eitaa logo
کانال فرق و ادیان
2.6هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
619 ویدیو
145 فایل
👇جهت عضویت کلیک کنید. لینک مستقیم عضویت در کانال: https://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e - انتشار مطالب، خبر و آثار در کانال - ارتباط با ادمین - تبلیغات 🔰 @Adminkhatam🔰⁦
مشاهده در ایتا
دانلود
سالروز وفات حضرت فاطمه معصومه کریمه اهل بیت سلام الله علیها تسلیت و تعزیت باد. 🔰 @Adyanuniv🔰
در باب فضائل (1) 👈🏼 : احادیث بسیاری در باب فضیلت معاویه نقل شده ، اما هیچ یک سند صحیحی ندارد ... و و بقیه نیز همین نظر را دارند. 📚 فتح الباری ج8 ص473 🔰 @Adyanuniv🔰
در باب فضائل (2) 👈🏼 از علمای بزرگ : در باب فضائل معاویه هیچ حدیث صحیحی وجود ندارد... 📚 فتح الباری ج8 ص473 🔰 @Adyanuniv🔰
در باب فضائل (3) 👈🏼 : هیچ حدیث صحیحی در فضیلت معاویه وجود ندارد... 📚 الفوائد المجموعه فی الاحادیث الموضوعه ص407 🔰 @Adyanuniv🔰
💠تجسم صورت مرشد، نشانه شرک صوفیان 🔸از انحرافات فرقه‌ی صوفیه سلطان علیشاهی، این است که پیروان صوفیه، در عبادات خصوصا نماز، باید صورت مرشد و پیر خود را در نظر گرفته و از او غافل نشوند. 🔹چنان‌چه میرزا زین‌العابدین شیروانی، معروف به مست علیشاه در این‌باره گفته که: «باید سالک در مجامع و احوال و افعال و طاعت و اقوال، از مراقبت صورت مرشد غافل نشود و در هنگام ذکر و ورد و طاعت و خدمت از وجه شیخ خود زایل نگردد.»(1) 🔻این نظر صوفیان کاملا مخالف نظر قرآن بوده و در عبادت و ذکر و دعا، باید ذات حق‌تعالی را در نظر گرفت، که پرستش و معبودیت، فقط مخصوص خداوند متعال است. چنان‌چه در قرآن آمده: «وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ (اسراء/23) و خدای تو حکم فرموده که جز او، هیچکس را نپرستید) ♻️این اعتقاد رؤسای صوفیه مبنی بر تجسم صورت مرشد در عبادت، کاملا مخالف توحید خداوند متعال بوده و در‌واقع شرک نسبت به حق‌تعالی است، که به پیروان خویش، توجه به غیر حق را القا کرده و آنان را از صمد‌پرستی به صنم‌پرستی وادار می‌کنند. 📚پی‌نوشت 1. شیروانی، زین‌العابدین، ریاض السیاحه، به‌تصحیح اصغر حامدی ربانی،تهران، نشر سعدی، ص371. 🔰 @adyanuniv 🔰
روی قبرم بنویسید که خواهر بودم سال ها منتظر روی برادر بودم روی قبرم بنویسید جدایی سخت است این همه راه بیایم، تو نیایی سخت است یوسفم رفته و از آمدنش بی خبرم سال ها می شود از پیرهنش بی خبرم روی قبرم بنویسید ندیده رفتم با تن خسته و با قد خمیده رفتم بنویسید همه دور و برم ریخته اند چقدر دسته ی گل روی سرم ریخته اند چقدر مردم این شهر ولایی خوبند که سرم را نشکستند خدایی خوبند بنویسید در این شهر سرم سنگ نخورد به خداوند قسم بال و پرم سنگ نخورد چادرم دور و برم بود و به پایی نگرفت معجرم روی سرم بود و به جایی نگرفت ...من کجا شام کجا زینب بی یار کجا؟ من کجا بام کجا کوچه و بازار کجا؟ بنویسید که عشّاق همه مال هم اند هر کجا نیز که باشند به دنبال هم اند گر زمانی به سوی شاه خراسان رفتید من نبودم به سوی مرقد جانان رفتید... روی قبرش بنویسید برادر بوده سال ها منتظر دیدن خواهر بوده روی قبرش بنویسید که عطشان نشده بدنش پیش نگاه همه عریان نشده بنویسید کفن بود، خدایا شکرت هر چه هم بود بدن بود خدایا شکرت یار هم آن قدری داشت که غارت نشود در کنارش پسری داشت که غارت نشود او کجا نیزه کجا گودی گودال کجا؟ او کجا نعل کجا پیکر پامال کجا؟ 🔰 @Adyanuniv🔰
