eitaa logo
کانال فرق و ادیان
2.6هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
619 ویدیو
145 فایل
👇جهت عضویت کلیک کنید. لینک مستقیم عضویت در کانال: https://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e - انتشار مطالب، خبر و آثار در کانال - ارتباط با ادمین - تبلیغات 🔰 @Adminkhatam🔰⁦
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰فراخوان حمایت از طرح های پژوهشی مذاهب و فرق 👆جهت اطلاع و هرگونه پرسش با شماره های مندرج در بنر تماس بگیرید. عضویت در کانال http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e
🔻 ، مستشرق معروف فرانسوی و عضو آکادمی علوم سیاسی و اخلاق فرانسه در عظمت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله می‌نویسد: «محمد [صلی‌الله علیه و آله] به عنوان یکی از فوق العاده ترین انسان ها و یکی از بزرگترین افرادی شناخته میشود که بر روی زمین ظهور کرده اند عضویت در کانال 👇
🔴معاد در مکتب اشو ⭕️اشو به صراحت، روز واپسین و معاد را انکار و این گونه دلیل می‌آورد: خداوند، قبلاً در مورد تو قضاوت کرده‌است و این چیزی نیست که قرار باشد در آینده اتفاق بیفتد، بلکه قبلاً اتفاق افتاده‌ است. در مورد مسأله روز رستاخیز نگران نباش؛ به ترس نیازی نیست… همان لحظه¬ای که خداوند تو را آفرید، در مورد تو قضاوت هم کرده ‌است. او قدم فراتر می¬گذارد و با بیانی که به «جبر» نزدیک است، خداوند را مسئول اشتباهات انسان معرفی می‌کند؛ «تو مخلوق خدا هستی، اگر اشتباهی رخ بدهد، او مسئول توست، نه تو! اگر تو به گمراهی بروی، او مسئول است، نه خودت. تو چطور می¬توانی مسئول باشی؟! اگر تو نقشه‌ای بکشی و غلط از آب درآید، کسی نمی¬تواند بگوید خود نقشه مقصر بوده‌است». ⬅️شگفتا! اشو که فلسفه خوانده و به گفته خودش فلسفه تدریس نموده، چطور به این وضوح مرتکب مغالطه‌ای فاحش می¬شود؟! آیا قیاس موجودی مختار و صاحب اراده مثل اشو، با نقشه‌ای مکتوب و رسم‌الخطی بی¬جان، صحیح است؟ روشن است نتیجه¬ای که اشو از بیان بالا میگیرد، بعد از انکار رستاخیر، اثبات آزادی انسان است؛ بنابراین، لازم نیست از خدایی خیالی که در پایان جهان از تو بازخواست می‌کند که چه کرده¬ای و چه نکرده ای، بترسی! او قبلاً داوری کرده و تو آزاد هستی و لحظه-ای که شخص بداند تماماً آزاد است تا خودش باشد؛ زندگی پویایی آغاز میشود. 📚منبع:شهامت، اشو، ترجمه خدیجه تقی پور ص ۱۲۷ عضویت درکانال👇👇👇 🔰http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰
✅صفات الهی در مکتب اشو کلمات اشو به روشنی استفاده می‏شود که وی خدا را با صفت عدالتش نمی‏شناسد و آزادی انسان را با نفی رستاخیز اثبات می‏کند. خدایی که اشو معرفی می‏کند، خدایی است که انسان را موجودی یله و رها می‏پسندد، نه موجودی که باید با بندگی خدا به قله معرفت او و آنگاه به بهشت برین قدم گذارد. اشو، خدایی را می‌پذیرد که حکمتی در کارهایش وجود ندارد و خالقی را معرفی می‌کند که انسان را آفریده و فقط او را مأمور به ایجاد پویایی و خلق شادی در زندگی چند روزه دنیا نموده‌است، نه چیز دیگری! ✅وی اساساً نه فقط ادیان موجود، بلکه تمامی مکاتب و جهان‌بینی¬ها را بی اعتبار میداند و انسانِ مطلوب را کسی میداند که به هیچ سنتی تعلق ندارد و تمامی باورها را دور ریخته است. سر سپردن به حقیقت، یعنی این که من به هیچ سنتی تعلق نخواهم داشت. فقط زمانی باور خواهم کرد که خودم بدانم، نه قبل از آن. به راستی مگر نه این است که مجموعه اندیشه‌های اشو، خود یک نظام اعتقادی است که چه بخواهیم، چه نخواهیم، خود یک سنت است؟ مگر غیر از این است که اشو دارای باورهایی است که وی اصرار به صحت آن باورها دارد و فقط باورهای خود را حقیقت می‌داند؟ باید پرسید اگر تمامی جهان‌بینی‌ها دور ریختنی‌اند، صحت نظام معرفتی و باورهایی که اشو عرضه می‌کند، چگونه اثبات می‌شوند؟ با چه میزانی است که مکتب اشو از دیگر مکاتب استثنا می‌شود و حکم عامی که اشو در مورد همه مکاتب ادعا می‌کند، شامل مکتب خودش نمی‌شود؟ 📚منبع: من درس شهامت می¬دهم، اشو ص ۷۲ عضویت درکانال👇👇👇 🔰http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622ca
