فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من اگه دستم تنگ نبود
اگه ماشین فلانی رو داشتم
اگه وضعم توپ بود
معلومه که به فقرا کمک میکردم
صدقه میدادم
به بی سرپرست ها رسیدگی میکردم...🥺
خدا ایندفعه توی #کتاب_راهنما قسمت ۶۷ با این افراد کار داره که اینطوری میگن👆
#قسمت۶۷ #کتاب_راهنما #سیدکاظم_روحبخش
#قسمت سوم ۳
خب از لحاظ مالی اون پسر از من بالاتر نبود اما نشون دادن هر جور واکنش مثبت از طرف من برای اون پسر برخلاف شروطی بود که با خودم گذاشته بودم نمیشه وجود شوهر خواهر بیشعورمرو نادیده گرفت به خصوص که در حالت عادی با وجود اینکه من خودم سرم به کار خودم بود مدام تلاش می کرد ثابت کنه که من با شخصی در ارتباطم رو نادیده گرفت شوهر فریبا به شکلی بیمارگونه دنبال این بود که ثابت کنه من دختر خوبی نیستم بارها و بارها مستقیم و غیر مستقیم بهش گفته بودم که بهش ربطی نداره اما باز هم دخالت میکرد پسری که به دانشگاه از من خوشش میومد مورد خوبی بود و تمام معیارهای من رو داشت چندباری وقتی که زل زده بود بهم مثلاً وقتی از دور نگاه میکرد یهو نگاهش می کردم و چشم تو چشم می شدیم ولی مستقیم نیومده بود جلو یا حرفی بزنه
#قسمت پنجم
رفتم ی شهر دیگه ررسم رو تموم کردم ده سال گذشت و من به هیچ مردی نتونستم دل ببندم دیگه خانم وکیل بودم ی روز رفتم ی شرکت برای تنظیم قرار داد که دیدم رییس شرکت حامده خواستم بیام بیرون اما نذاشت گفت مجردم و تورو میخوام ازش پرسیدم جریان شرط بندی چی بود که گفت تو با هیچ کس دوست نمیشدی بچه ها گفتن تو شاخی منم گفتم ی کاری میکنم پا بده و شرط بستیم ولی وقتی باهات اشنا شدم تازه شناختمت و عاشقت شدم منتهی اون روز داشتم اونجوری میگفتم روی اونا رو کم کنم که تو اومدی شاید اولش برای رو کم کنی اومدم جلو ولی بعدش عاشقت شدم خیلی ابراز پشیمونی کرد و گفت که این ده سال دنبال من میگشته گفت حاضرم هر کاری بکنم که برگردی منم که هنوز دوسش داشتم
ادامه دارد
کپی حرام