اشکال باسیل به عبارت قالبی سه اقنوم و یک جوهر
عبارت قالبی سه اقنوم و یک جوهر و نیز تعبیرِ «از همان جوهر پدر» می تواند دو معنا داشته باشد، که به نظر باسیل، هر دو در تیر رس ایراد است. معنای نخست:
اگر سه اقنوم با قیاس به آنچه ارسطو، وحدت جنس می خواند و در توضیح آن از مثال اسب، انسان و سگ که در جنس حیوان واحدند، استفاده می کند در الوهیت واحد باشند، با این ایراد روبروست که در این صورت ممکن است برخی الوهیت را که جنس سه اقنوم فردی است، جنس به معنای ارسطویی آن یعنی کلی موجود در سه اقنوم فردی ندانند، بلکه جنس در اصطلاح افلاطونی آن یعنی یک مفهوم عالی مشترک یا همان کلیِ موجود در فراسو، بالا و ورای اقنوم های فردی بدانند که بدین ترتیب نه یک خدا بلکه چهار خدا وجود خواهد داشت: اقنوم های سه گانه و الوهیت.
معنای دوم:
اگر بدین معنا باشد که سه اقنوم بنا به آنچه ارسطو، وحدت موضوع میخواند و آنرا با مثال روغن و شراب که در موضوع آب، وحدت دارند، توضیح میدهد، در الوهیت واحد باشند، به گفته ی باسیل با این ایراد روبروست که ممکن است برخی الوهیت را که موضوع و زیر نهاده ی سه اقنوم است، چیزی بدانند که مانند آب در نسبت با روغن و شراب، یک ماده بنیادینِ از پیش موجود باشد، یعنی چیزی که وجودی پیش از اقنوم ها و جدای از آنها دارد که در این صورت نیز نه یک خدا بلکه چهار خدا وجود خواهد داشت.
________
فلسفه ی آباء کلیسا، هری اوسترین ولفسن، ترجمه ی علی شهبازی، ص368.
#اقنوم_جوهر
#باسیل
#اشکال
لینک عضویت در کانال👇
http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e
یوحنای دمشقی، تمایز عضوهای تثلیث را سابجکتیو می داند.
یوحنای دمشقی با توجه به واژگان یونانی متداول در زمان خود از اصطلاح اوقنوم برای سه عضو تثلیث و از اصطلاح جوهر (اوسیا) برای وحدت مشترک آنها استفاده می کند، گرچه گاهی اصطلاح طبیعت را معادل جوهر به کار میبرد. او نیز اقنوم های سه گانه را امور واقعی می داند.
او معتقد است که تمایز اقانیم را جز به نحو ذهنی نمی توان معلوم داشت، بر خلاف وحدت اشخاص که ادله و شواهد آن را می توان به مدد حواس و از طریق وحدت عملشان در طبیعت روشن ساخت.
____
فلسفه ی آباء کلیسا، هری اوسترین ولفسن، ترجمه ی علی شهبازی، صص ۳۷۱ - ۳۷۲.
#اقنوم_جوهر
#یوحنای_دمشقی
#سابجکتیو
لینک عضویت در کانال👇
http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e[