💠سوء استفاده صوفیان از آیه تبلیغ 🔸به اعتقاد شیعیان و برخی از اهل سنت، آیه تبلیغ در حجة الوداع، سال دهم هجری نازل شده است که بر اساس این آیه شریفه[مائده/67] پیامبر موظف شده است پیام بسیار مهمی را به مردم ابلاغ کند که در باور شیعه، موضوع پیام، جانشینی حضرت علی (علیه‌السلام) به دست مبارک پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در غدیر خم است. 🔹اما شیوخ و اقطاب صوفیه از این آیه، سوء استفاده کرده و خودشان را در جایگاه حضرت محمد مصطفی (صلی‌ الله علیه و آله) فرض کرده و برای خود وصی و جانشین انتخاب می‌کنند. 🔻چنان‌که ملا سلطان گنابادی در اجازه‌ای که برای فرزندش ملا‌علی نوشته، آمده است: «پوشيده نماند كه برای هر يك از اوليای عظام در زمان حیات و بعد از ممات، خلفا و نوّابی لازم است كه رشته دعوت منقطع نشود، بلكه در بقاع ارض و در جمله‌ ازمان، حکم «یا أیها الرّسول بلّغ ما اُنزل إلیک» جاری باشد .»[1] ♻️در این جا ملا سلطان خود را ھمان منصب دار حضرت رسول اکرم (صلی‌ الله علیه و آله) معرفی می کند که به حکم «یا ایھا الرسول بلغ...» فرزندش نورعلیشاه را به‌عنوان امام مفترض الطاعه در غدیر خم، می شناساند، که درواقع باید گفت این فرقه‌ی باطل با این الفاظ و سخنان بی‌اساس، درصدد مطرح‌کردن ولایت بدون امامت هستند. 📚پی‌نوشت‌ 1.تابنده گنابادی، حسین، نابغه علم و عرفان، انتشارات حقیقت، تهران، 1384، چاپ اول، ص 127. 🔰 @adyanuniv 🔰
💠اكتسابی بودن ولایت در تصوف 🔸 با توجه به قرائن قرآنی و روایی، شیعه معتقد است که امر ولایت و امامت مخصوص امامان دوازده‌گانه بوده که از طرف خداوند متعال منصوب و معین شده‌اند. 🔹در حالی که متصوفه، ولایت را یک مقام اکتسابی دانسته و هر کس می‌تواند خود را به مقام قطبیت برساند. چنان‌چه نور علیشاه در اجازه‌ای، صالح علیشاه را به مقام قطبیت منسوب کرد و نوشته است: «شیخ محمد حسن صالح علیشاه بعد از رحلت این ضعیف در حیات خود مطاع کل و مظهر تام خواهند بود و امر ولایت و خلافت کلیه در این صورت در رحلت من منتقل به آن جناب خواهد بود.»[1] ♻️صوفیه با این بدعت در معنای ولایت، آن را امری اکتسابی دانسته و هر کسی را شایسته مقام ولی و قطب دانسته‌اند که با توجه به آیات و روایات درباره تعیین نصب امام از طرف خداوند متعال و معین بودن تعداد امامان برای مقام ولایت، کاملا این ادعای صوفیان رد می‌شود. 📚پی‌نوشت: 1. صالح علشیاه، نامه‌های صالح، تهران، حقیقت، چاپ دوم، 1381، ص15. 