✳️بهشت و جهنم در مکتب اشو 🔹او بهشت و جهنم را زاییده «ترس» و «زیاده‌خواهی» بشر میداند؛ «ترس و زیاده‌خواهی دو روی یک سکه‌اند. ترس، جهنم را آفریده‌ است و زیاده‌خواهی، بهشت را. آنها فرافکنی ترس و زیاده‌خواهی اند». 👈بنابراین، طبیعی است که اشو به صراحت، قیامت و روز رستاخیز را منکر شود. از منظر وی، هر چه بشر در ناخودآگاه ذهن خود از بهشت انتظار دارد، در همین جهان قابل تحقق است؛ «هستی آماده است. بهشت همین جاست و در هیچ جای دیگری نیست». 🤔نگرش اشو، به دین و دیانت به اینجا ختم میشود که دستورات شریعتی ادیان، در نگاه او، بیهوده و بی‌فایده جلوه کنند؛ «هیچ نیازی به عبادت نیست، هیچ نیازی به کندوکاو کتاب¬ها نیست؛ هیچ نیازی به نبش قبر تعالیم سنتی و رمز آلود و کهنه نیست. تو میتوانی در عین سادگی و بدون هیچ هیاهویی حقیقت را بیابی» 📚منبع: با خود یکی شو، اشو ص ۹۰؛شهامت، اشو ص ۱۲۷؛آینده طلایی، اشو ص ۱۴۵؛من درس شهامت میدهم، اشو ص ۹۸ با خود یکی شو، اشو ص ۴۰؛شهامت، اشو ص ۱۷۰. عضویت درکانال👇👇👇 🔰http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰
💠ادیان الهی در مکتب اشو 🔸از آنجا که اشو تمامی تعلیمات ادیان و سنتهای گذشتگان را فاسد و دور ریختنی میداند، عصیان علیه آنها را خوش میدارد و این کار را عملی ماجراجویانه میداند، که بستر رشد و تهذیب انسان را فراهم می‌کند؛ «چه خوش است عصیان کردن علیه تمام چیزهایی که فاسد شده اند! علیه تمام چیزهای زشت، مرده و گندیده». از همین زاویه است که از نظر اشو، تمامی متون مقدس توصیفاتی بی نتیجه اند؛ هیچ کس نمی‌تواند حقیقت را توصیف کند؛ نه کتابهای مقدس، نه وداها!… نمی¬توانند آن را تشریح کنند؛ آنها سعی کرده اند، اشاراتی کرده اند، ولی همه تلاشها بی نتیجه بوده‌است و هیچ تلاشی به موفقیت نخواهد رسید. به راستی چرا هیچ کس نتوانسته حقیقت را بفهمد و بیابد! و این تنها اشو است که توانسته به حقیقت دست بیابد؟ اگر قرار باشد هیچ کس نتواند حقیقت را توصیف کند، اشو در تعلیماتش چه چیزی را دنبال می‌کند و آنچه اشو به توصیفش می‌پردازد، چیست؟ اگر هیچ تلاشی هرگز موفق نخواهد بود، تلاش اشو چه سرانجامی خواهد داشت؟ 📚منبع: شهامت، اشو ص90و186. عضویت درکانال🔻👇🔻 🔰http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰
⭕️مربی‌گری اشودر دین زدایی(1) 🔴پروسه دین‌زدایی اشو، در عرصه مربیگری نیز نمایان است؛ مرشد مورد تأیید اشو، کسی است که سنت شکن باشد. در بیان اشو، اصولاً سنت شکنی مساوی است با حقیقت یابی! تو باید با یک مرشد زنده و حقیقی ارتباط برقرار کنی! مرشد زنده و حقیقی کسی است که سنت‌گرا نیست، سنت‌شکن است. هرگاه با مرشدی سنت گرا برخورد کردی، بدان که او حقیقی نیست و گرنه سنت‌گرا نمی بود. 🔹به همین جهت، وی تمامی سنت‏ها و مناسک و آداب جمعی ادیان را لغو میخواند،وی میگوید: «برای یافتن حقیقت به جایی رفتن نیاز نیست. در حقیقت، چیزی تحت عنوان راه، سفر زیارتی و زیارت وجود ندارد. تنها مانع، خود شمایید». 📚منبع: شهامت، اشو، ص ۴۰؛راز بزرگ، اشو ص ۱۳۶. ‏زدایی عضویت درکانال👇🔻👇 🔰http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰
