#بهائيان_و_سياست_در_عصر_پهلوي
همان گونه كه گفته شد، يكي از تعاليم بهائيت، «مداخله نكردن در امور سياسي است».
رهبر دوم بهائيان، (عبدالبهاء) مي گويد:
«ميزان بهائي بودن و نبودن اين است که هر کس در امور سياسيه مداخله کند و خارج از وظيفه خويش حرفي زند يا حرکتي نمايد همين برهان کافي است که بهائي نيست دليل ديگر نمي خواهد.»...
اين سخن، به اين معناست كه #هويداي بهائي (فرزند عين الملك و نوه ميرزا رضا قناد از ياران نزديك #عبدالبهاء)، از دستور رهبر بهائيت، سرپيچي كرده است.
البته اين تنها مورد نيست؛ فردي مانند #عبدالكري_ايادي كه به عنوان پزشك، وارد دربار شده، اندك اندك بر حكومت پهلوي تاثير گذار شده بود؛ اين شخص را نه تنها قوي تر از هويدا بلكه قوي تر از شاه بايد دانست.
به اين دو مورد افراد ديگري را مي توان اضافه كرد:
#عبدالحسين_هژير كه دهه اول حكومت محمدرضا، مدتي نخست وزير بود و توسط فدائيان اسلام ترور شد؛
ارتشبد #غلامرضا_ازهاري كه در اواخر حكومت پهلوي، مدتي نخست وزير شد؛
#فرخرو پارساي، وزير آموزش و پرورش؛
سپهبد #اسدالله_صنيعي، وزير جنگ؛
#منصور_روحاني، وزير کشاورزي و آب و برق؛
دکتر #شاهقلي، وزير بهداري؛
#عباس_آرام، وزير امور خارجه؛
#منوچهر_تسليمي، عهده دار وزارت بازرگاني و اطلاعات؛
و...
به اين ترتيب، بهائيت آموزه (مداخله نكردن در امور سياسي) را نقض كردند.
آري! مي توان گفت كه: بهائيت در آن دوران از نظر سياسي، نقش مهمي در حكومت بر مردم ايران داشتند.
البته تنها جنبه حكومت بهائيان بر ايران سياست نبود بلكه موارد ديگر را نيز شامل مي شد.
#نقد_بهائیت
🔰 @Adyanuniv