🔰 @adyanuniv 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای غبــــار آستــــانت، آبـــروی اهــــل داده زینت خــاک زوارت بــه روی اهــل قــم هفتمین بحر شـرف، گوهر ندارد مثـل تـو حجت هشتم، ، خواهر ندارد مثـل تـو چارده خورشیدِ خورشید آفرین را کوکبی بر سر دست پدر، هم فاطمه، هم زینبی ای به جان و پیکر پاکت، سلام فاطمه بضعه ، تمــــام فاطمه از دهانـت ریخته دُرِّ کـــلامِ فاطمــه بر تو چون زهرا برازنده است، نامِ فاطمه گفتگویت یاد از می‌کند تا رضا روی تو بیند، یاد می‌کند روی تو روی و خوی تو خوی بهشت نی عجب کز سینه‌ات بوی پدر،بوی بهشت تا به سـوی قم تو را طی سفـر، آغاز شد یک در جنّت به خلق، از جانب قم، باز شد شعلـۀ داغ پـدر بـر سینـه می‌زد آذرت بود از هجر رضا سـوز دل و چشم ترت حیف در سنّ جوانـی مثل زهرا مادرت، بعد هفده روز پر زد مـرغ روح از پیکرت کس نداند آتش داغت به اهل قم چه کرد با دل زار رضـا آن حجت هشتـم، چـه کرد اهل قم کز مکتبت علـم حـدیث آموختند پای تا سر در عزایت چون شرار افروختند دیده بر تابــوت تـو از چــار جانب دوختند روز تشییعت به یـاد دفن زهـرا سوختند پیکــر پـاک تـو را روز از زمیـــن برداشتند جسم زهرا را دل شب در لحد بگذاشتند تربت پـاک تــو را مـــادر زیــارت می‌کند هم رســول‌الله، هم زیـارت می‌کند ای مزارت کعبـــۀ دل، تربتت، بیـت‌الحـــرام تا تـو را - یا فاطمه! - در شهـر قم باشد مقام ◼️ سالروز شهادت تسلیت باد. 🔰 @adyanuniv 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👈🏼 عالم بر عالم سنی میگوید: خداوند بر معاویه و لعنت خدا بر کسی که معاویه را لعن نکند! 📚 السنه ج3 ص505 🔰 @Adyanuniv🔰
👈🏼 نظر درباره معاویه : حمار است!!! أنَّ أَبَا غَسَّانَ مَالِكَ بْنَ يَحْيَى الْهَمْدَانِيَّ حَدَّثَنَا قَالَ: ثنا عَبْدُ الْوَهَّابِ بْنُ عَطَاءٍ , قَالَ: أنا عِمْرَانُ بْنُ حُدَيْرٍ , عَنْ عِكْرِمَةَ أَنَّهُ قَالَ: كُنْتُ مَعَ ابْنِ عَبَّاسٍ عِنْدَ مُعَاوِيَةَ نَتَحَدَّثُ حَتَّى ذَهَبَ هَزِيعٌ مِنَ اللَّيْلِ , فَقَامَ مُعَاوِيَةُ , فَرَكَعَ رَكْعَةً وَاحِدَةً , 👈🏻فقَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ: مِنْ أَيْنَ تُرَى أَخَذَهَا الْحِمَارُ؟👉🏻 می گوید با ابن عباس پیش معاویه بودم و صحبت می کردیم تا این که قسمتی از شب گذشت و معاویه برخاست و یک رکعت نماز خواند. 👈🏻ابن عباس گفت : این الاغ این کار را از کجا گرفته است؟👉🏻 📚 نخب الأفكار في تنقيح مباني‌ الأخبار في شرح معاني الآثار ج5 ص80 🔰 @Adyanuniv🔰
👈🏼 نفرین صلی‌الله‌علیه‌وآله و سیر نشدن از غذا در صحیح مسلم از ابن عباس روایت شده که : میگوید : من با كودكان بازي می‌كردم كه صلی‌الله‌علیه‌وآله آمد. خودم را پشت دری مخفی كردم . حضرتش به پشتم زد و فرمود : برو به معاويه بگو بيايد . من آمدم و گفتم : او دارد غذا می‌خورد. مجدّدا مرا فرستاد و چون برگشتم گفتم: او دارد غذا ميخورد. حضرت فرمود: خدا شكمش را سير نكند... در البدایه میگوید: (صلى الله عليه وآله) در دومين بار فرمودند : خدا شكم او را سير نكند!! به همين سبب ديگر سير نشد ، من نيز مي‌گويم معاويه ديگر بعد از سير نشد و اين نفرين حتی در زمان خلافت نيز همراه او بود ؛ به همين سبب گفته شده است كه او روزی هفت بار غذای پخته شده از گوشت می‌خورد و می‌گفت : قسم به خدا سير نشدم ؛ ولی خسته شدم! ◀️ لازم به ذکر است این مطلب در حدود ۵۰ منبع از مصادر اهل تسنن بیان شده است. 🔰 @Adyanuniv🔰
