🖌تصوف و جاهلیت - #بخش_نهم
📝نگاه «تصوف = عرفان» به اسلام
اسلام در نظرگاه تصوف و عرفان بردو لايه است:
1. شريعت، که متضمن کتاب و سنت است.
به گمان متصوفه و عرفا، شريعت ـ که قشر و پوسته ظاهري دين است که چندان بهره و فائدهاي ندارد ـ مخصوص عوام و غير واصلين بوده و به همين جهت عالمان و دانشمندان دين را با استخفاف، «علماي شريعت، رسوم و قشريه» نام نهادهاند.
2.حقيقت، که مقصود ذاتي از دين اسلام همين است و اختصاص به طبقه واصلين از کبار صوفيان و عارفان دارد. وآن امر ديگري است غير از شريعت، و برتر و أعلي از آن است.
آنچه مسلم است، تقسيم دين اسلام محمدي صلي الله عليه و آله به اينگونه، از بدعتهای «عرفان و تصوف» است که به مانند سائر قواعد و مسائل، بر يک مباني استوار است که نه تنها سنخيتي با دين مبين اسلام ندارد بلکه در تعارض جدي با مباني اسلام دارد.
سؤال اساسي اين است: تقسيم ناسازگارِ شريعت و حقيقت از کجاي اسلام استفاده شده است که بعد از آن براي رسيدن از شريعت به حقيقت نياز به طريقتي هم باشد؟ و طريقت چيست؟ آيا اين تقسيم يک تقسيم وارداتي باعث تقسيم در ماهيت اسلام و مسلمانان نخواهد شد؟ و صدها سؤال ديگر...
نگاه پيامبراعظم صلي الله عليه و آله و امامان معصوم عليهم السلام به دين و شریعت
اما در اين ميان آنچه مورد توجه نبوده است خود اسلام و پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام بوده است. چرا که خود ايشان فرموده اند: «کمترين چيزي که شخص را از اسلام خارج ميکند اين است که رأي و عقيدهاي بر خلاف حق و حقيقت ببيند ولي بر همان رأي باطل شروع کرده و به کار ادامه دهد، سپس اين آيه را تلاوت فرمود: «و كسى كه انكار كند آنچه را بايد به آن ايمان بياورد، اعمال او تباه مىگردد»
و نيز از حضرت امام صادق عليه السلام در باره آيه «وَ مَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ» سوال شد؟ فرمود: ترک عملي که اقرار دارد که از جانب خداست، کسي که نماز را عمداً ترک نمايد، بدون اين که مست و يا علتي بر ترک داشته باشد! ٍ».
«از امام صادق عليه السلام سوال شد از ديني که خداوند سبحان غير از آن را از بندگان نميپذيرد و عذر جاهل ـ کسي که ادعاي نداشتن علم کند ـ را قبول نميکند؟ فرمود: «شهادت بر لا اله الا الله، و اين که محمد صلي الله عليه و آله رسول خداست و نمازهاي پنجگانه را خوانده، و ماه رمضان روزه گرفته، و از جنابت غسل نموده، و به حج بيت الهي رفته، و به همه آنچه که از جانب خداوند سبحان است اقرار کرده و اقتدا به امامت ائمه حق عليهم السلام از خاندان رسالت نمايد! »
عملکرد «عرفان = تصوف»
«در نفحات از شيخ الاسلام نقل شده است که گفت: «من کسي را ميشناسم که به مکه در موسم حج رفت، و به زيارت پير خود ابوالحسن رفت و حج نکرد؛ که زيارت او آميخته به حج نشود.»
«عطار از بايزيد نقل کرده که بايزيد گفت: مردي پيشم آمد و گفت: کجا ميروي؟ گفتم به حج، گفت: چه داري؟ گفتم: دويست درهم، گفت: به من ده که صاحب عيالم و هفت بار گرد من بگرد، حج توست، و از تو قبول کنند، چنان کردم و بازگشتم!»
«عطار در «تذکره» نقل کرده که: «شخصي از مريدان ذوالنون مصري که چهل چلّه داشته بود، و انواع رياضتها کشيده بود؛ نزد او آمد و گفت: که با رياضتها و خدمتها که کرده ام دوست با من سخن نمي گويد، و نظري به من نميکند، و به هيچ برنميگيرد، و از عالم غيب هيچ چيزي بر من کشف نميشود، ذوالنون مصري به او گفت: برو امشب سير بخور و نماز خفتن مکن و بخسب تا بامداد، شايد که دوست اگر با تو به لطف سخن نميگويد؛ به عتاب با تو درآيد.»
💠کانال فرق و ادیان استان قم💠
🆔 @adyaneqom