رویکرد kenotic بازنگری در الوهیت برای توجیه تجسد
موضوع باور، یکی از موضوعات بس پیچیده، عجیب و خواندنی در علوم انسانی است. این که: چگونه انسان به چیزی باور پیدا می کند؟ چگونه آن را نگه می دارد؟ و چگونه از آن دفاع می کند؟
باور به تجسد (انسان شدن خدا) یک باور مسیحی است که خرد ستیز است؛ اما مومنان مسیحی نمی توانند به آسانی از آن عبور کنند، پس به توجیهات عجیب و غریبی دست می زنند. یک رویکرد در دفاع از تجسد، رویکرد کنوتیک است. بر پایه ی این دیدگاه، قدرت و علم مطلق از ویژگی های ذاتی الوهی نیستند؛ پس خدا می تواند انسانی کرانمند با علم و قدرت محدود گردد. پیروان این دیدگاه، آیاتی از کتاب مقدس که به خستگی و رشد خرد در عیسی و ... اشاره دارد، را موید دیدگاهشان معرفی می کنند.
consistency requires that we no longer count omnipotence and omniscience as essential divine properties. There is data in the New Testament that would support revising the list of essential divine properties. The New Testament records tell us that God the Son was sometimes tired (John 4:6) and ...*
آیاتی که می گوید، خدای پسر، خود را تخلیه کرد، هم تاییدی دیگر است که خدای پسر از علم و قدرت مطلقش به سود و برای تجسد، گذشت.
جالش: خدای پسر با خدای پدر همسان/برابر (coequal) است. آیا او هم محدود است؟!
-----
*https://iep.utm.edu/incarnat/
#تجسد
#کنوتیک
#خدای_محدود
لینک عضویت در کانال👇
http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e