✅ وجود یا عدم کرامت زنان ساسانی 🔹 فقدان کرامت و احترام متناسب با شان انسانی از جمله مهمترین محرومیت هایی بود که زنان ساسانی بدان مبتلا بودند. 🔰 @Adyanuniv🔰
💠بی‌ارزش دانستن عقل توسط صوفیان 🔸بهترین و ارزشمندترین نعمت در وجود انسان، نعمت عقل است، که عقل سلیم، انسان را از عاقلان و خردمندان قرار داده، به‌گونه‌ای که پروردگار عالم با این نعمت، انسان را نسبت به همه‌ی موجودات، افضل و برتر شمرده است. 🔹ارزش و اهمیت عقل به قدری است که خداوند متعال رجس و پلیدی را در وجود بی‌خردان و بی‌عقلان قرار داده است: «وَيَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ[یونس/100] و خداوند پلیدی را بر کسانی قرار داده است که خردمند نیستند» 🔻با این اوصاف کسانی مانند متصوفه ارزش عقل را نادیده گرفته و نه‌تنها آن را تحقیر، بلکه در بعضی موارد به انکار عقل پرداختند. 🔻شيخ محمد لاهيجی از صوفیان معروف، برای عارفی که واصل به حق شده، قائل به زوال عقل شده و حتی سقوط تکلیف را برای این فرد بلامانع دانسته است. 🔻وی در این‌باره می‌گويد: «غرض از شرایع و اعمال و عبادات ظاهره و باطنیه، قرب و وصول به حق است و سالک چون به متابعت اوامر و نواهی به نهایت و کمال وصول می‌رسد و در بحر وحدت محو و مستغرق شده و از آن استغراق و بی‌خودی مطلق بار دیگر به ساحل و مرتبه عقل باز نیامده و چون مسلوب العقل گشتند، به اتفاق اولياء و علما تكاليف شرعيه و عبادات از اين طايفه ساقط است.»[1] ♻️این سخنان صوفیان، چیزی جز رسیدن به مقاصد دنیوی و حب مقام نیست. چون هر انسان عاقلی با خردمندی خود می‌فهمد که باید برای رسیدن به سعادت ابدی، به دستورات الهی عمل کرده و راه پیامبران و امامان را ادامه دهد. 📚پی‌نوشت: 1.لاهیجی محمد، مفاتیح الاعجاز شرح گلشن راز، ص 253. 🔰 @adyanuniv🔰
💠تناقض‌گویی صوفیان در تعریف انسان کامل 🔸یکی از عقاید انحرافی فرقه‌ی صوفیه، عقیده به انسان کامل بودن قطب است که او را در تمام صفات کامل می‌دانند. 🔹اما نکته‌ای که قابل ذکر است تناقض‌گویی سران متصوفه در تعریف و مفهوم انسان کامل است. 🔻عزیزالدین نسفی یکی از سران معروف متصوفه، در جایی علم انسان کامل را، علم خدا دانسته و گفته است: «علم انسان کامل، علم خدای باشد و کلام انسان کامل، کلام خدای باشد... و از اینجا گفته‌اند هر که انسان کامل را دید، خدای را دیده است، چرا که انسان کامل، تجلی خداوند است.»[1] 🔻نسفی گرچه علم انسان کامل را علم خدا می‌داند، اما در جایی دیگر، نظری مغایر با این دیدگاه را مطرح کرده و گفته : «بدان که انسان کامل اگرچه کامل باشد، بسیار چیزها نداند و امکان ندارد که بداند. مثلاً انسان کامل نداند که ساعت دیگر چگونه باشد، صحت باشد یا مریض، حیات باشد یا ممات... واگر کسی هم در این‌باره اظهار نظر کند، به‌طریق ظن و تخمین باشد نه به طریق تحقیق»[2] ♻️این انسان کامل که صوفیان، آن را شایسته قطب دانسته و حتی ادعای ولایت و مقام خلیفة‌اللهی برای وی می‌کنند، چه کمالی دارد که به گفته خودشان، از یک‌ساعت بعد خود هم خبر ندارد. 📚پی‌نوشت: 1. نسفی، عزیزالدین بن محمد، بیان التنزیل، به‌شرح علی اصغر میرباقری فرد، تهران، نشر انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، 1379، ص 231. 2. همان ص228. 🔰 @adyanuniv 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عليه السلام: شُكرُ العالِمِ عَلى‏ عِلمِهِ عَمَلُهُ بِهِ وبَذلُهُ لِمُستَحِقِّهِ شُكرگزارى عالم بر علمش عبارت است از: عمل کردنش به آن علم، و گذاشتن آن در اختیار سزامندانش 📚 غررالحكم حدیث 5667 🔰 @Adyanuniv🔰
