eitaa logo
یا صاحب الزمان ادرکنی ❤
6.9هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
9هزار ویدیو
28 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  صراط
@Ostad_Shojaeانسان شناسی ۲۵۱.mp3
زمان: حجم: 12.05M
🍃🌹🍃 🎙 تدوین صوتی (پادکست)/به وقت معرفت عبادت نکن، عمل خیر انجام نده، جهاد نکن، دنبال فعالیت‌های مهدوی نرو؛ تا وقتی که هنــــوز درونِ تو را حملاتِ مداوم و مستمری از و احاطه کرده است! چـــرا ؟ پس من با شک‌ها و سوءظن‌هایم چه کنم؟ کلاً معنویات را ترک کنم؟ 🍃🌹ـــــــــــــــــــــــــ صـــراط @roshangari_samen
۱ من بیست و دو ساله م هست و دانشجو بودم که توی دانشگاه با شوهرم اشنا شدم یک سال دوست بودیم و خیلی پسر خوبی بود ازش خوشم میومد و بهم‌ گفت میخوام بیام خواستگاریت، شهرام پدرش فوت شده بود و با مادرش زندگی میکرد ارث خوبی بهش رسیده بود و وضع مالی خوبی داشتن، میگفت من تنها فرزند مامانمم و روی هر کی دست بذارم بهم نه نمیگه میگفت مامانم همه کسش منم و تنها چیزی که ازت میخوام بعد ازدواج با مامانم توی ی ساختمون زندگی کنیم چون مادرم از تنهایی میمیره و طاقت دوری منو نداره منم که دیدم شهرام موقعیت خوبی داره و ازش خوشم میاد هم اینکه کامل میشناسمش قبول کردم قرار شد با مادرش صحبت کنه و بعد از اعلام رضایتش شماره مادرمو ازم بگیره ❌کپی حرام⛔️
۲ انگار راضی کردن مادرش خیلی طول کشید چون چند روزی نیومد دانشگاه و وقتی اومد خیلی عصبی بود ازش پرسیدم چی شده که گفت مادرم میگه الا و بلا باید الناز دختر خاله ت رو بگیری هر چی میگم نمیخوامش میگه اون خوبه و زن زندگیه منم‌ گفتم یا نگین یا هیچ کس بالاخره انقدر شوهرم اصرار کرد که مادرش کوتاه اومد و قرار شد با مامانم‌تماس بگیره اما وقتی این مخالفتش رو دیدم دروغ چرا پاهام شل شد گفتم این زن بعدا نمیذاره من زندگی کنم هر جوری بود خودم رو قانع کردم که زن شهرام بشم انصافا نقطه منفی تو وجودش نبود مامانش بعد از چند روز با مادرم تماس گرفت و قرار مدارها گذاشته شد که سه روز بعد بیان خواستگاری، دیدن شهرام تو اون کت و شلوار باعث شد از قبل بیشتر عاشقش بشم قرار شد دوماه بعد عروسی کنیم و همینم شد اما مادرش تو مراسمات ما شاد نبود بعد از ازدواج رفتیم طبقه دوم خونه مادرش زندگی کنیم چند روز پشت سر هم شهرام در میزد و وقتی بازش میکردم نمیومد بالا و مادرشوهرم میبردش خونشون
۳ خیلی ناراحت شدم وقتی ام شهرام میومد بالا هیچی نمیگفت و سکوت مطلق میگرد کم کم شک کردم که اون پایین چه اتفاقی میافته ی بار که شهرام در زد منم فوری پریدم پایین مادرشوهرم رنگش پرید و گفت چی شده عروس یاد من کردی لبخندی بهش زدم و گفتم دیدم شهرام جون میاد اینجا گفتم منم بیام ی سری بهتون بزنم رفت اشپزخونه و با دو تا لیوان شربت برگشت یکیش البالویی بود داد به من البالویی داد و به شوهرم زعفرونی دیگه شکم به یقین تبدیل شد که به شهرام دعا میده اما اگر به شوهرم میگفتم منو مسخره میکرد منم مادرشوهرمو زیر نظر گرفتم هر دقیقه گوشی دستش بود و چت میکرد بیشتر وقتا ویس میداد و منم راحت از پشت در گوش میدادم ❌کپی حرام ⛔️
۴ میگفت باید سعی کنی خودتو عزیز کنی و ی کاری کنی کشیده بشه سمتت اینجوری نمیشه تو هیچ کاری نمیکنی چیکار به زنش داری اونو حساب نکن به حرف من گوش بده موفق میشی به مرور زمان همه عادت میکنن،مکثی کرد انگار داشت گوش میداد دوباره گفت ببین اصلا من این حرفها حالیم نیست تو هیچ تلاشی نمیکنی، فوری برگشتم خونه خودم باورم نمیشد که داشت نقشه میکشید زندگی بچه ش رو خراب کنه فرداش دوباره رفتم گوش وایسادم اولش حرفی نمیزد اما یهو گوشیش زنگ خورد و گفت پیامات رو خوندم ترتیب ی مسافرت رو میدم خودم و خودت شهرام و دخترت این عروسمم نمیبریم مزاحمه، برگشتم خونه و شب که شهرام اومد‌ همه چیزو براش گفتم که مادرت با خاله ت دارن برنامه میریزن تو عاشق دختر خاله ت بشی عصبی شد و گفت محاله مامانم زندگی منو بخواد خراب کنه گفتم‌ خودم شنیدم اگر مدرک بیارم چی؟ گفت باشه تو مدرک بیار منم میرم سراغ شوهر خاله م و هر چی از دهنم در بیاد بهش میگم
۵ فردای شبی که با شهرام حرف زدیم روز پزشک بود زنگ‌زدم به دوستم و ضبط صوت کوچیکی که داشت رو گفتم بیار برام‌اونم اورد رفتم طبقه پایین دیدم مادرشوهرم سرش تو گوشیه به اسم تمیز کردن خونه ضبط رو روشن کردم و جاسازش کردم وسط مبلا برگشتم بالا قبل از رفتن به بالا لحظه ای گوش وایسادم که مادرشوهرم گفت چرا روی گل اسم ننوشتی؟ حب از کجا بفهمه کار تو بوده؟ ببین چقدر بگم باید خودتو عزیز کنی براش تا قبولت کنه شب که شهرام اومد ی دسته گل بزرگم همراهش بود و گفت که اینو یکی براش فرستاده ولی اسم نداره روش نوشنه بود روزت مبارک شهرام عزیز گفتم این کار دختر خاله ت هست گفت چرت میگی گفتم من مدرک دارم و رفتم خونه مادرشوهرم بهانه اوردم و رفتم سر مبلا ضبط رو برداشتم برگشتم بالا شوهرم میگفت تو فاجعه ای که تو خونه مادر من ضبط گذاشتی کارت اشتباهه گفتم‌ نه میخوام زندگیم رو نجات بدم ❌کپی حرام ⛔️