eitaa logo
یا صاحب الزمان ادرکنی ❤
7هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
8هزار ویدیو
27 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 الــزامات تربیتی اندیشه شهیـــــد مطهـــــــری 🔺ببینیــد .. جالبـــــه @seraj1397 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‼️ متـوهّمــــــان دینـــــــــداری؛ که درحال خیانت به امام زمان‌(ع) و بازی در زمیـــــــن دشمـــنند امــــــــا نمــــــــی‌دانند! 🎙 استــاد شجــاعـی @seraj1397 .
8.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 علّت شدّت گرفتن گرفتاری‌ها قبل از ظهور و کلید طلایی حل‌وفصل آنها 🎙 استــاد شجــاعـی @seraj1397 .
13.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قبل از ازدواج به یک شناخت همه جانبه رسیده باشید!
بخشنده ترین فرد کسی است که به افرادی کمک میکند که هیچ توقعی از او ندارند ... امام حسین(ع) ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🇮🇷 خـوب دقـت نمایید به چـه کسی رأی می‌دهید کـه اگـر خطـا کنید، روز قیـامت جوابگوی خـون شهیدان خواهید بود.
6.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نواب اربعه امام عجل الله تعالی فرجه الشریف کجا هستن❓❗️ ◾️توصیه آیت الله العظمی بهجت در مورد توسل به نواب اربعه 🌹 ایام ولادت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مبارک
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌به تعداد آدم‌هاے روے زمین تفاوت فڪر و نگرش وجود دارد! پس این را بپذیر: ڪسے ڪه تفڪرش با تو متفاوت است، دشمنت نیست؛ انسان دیگریست
گناهى كه اندوهگينت كند🍃🌼 بهتر از كار نيكى است ، كه تو را به "شگفتى" آورد ... بدخويى موجب سختى زندگى، و "عذاب جان" است...🍃🌼 ♡ امام علی علیه السلام ♡
۳ هرچی فکر کردم راه حلی به ذهنم نرسید، صدای بسته شد دن در حیاط اومد فهمیدم محسن اومد، فوری از روی مبل بلند شدم، خودم رو مرتب کردم، منتظرش نشستم ولی نیومد بالا، آروم اومدم توی پله ها پشت در خونه مادر شوهرم رو نگاه کردم کفشهای محسن رو دیدم، از استرس تپش قلب گرفتم و چنان قلبم میکوبید که قشنگ از روی لباس مشخص بود، آروم اومدم پایین. گوشم رو چسبوندم به در خونه، صدای مادر شوهرم که داشت از لیدا تعریف میکرد رو شنیدم، محسن گفت نه مامان من زهرا رو خیلی دوست دارم ما چهار تا بچه داریم زندگیم بهم میخوره، مادر شوهرم میگفت، ترسو نباش تو مردی میتونی دو تا زندگی رو اداره کنی، نزدیک به یک ساعت مادر شوهرم هی میگفتم محسن هم بهانه میآورد که نه، محسن با مادرش خدا حافظی کرد، منم برای اینکه متوجه نشه داشتم حرفهاشون رو گوش میکردم تند تند پله ها رو گرفتم رفتم بالا... ادامه دارد کپی حرام