👈🏼 کشتن بخاطر امتناع از نقل جعلیات در فضائل ✍🏻 ملا عبد الله احمدیان از علمای مشهور معاصر می‌نویسد: نسائی هنگامی که در راه به شهر رسید و می‌دید که جمع زیادی نسبت به علی مرتضی هیچ ارادتی نداشتند، کتابی را به نام نوشت تا مردم شهر را نسبت به علیه السلام ارادتمند نماید و وقتی مردم شهر به او پیشنهاد کردند که در فضائل و خصایص معاویه هم کتابی را بنویسند در پاسخ گفت: چه حدیثی را در فضیلت معاویه روایت کنم؟!! مگر همین حدیث که نسبت به او فرمود: «اللهم لا تشبع بطنه» خدایا شکمش را سیر نکن، و مردم شهر همین رفتار و گفتار او را بر سنی ستیزی و تمایل او به حمل کرده و به طور دسته جمعی او را کتک زدند و از شهر اخراج نمودند، و او را به رفتن به مجبور کردند و در آنجا در شعبان سال ۳۰۳ متوفی گردید و در بین صفا و مروه به خاک سپرده شد. 📚 تاریخ حدیث و ضبط و ثبت احادیث، تألیف ملا عبد الله احمدیان، صفحه ۱۰۷-۱۰۸ 👈🏼 توجه بفرمایید نسائی صاحب یکی از و از بزرگان آنان است! 🔰 @Adyanuniv🔰
✅ جایگاه زن در ایران باستان 🔹 در زمان ، زن علاوه بر آنکه جسمش در تملک مرد بود، عِرض و ناموسش نیز متعلق به وی بوده است. 🔰 @Adyanuniv🔰
👈🏼 کشتن نسائی عالم برجسته بخاطر طعن به معاویه در ترجمه وی می‌گوید : أحد الأئمّة المبرزین والحفّاظ المتقنین والأعلام المشهورین او یکی از پیشوایان برجسته و حافظان استوار و بزرگان مشهور بود 📚 تهذیب الکمال ج1 ص329 کثیر در باره او می‌گوید : پیشوای زمان خویش ، و کسی که بر همنظران و بزرگان زمان خویش پیشی گرفت ؛ و به شهر های مختلف مسافرت کرد 📚 البدایة والنهایة ج11 ص123 ⛔️ اما مردم به پیروی از همان سنتی که معاویه پایه گذارش بود ، به بدگویی از علیه السلام خو گرفته و با تنفر از آن حضرت بزرگ شده بودند ، نتوانستند تحمل کنند که کسی در فضائل آن حضرت کتابی بنویسد، اما در آن اثری از فضائل معاویه دیده نشود؛ از این رو از نسائی خواستند در فضائل معاویه کتابی بنویسد؛ اما وقتی با مقاومت نسائی روبرو شدند، چنان او را کتک زدند که از دنیا رفت. جوزی و بسیاری بزرگان در سبب کشته شدن نسائی می‌گویند: نسایی در آخر عمر خویش از به رفت ؛ پس در آنجا از او در مورد معاویه و فضیلت های او سوال کردند ؛ پس گفت : آیا به این که او را هم شان علی دانستید راضی نشدید، حال می خواهید او را از علی برتر کنید؟ پس آنقدر به او زدند تا او را از مسجد بیرون کردند؛ او را به یا بردند و در آنجا از دنیا رفت. 📚 المنتظم ج6 ص131 تذکرة الحفاظ ج2 ص700 تهذیب الکمال ج 1 ص132 و ... 🔰 @Adyanuniv🔰
👈🏼 و فروختن زنان مسلمان به اعتراف می‌گوید: معاويه زنان مسلمان را اسیر کرده و در بازار آنها را برهنه کرده و هرکدام ساق درشت تری داشتند، میفروختند!!! 📚 الاستیعاب فی اسماء الاصحاب ج1 ص102 👈🏼 الگوی و در انجام این‌گونه اعمال چه کسانی هستند؟ 🔰 @Adyanuniv🔰