eitaa logo
یا صاحب الزمان ادرکنی ❤
7.1هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
8هزار ویدیو
27 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
یاد بخیر...
احترام دو طرفه 🥰 📿
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ از‌مهم‌ترین‌شئون‌عاقبت‌بخیری ‌. .♥️ حااج قااسم!!؟✅ Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
خدای من!!🥺
کم کم داریم به ماه قشنگ رمضان‌مون نزدیک میشیمااا😍😌 📿@ganjmaanavi🕋
7.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥غفلت! راحت ترین ابزار شیطان 👤استاد حامد کاشانی
۴ در طول جلسات شوهرم کاری بهم نداشت و به زور حتی حرف میزد میگفت غیرتم ضربه خورده و خونم به جوش اومده بچه هام پنج ساله و سه ساله بودن دوتا جلسه دادگاه گفته بودم که دست درازی کرده و فقط ی جلسه مونده بود که بگم دست درازی کرده و محکوم بشه اما ترسیدم از گفتن دروغ به این بزرگی تو جلسه اخر دادگاه حقیقت رو گفتم همه‌ماتشون برده بود قاضی تشویقم کرد که راست گفتم و اسد هم از من شکایت نکرد موقع برگشت به خونه بهم گفت دیگه نمیتونم تحملت کنم هر بار که نگاهت کنم یاد این بی ابرویی میافتم و تو خودم میمیرم نمیدونم اینبار زیر دستم زنده بمونی یا نه پس برو که نه تو بمیری نه من قاتل بشم منو مقابل خونه بابام پیاده کرد و رفت چند وقت بعدشم طلاقم رو داد هر چی‌میرفتم برای دیدن بچه هام نمیذاشت و وقتی ام که میذاشت به بچه ها یاد داده بود که بهم فحاشی کنن پسر بزرگم هیچی نمیگفت ولی پسر کوچیکه م خیلی فحشم میداد چون عقلش نمیرسید
✨وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا ﴿۳﴾ ✨و بر خدا اعتماد كن ✨همين بس كه خدا نگهبان توست (۳) 📚 مبارکه الأحزاب ✍ ۳
۵ کم کم منم دیگه نرفتم به دردسر دیدنشون و دل شکستنم نمیارزید اینجوری بچه هامم راحت بودن و اذیت نمیشدن هیچ راهی برای خبر گرفتن ازشون نداشتم زندگیم هر روز سیاه و سیاهتر میشد از دوریشون میسوختم ولی چاره ای نداشتم تنها چیزی که از بچه هام داشتم همون لباسهای نوزادیشون بود زندگی من این بود که وقتی سرم خلوته بشینم و با اون لباسها حرف بزنم بغلشون کنم و بو کنم به یاد بچه هام زندگی خوبی داشتم با اینکه شوهرم خوب نبود ولی حداقل کنار بچه هام بودم با ی دروغ که برای جلب توجه گفتم زندگیم از هم پاشید و ابروم رفت چند باری رفتم خونه خاله های شوهرم و براشون درد دل کردم اونام گفتن صبر کن بچه ها بزرگ بشن میاریمشون اینجا تورم صدا میکنیم بیای که ببینیشون ولی الان کوچیکن منم قبول کردم اونام به حرفشون عمل کردن اگر شوهر من کمی گذشت میکرد و گناه منو نادیده میگرفت الان بچه هامون زیر دست خودمون بزرگ شده بودن