eitaa logo
یا صاحب الزمان ادرکنی ❤
7هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
7.7هزار ویدیو
26 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
۵ چون سیروس تمام کارهاش رو اصول قانونی بود ادعاشون راه به جایی نبرد اونام ناامید و سرخورده اومدن خونه من و میگفتن به فرنگیس بگو هوای مارو داشته باشه گفتم‌ هم‌ نمیشه هم اینکه شما رفتید و حسابی خراب کاری کردید اصلا نمیفهمیدن اخرشر خبر دار شدم که یکی از باغ های سیروس رو فروختن و فرنگیسم رفته شکایت کرده برادرهامم‌که اوضاع رو خطری دیدن پول فرنگیس رو بهش دادن و اونم زمین رو پس‌گرفت برادر من خیلی خوب بود ولی توبی بیش از حدش به سه تا داداشامون باعث شد اونا مفت خور بار بیان خدا روشکر که فرنگیس زن حواس جمعی است
22.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💚 مداوم پناه ببریم به (عجل‌ الله ‎تعالی‌ فرجه) 🎥 حجت الاسلام مومنی 👌 فوق‌العاده
5.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماه خواصِ ماه هرکس نمیتونه پای این سفره بشینه هرکس هم که نشست باید قدرش بدونه 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 گفتن چه ذکری هر حاجتی را بر آورده می کند؟؟ 🎙حجت الاسلام عالی کوتاه و شنیدنی ‎‌‌‌‎‌ 🌹🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
7.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥غفلت! راحت ترین ابزار شیطان 👤استاد حامد کاشانی
ههههه
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ از‌مهم‌ترین‌شئون‌عاقبت‌بخیری ‌. .♥️ حااج قااسم!!؟✅ Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴خبری که کمتر رسانه‌ای شد؛ نيروى دريايى الجزاير كشتى آلمانى را كه موشك و مهمات جنگى براى اسرائيل مى برد، مصادره كرد و به سواحل الجزاير برد. اكنون ژنرال اسرائيلى از ناامن بودن درياى سرخ و مديترانه شكايت مى كند. مى‌گويد ناتو بايد با الجزاير برخورد كند
5.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حرف راست رو میگن از بچه بشنوید 😅
۱ من اسمم مریمه و توی خانواده معمولی بدنیا اومدم سه تا برادر دارم و خودمم تک دخترم وقتی هفده سالم بود یکی از اشناهامون اومد خواستگاریم میگفت که پسرش منو دیده و انتخاب کرده مادرش تعریف میکرد که پسرش عاشق شده و از وقتی منو دیده دیگه خواب و خوراک نداره و همش گفته من مریم خانم و میخوام بریم خواستگاری مادرش میگفت که پسرم اروم و قرار نداره گفته فقط همینو میخوام توروخدا بذارید بیایم ی شب خواستگاری شاید دختر شما هم خوشش اومد و وصلت کردیم پسر منم به مراد دلش رسید و اروم شد مامانم گفت اجازه بدید با پدرش حرف بزنم و قرار شد که فردا برای گرفتن جواب تماس بگیره، شغل پسرشم مغازه لوازم یدکی داشت مامانم میگفت اوضاع مالیش خوبه و شانس اومده سراغت خدا کنه بابات مخالفت نکنه
🌼 بِسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم *۞اَللّهُمَّ۞* *۞کُنْ لِوَلِیِّکَ۞* *۞الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ۞* *۞صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلی آبائِهِ۞* *۞فی هذِهِ السّاعَه وَفی کُلِّ ساعة۞* *۞وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً۞* *۞وَعَیْناً حَتّی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ۞* *۞طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها۞* *۞طَویلا۞* 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪَ ألْـفَـرَج🌤
۲ شب که با پدرم صحبت کرد بابام راضی بود و گفت میشناسمشون و ادم های خوبی هستن مادرش تماس گرفت و مامانم گفت بیاید انقدر عجله داشت و اصرار کرد که قرار شد فردا شبش بیان وقتی اومدن ازش خوشم اومد خوشتیپ و با جذبه بود رفتیم توی اتاق حرف بزنیم عرق کرده بود و استرس داشت بهش گفتم برای ازدواج شرطی حرفی ندارید؟ گفت من هیچ شرطی ندارم اما هر شرطی شما بذاری من قبول دارم هر خواسته ای هم داشته باشید رو چشمم توانم برسه براورده میکنم نرسه هم تلاش میکنم براورده کنم مهرش به دلم نشست موقع خداحافظیشون مادرش گفت نمیشه الان جواب بدید بابام که حرصش گرفته بود گفت اجازه بدید دختر منم باید فکر کنه و سبک سنگین کنه رفتن و دو روز بعد تماس گرفتن برای جواب گفتیم مثبته از پشت تلفن کلی خوشحالی کردن و قرار شد که دوباره بیان تمام مراسمات ما تا عروسی همینجوری با عجله و سریع بود