#استوری | #استاد_شجاعی نداشتن حالِ صادقانه‌ی دعا برای ظهور، یکی از علامتهای یخ‌زدگی قلب هست.

اگر به جای محبتی که به کسی کردی از او بی مهری دیدی مایوس نشو چون برگشت آن محبت را از شخص دیگری در رابطه با موضوع دیگری خواهی گرفت شک نکن... تو فقط خوب باش و خوب بمان ‌‌ ‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌

✨ثواب خرج کردن در راه امام زمان ارواحنا فداه حجت الاسلام دارستانی

❌فرشهای حراجی پایان سال ❌ دور جدید حراجی بزرگ #فرش کاشان تا 50% تخفیف 👈ارسال مستقیم از شرکت تمامی کارها بلا استثنا نصف قیمت فروشگاه‌ میباشد بفرمائید😊👇 https://eitaa.com/joinchat/718995543C705b0bc30f تمدید فقط تا 15 اسفند👆

🔴 #شوهرم_شبها_کجا_میرفت؟😰 ✍🏻 با احمد زندگی خوبی داشتیم .... یکی دو ماه بود، شوهرم اواخرِ هر شب  به بهانه سر زدن به خونه مادرش میرفت ! کم کم بهش شک کردم و تصمیم گرفتم سر از کارش دربیارم.... بنابراین یه شب تعقیبش کردم که دیدم رفت طرف خونه مادرش ،خیالم راحت شد داشتم برمیگشتم که دیدم.....😰😱...... خدا به کسی نشون نده ؛ ...😥 اداااامه دااااستان 👇🏿👇🏿🔥❌ https://eitaa.com/joinchat/2113601843C0c9cfcd636

خدا میگه: بهتر اونی که میخوای بهت میدم ☘

#توبه ۲ باخودم گفتم فردا میرم مدرسه و حضوری صحبت میکنم...فردای اونروز کاری پیش اومد و نتونستم تا چند روز برم مدرسه ... روز سوم رفتم سراغ پی ویش و بعد از سلام و احوالپرسی پرسیدم انروز در مورد پسرم چی میخواستید بگید به گرمی جواب احوالپرسیهام رو داد و گفت پسر با استعدادی داری منتها باید بهش اعتماد بنفس بدی اولین بار بود کسی از پسرم تعریف میکرد گفتم همسرم اصلا حواسش به میلاد نیست و تشکر کردم که پدرانه به فکر بچه هامون هست. همین شد شروع چتهای ما گاه و بیگاه به بهونه ی میلاد باهم چت میکردیم. حدودا یک هفته بعد به طور اتفاقی چشمم به شماره ش افتاد خیلی برام اشنا بود یکم فکر کردم یادم افتاد این شماره قبلا مال رفیق همسرم بود. یعنی به سفارش همسرم با عنوان معلم میلاد داره من رو امتحان میکنه؟ وای خدای من ... سریع بلاکش کردم. ادامه دارد... کپی حرام

#توبه ۳ من چکار کرده بودم؟ به بهونه ی درسهای پسرم با کسی که خودش رو معلم پسرم معرفی کرده بود اونهمه چت کرده بودم... تو فکر بودم ببینم اگه همسرم ازش خواسته چی باید بهش بگم؟ مدتی گذشت دیگه خبری نشد تا اینکه یه روز یه شماره ناشناس بهم زنگ زد با ترس و لرز جواب دادم صدا اشنا بود نباید دوباره وا میدادم... درسته همسرم اهل خیانت بود اما من حق نداشتم به همین راحتی با هر غریبه و اشنای نامحرمی گرم میگرفتم...پس فرق بین من و شوهرم در چی بود؟اولش با مهربونی سلام و علیک کرد اما وقتی دید دارم جدی جواب میدم لحنش جدی شد و خودش رو تیمور معرفی کرد. حدسم درست بود تیمور رفیق قدیمی شوهرم بود البته پسرش با میلاد من هم کلاسی بود و اتفاقا اخرین باری که به مدرسه رفته بودم همونجا توی حیاط دیدمش اما بهش توجهی نکرده بودم.... ادامه دارد... کپی حرام

انقلاب اسلامی ایران در روایات

چه جالب کارکرد روزه را تعریف کرد👌

وقتی عزت و اقتدار را در درون جستجو کنیم حاصلش این میشود👌 ماهواره بر ذوالجناح🇮🇷

مرز شهادت خون نیست! خود است.