکسالی پیش آمد. آهوان در دشت، خدمت موسی رسیدند که ما از تشنگی تلف می شویم و از خداوند متعال در خواست باران کن. موسی به درگاه الهی شتافت و داستان آهوان را نقل نمود. خداوند فرمود: موعد آن نرسیده موسی هم برای آهوان جواب رد آورد. تا اینکه یکی از آهوان داوطلب شد که برای صحبت و مناجات بالای کوه طور رود. به دوستان خود گفت: اگر من جست و خیز کنان پایین آمدم بدانید که باران می آید وگرنه امیدی نیست. آهو به بالای کوه رفت و حضرت حق به او هم جواب رد داد. اما در راه برگشت وقتی به چشمان منتظر دوستانش نگاه کرد ناراحت شد. شروع به جست و خیز کرد و با خود گفت: دوستانم را خوشحال می کنم و توکل می نمایم. تا پایین رفتن از کوه هنوز امید هست. تا آهو به پائین کوه رسید باران شروع به باریدن کرد موسی معترض پروردگار شد، خداوند به او فرمود: همان پاسخ تو را آهو نیز دریافت کرد با این تفاوت که آهو دوباره با توکل حرکت کرد و این پاداش توکل او بود هیچوقت نا امید نشوید، شاید لحظه اخر نتیجه عوض شود، پس مجددا توکل کنید •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•