💢مربی‌گری اشودر دین زدایی(2) ☑️اشو معرفت دینی را تنها در «تجربه دین‌داری و احساس تشکر از هستی» منحصر میداند؛ نه دارای کیش و آیین خاص بودن. نتیجه اینکه دین جمعی در آثار اشو به دور ریخته می¬شود و دین کاملاً شخصی و در یک احساس و تجربه درونی خلاصه می¬شود. اشو با برجسته کردن همین احساس درونی میگوید: «تو با دارا بودن این احساس، دین‌دار می شوی؛ نه با مسیحی یا هندو بودن، فقط با قدردان بودن». ✅نکته قابل ذکر در این فراز این است که اگر چه اشو به درستی اشاره می‌کند که مانع سلوک معنوی، نفس و هواهای آن است، ولی بدون فاصله مرتکب یک مغالطه می‌شود و ادعا می‌کند سفرهای زیارتی و اماکن مقدس نمی‌توانند سهمی در سلوک معنوی انسان داشته باشند و هیچ چیزی نمی‌تواند انسان را در این مسیر مدد رساند. باید گفت به همان دلیلی که اشو خود اقدام به تأسیس مرکز مراقبه‌ای در «پونا» (شهری در هند) نمود و به همان علتی که دیگران را به حضور در «اشو پارک» تشویق می‌نمود، مراکز زیارتی نیز می‌توانند دارای آثار روحانی باشند تا انسان در چنین مراکزی بهتر بتواند به تهذیب نفس و پالایش روح بپردازد. 📚منبع: راز بزرگ، اشو ص ۱۳۶؛ مراقبه هنرشور و سرمستی، اشو ص50. عضویت درکانال👇👇👇 🔰http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰
✅✅ مناسبات علیه‌السلام و دستگاه خلافت (1) به نظر می‌رسد که مناسبات و شخص در دوران خلافت بسیار تیره بوده است. طبق منابع و به تصریح کتاب ، حضرت امیر علیه السلام را ؛ ؛ و می‌دانستند... عضویت در کانال 👇 🔰 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e 🔰
یک ذات و سه شخص، بسان یک اثر و سه رونوشت تثلیث (یک ذات و سه شخص) با چالش خرد ستیزی روبروست. چگونه هم یگانگی خدا را بپذیریم و هم سه خدای پدر، پسر و روح القدس را باور کنیم. الهیدانان مسیحی در تلاشند که با تمثیل، تثلیث را توجیه کنند. یک تمثیل این است: "two copies of Ulysses are the same literary work but not the same book"* یک اثر ادبی - برای نمونه گلستان سعدی - که چند رو نوشت دارد، در عین تعدد کتب رونوشته با وحدت اصل اثر روبروست. در تثلیث هم یک اصل (ذات) هست که سه رو نوشت (شخص) دارد که برابر ذاتند. چالش این تمثیل آن است که ۱.رونوشت های یک اثر، تنها مشابهند و نه برابر. ۲. نسبت اثر ادبی به رو نوشت مانند ذات به شخص نیست. در تمثیل اثر ادبی، تنها رونوشت ها وجود دارند. چیزی بنام اثر ادبی، اعتباری است؛ اما ذات دارای سه شخص، وجودی اعتباری نیست. ------ *https://iep.utm.edu/trinity/ لینک عضویت در کانال👇 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e
💠کرامت تراشی صوفیه براساس خواب 🔸بزرگان تصوف با نقل خواب خود یا مریدان و تعبیر سلیقه‌ای آن در مجالس صوفیه، به دنبال کرامت تراشی و بالا بردن شأن و جایگاه خود و دیگر بزرگان صوفیه هستند. 🔹چنانچه مریدی به شیخ صفی‌الدین گفت: «در عالم خواب دیدم سرآستین شیخ از عرش بود تا ثری (زمین). شیخ گفت فرزند این را به‌ قدر حوصله‌ات به تو نشان داده‌اند! وقتی سرآستین شیخ این‌گونه است بقیه لباسش چگونه است؟» [1] 🔻یا عطار در مورد تولد رابعه عدویه می‌گوید: «پدرش در خواب، رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) را دید که به او فرمود غمگین مباش که این دخترک نوزاد، بانوی گران‌قدری است که هفتاد هزار تن از امت من در انتظار شفاعت او خواهند بود.» [2] 🔰در حالی صوفیه این خواب‌ها را به‌عنوان کرامت نقل می‌کنند که اولاً کرامت در خواب واقع نمی‌شود و در بیداری و در زمان هوشیاری کامل صورت می‌گیرد. 🔰دوم اینکه خود خواب حجیت ندارد چه برسد به اینکه آن را کرامت بدانیم. 📚پی‌نوشت: 1. بزاز اردبیلی، درویش بن اسماعیل، صفوه الصفا، مصحح طباطبایی‌ مجد، نشر زریاب، تهران، 1364، ص 152. 2. بدوی، عبدالرحمن، شهید عشق الهی رابعه عدویه، مترجم تحریرچی، نشر مولی، تهران، ۱۳۶۷، ص ۸. عضویت در کانال👇 🔰 http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e🔰